یادداشت روز : وداع با عصر بارسا/ از تیم مارتینو انتظار معجزه نداشته باشید
باید واقع بین بود. بسیاری از این بازیکنان دیگر بازیکنان سال 2008 نیستند ، باید وداعی باشکوه با آن نسل داشته باشیم
بارسلونا پس از پشت سرگذاشتن 8 روز تراژیک و از دست دادن دو جام ، امشب به دیدار اتلتیک بیلبائو می رود. جدالی که در صورت لغزش این تیم ، می تواند به مثابه از دست دادن قطعی جام سوم باشد. منتقد روزنامه موندو دپورتیوو نگاهی داشته به وضعیت حال حاضر بارسا :
هفت روز دراماتیکی که بارسا پشت سر گذاشت ، وحشتی را که از ابتدای فصل ، هواداران در انتظارش بودند را به گونه ای ظالمانه در تیم و ساختار باشگاه و در راس همه ، سرمربی تیم جاری کرد : به پایان بردن یک فصل بدون جام پس از سالها چشیدن طعم موفقیت.
سرمربی تیم بیشتر از هر کسی در کانون انتقادات قرار دارد و این اصلا چیز عجیبی نیست . این انتقادات حتی در روزهایی که بارسا صدرنشین جدول بود نیز مطرح بودند . آن روزها تاتا مارتینو در اندیشه پیدا کردن یک راه حل برای متحول کردن بارسلونا بود اما متاسفانه در موقعیتهای مختلف که امکانش بود این امر محقق نشد و در واقع در بسیاری از این مواقع خود مارتینو دست رد به این مهم زد و اکنون فشار رسانه ها و هواداران را بیشتر از همیشه روی دوش خود احساس می کند.
هوادارانی که حریصانه خواهان یک انقلاب در بارسا هستند و فضای کنونی باشگاه را ناامید کننده می بینند. به بازی فینال جام حذفی مقابل مادرید که نگاه می کنیم متوجه یک واقعیت خواهیم شد. هر از چند گاهی لازم است که برای کنترل بهتر بازی ، تاکتیک هایی را اتخاذ کرد که ریسک پذیری کمتری داشته باشند .
در همین بازی بطور مثال در شرایطی که بازی مساوی پیش می رفت بارسلونا تا دقیقه 85 ، دیوانه وار به سمت دروازه مادرید یورش می برد ، هجوم هایی بدون پشتوانه و زور لازم و بدون در نظر گرفتن این مساله که رئال ممکن است با ضد حمله های مرگبارش تنبیه سختی را در نظر گرفته باشد.اما بارسا بر اساس همان فلسفه همیشگی خود ، همچنان حمله می کرد و سرانجام در دقیقه 85 قربانی فرار باورنکردنی گرت بیل شد !
بارسا در فاصله زمانی بین زدن گل مساوی و خوردن گل دوم ، نیاز به آرامش داشت و مارتینو می توانست این آرامش را با تغییرات اندکی در سیستم بازی بارسا ، برقرار کند. اما عملا چنین نشد و بارسا دست به خودکشی زد.
البته که مشابه این خودکشی قبلا برای خیلی از تیمها و مربیان رخ داده است اما این خودکشی که نتیجه بی پروایی اغراق آمیز بازیکنان و سردرگمی ناباورانه سرمربی تیم در حساسترین مقطع بازی بود ؛ برای تیمی مثل بارسا نابخشودنی است.در حالی که می شد در آن مقطع حساس ، از یک بازی ریسکی و هجومی اجتناب کرد و با اتخاذ یک تاکتیک مناسب ، باعث از دست رفتن یک جام دیگر نشد.
بارسا در تمام ماه های اخیر دچار یک شستشوی مغزی شده و بازیکنان محوری تیم ، تحت تاثیر عوامل کاملا غیر فوتبالی ، تحلیل رفته اند. ضرباتی که بسیار ظالمانه بر بارسا تحمیل شده است. در این فضای مایوسانه و فاجعه بار بارسا باید یادی کنیم از بارترا که پس از نسل طلایی دهه اول قرن 21 شاید تنها محصولی از لاماسیا باشد که در حال حاضر می توان روی او حساب کرد.
باید واقع بین بود. بسیاری از این بازیکنان دیگر بازیکنان سال 2008 نیستند ، باید وداعی باشکوه با آن نسل داشته باشیم و از آنها توقع انجام غیر ممکن ها را نداشته باشیم. بارسا به یک انقلاب و یک تغییر نسل نیازمند است .
Sent from my HTC One X using Tapatalk