• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

کودکانه

"Sepanta"

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
93
سن
20
خارپشت و روباه

روزی روزگاری روباهی گرسنه راه می رفت و با خود می گفت : عجب بد شانسی ای

داریم ها ! حتی یک موش هم گیرمان نمی آید!

روباه رفت و رفت تا به خارپشتی رسید.

11012012910.JPG

با خودش فکر کرد که چطور می تواند این جانور تیغ آلود را شکار کند و فکر کرد و فکر کرد

تا به این نتیجه رسید که وقتی خارپشت برای دفاع از خودش گرد می شود ، او را به

رودخانه بیندازد تا خارپشت برای نجات خودش مجبور شود خودش را باز کند تا خفه نشود

بعد روباه اورا بخورد.

روباه همان کار را هم کرد.

روباه به خارپشت گفت: دیگر کارت تمام است جوجه تیغی!

11012012911.JPG

از خوش شانسی خارپشت ، در همان زمان خارپشت دیگری از آنجا رد میشد.

11012012912.JPG

خارپشت بیرون آب به سمت روباه بارانی از تیغ فرستاد و روباه فراری شد!

خارپشت بیرون آب ، خارپشت درون آب را نجات داد و برایش قارچ و میوه جات جمع کرد.

11012012913.JPG

دو خارپشت با هم دوست شدند. آن ها با یک سنگ و چوب ، گلف بازی می کردند.

11012012914.JPG

آن ها با یک میوه ی گرد با هم فوتبال بازی می کردند.

11012012915.JPG

آن ها برای هم باغچه درست می کردند.

11012012916.JPG

آن ها با هم دوست شدند و هیچ وقت با هم قهر نشدند.

11012012918.JPG

پایان
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
واسه چی اینقدر خشونت در ابتدای داستانهاش موج میزنه؟
s%20(124).gif


لیلی دقت کن
s%20(1).png
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
میشه بگید سپنتا چند سالشه ؟
با تشکر از تاپیک .

هفت سال و نیم.

خواهش می کنم .

واسه چی اینقدر خشونت در ابتدای داستانهاش موج میزنه؟
s%20(124).gif


لیلی دقت کن
s%20(1).png

چی بگم والا ! فکر می کنم زیادی تحت تاثیر ازوپ قرار گرفته !

ولی الان که فکر می کنم می بینم توی داستان هایی که قهرمانانش به دنیای حیوانات تعلق دارن ، این مساله ی "کمی خشونت در ابتدای داستان" معمولا به چشم می خوره. بلاخره باید یه اتفاقی بیفته که آخر داستان ختم به خیر بشه (گاهی هم نمیشه متاسفانه!) و داستان پیام اخلاقی داشته باشه !

شاید کمی بی ربط باشه ولی به هر حال می گم :دی چند وقت پیش مهمون داشتیم ، این فامیل ما دو تا پسر داره که کوچیکتره تقریبا همسن سپنتاست. از اون بچه های شیطون و کمی تا قسمتی اهل خشونته ! سر یه مساله ای برگشت گفت : من و سپنتا همه چیزمون شبیه همه (البته منظورش سن و سالشون بود ) ولی یه تفاوتی با هم داریم. می دونید چیه؟ ما گفتیم: چیه؟! گفت : من اینقدر با آرین(برادر بزرگترش) کتک کاری کردم که "سگ جون" شدم ولی سپنتا این جوری نیست ! :lol:

حالا اینو گفتم تا بگم که کلا سپنتا به هیچ وجه اهل خشونت نیست و من به عنوان مادرش همیشه نگرانم که نکنه یه روز اگر توی موقعیت دعوا قرار بگیره، کتک بخوره :(:D
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
هفت سال و نیم.

خواهش می کنم .



چی بگم والا ! فکر می کنم زیادی تحت تاثیر ازوپ قرار گرفته !

ولی الان که فکر می کنم می بینم توی داستان هایی که قهرمانانش به دنیای حیوانات تعلق دارن ، این مساله ی "کمی خشونت در ابتدای داستان" معمولا به چشم می خوره. بلاخره باید یه اتفاقی بیفته که آخر داستان ختم به خیر بشه (گاهی هم نمیشه متاسفانه!) و داستان پیام اخلاقی داشته باشه !

شاید کمی بی ربط باشه ولی به هر حال می گم :دی چند وقت پیش مهمون داشتیم ، این فامیل ما دو تا پسر داره که کوچیکتره تقریبا همسن سپنتاست. از اون بچه های شیطون و کمی تا قسمتی اهل خشونته ! سر یه مساله ای برگشت گفت : من و سپنتا همه چیزمون شبیه همه (البته منظورش سن و سالشون بود ) ولی یه تفاوتی با هم داریم. می دونید چیه؟ ما گفتیم: چیه؟! گفت : من اینقدر با آرین(برادر بزرگترش) کتک کاری کردم که "سگ جون" شدم ولی سپنتا این جوری نیست ! :lol:

حالا اینو گفتم تا بگم که کلا سپنتا به هیچ وجه اهل خشونت نیست و من به عنوان مادرش همیشه نگرانم که نکنه یه روز اگر توی موقعیت دعوا قرار بگیره، کتک بخوره :(:D

آره اکثرا آخرش ختم به خیر میشه

کتک بخوره خو میشه مثل من
127fs3556139.gif


کتک میخوره ولی در عوض آینده اش درخشانه
29682_gholi_poshte_parde.gif
4fvfcja.gif
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
اوره کا اوره کا
yay.gif
yay.gif
hapydancsmil.gif
hapydancsmil.gif
guntootsmiley.gif
guntootsmiley.gif



دوستان بین دو ترم پا شدم رفتم ولایت بعدش داشتم انباری رو نگاه میکردم یهو یه پوشه پیدا کردم که فلش بک خوردم به گذشته و یهو یادم اومد بچه که بودم داستان مینوشتم در حد آکیرو کوروساوا
(157).gif
و تمام داستانها و نقاشی های بچگیم رو پیدا کردم و ازشون عکس گرفتم و بزودی در این تاپیک با دست خط سال 77 :دی خودم قرارشون میدم

فقط خواستم بدونین یهو گذاشتم کپ نکنین
01143IMMcrazy-001.gif


پ.ن1:
f68a264020c040458b92.gif


پ.ن2:از پدر مادر عزیزم که بخوبی نگه داری کرده بودن از داستانام که تا الان سالم بمونه و از گزند روزگار آسیب نبینه هم تشکر میکنم
97uk19evn9qujy8r7cln.gif


پ.ن3:شخصیت نامبرده فیلم سازه زیاد در مورد کتابهاش فکر نکنین
(157).gif


پ.ن4:در تمامی داستانهام به قشر بی بضاعت جامعه پرداختم کلا از همون بچگی هم درد اجتماعی داشتم
06716IMM8apwaavwry6jhagt.gif
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
ما اومدیم
2296.gif


الوعده وفا
2296.gif


این داستانها مربوط به سال 77 هستن که من کلاس دوم دبستان بودم و 7 سال نیمم بیش نبوده
127fs4213432.gif


غلط های املایی فراوان
i122710_09954immxxov5h5d.gif
و معضلات جامعه به تصویر کشیده شده
2296.gif


050220122051.jpg050220122052.jpg050220122053.jpg
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
میبینین ما بچه های شهرستانی چه دید ساده ای به دنیا داشتیم؟
127fs1004759.gif
تنها چیزی که میخاستیم یه بطری آب بوده که هیچ وقت نداشتیم
154fs232528.gif


:دی

من یه چند تا عکس در حد ون گوگ :دی از خودم پیدا کردم اونا رو هم بذارم یا نه؟
thinking.gif
 

Mohsen_14

مدیربازنشسته پاتوق
تاریخ عضویت
17 ژانویه 2009
نوشته‌ها
6,144
لایک‌ها
13,441
محل سکونت
سرزمین دروغگو ها
"به دستشویی ها که رفتم از بوی گندش حالم بهم خورد" ...
25r30wi.gif


داستانهات مثل داستانهای تام و جری یا مگ مگ هست ، شخصیت داستانت از هر طرف میره به دیوار میخورده
sad.gif

خوب و بدش رو نمیدونم : جماعت ایرانی = عاشق تراژدی
sad.gif

مطمئن نیستم اما بعضی ها میگن تاثیر گذاری و قدرت غم بیشتر از شادیه (بعبارتی قدر مطلق غم بزرگتر از شادیه!) و دیگه اینکه شاید ما هم بی تقصیر باشیم چون بیشتر از اینکه تاثیر بگذاریم تاثیر میگیریم اونم تو کودکی ...


ولی برای بچه 7 ساله خیلی خوب بوده ، ما 7 ساله بودیم اسم و فامیلمونم بلد نبودیم
clever-man2.gif

حالا منم شاید یه چیزایی از بچگی رو کردم ...
spiteful.gif


.
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
"به دستشویی ها که رفتم از بوی گندش حالم بهم خورد" ...
25r30wi.gif


داستانهات مثل داستانهای تام و جری یا مگ مگ هست ، شخصیت داستانت از هر طرف میره به دیوار میخورده
sad.gif

خوب و بدش رو نمیدونم : جماعت ایرانی = عاشق تراژدی
sad.gif

مطمئن نیستم اما بعضی ها میگن تاثیر گذاری و قدرت غم بیشتر از شادیه (بعبارتی قدر مطلق غم بزرگتر از شادیه!) و دیگه اینکه شاید ما هم بی تقصیر باشیم چون بیشتر از اینکه تاثیر بگذاریم تاثیر میگیریم اونم تو کودکی ...


ولی برای بچه 7 ساله خیلی خوب بوده ، ما 7 ساله بودیم اسم و فامیلمونم بلد نبودیم
clever-man2.gif

حالا منم شاید یه چیزایی از بچگی رو کردم ...
spiteful.gif


.

منتظریم :دی

هنو گشتن انباری ادامه داری ببینم چی پیدا میشه

نقاشیام رو هم بذارم ؟ :دی
 

Mohsen_14

مدیربازنشسته پاتوق
تاریخ عضویت
17 ژانویه 2009
نوشته‌ها
6,144
لایک‌ها
13,441
محل سکونت
سرزمین دروغگو ها
منتظریم :دی
هنو گشتن انباری ادامه داری ببینم چی پیدا میشه
نقاشیام رو هم بذارم ؟ :دی

نمیدونم
23emu.gif


نیان بگن قسمت ادبیاتِ چرا عکس گذاشتید !

از صاحابش بپرس ، صاحب تاپیک باید بگه من چیکاره بیدم
292.gif
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
منتظریم :دی

هنو گشتن انباری ادامه داری ببینم چی پیدا میشه

نقاشیام رو هم بذارم ؟ :دی

ممنون سید . خیلی بامزه بودن ! ماشالا چقدرم ناز نازی بودی! هی فشارت می افتاده پایین :lol:

در مورد نقاشی قرار بود پردیس جان یه تاپیک بزنه توی بخش هنرهای ترسیمی، تا هر کسی که دوست داشت آثار هنریش رو (از کودکی تا الان) اونجا بذاره. در واقع آثار هنری آماتوری ! پردیس که نزد تاپیک رو . دوست داشتی خودت بزن ، ما هم همراهی می کنیم!
 

Mohsen_14

مدیربازنشسته پاتوق
تاریخ عضویت
17 ژانویه 2009
نوشته‌ها
6,144
لایک‌ها
13,441
محل سکونت
سرزمین دروغگو ها
ممنون سید . خیلی بامزه بودن ! ماشالا چقدرم ناز نازی بودی! هی فشارت می افتاده پایین :lol:

در مورد نقاشی قرار بود پردیس جان یه تاپیک بزنه توی بخش هنرهای ترسیمی، تا هر کسی که دوست داشت آثار هنریش رو (از کودکی تا الان) اونجا بذاره. در واقع آثار هنری آماتوری ! پردیس که نزد تاپیک رو . دوست داشتی خودت بزن ، ما هم همراهی می کنیم!


اوکی ... پس زود بزنید که استعداد سید ما داره هدر میره ، سید داستایوفسکی ! ...
تاپیک جالبی خواهد شد .
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
ممنون سید . خیلی بامزه بودن ! ماشالا چقدرم ناز نازی بودی! هی فشارت می افتاده پایین :lol:

در مورد نقاشی قرار بود پردیس جان یه تاپیک بزنه توی بخش هنرهای ترسیمی، تا هر کسی که دوست داشت آثار هنریش رو (از کودکی تا الان) اونجا بذاره. در واقع آثار هنری آماتوری ! پردیس که نزد تاپیک رو . دوست داشتی خودت بزن ، ما هم همراهی می کنیم!
سلام
لیلی تاپیکو زدم ، ولی با یه خورده تاخیر :D
اینم تاپیک :http://forum.persiantools.com/t239281.html#post4407498
 

metamorphosis_h

Registered User
تاریخ عضویت
13 آگوست 2009
نوشته‌ها
341
لایک‌ها
433
محل سکونت
هر جا باشيم شب نشينيم
منتظریم :دی

هنو گشتن انباری ادامه داری ببینم چی پیدا میشه

نقاشیام رو هم بذارم ؟ :دی

بسی لذت بردم از نوشته های دوران کودکیت. ممنون دوست عزیز.
کودکان ساده می نویسند و من این سادگی رو دوست دارم.:)
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
بالا