• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

گپ و گفتگوی طرفداران عکس و عکاسی!

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
خب پس اون هم حفظیاته نه حفضیات:D

بی خیال
4fvgdaq_th.gif


همین طور از ما آتو میگیری
-------------------
خوب فعلا" شب همگی خوش.من باید برم.
آرام و بقیه شب خوبی داشته باشید و حفظیاتتون زیاد بشه :دی
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
بی خیال
4fvgdaq_th.gif


همین طور از ما آتو میگیری
-------------------
خوب فعلا" شب همگی خوش.من باید برم.
آرام و بقیه شب خوبی داشته باشید و حفظیاتتون زیاد بشه :دی

ناراحت نشو حالا:D
شبت بخیر:happy:
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
من نمیتونم جدی نگیرم
من نمیتونم چیزی رو که خودم بی احترامی تلقی میکنم بخاطر اینکه طرف مقابل ناراحت نشه ازش به عنوان شوخی برداشت کنم
میگه مدلمه که اینطوریم و منظوری ندارم .. ونمیتونم با هر کسی یه جوری حرف بزنم
ولی من میخوام بدونم پاش بیوفته با لیلی هم همینطوری حرف میزنه؟یا با بانو کسندرا؟یا هر دختر دیگه(لیلی و کسندرای عزیزم ناراحت نشید فقط یه مثاله ..)
مسلما نه!!من نمیدونم چرا ولی گویا شوخی و خنده های من باعث همچین موردی شده ..

درود !

A R @ M جان! بنده البته به هيچ عنوان قصد دخالت نداشتم و راستش شايد اگه به بنده اشاره نكرده بوديد، هم به هر حال اين رو يك موضوع شخصي مربوط به خودتون مي دونستم كه نبايد دخالت كنم. يادم نمياد كي بود اما اين رو يادمه يك بار سر يه موضوعي در گفتگوي آزاد ايشان يك اسمايلي در پاسخ به بنده گذاشتند كه يه جورايي بهم برخورد و البته تعدادي از دوستان هم به طرفداري از بنده يك سري واكنش نشان دادند ولي وقتي صحبتهاي ايشان و تعدادي از دوستان مشترك را درباره اين كه ايشان واقعا قصدشان فقط يك شوخي ساده بوده رو شنيدم ديگه واقعا رنجش و اين حرفها رو فراموش كردم و بايد بگم كه الان ديگه هم واقعا خيلي خوشحال ميشم هر وقت ايشان هر چند ماه يك بار به دوستانشان سر مي زنند و هم وقتي نيستند نگرانشان ميشم.

احساس كردم بايد بگم كه هر وقت احساس كرديد و مطمئن شديد قصد و نيت خاصي نداشتند ايشان، سخت نگيريد نسبت به هم چرا كه واقعا هيچكس از آينده خبر نداره و ممكنه يك روز طوري بشه كه ديدگاه شما و همه چيز كلا عوض بشه و از اعماق قلبتون مايل باشيد يك بار حضور ايشان رو در اينجا دوباره احساس كنيد ولي در عين حال بدونيد كه انگار شدني نيست و بر زمان از دست رفته افسوس بخوريد! مثال بارزش بنده و اون قضيه تلاش چند ماهه براي دوباره با جناب Ehsan_Sh بسيار فرهيخته در ارتباط بودن از اينجا كه ديديد نه تنها تلاشها نتيجه بخش نبود بلكه حتي بعضي دوستان مشترك هم به بنده گفتند كه فايده اي نداره و تازه دارم خودم رو كوچك مي كنم و بقيه كاربرها به خاطر اين چيزهايي كه مي نويسم مسخره م مي كنند! ! راستش هنوز باورم نميشه كه شخصي كه زماني واقعا برايش مهم بوده كه بنده اگه يك روز بخوام از اينجا برم يه انجمن ديگه اي غير از اينجا فعاليت كنم هم ايشان رو بي خبر نگذارم، ديگر چنين نظري نداشته باشند! وقتي فكرش رو مي كنم احساس مي كنم در گذشته رفتارم حتما طوري نبوده كه ايشان بنده رو هم به عنوان يكي از دوستان هميشگيشان بدانند چرا كه اينطور كه پيداست رابطه را با بعضي ديگر از دوستان هنوز حفظ كرده اند. پس حتما ايراد از بنده بوده.واقعا متاسفم كه نمي توانم ديگر به گذشته برگردم.

ببخشيد A R @ M جان كه اينقدر حرف زدم! :blush:فقط خواستم تجربه م رو در اين مورد بگم شايد مفيد واقع بشه و گرنه تصميم نهايي صد در صد باشماست !
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
چقدر امشب حرف زدین،حال ندارم همه رو بخونم،یکی بیاد همه رو تو یه خط خلاصه کنه،ما هم بیاییم تو جریان،در ضمن بنده قصد ازدواج ندارم،تو رو خدا اسرار نکنید :دی
 

Javacl

Registered User
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
2,659
لایک‌ها
1,026
محل سکونت
شادشهر قدیم
درود !

A R @ M جان! بنده البته به هيچ عنوان قصد دخالت نداشتم و راستش شايد اگه به بنده اشاره نكرده بوديد، هم به هر حال اين رو يك موضوع شخصي مربوط به خودتون مي دونستم كه نبايد دخالت كنم. يادم نمياد كي بود اما اين رو يادمه يك بار سر يه موضوعي در گفتگوي آزاد ايشان يك اسمايلي در پاسخ به بنده گذاشتند كه يه جورايي بهم برخورد و البته تعدادي از دوستان هم به طرفداري از بنده يك سري واكنش نشان دادند ولي وقتي صحبتهاي ايشان و تعدادي از دوستان مشترك را درباره اين كه ايشان واقعا قصدشان فقط يك شوخي ساده بوده رو شنيدم ديگه واقعا رنجش و اين حرفها رو فراموش كردم و بايد بگم كه الان ديگه هم واقعا خيلي خوشحال ميشم هر وقت ايشان هر چند ماه يك بار به دوستانشان سر مي زنند و هم وقتي نيستند نگرانشنان ميشم. احساس كردم بايد بگم كه هر وقت احساس كرديد و مطمئن شديد قصد و نيت خاصي نداشتند ايشان، سخت نگيريد نسبت به هم چرا كه واقعا هيچكس از آينده خبر نداره و ممكنه يك روز طوري بشه كه ديدگاه شما و همه چيز كلا عوض بشه و از اعماق قلبتون مايل باشيد يك بار حضور ايشان رو در اينجا دوباره احساس كنيد ولي در عين حال بدونيد كه انگار شدني نيست و بر زمان از دست رفته افسوس بخوريد! مثال بارزش بنده و اون قضيه تلاش چند ماهه براي دوباره با جناب Ehsan_Sh بسيار فرهيخته در ارتباط بودن از اينجا كه ديديد نه تنها تلاشها نتيجه بخش نبود بلكه حتي بعضي دوستان مشترك هم به بنده گفتند كه فايده اي نداره و تاه دارم خودم رو كوچك مي كنم و بقيه كاربرها به خاطر اين چيزهايي كه مي نويسم مسخره م مي كنند! ! راستش هنوز باورم نميشه كه شخصي كه زماني واقعا برايش مهم بوده كه بنده اگه يك روز بخوام از اينجا برم يه انجمن ديگه اي غير از اينجا فعاليت كنم هم ايشان رو بي خبر نگذارم، ديگر چنين نظري نداشته باشند! وقتي فكرش رو مي كنم احساس مي كنم در گذشته رفتارم حتما طوري نبوده كه ايشان بنده رو هم به عنوان يكي از دوستان هميشگيشان بدانند چرا كه اينطور كه پيداست رابطه را با بعضي ديگر از دوستان هنوز حفظ كرده اند. پس حتما ايراد از بنده بوده.واقعا متاسفم كه نمي توانم ديگر به گذشته برگردم.

ببخشيد A R @ M جان كه اينقدر حرف زدم! :blush:فقط خواستم تجربه م رو در اين مورد بگم شايد مفيد واقع بشه و گرنه تصميم نهايي صد در صد باشماست !

ببخشید میخواستم بگم عاشق ادبیاتتونم گفتم شاید ناراحت بشین چون نمیشناسیم هم رو،ولی اینو میگم،ادبیاتتون خیلی زیباست،هروقت پست میدین گاها طولانی هم میشه واو به واو میخونم،علاوه بر زیبا حرف زدن،ادبیات نوشتاری تون باحاله :دی
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
درود !

A R @ M جان! بنده البته به هيچ عنوان قصد دخالت نداشتم و راستش شايد اگه به بنده اشاره نكرده بوديد، هم به هر حال اين رو يك موضوع شخصي مربوط به خودتون مي دونستم كه نبايد دخالت كنم. يادم نمياد كي بود اما اين رو يادمه يك بار سر يه موضوعي در گفتگوي آزاد ايشان يك اسمايلي در پاسخ به بنده گذاشتند كه يه جورايي بهم برخورد و البته تعدادي از دوستان هم به طرفداري از بنده يك سري واكنش نشان دادند ولي وقتي صحبتهاي ايشان و تعدادي از دوستان مشترك را درباره اين كه ايشان واقعا قصدشان فقط يك شوخي ساده بوده رو شنيدم ديگه واقعا رنجش و اين حرفها رو فراموش كردم و بايد بگم كه الان ديگه هم واقعا خيلي خوشحال ميشم هر وقت ايشان هر چند ماه يك بار به دوستانشان سر مي زنند و هم وقتي نيستند نگرانشان ميشم.

احساس كردم بايد بگم كه هر وقت احساس كرديد و مطمئن شديد قصد و نيت خاصي نداشتند ايشان، سخت نگيريد نسبت به هم چرا كه واقعا هيچكس از آينده خبر نداره و ممكنه يك روز طوري بشه كه ديدگاه شما و همه چيز كلا عوض بشه و از اعماق قلبتون مايل باشيد يك بار حضور ايشان رو در اينجا دوباره احساس كنيد ولي در عين حال بدونيد كه انگار شدني نيست و بر زمان از دست رفته افسوس بخوريد! مثال بارزش بنده و اون قضيه تلاش چند ماهه براي دوباره با جناب Ehsan_Sh بسيار فرهيخته در ارتباط بودن از اينجا كه ديديد نه تنها تلاشها نتيجه بخش نبود بلكه حتي بعضي دوستان مشترك هم به بنده گفتند كه فايده اي نداره و تازه دارم خودم رو كوچك مي كنم و بقيه كاربرها به خاطر اين چيزهايي كه مي نويسم مسخره م مي كنند! ! راستش هنوز باورم نميشه كه شخصي كه زماني واقعا برايش مهم بوده كه بنده اگه يك روز بخوام از اينجا برم يه انجمن ديگه اي غير از اينجا فعاليت كنم هم ايشان رو بي خبر نگذارم، ديگر چنين نظري نداشته باشند! وقتي فكرش رو مي كنم احساس مي كنم در گذشته رفتارم حتما طوري نبوده كه ايشان بنده رو هم به عنوان يكي از دوستان هميشگيشان بدانند چرا كه اينطور كه پيداست رابطه را با بعضي ديگر از دوستان هنوز حفظ كرده اند. پس حتما ايراد از بنده بوده.واقعا متاسفم كه نمي توانم ديگر به گذشته برگردم.

ببخشيد A R @ M جان كه اينقدر حرف زدم! :blush:فقط خواستم تجربه م رو در اين مورد بگم شايد مفيد واقع بشه و گرنه تصميم نهايي صد در صد باشماست !

یعنی عاشق این طرز حرف زدنتم بانو:happy:
من حرفاتو خوندم و کاملا درک میکنم که چی میگی
ولی این اتفاقا قبلا هم افتاده بود و معین متوجه ناراحتی من شد
و باز هم تکرار تاریخ ..
خب آدم یه وقتایی از یه آدمایی توقع نداره ..مسلما دوستی برام مهم بوده ک ناراحتیمو ابراز کردم ..
اوکی این بار هم برای روی گل بانو کسندرای عزیزم:D
معین بیا بخشیدمت:D
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
مثال بارزش بنده و اون قضيه تلاش چند ماهه براي دوباره با جناب Ehsan_Sh بسيار فرهيخته در ارتباط بودن از اينجا كه ديديد نه تنها تلاشها نتيجه بخش نبود بلكه حتي بعضي دوستان مشترك هم به بنده گفتند كه فايده اي نداره و تازه دارم خودم رو كوچك مي كنم و بقيه كاربرها به خاطر اين چيزهايي كه مي نويسم مسخره م مي كنند! ! راستش هنوز باورم نميشه كه شخصي كه زماني واقعا برايش مهم بوده كه بنده اگه يك روز بخوام از اينجا برم يه انجمن ديگه اي غير از اينجا فعاليت كنم هم ايشان رو بي خبر نگذارم، ديگر چنين نظري نداشته باشند! وقتي فكرش رو مي كنم احساس مي كنم در گذشته رفتارم حتما طوري نبوده كه ايشان بنده رو هم به عنوان يكي از دوستان هميشگيشان بدانند چرا كه اينطور كه پيداست رابطه را با بعضي ديگر از دوستان هنوز حفظ كرده اند. پس حتما ايراد از بنده بوده.واقعا متاسفم كه نمي توانم ديگر به گذشته برگردم.

خداییش اسمایل هاتون خیلی قشنگ بود اعتراف میکنم چندین بار ازشون استفاده کردم ( این اسمایل
6mmwstuijpgvq69svjx.gif
)

چقدر امشب حرف زدین،حال ندارم همه رو بخونم،یکی بیاد همه رو تو یه خط خلاصه کنه،ما هم بیاییم تو جریان،در ضمن بنده قصد ازدواج ندارم،تو رو خدا اسرار نکنید :دی

قضایا به این ترتیبه :
کتک کاری آرام و معین
انتخاب تیم در حین درگیری توسط کاربران دیگر :D
متفرق شدن طرفین درگیر
شاد کردن جو تاپیک توسط علی Hop
غلط املایی حسین و متواری شدن وی بعد از بر ملا شدن :D
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
قضایا به این ترتیبه :
کتک کاری آرام و معین
انتخاب تیم در حین درگیری توسط کاربران دیگر
متفرق شدن طرفین درگیر
شاد کردن جو تاپیک توسط علی Hop
غلط املایی حسین و متواری شدن وی بعد از بر ملا شدن

:lol::D
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34

HoP

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
15 اکتبر 2010
نوشته‌ها
2,135
لایک‌ها
2,422
شاد کردن جو تاپیک توسط علی Hop
اصولا ما برای شاد کردن آمدیم...نی برای ناراحت کردنمشاهده پیوست 113187
=================================
یعنی اگه این بچه،بچه ی خواهر یا برادرم بود تا حالا 10 بار خورده بودمش :لوووووووووول

1328717215565.jpg
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
ناراحت نشو حالا:D
شبت بخیر:happy:

نه بابا.رفته بودم کیک تولد بخورم :D


راستش بانو من هم اون جریان مسخره کردن رو دیدم.اصولا" اون کاربری که شروع یه مخالفت کرد حالش خوش نیست.باور نمیکنین پست هاش رو ببینید.
در هر صورت من که خیلی اون تایپیک رو دوست دارم.خیلی خوشحالم که هنوز هم شما و بقیه ی دوستان اون جا اهنگ میذارند :)

باز داش حسین ضایع شد :دی مشاهده پیوست 113170

4fvgdaq_th.gif



قضایا به این ترتیبه :
کتک کاری آرام و معین
انتخاب تیم در حین درگیری توسط کاربران دیگر :D
متفرق شدن طرفین درگیر
شاد کردن جو تاپیک توسط علی Hop
غلط املایی حسین و متواری شدن وی بعد از بر ملا شدن :D

:D:D
متواری چیه عزیز من.رفتم یه نفسی بکشم دوباره بیام :cool:
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
ببخشید میخواستم بگم عاشق ادبیاتتونم گفتم شاید ناراحت بشین چون نمیشناسیم هم رو،ولی اینو میگم،ادبیاتتون خیلی زیباست،هروقت پست میدین گاها طولانی هم میشه واو به واو میخونم،علاوه بر زیبا حرف زدن،ادبیات نوشتاری تون باحاله :دی

درود

شما البته خيلي لطف داريد و بنده به خاطر اين لطف و اينكه متنهاي طولاني بنده رو تحمل مي كنيد از شما بسيار سپاسگزارم!
46076765699656316998.gif

یعنی عاشق این طرز حرف زدنتم بانو:happy:
من حرفاتو خوندم و کاملا درک میکنم که چی میگی
ولی این اتفاقا قبلا هم افتاده بود و معین متوجه ناراحتی من شد
و باز هم تکرار تاریخ ..
خب آدم یه وقتایی از یه آدمایی توقع نداره ..مسلما دوستی برام مهم بوده ک ناراحتیمو ابراز کردم ..
اوکی این بار هم برای روی گل بانو کسندرای عزیزم:D
معین بیا بخشیدمت:D


درود

اوه دوست عزيزم A R @ M جان! واقعا خيلي خوشحالم كردي!!!
34zn0n5.gif


46076765699656316998.gif


خداییش اسمایل هاتون خیلی قشنگ بود اعتراف میکنم چندین بار ازشون استفاده کردم ( این اسمایل
6mmwstuijpgvq69svjx.gif
)

درود!

با سپاس از لطف شما بنده هم بايد اعتراف كنم كه اين اسمايلي و همينطور تعداد چشمگيري اسمايلي ديگر را بنده از اسمايليهاي مورد استفاده مدير گرانقدر لي لي رز عزيز و نازنين برداشته ام!!! :blush: :blush: :blush:

پ ن. يك پرسش جناب p30room عزيز، اين تبليغات توي بعضي سايتها اگه روشون كليك كنيم حالا واقعا چيزي هم به حساب صاحب سايت ريخته ميشه؟ اگه اينطوره، تعداد كليك چه محدوديتهايي داره؟ اينطور نيست كه مثلا هر روز فقط يك كليك موثر باشه و نه بيشتر؟!
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
Last edited:

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
درود!
با سپاس از لطف شما بنده هم بايد اعتراف كنم كه اين اسمايلي و همينطور تعداد چشمگيري اسمايلي ديگر را بنده از اسمايليهاي مورد استفاده مدير گرانقدر لي لي رز عزيز و نازنين برداشته ام!!! :blush: :blush: :blush:

پ ن. يك پرسش جناب p30room عزيز، اين تبليغات توي بعضي سايتها اگه روشون كليك كنيم حالا واقعا چيزي هم به حساب صاحب سايت ريخته ميشه؟ اگه اينطوره، تعداد كليك چه محدوديتهايي داره؟ اينطور نيست كه مثلا هر روز فقط يك كليك موثر باشه و نه بيشتر؟!

سلام با تاخیر (نوشته قبلی یادم رفت)
e8ldfzzoe1o43syp1gjr.gif

خوب شمارش چون بر اساس کوکی و آی پی هست معمولا در طی روز فقط یک بار محاسبه میشه
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
اِ داره شمع فوت میکنه ؟
عجب فکر میکردم داره به خوردنش رغبت نداره
ای بابا ضایع شدیم رفت
2i8d4ao.gif

منم مثل حسین صحنه رو به آرامی ترک کنم
04306IMM12167IMM153xw0n.gif
حسین نفرینت منو گرفت
Just_Cuz_19.gif

منو صدا زدی؟
2rqfst4.gif
 
بالا