• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

یاد واره

DIXIE CHICKS

Registered User
تاریخ عضویت
8 می 2007
نوشته‌ها
1,124
لایک‌ها
661
ری برادبری
crysmiley1.gif


روحش شاد
 

TURK_AVENGER

کاربر فعال عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 جولای 2009
نوشته‌ها
3,422
لایک‌ها
891
محل سکونت
in Bruges
روح برادبری شاد .
خیلی متاسف شدم از خبر مرگش .
cry.gif
 

masoud_h81

Registered User
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2011
نوشته‌ها
454
لایک‌ها
1,099
از اون جایی که نمایش نامه و نمایش نامه نویسی تا حدودی در بخش ادبیات مهجور مونده , به بهانه ی سالروز تولد یادی می کنم از تام استاپرد بریتانیایی! ایشون شاید چندان به بزرگی و شهرت بعضی ها نباشه اما انصافا نمایش های خوبی رو نوشته اند.
دروغ چرا! البته بنده تنها نمایشنامه ی " روزنکرانتز و گیلدنسترن مرده اند " رو از آثار ایشون خوندم, این نمایش همون داستان هملت هست که از نگاه دو شخصیت فرعی روایت می شه...

ایران تئاتر | مقالات

این مقاله هر چند مربوط به 3 سال پیشه اما خوندنش خالی از لطف نیست.

-------------------------------------------------------------------
پی نوشت : بنده بر اثر یک اشتباه ذهنی اسم ایشون رو اشتباه نوشته بودم , از دوستان عزیزم معذرت می خوام و یک تشکر از Kasandra بزرگوار
 
Last edited:

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
دیروز که گذشت؛
روز قلم بود
خوب در بخش ادبیات باید از روز قلم نامبرده بشه!

راستش
خجالت می کشم بگم قلم!
چون حتی نوشتن هام هم شده با تایپ!
خوشا آن دوستی که به حرمت اولین های زندگی،تمام شعرهایش را مداد می نوشت!

روز قلم،بر قلم به دستان آزاده و آنانی که با قلم خویش،قلبها را آگاه کردند و با قلب های زیادی همراه و هم درد شدند،خجسته باد


و دیروز 14 تیر روز دیگری هم بود
زاد روز صادق چوبک!
بنده هنوز در لیست کتاب های نخریده ام،انتری که لوطیش مرده بود و تنگسیر را نوشته ام اما دریغ که هنوز تهیه نشدن
زاد روز این نویسنده جنوبی عزیز هم گرامی و روحشون شاد
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
ببخشید دیر شد!
امروز که گذشت
یعنی 28 تیر
توبد بانو سیمین بهبهانی بود!

بانو هر بار رفتم از شما دیوان بگیرم نشد!نمی دونم چرا!
اما به جان خودم بانو
کل اشعار خوبت یه طرف این یه طرف:

زنی را می شناسم من
که شوق بال و پر دارد
ولی از بس که پُر شور است
دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من
که در یک گوشه ی خانه
میان شستن و پختن
درون آشپزخانه
سرود عشق می خواند
نگاهش ساده و تنهاست
صدایش خسته و محزون
امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من
که می گوید پشیمان است
چرا دل را به او بسته
کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید
گریزانم از این خانه
ولی از خود چنین پرسد
چه کس موهای طفلم را
پس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است
زنی نوزاد غم دارد
زنی می گرید و گوید
به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی
لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی
نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر
زنی مانوس با زندان
تمام سهم او اینست:
نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من
که می میرد ز یک تحقیر
ولی آواز می خواند
که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد
زنی با اشک می خوابد
زنی با حسرت و حیرت
گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را
زنی درد نهانش را
ز مردم می کند مخفی
که یک باره نگویندش
چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من
که شعرش بوی غم دارد
ولی می خندد و گوید
که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من
که هر شب کودکانش را
به شعر و قصه می خواند
اگر چه درد جانکاهی
درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن
که او شمعی ست در خانه
اگر بیرون رود از در
چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک
کنار سفره ی خالی
که ای طفلم بخواب امشب
بخواب آری
و من تکرار خواهم کرد
سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من
که رنگ دامنش زرد است
شب و روزش شده گریه
که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من
که نای رفتنش رفته
قدم هایش همه خسته
دلش در زیر پاهایش
زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من
که با شیطان نفس خود
هزاران بار جنگیده
و چون فاتح شده آخر
به بدنامی بد کاران
تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند
زنی خاموش می ماند
زنی حتی شبانگاهان
میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است
به دستش تاول درد است
ز بس که رنج و غم دارد
فراموشش شده دیگر
جنینی در شکم دارد

زنی در بستر مرگ است
زنی نزدیکی مرگ است
سراغش را که می گیرد؟
نمی دانم، نمی دانم
شبی در بستری کوچک
زنی آهسته می میرد

زنی هم انتقامش را
ز مردی هرزه می گیرد
زنی را می شناسم من ...


4938MW4SI-79264.pic.jpg
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
تولد شاعر بزرگ ازادی مبارک

a14.jpg

مرا تو بی سببی نیستی !

براستی صلت کدام قصیده ای ای غزل ؟

ستاره باران جواب کدام سلامی به آفتاب از دریچه ی تاریک ؟

کلام از نگاه تو شکل می بندد!

خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنی !
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
امروز 9 شهریور سالگرد درگذشت صمد بهرنگی نویسنده معاصر ایران است.

1324719771-Samad Behrangi.jpg


معروف ترین اثر داستانی ایشان ، داستان ماهی سیاه کوچولو است.



نقل قولی از ماهی سیاه کوچولو: « مرگ خیلی آسان می تواند الان به سراغ من بیاید ، اما من تا می توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم – که می شوم – مهم نیست ، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد...»



آثار

قصه های کودکان

تلخون و چند قصه دیگر - ۱۳۴۲
بی‌نام - ۱۳۴۴
اولدوز و کلاغ ها - ۱۳۴۵
اولدوز و عروسک سخنگو - ۱۳۴۶
کچل کفتر باز - ۱۳۴۶
پسرک لبو فروش - ۱۳۴۶
افسانه محبت - ۱۳۴۶
ماهی سیاه کوچولو - تهران ، ۱۳۴۷
پیرزن و جوجه طلایی‌اش - ۱۳۴۷
یک هلو هزار هلو - ۱۳۴۸
۲۴ ساعت در خواب و بیداری - ۱۳۴۸
کوراوغلو وکچل حمزه - ۱۳۴۸
کلاغها ، عروسکها و آدمها

کتاب های غیرداستانی

کند و کاو در مسائل تربیتی ایران - ۱۳۴۴
الفبای فارسی برای کودکان آذربایجان
مجموعه مقاله‌ها - ۱۳۴۸

انشا و نامه نگاری برای کلاسهای ۲و۳ دبستان
آذربایجان در جنبش مشروطه

افسانه ها و فرهنگ مردم

افسانه‌های آذربایجان(ترجمه فارسی) به همراه بهروز دهقانی - جلد۱- ۱۳۴۴
افسانه‌های آذربایجان(ترجمه فارسی) به همراه بهروز دهقانی - جلد۲- ۱۳۴۷
تاپما جالار ، قوشما جالار(مثلها و چیستانها) - بهار ۱۳۴۵
ترجمه‌ها
ما الاغها! - (عزیز نسین) - ۱۳۴۴
دفتر اشعار معاصر از چند شاعر فارسی زبان
خرابکار (قصه‌هایی از چند نویسنده ترک زبان) - تیر ۱۳۴۸
کلاغ سیاهه - مامین سیبیریاک (و چند قصه دیگر برای کودکان) خرداد ۱۳۴۸
پسرک روزنامه فروش


صمد بهرنگی
 

فایل های ضمیمه

  • mahi.zip
    257.2 KB · نمایش ها: 4

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
امروز 8 مهرماه روز بزرگداشت عارف و شاعر بزرگ‌ایرانی، جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولاناست .

بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند

کز نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
بازجوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم

هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
.

.

.
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
امروز 15 مهرماه سالروز تولد سهراب سپهری شاعر آب و آینه است...

مشاهده پیوست 217352

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید این است

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

پشت دانایی اردو بزنیم

دستی در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم.

صبح ها وقتی خورشید، در می آید متولد بشویم.

هیچان ها را پرواز دهیم

روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره گل نم بزنیم.

آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی .

ریه را از ابدیت پرو خالی بکنیم.

بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم.

نام را باز ستانیم از ابر،

از چنار، از پشه ، از تابستان

روی پای تر باران به بلندی محبت برویم.

در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم.


کار ما شاید این است

که میان گل و نیلوفر قرن

پی آوار حقیقت بدویم...





سهراب سپهری مدینه فاضله ای و ترسیم میکنه که این روزها دست یافتن بهش مثل یک آرزوی محاله...

فقط

تولدت مبارک شاعر...

اینجا دیگر کسی نگران گل شدن هیچ آبی نیست

این روزها دیگر هوایی نیست برای نفس ...
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
امروز
20 مهر
روز شاعر بزرگ،حضرت حافط بود



"دیدی که یار
جز سر ِ جور و ستم نداشت؟"



"دنیا وفا ندارد
ای نور هر دو دیده"


"چشمت به غمزه مارا
خون و خورد و می پسندی"


"من از آن روز که در بند توام
آزادم
"
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
15 اکتبر ، زادروز ایتالو کالوینو گرامی باد !

Italo Calvino


Italo+Calvino+Calvino.jpg




- Books You Haven't Read
- Books You Needn't Read
- Books Made for Purposes Other Than Reading
- Books Read Even Before You Open Them Since They Belong to the Category of Books Read Before Being Written
- Books That If You Had More Than One Life You Would Certainly Also Read But Unfortunately Your Days Are Numbered
- Books You Mean to Read But There Are Others You Must Read First
- Books Too Expensive Now and You'll Wait 'Til They're Remaindered
- Books ditto When They Come Out in Paperback
- Books You Can Borrow from Somebody
- Books That Everybody's Read So It's As If You Had Read Them, Too
- Books You've Been Planning to Read for Ages
- Books You've Been Hunting for Years Without Success
- Books Dealing with Something You're Working on at the Moment
- Books You Want to Own So They'll Be Handy Just in Case
- Books You Could Put Aside Maybe to Read This Summer
- Books You Need to Go with Other Books on Your Shelves
- Books That Fill You with Sudden, Inexplicable Curiosity, Not Easily Justified
- Books Read Long Ago Which It's Now Time to Re-read
- Books You've Always Pretended to Have Read and Now It's Time to Sit Down and Really Read Them”

Italo Calvino, If on a Winter's Night a Traveler
 

office

Registered User
تاریخ عضویت
29 جولای 2008
نوشته‌ها
19
لایک‌ها
26
پیروزی گاهی حماقت آفرین است


623px-Grass.JPG


امروز هشتاد و پنجمین سالروز تولد گونتر ویلهلم گراس نویسنده، مجسمه‌ساز و نقاش آلمانی و از اعضای برجسته گروه ۴۷ و از نویسندگان بزرگ و معروف آلمان است.

از کتابهای معروف او میشه به موارد زیر اشاره کرد:


طبل حلبی (۱۹۵۹): شخصیت اصلی این رمان پسری است که تصمیم می‌گیرد از سن سه سالگی بزرگ‌تر نشود. بنابراین در همان قد و قوارهٔ کودکی باقی می‌ماند. اما از نظر فکری رشد می‌کند. افراد دور و بر این پسر او را کودک می‌انگارند. در حالی که او همه چیز را می بیند و درک می‌کند و هر جا که بتواند از توانایی‌های خاص خودش برای تفریح یا تغییر شرایط استفاده می‌کند.
در این رمان وقایعی مربوط به دوران هیتلر آمده است که این کودک نیز شاهد آنها است و نقشی در آنها ایفا می‌کند. شرایط این کودک که به صورتی ناقص‌الخلقه باعث آزار دیگران می‌شود یا با استفاده از احساسات دیگران از آنها سوءاستفاده می‌نماید، به نوعی نشانگر شرایط زمانی جامعهٔ آن دوران آلمان است.
رمان طبل حلبی را سروش حبیبی به فارسی برگردانده که انتشارات نیلوفر سال ۱۳۸۱ آن را چاپ کرد.


سال‌های سگی (۱۹۶۳) منتشر شده با نام Hundejahre و یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان.


قرن من (۱۹۹۹): صد داستان کوتاه که هر کدام مربوط به یک سال است. این داستان‌های کوتاه به دلیل تعدد موقعیت شخصیت‌ها و مشاغل آنها و حوادث مختلفی که برایشان رخ می‌دهد تنوع دارند. گراس از چندصدایی در این مجموعه داستان استفاده کرده‌است. این مجموعه به ترجمه کامران جمالی و از سوی انتشارات کاروان به فارسی ترجمه شده‌است. ترجمهٔ دیگری از این اثر، حاصل فعالیت روشنک داریوش وجود دارد.


پوست کندن پیاز (۲۰۰۷): این کتاب یک زندگی نامه خود نوشت است که در آن نویسنده عنوان کرده است که در ۱۷ سالگی عضو شاخه مسلح نیروهای اس اس آلمان نازی بوده.

200px-Günter_Grass_signature_new.svg.png
 

office

Registered User
تاریخ عضویت
29 جولای 2008
نوشته‌ها
19
لایک‌ها
26
585px-Doris_lessing_20060312.jpg

دیروز (اول آبان) نود و سومین سالروز تولد خانم دوریس لسینگ بود. نویسنده و برنده جایزه نوبل در رشته ادبیات.

نویسنده ای که من تا به حال اسمش را هم نشنیده بودم (حالا انگار من کی هستم که باید اسم نویسنده های جهان بگوشم خورده باشه) اما چیزی که نظر منو جلب کرد محل تولد این خانم نویسنده و فمینیست انگلیسی بود:

وی متولد کرمانشاه از پدر و مادری انگلیسی، پدرش کارمند بانک شاهنشاهی ایران و مادرش نیز یک پرستار بود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما دیروز سومین سالگرد درگذشت یک نویسنده دیگه هم بود.

نویسنده ای که من سلامت جسمانی دوران دانشجویی خود را تا حدود نسبتاً زیادی مدیون کتاب معروف و صدالبته محبوبش هستم.

کتابی که براستی منتشر شد تا "این شکم بی هنر پیچ پیچ" که "صبر ندارد بسازد به هیچ" را هنرمندانه مبهوت و مجذوب خودش کنه و بقولی دهنشو ببنده!

Roza_montazemi.jpg

خدا رحمت کنه خانم رزا منتظمی، استاد آشپزی و نویسنده کتاب مشهور "هنر آشپزی " را که کتابی منتشر کرد بی بدیل و درخور تقدیر (لااقل من که دسته کم هفته ای یک بار به سراغ کتابش میرم)

Scan .jpg
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241

امروز 8 آبان ماه سالروز درگذشت قیصر امین پور شاعر معاصر هست.

شاعری که من به شخصه ارادت خاصی بهش داشتم و دارم.


مشاهده پیوست 229483

وحشت از عشق که نه !

ترس ما فاصله هاست

وحشت از غصه که نه !

ترس ما خاتمه هاست

ترس بیهوده نداریم !

صحبت از خاطره هاست

صحبت از کشتن ناخواسته ی عاطفه هاست

کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست

گله از دست کسی نیست !

که مقصر دل دیوانه ماست !

 

office

Registered User
تاریخ عضویت
29 جولای 2008
نوشته‌ها
19
لایک‌ها
26
هر گاه در گوشه ای از زمین خونی به نا حق ریخته شود، همه مردم جهان دستشان بدان آلوده است.​


امروز (به تاریخ قدیم) یکصدُ نودُ یکمین سال روز تولد فیودور میخائیلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار روسی است.

362px-Dostoevsky.jpg

فئودور میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده بود. پدرش پزشک بود و مادرش نیز دختر یکی از بازرگانان مسکو.

در پانزده سالگی مادرش رو ازدست داد و در 18 سالگی پدرش را.


جنایت و مکافات یکی از معروفترین رمان های داستایوسکی است، بخصوص که مهری آهی نیز زحمت ترجمه آن به فارسی رو کشیده بود

crime-and-punishment.gif


این کتاب داستان دانشجویی به نام «راسکولْنیکُف» را روایت می‌کند که مرتکب قتل می‌شود. بنابر انگیزه‌های پیچیده‌ای که حتی خود او نیز از تحلیلشان عاجز است؛ زن رباخواری را همراه با خواهرش که غیر منتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می‌شوند، می‌کشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می‌بیند و آنها را پنهان می‌کند. بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه راسکولنیکف این تصور را که هر کس را که می‌بیند به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون می‌رسد در این بین او عاشق سونیا دختری که به خاطر مشکلات مالی خانواده‌اش دست به تن‌فروشی زده بود می‌شود. داستایوسکی این رابطه را به نشانهٔ مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده است و همان عشق، نیروی رستگاری بخش است .البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندان شدن در سیبری به این حقیقت رسید .


ww.jpg

داستایوسکی سرانجام در اوایل فوریه سال ۱۸۸۱ در اثر خونریزی ریه درگذشت



«فهمیدی؟ مانع من نشو! حال وقت رفتن است، باید مرد!»

آخرین کلام خطاب به همسرش آنا/ ۹ فوریه ۱۸۸۱ میلادی



567px-Fyodor_Dostoyevsky_Signature.svg.png
 
بالا