• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

✅ بحث و گفتگو بین وبمسترها

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399
پاپیونش رو نیگاه کن
ناراحت نباش :)
بخند تا دنیا به روت بخنده
به خاطر این حرفا ناراحت نمیشم و نیستم...

از این ناراحت شدم که پرشین تولز بچه بازی شده... اون قدیم ترا عزیزانی مثل @senatoor و @1eng.ir و @Amirbahal3 @aliffvfhfhk و یه سری دوستانی که الان در خاطرم نیست اینجا بیشتر فعال بودن که متأسفانه الان نیستند...
تو تاپیک "بحث و گفتگو بین وبمسترها" کسی چیزی بخواد یا چیزی بپرسه و بی جواب بذارنش؟ اون موقع‌ها این مثل جک می موند و همین هم بود که بخش وب مستر پی تی رو خاص کرده بود...

پیر شدیم رفت... خاطره هامونم چند وقت دیگه با خودمون میمیره میره پی کارش...
 

007saeed

کاربر فعال کسب درآمد از اینترنت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 مارس 2014
نوشته‌ها
2,902
لایک‌ها
3,202
سن
33
محل سکونت
بجنورد
سلام
برای این دامنه چه قیمتی پیشنهاد بدم؟
%D8%B9%D9%85%D8%AF%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1.gif
همینه دامنه ت؟
عمده.بازار؟
والا من دامین فارسی خرید و فروش نکردم تا حالا ولی فکر نمیکنم قسمت خیلی زیادی بتونی بگی
بازم میگم زیاد تو کار دامنه و اینا نیستم :)
 

cms

Registered User
تاریخ عضویت
31 می 2009
نوشته‌ها
1,157
لایک‌ها
1,237
من دیگه حرفی ندارم... :general210:

از قدیم یه چیزی میگفتن که خدایا کار آدمو به خلق خدا نندازا...
بیراه نمیگفتن...:general710:

-------------------------------------------------------------------
پ.ن: آخه 700امین پست آدم باید اینطوری با ناراحتی باشه؟! :general503:

انصافآ قصد من این بود که با حقیقت روبرو نشی و این حقیقت تلخ موجب ناراحتیت نشه (ولی کیه که قدر بدونه اینجا کاربرا قدیم قبل از همه چیز ظرفیت داشتن قبلآ!)
حالا دیگه مجبورم باهات در میون بذارم وضعیت خریدو فروش دامنه بسیار وخیمه و در حال حاضر فقط بزخرها برای خرید دامنه قیمت میپرونن حتی مورد داشتیم طرف دامنه رو برای اینکه زیر قیمت نفروشه تمدید نکرده گذاشته اکسپایر بشه!
قیمت میدادم دامنه ات در حال حاضر 20 هزار تومن هم نمیارزه خوشحال میشدی؟

وضعیت طوری شده که دیگه حکایت ساندویچ فروشم نمیتونه بهمون کمک کنه!
+++++++++++++++++
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرده بود و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
کارش بالا گرفت بنابراین کارش را وسعت بخشید به طوری که وقتی پسرش از مدرسه بر می گشت به او کمک می کرد. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: «پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.»
پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند، پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته، نان و گوشت سفارش می داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: «پسر جان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.»

شرح حکایت:
آنتونی رابینز یک جمله بسیار خوب در این باره دارد که جالب است بدانید: «اندیشه های خود را شکل بخشید وگرنه دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.»
در واقع آن پدر داشت بهترین راه برای کاسبی را انجام می داد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش را عوض کرد و افکار پسر آنقدر روی او تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش دارد باعث ورشکستگی اش می شود و تلقین بحران مالی کشور، باعث شد که زندگی او عوض شود.
قبل از اینکه دیگران برای ما تصمیماتی بگیرند که بعد ما را پشیمان کند، کمی فکر کنیم و راه درست را انتخاب کنیم و با انتخاب یک هدف درست از زندگی لذت ببریم، چون زندگی مال ماست.
 

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399
انصافآ قصد من این بود که با حقیقت روبرو نشی و این حقیقت تلخ موجب ناراحتیت نشه (ولی کیه که قدر بدونه اینجا کاربرا قدیم قبل از همه چیز ظرفیت داشتن قبلآ!)
حالا دیگه مجبورم باهات در میون بذارم وضعیت خریدو فروش دامنه بسیار وخیمه و در حال حاضر فقط بزخرها برای خرید دامنه قیمت میپرونن حتی مورد داشتیم طرف دامنه رو برای اینکه زیر قیمت نفروشه تمدید نکرده گذاشته اکسپایر بشه!
قیمت میدادم دامنه ات در حال حاضر 20 هزار تومن هم نمیارزه خوشحال میشدی؟

وضعیت طوری شده که دیگه حکایت ساندویچ فروشم نمیتونه بهمون کمک کنه!
+++++++++++++++++
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرده بود و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
کارش بالا گرفت بنابراین کارش را وسعت بخشید به طوری که وقتی پسرش از مدرسه بر می گشت به او کمک می کرد. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: «پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.»
پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند، پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته، نان و گوشت سفارش می داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: «پسر جان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.»

شرح حکایت:
آنتونی رابینز یک جمله بسیار خوب در این باره دارد که جالب است بدانید: «اندیشه های خود را شکل بخشید وگرنه دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.»
در واقع آن پدر داشت بهترین راه برای کاسبی را انجام می داد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش را عوض کرد و افکار پسر آنقدر روی او تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش دارد باعث ورشکستگی اش می شود و تلقین بحران مالی کشور، باعث شد که زندگی او عوض شود.
قبل از اینکه دیگران برای ما تصمیماتی بگیرند که بعد ما را پشیمان کند، کمی فکر کنیم و راه درست را انتخاب کنیم و با انتخاب یک هدف درست از زندگی لذت ببریم، چون زندگی مال ماست.
ممنون عزیز...
من از شما معذرت میخوام. :general505: خداییش قصد جسارت به فرد خاصی رو نداشتم. آخه تا به حال سابقه نداشته یه چیزی اینجا بخوام و چند صفحه بگذره و حداقل از 5 نفر جواب نگرفته باشم! اون قدیما که اینجوری بود حداقل...

می دونم چی میگی...
دامین فارسی فقط یه دونه رو دارم... فقط قیمت رجسترش 30 دلاره... ;)
من خودم دامنه نمی فروشم هیچ وقت،‌ الان چند ساله که نزدیک 40 تا دامنه شاخ و عالی دارم، 90 درصد تک کلمه، با معنی، قابل برند سازی، با ایده خوب و تضمینی واسه راه اندازی...
ولی هیچ کدوم رو به این بز خرها نمی فروشم چون میدونم این دامنه ها چه ارزشی دارن و چه پتانسیل بالایی برای درآمد زایی دارن...

این نظر شخصی منه: دامین خوب مثل ملک یا مغازه می مونه... هرچی بگذره ارزشش بیشتر میشه... واسه همین دامنه ها و ایده هام رو انقدر نگه میدارم تا خودم کم کم و یکی یکی برم سراغشون و راه اندازیشون کنم... یا این که یکی پیشنهاد بده و مشارکتی کار کنیم با هم روی سایتها...

الان هم که میبینی از دوستان راجع به ارزش این دامنه ی "عمده بازار" و چیزی که میشه روش راه اندازی کرد، نظرشون رو پرسیدم واسه اینه که یه نفر منو کچل کرده سر این دامنه! هر روز ایمیل میده میگه قیمت بده دامنه و ایده رو با هم میخرم!
اینجا که ظاهراً هیچکی نظری نداشت راجع بهش... من خودم میخوام قیمت بدم به طرف 4 میلیون... دو حالت داره دیگه... یا ارزش این دامنه و پولی که میشه ازش درآورد رو میفهمه و میخره... یا نه...
 

miladgraph

همکاربازنشسته
تاریخ عضویت
13 فوریه 2013
نوشته‌ها
3,781
لایک‌ها
6,018
محل سکونت
0098
ممنون عزیز...
من از شما معذرت میخوام. :general505: خداییش قصد جسارت به فرد خاصی رو نداشتم. آخه تا به حال سابقه نداشته یه چیزی اینجا بخوام و چند صفحه بگذره و حداقل از 5 نفر جواب نگرفته باشم! اون قدیما که اینجوری بود حداقل...

می دونم چی میگی...
دامین فارسی فقط یه دونه رو دارم... فقط قیمت رجسترش 30 دلاره... ;)
من خودم دامنه نمی فروشم هیچ وقت،‌ الان چند ساله که نزدیک 40 تا دامنه شاخ و عالی دارم، 90 درصد تک کلمه، با معنی، قابل برند سازی، با ایده خوب و تضمینی واسه راه اندازی...
ولی هیچ کدوم رو به این بز خرها نمی فروشم چون میدونم این دامنه ها چه ارزشی دارن و چه پتانسیل بالایی برای درآمد زایی دارن...

این نظر شخصی منه: دامین خوب مثل ملک یا مغازه می مونه... هرچی بگذره ارزشش بیشتر میشه... واسه همین دامنه ها و ایده هام رو انقدر نگه میدارم تا خودم کم کم و یکی یکی برم سراغشون و راه اندازیشون کنم... یا این که یکی پیشنهاد بده و مشارکتی کار کنیم با هم روی سایتها...

الان هم که میبینی از دوستان راجع به ارزش این دامنه ی "عمده بازار" و چیزی که میشه روش راه اندازی کرد، نظرشون رو پرسیدم واسه اینه که یه نفر منو کچل کرده سر این دامنه! هر روز ایمیل میده میگه قیمت بده دامنه و ایده رو با هم میخرم!
اینجا که ظاهراً هیچکی نظری نداشت راجع بهش... من خودم میخوام قیمت بدم به طرف 4 میلیون... دو حالت داره دیگه... یا ارزش این دامنه و پولی که میشه ازش درآورد رو میفهمه و میخره... یا نه...
عزیز در مورد دامنه تجربه ای که به دست آوردم این رو میگه که باید مشتری خاص خودش رو پیدا کنه که با قیمت در خورش فروش بره
مثلا ممکنه دامنه X رو فردی 10 هزار هم نخره ولی همون دامنه برای شرکتی N ملیون بیرزه و بخرنش ...
 

mg6

Registered User
تاریخ عضویت
14 ژانویه 2012
نوشته‌ها
2,161
لایک‌ها
1,627
محل سکونت
اهواز
System Uptime 423 Days, 21 Hours and 14 Minutes
:D بهترین سرور و بهترین دیتاسنتری بوده که توی این 7/8 سال تجربه کردم
 

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399
عزیز در مورد دامنه تجربه ای که به دست آوردم این رو میگه که باید مشتری خاص خودش رو پیدا کنه که با قیمت در خورش فروش بره
مثلا ممکنه دامنه X رو فردی 10 هزار هم نخره ولی همون دامنه برای شرکتی N ملیون بیرزه و بخرنش ...
ااااا...
یکی از این عزیزا که اینجا گفتم شما بودی ولی اسمتو یادم رفته بود... :D
http://forum.persiantools.com/threads/بحث-و-گفتگو-بین-وبمسترها.440895/page-6701#post-11150369

امیدوارم هرجا هستی موفق و سلامت باشی :)


در مورد دامنه واقعاً همینه...
فقط کسی که ارزش واقعی دامنه و پولی که میتونه ازش دربیاره رو میفهمه براش پول خوب هم میده...
نه کسایی که فقط به فکر خرید و فروش دامنه هستند تا دامنه رو از یه نفر بخرن و یه کم گرون تر به یکی دیگه بفروشن...
 

007saeed

کاربر فعال کسب درآمد از اینترنت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 مارس 2014
نوشته‌ها
2,902
لایک‌ها
3,202
سن
33
محل سکونت
بجنورد
انصافآ قصد من این بود که با حقیقت روبرو نشی و این حقیقت تلخ موجب ناراحتیت نشه (ولی کیه که قدر بدونه اینجا کاربرا قدیم قبل از همه چیز ظرفیت داشتن قبلآ!)
حالا دیگه مجبورم باهات در میون بذارم وضعیت خریدو فروش دامنه بسیار وخیمه و در حال حاضر فقط بزخرها برای خرید دامنه قیمت میپرونن حتی مورد داشتیم طرف دامنه رو برای اینکه زیر قیمت نفروشه تمدید نکرده گذاشته اکسپایر بشه!
قیمت میدادم دامنه ات در حال حاضر 20 هزار تومن هم نمیارزه خوشحال میشدی؟

وضعیت طوری شده که دیگه حکایت ساندویچ فروشم نمیتونه بهمون کمک کنه!
+++++++++++++++++
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرده بود و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
کارش بالا گرفت بنابراین کارش را وسعت بخشید به طوری که وقتی پسرش از مدرسه بر می گشت به او کمک می کرد. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: «پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.»
پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند، پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته، نان و گوشت سفارش می داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: «پسر جان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.»

شرح حکایت:
آنتونی رابینز یک جمله بسیار خوب در این باره دارد که جالب است بدانید: «اندیشه های خود را شکل بخشید وگرنه دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.»
در واقع آن پدر داشت بهترین راه برای کاسبی را انجام می داد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش را عوض کرد و افکار پسر آنقدر روی او تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش دارد باعث ورشکستگی اش می شود و تلقین بحران مالی کشور، باعث شد که زندگی او عوض شود.
قبل از اینکه دیگران برای ما تصمیماتی بگیرند که بعد ما را پشیمان کند، کمی فکر کنیم و راه درست را انتخاب کنیم و با انتخاب یک هدف درست از زندگی لذت ببریم، چون زندگی مال ماست.
خیلی جالب بود این پاسخت
واقعا خودم مزه ی این کار رو چشیدم
 

signul

Registered User
تاریخ عضویت
21 آگوست 2012
نوشته‌ها
1,392
لایک‌ها
938
سن
32
محل سکونت
کرمان
به خاطر این حرفا ناراحت نمیشم و نیستم...

از این ناراحت شدم که پرشین تولز بچه بازی شده... اون قدیم ترا عزیزانی مثل @senatoor و @1eng.ir و @Amirbahal3 @aliffvfhfhk و یه سری دوستانی که الان در خاطرم نیست اینجا بیشتر فعال بودن که متأسفانه الان نیستند...
تو تاپیک "بحث و گفتگو بین وبمسترها" کسی چیزی بخواد یا چیزی بپرسه و بی جواب بذارنش؟ اون موقع‌ها این مثل جک می موند و همین هم بود که بخش وب مستر پی تی رو خاص کرده بود...

پیر شدیم رفت... خاطره هامونم چند وقت دیگه با خودمون میمیره میره پی کارش...
گفتی @aliffvfhfhk یادش افتادیم یادش بخیر
کسی ازش خبری نداره ؟
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,309
لایک‌ها
37,767
سن
35
محل سکونت
☼_☼
انصافآ قصد من این بود که با حقیقت روبرو نشی و این حقیقت تلخ موجب ناراحتیت نشه (ولی کیه که قدر بدونه اینجا کاربرا قدیم قبل از همه چیز ظرفیت داشتن قبلآ!)
حالا دیگه مجبورم باهات در میون بذارم وضعیت خریدو فروش دامنه بسیار وخیمه و در حال حاضر فقط بزخرها برای خرید دامنه قیمت میپرونن حتی مورد داشتیم طرف دامنه رو برای اینکه زیر قیمت نفروشه تمدید نکرده گذاشته اکسپایر بشه!
قیمت میدادم دامنه ات در حال حاضر 20 هزار تومن هم نمیارزه خوشحال میشدی؟

وضعیت طوری شده که دیگه حکایت ساندویچ فروشم نمیتونه بهمون کمک کنه!
+++++++++++++++++
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرده بود و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
کارش بالا گرفت بنابراین کارش را وسعت بخشید به طوری که وقتی پسرش از مدرسه بر می گشت به او کمک می کرد. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: «پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.»
پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند، پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته، نان و گوشت سفارش می داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: «پسر جان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.»

شرح حکایت:
آنتونی رابینز یک جمله بسیار خوب در این باره دارد که جالب است بدانید: «اندیشه های خود را شکل بخشید وگرنه دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.»
در واقع آن پدر داشت بهترین راه برای کاسبی را انجام می داد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش را عوض کرد و افکار پسر آنقدر روی او تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش دارد باعث ورشکستگی اش می شود و تلقین بحران مالی کشور، باعث شد که زندگی او عوض شود.
قبل از اینکه دیگران برای ما تصمیماتی بگیرند که بعد ما را پشیمان کند، کمی فکر کنیم و راه درست را انتخاب کنیم و با انتخاب یک هدف درست از زندگی لذت ببریم، چون زندگی مال ماست.
خسته نمیشی از کپی پیست؟ کمی از دندان سفیدت خجالت بکش :general211:
 

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399

Hamidreza23

Registered User
تاریخ عضویت
15 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,664
لایک‌ها
4,509
محل سکونت
گیلان
نیازمند یک عدد وی پی اس جهت یادگیری :D
از کجا ارزون بگیرم؟ یا کرکی پیدا میشه؟ :D
 

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399
نیازمند یک عدد وی پی اس جهت یادگیری :D
از کجا ارزون بگیرم؟ یا کرکی پیدا میشه؟ :D
من اون قدیما لازم داشتم سرچ کرده بودم یکی دو تا سایت خارجی پیدا کردم که یه مدت محدود (مثلاً یه هفته) وی پی اس مجانی واسه تست میدادن... اسمش یادم نیست الان... سرچ کن پیدا میشه ;)
 

afshin313

Registered User
تاریخ عضویت
28 دسامبر 2012
نوشته‌ها
3,049
لایک‌ها
3,767
محل سکونت
سرزمین اشغالی
آقا راستی شما نگفتی مشکل آواتار من چیه ها؟ :)
وقتی جناب زد گ گ یه حرفی میزنه باید بی چونو چرا قبول کنیم.:general701:
این قانونه اینجاس :D
@zgg123 ببین ازت حمایت کردم.یادت باشه:general601:
 

Amir9891

Registered User
تاریخ عضویت
19 جولای 2011
نوشته‌ها
786
لایک‌ها
399
وقتی جناب زد گ گ یه حرفی میزنه باید بی چونو چرا قبول کنیم.:general701:
این قانونه اینجاس :D
@zgg123 ببین ازت حمایت کردم.یادت باشه:general601:
عه... اینجوریه؟ :D

خوب این جناب زی زی گولو :D ... ببخشید، زی گ گ ، دلیل منطقی هم دارن واسه حرفشون؟ یا این که کلاً همینجوری دور همی dictatorship اینجا حاکمه و ما هم میگیم و می خندیم و خوشیم و همه چی آرموه؟ :D
 
بالا