• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

ツ ツ لــبخنـــد بـــرای ثانیــــه ای . . . ^_^

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
این شعر و که یادتونه؟ "آقای راننده پاتو بذار رو دنده" من اصلا هرچی فکر میکنم نمیتونم بفهمم چه دلیلی میتونه وجود داشته باشه که یکی پاشو بذاره رو دنده؟؟؟ اصلا مثل خوره افتاده به وجودم ولم نمیکنه! :|



Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
طرف کلاً دو بار تو یه مجلس دور همی پشت دبّه ترشی تُنبک زده، بعد تو صفحش نوشته:
"همکار عزیزم، بنیامین ... تسلیت!
سرمو به کجا بکوبم آخه؟
همکار عزیزم :|


Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

garshasp dragon

Registered User
تاریخ عضویت
6 جولای 2014
نوشته‌ها
6,040
لایک‌ها
11,062
سن
34
تو دانشگاه یه همکلاسی داشتیم خیلی بچه ی افتاده ای بود ، اصلا واحد پاس نمیکرد . . .
فقط میفتاد!
:D

.
.
.
.
.

تو اتوبوس نشسته بودم پیرزنه ازم پرسید: مادر کجا درس میخونی؟ گفتم: اهواز مادرجون.گفت: شیراز؟ گفتم: نه اهواز.گفت: آها کجای شیراز میخونی؟ گفتم: اهوازمیخونم گفت: گفتی کجای شیراز؟دیدم زشته صدامو بلندکنم گفتم: آره شیراز میخونم گفت: پس چرا هی میگی اهواز !؟ قیافه ی منو دیگه خودتون تصور کنین!!! :general710:
 

garshasp dragon

Registered User
تاریخ عضویت
6 جولای 2014
نوشته‌ها
6,040
لایک‌ها
11,062
سن
34
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺳﺎﻣﻮﺭﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﺯﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ

ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ 12 ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮕﺠﻮ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﻫﺪ.

ﺭﻭﺯﯼ 13 ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮕﺠﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ و پدرش را …!
:|

 

garshasp dragon

Registered User
تاریخ عضویت
6 جولای 2014
نوشته‌ها
6,040
لایک‌ها
11,062
سن
34
ﻧﻨﻪ …..!!!!!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﻬﺮﻭﺯ ﻭﺛﻮﻕ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﻮﺩ

ﻻﻣﺼﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮕﻔﺖ!!!
 

myhamed

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
4 می 2006
نوشته‌ها
1,129
لایک‌ها
5,110
محل سکونت
Tehran
روایت است که روزی لقمان و ایوب خواستن با اینترنت ایران کار کنند !
بعد از 10 دقیقه...
ایوب صبرش را از دست داد...
لقمان ادبش را ...!.


Sent from my iPhone using Tapatalk
 

Cya

Registered User
تاریخ عضویت
6 مارس 2014
نوشته‌ها
896
لایک‌ها
1,927
محل سکونت
127.0.0.1
ﭘﺴﺮ : ﺑﺎ ﺷﯿﮑﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﯿﺐ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺨﻮﺭﯼ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺷﯿﺶ ﺗﺎ !
ﭘﺴﺮ : ﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ ! ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ! ﭼﻮﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺳﯿﺐ ﺩﻭﻡ،
ﺷﯿﮑﻤﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﻋﻪ ! ﭼﻪ ﺑﺎﺣﺎﻝ ! ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻢ !
...
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﺎ ﺷﯿﮑﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﯿﺐ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺨﻮﺭﯼ؟
ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭﻡ : ﺩﻩ ﺗﺎ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍَﻩ ﻣﺴﺨﺮﻩ ! ﺍﮔﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﺷﯿﺶ ﺗﺎ، ﯾﻪ ﻣﻌﻤﺎﯼ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﻣﯿﺸﺪ !!!
21.gif
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮﯼ ﺩﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺗﺎﮐﺴﯽ
ﺷﺎﻫﺪﺵ ﺑﻮﺩﻡ :
- ﻣﯿﮕﻢ ﻧﺮﮔﺲ ﻓﺮﻕ ﺳﺮﭺ ﺑﺎ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﭼﯿﻪ؟؟
+ ﻓﺮﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺳﺮﭺ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯿﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯿﻪ |:
- ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﻭﺗﺎﺷﻮﻥ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟؟
+ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ
- ﻭﺍﯼ ﻧﺮﮔﺲ ﺗﻮ ﻣﺦ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﯼ :general208:
 

garshasp dragon

Registered User
تاریخ عضویت
6 جولای 2014
نوشته‌ها
6,040
لایک‌ها
11,062
سن
34
یه روز طرف مرغداری بازمیکنه روز اول سر یه مرغ رو میکنه به بقیه مرغا میگه که اگه کسی تا فردا سه تا تخم نذاره این بلا سرش میاد. فردا میاد میبینه همه سه تا تخم گذاشتن اما یکی دوتا گذاشته میگه میخوای سرتو ببرم؟ میگه آقا به خدا من خروسم میفهمی؟؟خروس!!
shame.gif

 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﻐﻠﯿﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﺟﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﺳﻂ ﻣﯿﺮﻗﺼﻪ ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﺭﯾﺨﺘﻪ |:
ﯾﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﯽ ﭘﺴﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮﻣﻪ..!
ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺁﺏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺷﻤﺎ ﭘﺪﺭﺷﯽ !!!
ﯾﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ: مـﺮﺗﯿﮑﻪ ﻣﻦ ﭘﺪﺭﺵ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻢ |:
هیچی دیگه من الا تو بیابونا دوره MBA میگذرونم ... :|



Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎ ﺷﻨﺎﺱ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻣﻦ ﺟﺴﺪ رﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ
ﻫیـﭽﯽ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ
ﺩﻓﻨﺶ ﮐﻦ . ﻓﻘﻂ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻗﻄﻊ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺎ مطمئنن ﺸﻢ ﮐﺸﺘﯿﺶ
ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ! ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺷﺪﻧﺎ :))


Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
رفتم پرینتر قیمت کنم یه بچه ی ۱۴ساله با باباش اومده بود به یارو می گفت :
autodesk maya که بهم دادین مشکل داره ،
ورژن جدیدش رو ندارین ؟
محیط google android studio رو دوست ندارم
خیلی بچگانه س و ساده ، چیز دیگه ای ندارین ؟
اومدم خونه توی گوگل جستجو کردم تا فهمیدم اینا چی هستن :|:D

خدا میدونه من تا سن ۱۴سالگی بزرگترین دغدغه ی تکنولوژیکیم این بود که
چجوری می تونم هم زمان رنگ قرمز و آبی این خودکار چند رنگه هارو بدم پایین:p
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
دو تا آفریقایی با یه نفر سومی وسط بیایون بودن در همین حال و هوا بودن که یدفعه آفریقایی یه چراغ جادو پیدا می کنه.
بعد غوله می یاد بیرون و به آفرقایی میگه یه آرزو کن.
آفریقایی میگه: منو سفید کن.
تا اینو میگه سومی میزنه زیر خنده آفریقایی میگه: چیه برای چی میخندی؟
سومی گفت: همینجوری.
بعد غوله به آفریقایی دومیه گفت: تو چی می خوای؟
آفریقایی گفت: منم سفید کن .
دوباره سومی میزنه زیر خنده .
آفریقایی گفت برای چی میخندی؟
سومی باز گفت: همینجوری.
نوبت سومی میشه. غوله ازش می پرسه: تو چی می خوای .
سومی میگه: این دوتا رو سیاه کن
jhsdhug1.gif

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
هیچوقت نتونستم مثل فیلما شیک مسواک بزنم!
هر بار مسواک میزنم کم مونده از گوشام کف بزنه بیرون
+++++++++++
چند وقت پیش سوار تاکسی شده بودم ،

کنارم یکی بود که دسش مرغ و روغـن اینا بودخلاصه بدجوری جا رو تنگ کرده بود ...
گفتم سبدِ کالاست . . .؟
گفت آره ،
گفتم پس ربّش کو
گفت مگه ربم میدن !؟؟
گفتم آره بابا مگه نگرفتی؟
بدبخت پیاده شد رفت دنبال رُب ..!

خدایا منو ببخش ، منو ببخش خودت دیدی جا خیلی کم بود
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
تو ایستگاه اتوبوس بودم کنار یه دختره..
بهش گفتم
رفت: درد ببخشید، زهر مار ببخشید: |
آدم نباید ازدست شما پسرا آرامش داشته باشه: |..
منم هیچی نگفتم وقتی بلند شد بره با مغز اومد تو زمین: |
خدا شاهده میخواستم بگم بند کفشت بازه !



Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
امروز کنار خیابون ایستاده بودم...
یه دختره با جنسیس اومد جلوم ترمز کرد و
گفت: ببخشید میخوام برم صادقیه...
منم بهش گفتم:
کار خوبی میکنی.. خیلی جای خوبیه...
برو به امید خدا...
از خنده دیگه نمیتونست حرکت کنه...




Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
طی اعلام وزیر اموزش وپرورش مبنی بر جدا سازی کتاب درسی دختران از پسران نام دهقان فداکار به صغرای فداکار تغییر یافت .
اما چون نتوانست لباسشاش در بیاره همه ی مسافران به درجه ی رفیع شهادت نایل گشتند !



Sent from my iPhone  using Tapatalk
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
تاحالا دقت کردین همه طرح های بانک ها، اسم دختره!
مثلا طرح شاپرک یا طرح شبنم!
چرا اسم پسر نمیزارن مثلا طرح مَمَد، غلام؟!!!



Sent from my iPhone  using Tapatalk
به همون دلیل که همیشه به آقایون میگن : آقا گرگه، آقا دیوه!!!
و به بانوان : خورشید خانم، مهتاب خانم!!!!!
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
دخدره تو FB بهم کامنت داده :
اوپی؟ تی تال میسونی جی جی
من : ببخشید ، متوجه نشدم
دخدره : بابا، چی تالا میتونی جی جی، تِلا لالا نَتَردی
من : Remove and Block
روانی :|
بیمار :|
کجا بکوبم این سره لامصبو
اگه کسی میتونه ترجمه کنه به ما هم بگه بفهمیم آخر چی گفت؟؟؟؟



Sent from my iPhone  using Tapatalk
 
بالا