• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

ツ ツ لــبخنـــد بـــرای ثانیــــه ای . . . ^_^

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
.
اومدم خونه دیدم یه دفه تمام حجم اینترنتم تموم شده! (خدا نصیب هیشکی نکنه) خواهرمو صدا زدم میگم تو چیزی دانلود کردی؟ میگه آره یه فیلم فول اچ دی یک ساعته فقط !!
میگم آخه کروکدیل تو بیخود کردی تمام حجمو کشیدی! میگه الکی شلوغش نکن نوشته بود دانلود رایگان !!! به من ربطی نداره! !!!

=============

یﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ

ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻣﮕﺲ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ ﺑﻬﺶ

ﻧﺦ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ

ﺑﺎﻟﻬﺎﺷﻮ ﻣﯿﮑﻨﺪﻡ ﻣﯿﺒﺴﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺳﺮ ﻧﺦ, ﺑﻌﺪ ﻣﮕﺲ

ﺳﺎﻟﻤﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺑﮑﺴﻞ

ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ |:

ﻻﻣﺼﺐ ﺻﺤﻨﻪ ﯼ ﭘﺮﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﻮﺩ
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
زنگ زدم مدرسان شریف!
گفت:بله ,بفرمایید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:بله درسته,امرتونو بگید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:مسخره کردین؟
گفتم:مدرسان شریف
گفت:دیگه مزاحم نشید
گفتم:مدرسان شریف
حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم
والااااا
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ﺍﻭﻝ ﺧﻂ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ ۱ﻧﻔﺮ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﭘﺮ ﺷﻪ
بعد ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﮔﻔﺖ :
ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻣﺎ ۱ﺳﺎﻋﺘﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻤﺎﯾﯿﻢ !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻮﻝ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻮﻧﺪﻡ :|
ﯾﻨﯽ ﻣﺎ ۴ﻧﻔﺮ ﮐﻪ منهدم شدیم ،
ﺧﻮﺩ ﺗﺎﮐﺴﯿﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﻤﯿﺨﻮﺭﺩ

==========

پسره ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺑﺎ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺑﯿﻤﻪ ۹۰ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺧﺮج ﺩﺍﺭﻩ،
ﻧﯿﻤﺮﺧﺶ ﺷﺒﻴﻪ ﻭﺍﺷﺮ ﺳﺮﺳﻴﻠﻨﺪﺭ ﻭﺍﻧﺖ ﭘﻴﻜﺎﻧﻪ،
ﻫﯿﮑﻠﺶ ﻣﺜﻞ ﻣﺘﮑﺎ ﻟﻮﻟﻪ ﺍﯼ؛ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ پست ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ:
ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﻓﺮﻳﺒﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻗﻠﺐ ﺷﻜﻨﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﺪ،
آﻧﻮﻗﺖ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻳﺒﺎﻳﻢ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﮔﺎﻣﻬﺎﻳﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻳﺨﺖ…
ﻳﻌﻨﻰ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻤﺎاااا ﺑﺎ ﻣﮕﺲ ﻛﺶ ﺑﻪ ﺍﺳﺮﺍﻳﻴﻞ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ!
 
Last edited:

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
یه بار با رفیقم رفتیم تولد مخاطب خاصش،
خیلی باکلاس بودن، از اون خرمایه ها هم بودن.
بابا دختره همینجور تراول پنجایی می ریخت رو سر دخترش
هیشکیم به تراولا نگا نمی کرد فقط می زدن می رقصیدن
منو رفیقمم پامونو میزاشتیم رو تراولا انقد فشار می دادیم تا کف پامون عرق می کرد
تراول می چسبید به پامون می رفتیم دسشویی میزاشتیم جیبمون!
اونجوری نگا نکنید پول لازم بودیم!
خلاصه یاد یکی از عروسی هامون افتاده بودم
ک داییم یه بسته ۱۰۰تومنی پاچید رو سر عروس ۴نفر دستشون شکست
۲نفر سرشون، بابابزرگمم انگشت دستش شکست، ۵نفرم رفتن تو کما
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
یه بار توی سطل جلو یکی از اتاقای خوابگاه پوست آناناس افتاده بود، منم برداشتم انداختم تو سطل خودمون هرکی دید فک کنه ما خوردیم...!
 

nivar

Registered User
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2011
نوشته‌ها
149
لایک‌ها
630
محل سکونت
تهران
پدر زنم إس داد : "هلو ... ساعت 8 دم در حاضر باش میام دنبالت !!!"
منم فکرکردم ازش عاتو گرفتم و ..
جواب دادم : "باشه شفتالوی من ..
مانتو خوشکلمو میپوشم میام ..
عجیجم ..."
جواب داد : "اسکل بیشعور .. هلو یعنی سلام .. آخه تو کی می خوای آدم شی!؟
سی سالت رد شده .. من چه گناهی کردم که تو دامادمی .."
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
من در حین کنکور ریاضی :
جوابی که من بدست آوردم ۲۳ هستش
گزینه ها : ۱۷ , ۱۹ , ۲۶ , ۳۶
من گزینه ۲۶ رو انتخاب میکنم چون به جواب من نزدیک تره:)

----------------------------------------------------


پسری روزها پشت در منزل دخترک را میپایید؛
برای دختر سوال بود که اگر او مرا دوست دارد،
پس چرا پا پیش نمیگذارد و با پدرم صحبت نمیکند ؟!
درست است که ماشین پسرک قدیمی بود،
ولی برای دخترک عشق و محبت مهمتر بود!
روزها و ماه ها به همین منوال گذشت و دخترک بسیار کنجکاو شده بود،
روزی دل خود را قرص کرد و رفت تا حرف دل پسرک را گوش کند…
از او پرسید ۶ماه است که تو کنار منزل ما می ایستی و مرا میپایی،
وقتی ماشینت را میبینم ضربان قلبم تندتر میشود و…
هدف تو چیست؟!
پسر گفت: وای فای خونتون پسورد نداره . . !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید
کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری ؟
همسر او گفت همه آنها را بزرگشان و کوچکشان،
دختر و پسر همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم
شوهر گفت : چگونه دل تو برای آنها همه جا دارد
همسر جواب داد :
این خلقت خدا است که مادر دلش برای همه فرزندان خود وسعت دارد
مرد لبخندی زد و گفت :
اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چهار زن همزمان وسعت دارد
خدایش بیامرزد روش والایی در قانع کردن داشت ،
لاکن موقعیتش در آشپزخانه غلط بود
مراسم آن تازه در گذشته صبح و بعد از ظهر فردا برگذار می شود !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
وبلاگ یک دختر
واااااای امروز تفلدمه
تفلد تفلد تفلدم مبارک
۲۵۶۵۵۵۵۵۵۴۴۸۸۴تا کامنت
تولدت مبارک خانومی
شما از طرف بلاگفا بهتربن وبلاگ نویس معرفی شدید
.
وبلاگ یک پسر
آرزو می کنم روزی برسه که همه انسان ها بتوانند
با هر عقیده رنگ و قومیتی در کنار هم آزادانه زندگی کنند
۱کامنت
حرف مفت نزن
 

sepehri302

Registered User
تاریخ عضویت
14 جولای 2014
نوشته‌ها
462
لایک‌ها
943
محل سکونت
Internet
پسر: عشقم یه عکس خوشگل از خودت واسم بفرست.
دختر:چشم ولی تو هم محض احتیاط یه عکس از خواهرت واسم بفرست عجقم..
شیطان سرپا ایستاده بود سیگارش را خاموش کرد و کف مرتبی برای دخترزد:general307:

پسر بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترش را واسه دختر فرستاد.
بیچاره شیطون رو آورد به مصرف مواد مخدر و شیشه
دختر: وای مرسی عزیزم.. الان عکسمو واست ایمیل میکنم و عکس دوستش را فرستاد.
پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید..

هیچی دیگه داستان این چت باعث شد شیطان ادامه تحصیل بده بعد از ظهرها هم کلاس تقویتی گرفته.;)
 

sepehri302

Registered User
تاریخ عضویت
14 جولای 2014
نوشته‌ها
462
لایک‌ها
943
محل سکونت
Internet
پسر با ناراحتی از دختر پرسید آیا منوفراموش میکنی؟؟

دختر با بغض جواب داد:
.
.
.
.
.
.
.
.
چگونه تورو فراموش کنم وقتی اسمت تو پسورد ایمیل منه؟!
چشمان پسر پر از اشک شد
پسرک سریع به خانه برگشت و ایمیل دختر را دزدید و با دوستانش دوست شد
عمه هم نداشت
 

sepehri302

Registered User
تاریخ عضویت
14 جولای 2014
نوشته‌ها
462
لایک‌ها
943
محل سکونت
Internet
یه سری با بابام تو ماشین بودیم بعد 2 تا خارجی اومدن سوار ماشین شدن من به بابام گفتم ازشون بپرس ببینیم اهل کجان؟
بابام خیلی با اعتماد به نفس بهشون گفت:
?????made in


خارجیا :0
من :))))
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
آیا از شستن ظرف ها به صورت دستی خسته شده اید ؟
آیا رنده کردن پیاز برای شما کار سختی است ؟
آیا نمیتوانید غذا را سریع حاضر کنید؟


لابد اسم خودتو هم گذاشتی "زن" :|
لابد 2134 تا سکه هم مهریه برات گذاشتن :|
 
Last edited:

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
آقای مجری: چی شده فامیل،چرا بهم ریخته ای؟
فامیل دور: آقای مجری میگن بری کنار دریا آرومت میکنه،این درسته آقای مجری؟!
پسر عمه زا: من یکبار رفتم کنارش با کیف زد تو صورَتِم :|
 

Denay

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
612
لایک‌ها
2,885
محل سکونت
Tehran
دختره بهم پی ام داده : اون ماشینه که عکسش توالبومته مال توهه؟؟
گفتم اره
گفت میخوره پسر خوبی باشی
گفتم البته بی پول شدم فروختم


گفت فکرکنم به درد هم نخوریم !!!
گفتم البته باز پول دار شدم یه مدل جدید تر گرفتم ...!
دختره: چرا بااحساسات من بازی میکنی عاخه....!!!؟
من کشته این احساسات پاکتونم :))
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
دختره ، نه درس خونده ، نه خوشگله ، نه آشپزی بلده
troll4.png

خلاصه بگم صفر صفر ،
ازش میپرسی ازدواج کردی... ؟؟؟
troll16.png

با اعتماد به نفس کامل میگه هنوز دم به تله ندادم... !!!
troll20.png

لامصب تو خوده تله ای... !!!
troll10.png
troll5.png



.
فقط یه پسره که تو رستوران موقع غذا خوردن
با یه دونه دستمال کاغذی
هم دهنشو پاک میکنه
هم دستاشو هم دماغشو!!!
تازه این در صورتیه که عطسش نگیره!
:)))))))
 

Cya

Registered User
تاریخ عضویت
6 مارس 2014
نوشته‌ها
896
لایک‌ها
1,927
محل سکونت
127.0.0.1
من اگه فامیلیم شریفی بود ...
اسم بچمو میذاشتم « توی این دنیای فانی که همه نامردن و اهل جفا و بدی تو جوری باش که مردم بدونن تو یک آدم درستکار و... :D
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﻢ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ
“ﺻﺪﻑ ﻣﻮﺵ ﻣﻮﺷﯽ” ﯾﺎ “ﻏﺰﻝ ﺑﻮﺱ ﺑﻮﺱ ” ﯾﺎ “ﻣﻠﯿﻨﺎ ﺧﻮﺟﻤﻠﻪ”
ﯾﺎ “ﺁﺯﯾﺘﺎ ﻣﻠﻮﺳﮏ” ﯾﺎ “ﻣﻬﺴﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ” ﻭ… ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﻡ
ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﯾﮕﻪ “ﻏﻼﻡ ﺟﻮﺟﻮ” ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﻫﻀﻢ ﮐﻨﻢ :| :|
===============================================
دمپایی ابری هم میتونست تن تاک باشه ولی خستس…
میفهمی خسته !
==============================================
مورد داریم پسره هدفش از مدرسه رفتن
فقط این بوده که یاد بگیره اسم و فامیلیشو بنویسه
ولی از ترس سربازی الان در حال کار روی پایانه نامه دکترای تخصصیشه
=============================================
همسرم
همدلم
همزبونم
همپام
همدستم
همش درد میکنه
خداییش دکتر خوب سراغ ندارید ؟! :p
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
شوخی های دخترونه:پَلیسا آجی خوشملم،ماتیک سوسیو از کیفش بلداشتم تورو به ستاره های آسمون بهش نگیا!وای خدا دارم از استــلس میمیلم،چقد بخندیم،بوز بوز عشخم
شوخی های پسرونه:ممد دادا رو صندلی ممد بنزین ریختم، تا نشست فندک بگیرزیرش جبه عقبش کباب شه یکم بخندیم!!

==========================
دارم میرم مسافرت از مامانم خداحافظی کردم.بهش میگم پشت سرم آب نمیریزی؟ میگه حالا تو برو من سیفون برات میکشم!!!
این من----> :eek:
این خانواده----> :D
داداشم:خدایا این شادی رو از ما نگیر:D
من:میدونم سر راهی ام:|
 
Last edited:
بالا