برگزیده های پرشین تولز

MLM يا Pyramid، مسئله اين است!

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
470
لایک‌ها
4
سن
47
از خودتان بپرسيد: "اگر فرصت درآمدزايي وجود نداشت آيا باز هم اين محصول را با اين قيمت مي خريدم؟" اگر جواب منفي باشد، احتمالا آن طرح، يك طرح پيراميدي است.
سئوال جالبتر اين است كه از خودتان بپرسيد: "اگر از اين طرح درآمدزايي بيرون بيايم و ديگر توزيع كننده نباشم آيا باز هم به خريدن محصولات آن ادامه خواهم داد؟" باز هم اگر جوابتان منفي است احتمالا با يك طرح پيراميدي روبرو هستيد.
شما محصولات را به قيمت عمده فروشي مثلا 900 ريال از كمپاني ميخريد و به قيمت خرده فروشي (مثلا 1000 ريال) به مشتريهايتان در بازار مصرفتان مي فروشيد و سود حاصل (100 ريال) دريافت مي كنيد و علاوه بر آن هم درصدي از سود خرده فروشي ناشي از فروش زير مجموعه هايتان به بازار مصرفشان دريافت مي كنيد.
منظور از محصولي كه اينجا صحبت شد، محصولي كه با خريد آن وارد نتورك مي شويد و نه محصولاتي كه در E-Shop نتورك مي دهند تا افراد بتوانند با پورسانتهايشان از آنها خريداري كنند. E-Shop هاي اين شكلي هيچ ربطي به نتورك ندارند.
حال مي توانيد با خيال راحت، اين محكها را در مورد شركت خود بكار ببريد تا بفهميد كه MLM كار ميكنيد يا Pyramid؟
سلام
خیلی ممنون از شما 2 نفر.
همونطور که حدس میزدم، با خوندن مطالب شماها، خیلی از سوالاتی که برام از میلب اول سروش پیش اومده بود، برطرف شد. فقط یکی دو تا سوال از همون مطلب که در بالا اوردم رو مینویسم:
1- در مورد سوال اول که در بالا پررنگ شده،
ببینید، یک مثال نقض میزنم. یکی شرکت BMW که یک مدل جدیدش رو فقط در سیستم بازاریابی به فروش میرسونه. قیمت این مدل، خیلی بالاتر از مدلهای دیگه است، بدون اینکه چیز خاصی داشته باشه. دلیلش هم اینه که اگر شمایی که این ماشین رو میخرید، بتوانید، 2نفر هم متقاعد کنید که این ماشین رو بخرند، اون وقت یک ماشین از یک مدل دیگه رو میتونید به 75 درصد تخفیف بگیرید.
خب جواب سوال اول، قطعاً منفیست. یعنی اگر شما از طرح درامدزایی بیایید بیرون نه تنها اون ماشین با اون قیمت نمیتونید بخرید، بلکه اصلاً نمیتونید بخرید. درصورتی که جواب سوال دوم مثبت است یعنی اگر شما از طرح درامد زایی بیایید بیرون، خیلی مایلید که یک بی ام و داشته باشید!
حالا با این تفاسیر، آیا شرکت بی ام و یک شرکت هرمی تشکیل داده بود؟ اگر داده بود که جلوش رو میگرفتند. نمیگرفتند؟
درکل من فکر میکنم که اشکال نداشه باشه که من مثلاً کامپیوتر فروش، بیام بگم که این سیستم قیمتش هست 800 هزار تومن ولی اگر بخواهید در طرح درامد زایی من شرکت کنید، قیمتش هست یک میلیون تومن. نمیدونم شاید هنوز یک سری مسائل رو بلد نیستم و این عقیده رو دارم.

2- درمورد حالت ب ، یعنی اونجایی که به خارج از مجموعه محصول رو میفروشید،
من هنوز این جا نیافتاده برام. اگر شرکت اومده گفته که دیگه این 1000 نفر نمیتونند در طرح درامدزایی شرکت کنند، پس چطور ما میتونیم محصول رو بفروشیم؟ همین فروش مگه ناقض اون خواست شرکت نیست؟
اگر یک خورده بیشتر برام توضیح بدید ممنون میشم.


3- E-Shop نتورك رو من نمیدونم چیه و برای همین قسمت آخر حرفهاتون رو اصلاً نفهمیدم. میشه به طور ساده برام توضیح بدید؟
خیلی خیلی ممنونم.
شاید پیش خودتون بگید که خب حاجاقا برو تحقیق کن. چیه از ما داری کار میکشی!!
حرفتون کاملاً درسته ولی راستش توی این سن ترجیح میدم دنبال چیزهای دیگه ای باشم و معلومات عمومیم رو از شماها کسب کنم!
علی ای حال، ضمن اینکه خیلی خیلی ازتون ممنونم و ممنون تر هم میشم که جوابم رو بدید، این حق برای شما محفوظ است که به کارهاتون برسید و دنبال جواب این خزعبلات من نباشید!!
قربان شما.
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
سلام
خیلی ممنون از شما 2 نفر.
همونطور که حدس میزدم، با خوندن مطالب شماها، خیلی از سوالاتی که برام از میلب اول سروش پیش اومده بود، برطرف شد. فقط یکی دو تا سوال از همون مطلب که در بالا اوردم رو مینویسم:
1- در مورد سوال اول که در بالا پررنگ شده،
ببینید، یک مثال نقض میزنم. یکی شرکت BMW که یک مدل جدیدش رو فقط در سیستم بازاریابی به فروش میرسونه. قیمت این مدل، خیلی بالاتر از مدلهای دیگه است، بدون اینکه چیز خاصی داشته باشه. دلیلش هم اینه که اگر شمایی که این ماشین رو میخرید، بتوانید، 2نفر هم متقاعد کنید که این ماشین رو بخرند، اون وقت یک ماشین از یک مدل دیگه رو میتونید به 75 درصد تخفیف بگیرید.
خب جواب سوال اول، قطعاً منفیست. یعنی اگر شما از طرح درامدزایی بیایید بیرون نه تنها اون ماشین با اون قیمت نمیتونید بخرید، بلکه اصلاً نمیتونید بخرید. درصورتی که جواب سوال دوم مثبت است یعنی اگر شما از طرح درامد زایی بیایید بیرون، خیلی مایلید که یک بی ام و داشته باشید!
حالا با این تفاسیر، آیا شرکت بی ام و یک شرکت هرمی تشکیل داده بود؟ اگر داده بود که جلوش رو میگرفتند. نمیگرفتند؟
درکل من فکر میکنم که اشکال نداشه باشه که من مثلاً کامپیوتر فروش، بیام بگم که این سیستم قیمتش هست 800 هزار تومن ولی اگر بخواهید در طرح درامد زایی من شرکت کنید، قیمتش هست یک میلیون تومن. نمیدونم شاید هنوز یک سری مسائل رو بلد نیستم و این عقیده رو دارم.

2- درمورد حالت ب ، یعنی اونجایی که به خارج از مجموعه محصول رو میفروشید،
من هنوز این جا نیافتاده برام. اگر شرکت اومده گفته که دیگه این 1000 نفر نمیتونند در طرح درامدزایی شرکت کنند، پس چطور ما میتونیم محصول رو بفروشیم؟ همین فروش مگه ناقض اون خواست شرکت نیست؟
اگر یک خورده بیشتر برام توضیح بدید ممنون میشم.


3- E-Shop نتورك رو من نمیدونم چیه و برای همین قسمت آخر حرفهاتون رو اصلاً نفهمیدم. میشه به طور ساده برام توضیح بدید؟
خیلی خیلی ممنونم.
شاید پیش خودتون بگید که خب حاجاقا برو تحقیق کن. چیه از ما داری کار میکشی!!
حرفتون کاملاً درسته ولی راستش توی این سن ترجیح میدم دنبال چیزهای دیگه ای باشم و معلومات عمومیم رو از شماها کسب کنم!
علی ای حال، ضمن اینکه خیلی خیلی ازتون ممنونم و ممنون تر هم میشم که جوابم رو بدید، این حق برای شما محفوظ است که به کارهاتون برسید و دنبال جواب این خزعبلات من نباشید!!
قربان شما.

بزار در مورد فرق شرکتهای سالم با شرکتهای هرمی یکم موضوع رو برات باز کنم:
در این که یک شرکت سالم باید کالا به فروش برساند هیچ شکی نیست
prankster2.gif
اما در مورد شرایط کالا قوانینی هست که باید رعایت بشه:
IMF صندوق بین المللی پول و FTC اتحادیه پرداخت کمیسیون (حق کمیسیون) قوانین معتبری برای جلوگیری از سوء استفاده شرکتهای هرمی، در این زمینه دارند که 2 تا از اصول مهمش اینهاست:
1_ کالائی که یک شرکت از طریق نتورک مارکتینگ قصد فروش اونو داره باید قیمت واقعی داشته باشه. مثلاً شما یک موبایل رو با قیمت 100.000 تومان میخوای از یک شرکت نتورکی بخری؛ تو بازار هم باید بتونی به همون قیمت گوشیتو بخری و نه کمتر. یعنی اگه قیمت فروش شرکت از بازار بیشتر باشه، مطمئناً پلن شرکت هرمی هست
confused0078.gif
یا باید با قیمت بازار برابری کنه و یا اینکه یک قیمت رقابتی با بازار داشته باشه. ولی متأسفانه خیلی از دوستان وقتی اعداد و رقم پورسانتها رو میبینند
wha[1].gif
طمع میاد سراغشون و دیگه به این چیزاش فکر نمیکنن
4fvgdaq_th.gif
.
2_ کالائی که شرکت داره به فروش میرسونه باید بازار سنتی هم داشته باشه. این به این معناست که فرضاً گوشی موبایلی که آدم از اون شرکت میخره تو بازار هم وجود داشته باشه. یعنی براحتی دم هر موبایل فروشی که میری میتونی مثل همون گوشی رو بخری
14k8gag.gif

تا اینجا تقریباً راحته
14.gif
یعنی هر شرکتی میتونه بیاد این کار رو انجام بده ... اما
298.gif
... یکی از شروط خیلی مهم در شرکتهای نتورک مارکتینگ اینه:
شرکت صرفاً باید تولید کننده کالاهائی باشه که داره از این طریق به فروش میرسونه
13.gif

حالا اینجا یک سوال پیش میاد که... پی e-bey یا amazon چی؟؟ اونهام هرمی هستند؟؟؟
جواب اینه که نه ... چون اونها فقط دارن کالا میفروشن ... یعنی فقط کارشون فروش کالاست. اما وقتی بحث پرداخت پورسانت و دستمزد میشه قضیه فرق میکنه ;) .(شاید هم پلنهائی برای پورسانت دهی داشته باشند ها :) )
3_ در مورد ای شاپ باید بگم تا اونجائی که من خبر دارم (چون تو شرکت ما ایشاپ نداره :rolleyes:) مثل کارتهای بانکی یا سامان و پارسیان میمونه که حساب مالی هر شخصی به اون کارت ریخته میشه و از طریق اون میتونه کالای مورد نظرش رو خریداری کنه ولی یک بدی که داره هر کسی براحتی میتونه ازش سوء استفاده کنه ;) به شرطی که کارت یکی از دوستاش بیفته دستش و ... :wacko: (امیدوارم مورد 3 رو درست گفته باشم:blush: )
 

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
470
لایک‌ها
4
سن
47
خب
شرکت بی ام و، دوتایی که تو گفتی رو داشت. ولی اولی رو می بینی که نداره. یعنی قیمت اون مدل ماشین، صرفاً به خاطر اینکه در طرح درامد زایی شرکت کنی، بالاتر از حد طبیعی بود. هرچند که وقتی من ماشین رو میخرم و دو نفر هم معرفی میکنم که ماشین رو بخره، وقتی میتونم یک مدل ماشین دیگه ای رو با 75 درصد تحفیف بگیرم، میتونم این ماشین اولی رو بفروشم. که دیگه اینجا قیمت واقعی به فروش میره.
حالا سوال من دوباره تکرار میشه که آیا بی ام و یک شرکت هرمی شده بود؟
یک خواهش هم دارم، میشه یک سایتی چیزی معرفی کنی که این قوانینی که تو گفتی توش باشه؟
خوشحالم که یواش یواش دارم یک چیزهایی یاد میگیرم.
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
من یک شرکتی پرزنت شدم که کالا داشت، بازار سنتی هم داشت؛ ولی قیمت کالاهاش با بازار همخوانی نداشت :wacko: بعد هم ادعا میکردند که ما طبق قوانین FTC داریم کار میکنیم.
تازه ... کالاهای شرکتهای دیگه مثل:لپتاپهای Sony و Dell گوشیهای فلان شرکت دیگه و .. رو میفروخت
gigglesmile.gif
حالا با کلی ادعا و کبکبه ;)
من بهشون گفتم این لپتاپ دل رو که شما دارین با این قیمت میدی من 4MG کش با 2 برابر رم برات میارم با 30.000 تومان کمتر از قیمت بازار با گارانتی ایران. همشون اینجوری بودن
291.gif
ولی بازم کوتاه نمیامدن ... قیمت موبایل بهشون دادم با همون شرایط فروششون (با تمام امکانات جانبی گوشی) با 20.000 تومان کمتر از قیمت اونا ولی .... و از آخر هم دوباره مگفتن که ما فلانیم و بهمان :hmm:
 

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
470
لایک‌ها
4
سن
47
یعنی هر کی طبق قوانین FTC نباشه هرمیه؟
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
خب
شرکت بی ام و، دوتایی که تو گفتی رو داشت. ولی اولی رو می بینی که نداره. یعنی قیمت اون مدل ماشین، صرفاً به خاطر اینکه در طرح درامد زایی شرکت کنی، بالاتر از حد طبیعی بود. هرچند که وقتی من ماشین رو میخرم و دو نفر هم معرفی میکنم که ماشین رو بخره، وقتی میتونم یک مدل ماشین دیگه ای رو با 75 درصد تحفیف بگیرم، میتونم این ماشین اولی رو بفروشم. که دیگه اینجا قیمت واقعی به فروش میره.
حالا سوال من دوباره تکرار میشه که آیا بی ام و یک شرکت هرمی شده بود؟
یک خواهش هم دارم، میشه یک سایتی چیزی معرفی کنی که این قوانینی که تو گفتی توش باشه؟
خوشحالم که یواش یواش دارم یک چیزهایی یاد میگیرم.

ببین یه سوال میکنم... شما حاضری بری یک ماشینی رو که معمولی و با قیمت نقد $N میخری بری و با قیمت بالاتری بخری فقط به صرف این که بتونی از طرح درآمد زائی اون شرکت استفاده کنی؟؟؟
من به شخصه خودم اصلاً از این طرح استفاده نمیکنم
238.gif
چون همون اول سرم کلاه میره :lol: و خوب هیچکی دوست نداره که همون اول ضرر بده .. در غیر اینصورت باید 2 نفر و یا بیشتر رو وارد کنی که از آمدن اونها ضرر شما جبران بشه و این بر میگرده به همون شرایط هرمی ;)
شاید شرکت بی ام و ، قدرت زیادی در دستگاه سیاسی کشورش داشته باشه که نتونستن تا الان جلوشو بگیرن (شاید این پلنی که داری میگی در یک شرایط خاص این کارو میکنه :rolleyes:) شاید ...
ولی اونچه که مهمه اینه که: در یک شرکت نتورک مارکتینگ (جدای از بحث درآمدزائی و پورسانتها) هیچ کسی نباید از خرید کالاش متضرر باشه حتی 1 ريال
271.gif

در ضمن این وبلاگی که پائین امضا زدم میتونه کمک خیلی زیادی بهت بکنه http://best-nm.blogfa.com
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
یعنی هر کی طبق قوانین FTC نباشه هرمیه؟

دقیقاً
FTC و IMF دو ارگان بسیار مهمی هستند که یکی از وظایفشون نظارت بر تجارت الکترونیک و رد و بدل مالی و اقتصادی که از این صورت انجام میگیره، هست و تقریباً تمام قوانینی که در این رابطه (و **** اقتصادی در دنیا) وجود داشته داره از فیلتر این دو ارگان رد میشه. مخصوصاً IMF صندوق بین المللی پول :rolleyes:
اگه خواستی ایمیلتو بده تا قوانین رو برات بفرستم
 

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
470
لایک‌ها
4
سن
47
مممم. آره. من عاشق بنز ML هستم. پیش خودم سرانگشتی که حساب کردم، دیدم که اگر من آلمان بودم، میرفتم و اون ماشین رو میخریدم. بعد 2 نفر رو متقاعد کردن هم کاری نداره. اینقدر اعتبار دارم که 2 نفر رو حرفم حرف نزنند. اینقدر هم عاشق سینه چاگ بی ام و هم میشناسم که تنشون برا این بخاره. بعدش میتونم یک ماشین با 75 درصد تخفیف بگیرم. بعد با فروش این دو تا میتونم به بنز خودم برسم!!
برای همین برای من خیلی صرفه داشت اشکان. فکر نمیکنم که از همون اول ضرر باشه. چون اینطوری نیست که این زیر مجموعه باید مادام العمر پیش بره. تو 2 نفر معرفی میکنی. همین و بس. بعد یک ماشین دیگه از بی ام و میگیری. فکر هم میکنم که در آخر هیچ ضرر نکرده باشی. که سود هم کردی. اگر پول این 2 تا ماشین 100 تومن باشه در حالت عادی، تو چیزی حدود 80 تومن دادی.
نمیدونم والا.
حالا جواب اون سواله. هر کسی که قوانین FTC را رعایت نکند، هرمیست؟
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
مممم. آره. من عاشق بنز ML هستم. پیش خودم سرانگشتی که حساب کردم، دیدم که اگر من آلمان بودم، میرفتم و اون ماشین رو میخریدم. بعد 2 نفر رو متقاعد کردن هم کاری نداره. اینقدر اعتبار دارم که 2 نفر رو حرفم حرف نزنند. اینقدر هم عاشق سینه چاگ بی ام و هم میشناسم که تنشون برا این بخاره. بعدش میتونم یک ماشین با 75 درصد تخفیف بگیرم. بعد با فروش این دو تا میتونم به بنز خودم برسم!!

درست میگی ;) اینجا شما ضرر نمیکنی. ولی اون نفری که معرفی کردی و خریده چی؟؟؟ فرض محال اینو بزار که طرف نتونه از فرصت درآمدیش استفاده کنه! و یا خدای نکرده بلائی سرش اومد و یا به هر علتی نتونست کار کنه!! اون چی؟؟؟ فکر میکنی اون سود کرده؟؟؟ نکته مهم در تشخیص شرکتهای هرمی همینه
sigh.gif
که هیچ کس، چه اونی که بخواد کار کنه و از درآمدش استفاده کنه و چه اونی که نخواد کار کنه؛ نباید متضرر باشن.

اشکان. فکر نمیکنم که از همون اول ضرر باشه. چون اینطوری نیست که این زیر مجموعه باید مادام العمر پیش بره. تو 2 نفر معرفی میکنی. همین و بس. بعد یک ماشین دیگه از بی ام و میگیری. فکر هم میکنم که در آخر هیچ ضرر نکرده باشی. که سود هم کردی. اگر پول این 2 تا ماشین 100 تومن باشه در حالت عادی، تو چیزی حدود 80 تومن دادی.
نمیدونم والا.
حاجی جان! فکر نمیکنی این میشه همون دور زدن خودمون!!؟؟
 

soroush_mahdavi

Registered User
تاریخ عضویت
31 می 2007
نوشته‌ها
248
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
حاجي جان من، متاسفانه مثل دوستانم حدود دوسال مطالعه و جستجو در اين زمينه نكردم و مقالات مختلف نخوندم با خيلي از افراد رده بالاي خيلي از اين شركتها صحبت نكردم. سايت نزدم، كتاب ترجمه نكردم و .... . خيلي دوست داشتم جاي دوستانم بودم و مطالبم رو با ذكر منبع ميگفتم اما فقط من با اين دوستان در ارتباط بودم و چيزهايي يادگرفتم پس الان سعي ميكنم از روي همين تجربيات، مطلب و شفافتر كنم اميدوارم كه مطالبي كه ميگم جاي نتيجه مثبت كه بالا بردن دانشمون نسبت به اين صنعته نتيجه عكس نده.

براي اينكه شركتي بتونه سالم كار كنه بهتره كه خودش توليد كننده باشه. حالا فرض كنيم ما يك شركت داريم كه توليد كننده يك محصوليه و اين محصولشو ميخواد بفروشه. يك قيمتي براي اين محصول تعيين ميكنه و محصول را وارد بازار ميكنه. اگر محصول مشابهي وجود داشته باشه خوب بايد جوري قيمت رو تعيين كنه كه بتونه رقابت كنه. براي معرفي محصولاتش ميتونه يكسري كارمند استخدام كنه و يا از تبليغات استفاده بكنه و .... . ميتونه از بازارياب يا پخش كننده هم استفاده كنه. بازاريابي كه مشخصه فرد ممكنه مصرف كننده محصول بوده باشه يا نباشه بهر حال يكسري اطلاعات در مورد محصول داره و اينو به ديگران اطلاع ميده و اونارو بسمت خريد محصول ترغيب ميكنه. خصوصيات اين نوع روش كار كه رايج هم هست مشخصه تا زماني كه شما كار ميكنيد و محصول مي فروشيد درآمد درايد.
شما براي درامد بيشتر ميتوانيد يك نفر استخدام كنيد به آن آموزش بدهيد تا كار شما رو انجام بدهد. در ابتداي كار ممكن است فرد خوشحال باشه كه كاري پيدا كرده و در حال يادگيري هستش اما بعد از مدتي تصميم ميگيره از شما جدا بشه. وضعيت شما چطور ميشه؟ شما وقت و انرژي گذاشتيد و حالا يك نفر رقيب براي خودتان تربيت كرديد. فرض كنيم آن فرد هم يك شخص عادلي باشه و درصدي از دستمزدشو بخاطر حق آموزش و خدمات شما، به شما بده. اينطوري يك بهتر شد نه؟. خود اين شخص دوم هم ميتونه اين پروسه رو انجام بده. آيا شما بابت پورسانتهايي كه دريافت ميكنيد شركت اجناس رو بشما گرونتر ميده؟ يا به قيمت بازار و حتي ارزونتر؟. مگر در آن حالت هم پورسانتي داده نميشه؟ پورسانتدهي دليلي بر بالا بردن قيمت نيست.
حالا يك شركتي كه ميتونه خودش ايجاد كننده اين كار باشه يك پلن پورسانت دهي در نظر بگيره كه با توجه به توضيحات گفته شد اگر پلن بخواد درست باشه بايد فرقي در ميزان پورسانتي كه يك فرد مستقيم از كار خود ميگيره و پورسانتي را كه از زحمات ديگران ميگره وجود داشته باشه. مثل اون فرد عادل فقط درصدي از اون پورسانت بتو برسه.

در كل همانطور كه اشكان گفت: شما بعنوان پخش كننده و يا بازارياب بايد محصولات رو ارزونتر از قيمت بازار بگيريد. در خيلي از نتوركهاي اصولي هم قضيه همينطوريه فرد مثلا ده تا محصول ميخره و ميفروشه از اين كار سود ميكنه. حالا اگر بازارياب و همكار جديدي رو پرورش بده درصدي هم از پورسانت كار اون ميگره. يعني قضيه فروش سرجاي خودش هست فقط يك امكان اهرم براي شما اضافه شده كه شما هم مثل شركت بتوانيد از اهرم ديگران استفاده كنيد و الي آخر.
اميدوارم گفته هايم گنگ يا غير مرتبط نباشه و جواب سوالتونو از توش بگيريد خيلي ميخواستم مفصل بگم اما نه ميشد اين همه نوشت و نه.
 

soroush_mahdavi

Registered User
تاریخ عضویت
31 می 2007
نوشته‌ها
248
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
سلام
خیلی ممنون از شما 2 نفر.
همونطور که حدس میزدم، با خوندن مطالب شماها، خیلی از سوالاتی که برام از میلب اول سروش پیش اومده بود، برطرف شد. فقط یکی دو تا سوال از همون مطلب که در بالا اوردم رو مینویسم:
1- در مورد سوال اول که در بالا پررنگ شده،
ببینید، یک مثال نقض میزنم. یکی شرکت BMW که یک مدل جدیدش رو فقط در سیستم بازاریابی به فروش میرسونه. قیمت این مدل، خیلی بالاتر از مدلهای دیگه است، بدون اینکه چیز خاصی داشته باشه. دلیلش هم اینه که اگر شمایی که این ماشین رو میخرید، بتوانید، 2نفر هم متقاعد کنید که این ماشین رو بخرند، اون وقت یک ماشین از یک مدل دیگه رو میتونید به 75 درصد تخفیف بگیرید.
خب جواب سوال اول، قطعاً منفیست. یعنی اگر شما از طرح درامدزایی بیایید بیرون نه تنها اون ماشین با اون قیمت نمیتونید بخرید، بلکه اصلاً نمیتونید بخرید. درصورتی که جواب سوال دوم مثبت است یعنی اگر شما از طرح درامد زایی بیایید بیرون، خیلی مایلید که یک بی ام و داشته باشید!
حالا با این تفاسیر، آیا شرکت بی ام و یک شرکت هرمی تشکیل داده بود؟ اگر داده بود که جلوش رو میگرفتند. نمیگرفتند؟
درکل من فکر میکنم که اشکال نداشه باشه که من مثلاً کامپیوتر فروش، بیام بگم که این سیستم قیمتش هست 800 هزار تومن ولی اگر بخواهید در طرح درامد زایی من شرکت کنید، قیمتش هست یک میلیون تومن. نمیدونم شاید هنوز یک سری مسائل رو بلد نیستم و این عقیده رو دارم.

2- درمورد حالت ب ، یعنی اونجایی که به خارج از مجموعه محصول رو میفروشید،
من هنوز این جا نیافتاده برام. اگر شرکت اومده گفته که دیگه این 1000 نفر نمیتونند در طرح درامدزایی شرکت کنند، پس چطور ما میتونیم محصول رو بفروشیم؟ همین فروش مگه ناقض اون خواست شرکت نیست؟
اگر یک خورده بیشتر برام توضیح بدید ممنون میشم.


3- E-Shop نتورك رو من نمیدونم چیه و برای همین قسمت آخر حرفهاتون رو اصلاً نفهمیدم. میشه به طور ساده برام توضیح بدید؟
خیلی خیلی ممنونم.
شاید پیش خودتون بگید که خب حاجاقا برو تحقیق کن. چیه از ما داری کار میکشی!!
حرفتون کاملاً درسته ولی راستش توی این سن ترجیح میدم دنبال چیزهای دیگه ای باشم و معلومات عمومیم رو از شماها کسب کنم!
علی ای حال، ضمن اینکه خیلی خیلی ازتون ممنونم و ممنون تر هم میشم که جوابم رو بدید، این حق برای شما محفوظ است که به کارهاتون برسید و دنبال جواب این خزعبلات من نباشید!!
قربان شما.

با تشكر از اشكان عزيز كه توضيحات جالبي دادند.
در مورد سوال اولت به نظر من شركت تقريبا مثل يك طرح هرمي عمل كرده. كه با توجه به محكهاي ارائه شده كمي مشخصه اما چرا جلوشو نگرفتن نميدونم!!
جواب مثالتم اميدوارم از توضيحاتي كه در پست قبلي دادم گرفته باشي.
2- در مطلب گفته نشده فرد از طرح در آمدزايي استفاده نكنه (اگه منظورت پلن پورسانت دهيه) گفته شده عضو جديدي وارد نشود. پس شما هنوز ميتونيد بفروشيد. مثلا قبلشم داشتيد همين كار رو ميكرديد:D.
مثلا شركت گفته همين تعداد بازارياب كافيه.!!!:D اين محك براي اينه كه مشخص بشه آيا محصول شما ارزش داره يا نه. يعني فروش اين محصول فقط بخاطر پلن پورسانت يا واقعا محصول قابل فروش هست و بازار مصرف داره. مثلا شركت داره كولر در قطب ميفروشه:lol::lol::lol:. و كلي افرادعضو شركت شدند و كولر خريدند. بخاطر درآمدي كه از ورود اعضاي جديد بهشون داده ميشه. كه مثلا ميخواند كولر بخرند. آيا واقعا ميخواستند ازش استفاده كنند. حالا كه عضو جديدي وارد نميشه و كسي بخاطر پورسانت خريد نميكنه آيا باز هم خريدي وجود داره؟ چون نيازي وجود نداشته پس خريدي هم نخواهد بود.
همين وضعيت موقعي كه جنس بدرد نخور و يا گران هم باشه وجود داره.
خوب اضافه كنم كه اين اعضا حكم بازارياب و فروشنده محصول را دارند. بعضي از شركتهايي كه به اين صورت محصولاتشونو ميفروشند وجود دارند كه فقط يك حق عضويت كه اونم اكثرا بخاطر آموزش و كاتالوگهاي مورد نيازه از شما ميگيرند. و محصولات را با درصدي تخفيف به شما ميدهند.شما ميتونيد اصلا خودتان مصرف كننده ي محصول نبوده باشيد. اما اگر شما اين محصول را مصرف كرده باشيد و از آن راضي باشيد بيشتر به سمت پيشنهاد دادن كالا به ديگران ميرويد تا فروش صرف. مثل زماني كه به دوستي كه مثلا ميخواد موبايل بخره پيشنهاد گوشي كه خودتان استفاده كرديد و راضي هستيد ميدهيد اما ديگر شركت به شما پورسانتي نميده:D
اما در اين مثال شركتهايي در نظر گرفته شده كه شما با خريد يك محصول عضو شركت ميشويد و بازار ياب حساب ميايد.
حاجاقا جان بحث نياز، توليد كننده و مصرف كننده سرجاش هست. فقط سيستم فروش كمي متفاوت شده. همانطور كه در ادامه همون موضوع هم گفته شد اين شركت جنسهايش را داره 100 ريال ارزانتر به توزيع كننده هاش ميده(نه با قيمت بيشتر بخاطر پورسانت;)) پس يك منبع درآمد توزيع كننده ها همين مبلغ است. محصول هم ارزش داشته كه افرادي خريد ميكنند و بدون ورود به عنوان عضو از محصول استفاده ميكنند.
3- دليل بيان اين موضوع رو فكر كنم در صحبتهاي اين دوستانم شنيده باشم تا اونجايي كه يادمه اين قضيه ي E-Shop بر ميگرده به برخورد دوستانم با افرادي كه براي درست بودن كارشان اعلام ميكردند مثلا فلان شركت محصولاتش در بازار هم وجود دارد و خريد و فروش ميشود. اما شما ميتوانستيد زماني از اين محصولات استفاده بكنيد كه عضو شركت بوده باشيد مثلا يك محصولي را كه لازم نيست و هدف اصليه خريده باشيد. و تقريبا اين محصولات همينطور كه اشكان گفت بابت پورسانت ميشد بر داريد. اما باز موضوعشو مي پرسم بهت ميگم.
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
حاجي جان من، متاسفانه مثل دوستانم حدود دوسال مطالعه و جستجو در اين زمينه نكردم و مقالات مختلف نخوندم با خيلي از افراد رده بالاي خيلي از اين شركتها صحبت نكردم. سايت نزدم، كتاب ترجمه نكردم و .... . خيلي دوست داشتم جاي دوستانم بودم و مطالبم رو با ذكر منبع ميگفتم اما فقط من با اين دوستان در ارتباط بودم و چيزهايي يادگرفتم پس الان سعي ميكنم از روي همين تجربيات، مطلب و شفافتر كنم اميدوارم كه مطالبي كه ميگم جاي نتيجه مثبت كه بالا بردن دانشمون نسبت به اين صنعته نتيجه عكس نده.

براي اينكه شركتي بتونه سالم كار كنه بهتره كه خودش توليد كننده باشه. حالا فرض كنيم ما يك شركت داريم كه توليد كننده يك محصوليه و اين محصولشو ميخواد بفروشه. يك قيمتي براي اين محصول تعيين ميكنه و محصول را وارد بازار ميكنه. اگر محصول مشابهي وجود داشته باشه خوب بايد جوري قيمت رو تعيين كنه كه بتونه رقابت كنه. براي معرفي محصولاتش ميتونه يكسري كارمند استخدام كنه و يا از تبليغات استفاده بكنه و .... . ميتونه از بازارياب يا پخش كننده هم استفاده كنه. بازاريابي كه مشخصه فرد ممكنه مصرف كننده محصول بوده باشه يا نباشه بهر حال يكسري اطلاعات در مورد محصول داره و اينو به ديگران اطلاع ميده و اونارو بسمت خريد محصول ترغيب ميكنه. خصوصيات اين نوع روش كار كه رايج هم هست مشخصه تا زماني كه شما كار ميكنيد و محصول مي فروشيد درآمد درايد.
شما براي درامد بيشتر ميتوانيد يك نفر استخدام كنيد به آن آموزش بدهيد تا كار شما رو انجام بدهد. در ابتداي كار ممكن است فرد خوشحال باشه كه كاري پيدا كرده و در حال يادگيري هستش اما بعد از مدتي تصميم ميگيره از شما جدا بشه. وضعيت شما چطور ميشه؟ شما وقت و انرژي گذاشتيد و حالا يك نفر رقيب براي خودتان تربيت كرديد. فرض كنيم آن فرد هم يك شخص عادلي باشه و درصدي از دستمزدشو بخاطر حق آموزش و خدمات شما، به شما بده. اينطوري يك بهتر شد نه؟. خود اين شخص دوم هم ميتونه اين پروسه رو انجام بده. آيا شما بابت پورسانتهايي كه دريافت ميكنيد شركت اجناس رو بشما گرونتر ميده؟ يا به قيمت بازار و حتي ارزونتر؟. مگر در آن حالت هم پورسانتي داده نميشه؟ پورسانتدهي دليلي بر بالا بردن قيمت نيست.
حالا يك شركتي كه ميتونه خودش ايجاد كننده اين كار باشه يك پلن پورسانت دهي در نظر بگيره كه با توجه به توضيحات گفته شد اگر پلن بخواد درست باشه بايد فرقي در ميزان پورسانتي كه يك فرد مستقيم از كار خود ميگيره و پورسانتي را كه از زحمات ديگران ميگره وجود داشته باشه. مثل اون فرد عادل فقط درصدي از اون پورسانت بتو برسه.

در كل همانطور كه اشكان گفت: شما بعنوان پخش كننده و يا بازارياب بايد محصولات رو ارزونتر از قيمت بازار بگيريد. در خيلي از نتوركهاي اصولي هم قضيه همينطوريه فرد مثلا ده تا محصول ميخره و ميفروشه از اين كار سود ميكنه. حالا اگر بازارياب و همكار جديدي رو پرورش بده درصدي هم از پورسانت كار اون ميگره. يعني قضيه فروش سرجاي خودش هست فقط يك امكان اهرم براي شما اضافه شده كه شما هم مثل شركت بتوانيد از اهرم ديگران استفاده كنيد و الي آخر.
اميدوارم گفته هايم گنگ يا غير مرتبط نباشه و جواب سوالتونو از توش بگيريد خيلي ميخواستم مفصل بگم اما نه ميشد اين همه نوشت و نه.

سروش عزیز ... خیلی عالی توضیح دادی :D
 

ashkanbamaram

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
ایران _ مشهد
با تشكر از اشكان عزيز كه توضيحات جالبي دادند.
در مورد سوال اولت به نظر من شركت تقريبا مثل يك طرح هرمي عمل كرده. كه با توجه به محكهاي ارائه شده كمي مشخصه اما چرا جلوشو نگرفتن نميدونم!!
جواب مثالتم اميدوارم از توضيحاتي كه در پست قبلي دادم گرفته باشي.
2- در مطلب گفته نشده فرد از طرح در آمدزايي استفاده نكنه (اگه منظورت پلن پورسانت دهيه) گفته شده عضو جديدي وارد نشود. پس شما هنوز ميتونيد بفروشيد. مثلا قبلشم داشتيد همين كار رو ميكرديد:D.
مثلا شركت گفته همين تعداد بازارياب كافيه.!!!:D اين محك براي اينه كه مشخص بشه آيا محصول شما ارزش داره يا نه. يعني فروش اين محصول فقط بخاطر پلن پورسانت يا واقعا محصول قابل فروش هست و بازار مصرف داره. مثلا شركت داره كولر در قطب ميفروشه:lol::lol::lol:. و كلي افرادعضو شركت شدند و كولر خريدند. بخاطر درآمدي كه از ورود اعضاي جديد بهشون داده ميشه. كه مثلا ميخواند كولر بخرند. آيا واقعا ميخواستند ازش استفاده كنند. حالا كه عضو جديدي وارد نميشه و كسي بخاطر پورسانت خريد نميكنه آيا باز هم خريدي وجود داره؟ چون نيازي وجود نداشته پس خريدي هم نخواهد بود.
همين وضعيت موقعي كه جنس بدرد نخور و يا گران هم باشه وجود داره.
خوب اضافه كنم كه اين اعضا حكم بازارياب و فروشنده محصول را دارند. بعضي از شركتهايي كه به اين صورت محصولاتشونو ميفروشند وجود دارند كه فقط يك حق عضويت كه اونم اكثرا بخاطر آموزش و كاتالوگهاي مورد نيازه از شما ميگيرند. و محصولات را با درصدي تخفيف به شما ميدهند.شما ميتونيد اصلا خودتان مصرف كننده ي محصول نبوده باشيد. اما اگر شما اين محصول را مصرف كرده باشيد و از آن راضي باشيد بيشتر به سمت پيشنهاد دادن كالا به ديگران ميرويد تا فروش صرف. مثل زماني كه به دوستي كه مثلا ميخواد موبايل بخره پيشنهاد گوشي كه خودتان استفاده كرديد و راضي هستيد ميدهيد اما ديگر شركت به شما پورسانتي نميده:D
اما در اين مثال شركتهايي در نظر گرفته شده كه شما با خريد يك محصول عضو شركت ميشويد و بازار ياب حساب ميايد.
کاملاً درسته :happy:
کسی که کالائی رو از یه شرکت نتورک مارکتینگ خریداری میکنه 2 تا راه پیش روش میمونه:
1_ خریدار صرف کالا باشه و از کالاش استفاده کنه _ با توجه به شرایطی که گفته شد;)
2_ علاوه یر خرید کالا از بحث درآمدی و پورسانت هم استفاده کنه که در این صورت بازاریاب شرکت به حساب میاد
اکثر این شرکتها یه راهکار دیگه هم در کنار تمام اینها دارن، اینکه یه نفر هست که خودش میخواد کار کنه و کالا هم نمیخواد بخره ولی از پورسانتها استفاده کنه، که اونجا فقط یک بازاریاب معمولی میشه که کالا رو به دیگران معرفی میکنه و در صورت فروش کالا درصدی هم از شرکت پورسانت میگیره. که این روش خیلی سخته :wacko: چون طرف به تنهائی این کار رو انجام میده :blink:

حاجاقا جان بحث نياز، توليد كننده و مصرف كننده سرجاش هست. فقط سيستم فروش كمي متفاوت شده. همانطور كه در ادامه همون موضوع هم گفته شد اين شركت جنسهايش را داره 100 ريال ارزانتر به توزيع كننده هاش ميده(نه با قيمت بيشتر بخاطر پورسانت;)) پس يك منبع درآمد توزيع كننده ها همين مبلغ است. محصول هم ارزش داشته كه افرادي خريد ميكنند و بدون ورود به عنوان عضو از محصول استفاده ميكنند.
3- دليل بيان اين موضوع رو فكر كنم در صحبتهاي اين دوستانم شنيده باشم تا اونجايي كه يادمه اين قضيه ي E-Shop بر ميگرده به برخورد دوستانم با افرادي كه براي درست بودن كارشان اعلام ميكردند مثلا فلان شركت محصولاتش در بازار هم وجود دارد و خريد و فروش ميشود. اما شما ميتوانستيد زماني از اين محصولات استفاده بكنيد كه عضو شركت بوده باشيد مثلا يك محصولي را كه لازم نيست و هدف اصليه خريده باشيد. و تقريبا اين محصولات همينطور كه اشكان گفت بابت پورسانت ميشد بر داريد. اما باز موضوعشو مي پرسم بهت ميگم.
میدونید!!؟؟ نتورک مارکتینگ فقط یه طرح فروش کالا به صورت نوین هست که با اومدن اینترنت به خانه ها خیلی سریع جای خودشو باز کرد.
این شرکتها چون خودشون تولید کننده هستند پس قیمت بازار کالاهاشون هم دست خودشونه ;) اما این دلیل نمیشه که به طور مثال 50% زیر قیمت بازار کالاهای خودشو بفروشن!! چون در این صورت به بازار سنتی ضربه میخوره و این بر خلاف قوانین تجارت هست :hmm:
بنابر این کالاهاش رو باید به همون قیمت بازار و یا با قیمت رقابتی _ قیمت پائین تر تا جائیکه به بازار سنتی صدمه نزنه _ بفروش برسونه :happy:
میدونین چرا؟؟؟ چون نتورک مارکتینگ داره میگه که حذف واسطه میکنه و کالا رو مستقیماً و به همون قیمت بازار به دست مشتری میرسونه.
 
بالا