نظر شخصیمه ، شاید اشتباهی داشته باشم ، دوستان اگه نظری دارن ، بگن
من حاشیه سود ناخالص برام اهمیت داره . البته استثناء هم میتونیم داشته باشیم
بعد توی این مثال ، اگه دوتا شرکت میزان ریالی سود خالصشون برابر باشه ، پس با فرض حاشیه سود خالص پایین برای شرکت A و حاشیه سود خالص بالا برای شرکت B ، میشه این برداشت رو کرد که میزان فروش و درآمد شرکت A خیلی بیشتر از B بوده که با حاشیه سود خالص کم تونسته سودآوری یکسان داشته باشه ( اگه اشتباه نکنم )
پس این فروش بالا میتونه نشونه بلوغ کسب و کار باشه که به حجم بالایی از فروش رسیده و با سود کمتری فروش داره
از طرفی میشه این برداشت رو کرد که شرکت A مجبوره با سود کمتری فروش داشته باشه چون کالای خوبی رو تولید نمیکنه ! اما شرکت B در عین حال که حاشیه سود بیشتری رو داره باز هم مشتری های خودش رو داره
ولی باید ببینیم علت حاشیه سود بالای اون 40% ای چیه که چرا شرکت مشابهش 4% بوده . چون توی بازار مشابه اصولا رقابت داریم و اگه یک شرکت با قیمت پایینتری کالاش رو بفروشه بازار رو از شرکت مشابه خودش تصاحب میکنه . اگه فرض بشه قیمت فروش هر دوتا شرکت با هم برابره پس شرکت با حاشیه سود خالص پایین تر ، گرون تر اداره میشه ...
حالا باید ببینیم این گرون بودن به خاطر چیه
به خاطر هزینه های سربار و حقوق و دستمزد و هزینه های عمومی و اداری شرکته ؟ به خاطر وام های شرکته ؟ به خاطر بهای تمام شده کالاهای تولید شده هستش ؟
از هر کدوم اینا هم من میتونم برداشت های متفاوتی رو داشته باشم . برداشت ها نظر شخصیمه

مثلا شرکت با هزینه های عمومی اداری بالا نشون میده ، بریز و بپاش داره
شرکت با بهای تمام شده بالا نشون میده ساختار تولید شرکت یا تامین کالای شرکت میلنگه
شرکت با اقساط و هزینه های مالی سنگین نشون میده ، شرکت احتمالا درست مدیریت نمیشه و شاید این مورد از اون دوتای دیگه خطرناک تر باشه به خصوص توی شرایط رکودی بازار
در نهایت من جواب قطعی ندارم ، باید بقیه موارد رو هم مقایسه بکنم
بازم میگم من حاشیه سود ناخالص برام مهم تره . شاید اشتباه بکنم