و یکی دیگه صحنه ای که هنرپیشه مرد اصلی فیلم (که اسمشو یادم نیست) توی رویا می دید که مُرده و لشکری از کرم ها و حشرات زیرخاکی!! دیگه دارن روی صورتش راه میرن و اون حتی نمی تونه یه عضله اش رو تکون بده
یکی از اولین خاطرات سینمایی من مربوط به زمانیه که 3-4 ساله بودم و با پدر و مادرم رفتیم سینما برای دیدن فیلم بایکوت ... از کل فیلم چیز زیادی نفهمیدم؛ ولی 2 صحنه اش رو هیچوقت یادم نمیره: یکی صحنه ای که 2 تا هنرپیشه های فیلم از روی بالکن های خونه ها می پریدن و فرار می کردن؛ و یکی دیگه صحنه ای که هنرپیشه مرد اصلی فیلم (که اسمشو یادم نیست) توی رویا می دید که مُرده و لشکری از کرم ها و حشرات زیرخاکی!! دیگه دارن روی صورتش راه میرن و اون حتی نمی تونه یه عضله اش رو تکون بده
تاثیر مهمی که این فیلم روی من گذاشت (غیر از اینکه از حشرات بیزارم کرد!) این بود که همیشه آرزو کنم یه جوری بمیرم که جسمی ازم نمونه تا اینطور خوراک کرم ها نشم
این بود خاطره من
اه اه من این فیلم رو از تی وی دیدم
یادم مدتها همون صحنه کابوس من بود.
مطمئن نیستما ولی فکر کنم مجید مجیدی بود.
من اینو کامل ندیدم.شاید تنها صحنه ای که تقریبا یادم میاد همین پریدن از روی بالکنها بود اونم به صورت مبهم!
تابلو بود دیگه ...نبود ؟آقا اسم فیلم رو نگفتی... می خوام ببینم ارزش داشت اون همه اذیت شدی یا نه !! ... (شوخی)
بابا ! دوستان قدیمی دیده میشنحالا که حرف گریه شد منم بگم دو فیلم یادم میاد که حسابی اشکمو در آورد یکی
هتل روآندا اونجایی که دان چیدل تو یه جاده کاملا مه گرفته دارم میره و بعدش میبینه که ماشین خیلی داره تکون میخورو و انگار این دست انداز ها تموم نمی شه میاد بیرون و میبینه به به جاده از جنازه پوشونده شده
و البته سر فیلم مرثیه ای برای یک رویا هم حسابی اشکم در اومد
یه نوع دیگه اشک ریزی هم همین دیشب بود
فیلم احمق و احمق تر رو اخیرا دیده بودم و دیشب با خانواده میدیدم دوباره
اینقدر این خواهر زاده کوچیکم خندید و جیغ زد که از خنده زیاد اشکم جاری شد.
تایید میشه ... شدیدا ... واقعا تاثیرگذار بود ... یکی از قدرتمندترین فیلمهایی بود که ظرف چند سال اخیر دیدم ...فیلم United 93 آخر فیلم هم اشک منو درآورد...