برگزیده های پرشین تولز

معرفي انيميشن هاي جديد و قديمي دنيا

yue bochon

Registered User
تاریخ عضویت
17 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
726
لایک‌ها
2
محل سکونت
Huashan
راهنمایی در مورد چی می خواین؟ اینجا تمام تاپیک ها مشخص و منظم ان در هر موردی سوال داری بپرس دوستان جواب میدن:happy: در ضمن یه سر هم بزنید به فوروم animparadise و اونجا رو هم ببینین:happy:

در مورد اين انيمه ها چون نميدونم چي هستن و از كجا ميتونم بگيرمشون:blush:
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
در مورد اين انيمه ها چون نميدونم چي هستن و از كجا ميتونم بگيرمشون:blush:

از اینجا
star.gif
 

Yen Yen

كاربر فعال هنرهاي نمايشي
کاربر فعال
تاریخ عضویت
22 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
2
من یه چیزی در مورد ساکورا بگم؟
راستش یکی از شخصیتهایی که من خیلی باهاش هم ذات پنداری می کردم ساکورا بود ( به غیر از قسمت ساسکه دوستی اش ..... به قول ژاپنیه ا zen zen!!!!)
خب همه دوست دارند اول باشند ولی اگر همه اول باشن که دیگه همه مثل هم می شن تازه ادم اگر اول نباشه ان وقت بیشتر و بیشتر و بیشتر تلاش می کنه( لحظات استیصال ساکورا خیلی خیلی واقعی و قابل درکن) همه تلاشش را می کنه و هدف هم داره انگیزه هم داره هوشش هم بد نیست ( توی قسمت ها اول امتحان ها معلومه) ولی یه چیزی کم داره ( اسم اش را نمی دانم چیه که کم داره شاید اصولا زندگی اش خیلی بهتر از انی بوده که نیازی به تلاش خاصی داشته بوده باشه (عجب جمله ای) یعنی رویا نداره (البته توی سری ناروتو) ولی وقتی رویا را پیدا می کنه همه ان استعدادها و نیروهای بالقوه اش را استفاده می کنه ( هرچند امیدوارم از این قوی تر بشه)

راستی من خودم ان قسمت های فیلر را 20 30 تایی را دیدم واقعا چیزی نداره که ادم از دست بده ولی دیدنش یه خوبی داره یه کم احساس گذر زمان را می کنیم بعدش وقتی با ان لباس نارنجی سیاهش ظاهر میشه واقعا فکر می کنیم این بچه شر چه قدر بزرگ شده ( اولین اخرین بار که این را در مورد ناروتو می گم ولی اولین قسمت لا اقل قبل از مشت خوردن از ساکورا ...kakkoi)
 

willie

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 آپریل 2006
نوشته‌ها
503
لایک‌ها
3
سلام ویلی جان.
flowerysmile.gif

دستت هم درد نکنه.
الآن که اینها رو تعریف کردی یادم افتاد که اون موقع ها خواهرم هم یه چیزهایی راجع به این قضایا تعریف کرده بود، و راجع به خانواده پارسا. ولی این که خودکشی کرده رو من نمی دونستم! دیگه آخرشه!!
یارو لبخنده اومده پاچه خاری کنه بگه زندگی خونواده های پولدار و غربزده خوب نیست، به جای این که بهش ارتقا بدن، زدن پدر سریالش رو در آوردن!!
crazy_grin.gif
243.gif



من از لعیا زنگنه از همون اولش بدم میومد! اینها اصلا بازیگر نیستند!
تا حالا گریه کردن اینها و بازی شون توی صحنه های احساسی رو دیدی؟
توی همون سریالی که گفتی یادمه یه صحنه وجود داشت که باید این می نشست پشت پیانو و توی اون صحنه دست هاش رو نشون نمی دادند! (به احتمال زیاد چون که اصلا نواختن پیانو بلد نبود و ضایع می شد!)
من اینطور شنیدم که توی دانشکده هنر دانشگاه تهران هر کس که زدن یه ساز رو بلد نباشه اصلا تحویلش نمی گیرند و مسخره اش می کنند! حالا مگه آدم توی این مملکت قحطه که این انقدر معروف شده؟
توی کشورهای پیشرفته هر کسی دقیقا سر جای خودشه! ولی توی کشور ما هیچ می دونی معیار انتخاب یه همچین آدمی چیه و کارگردان ها چه جوری بازیگر انتخاب می کنند؟ این عکس رو ببین خودت می فهمی:
(قابل مقایسه با سر و وضع خانوم توی در پناه تو!!
63.gif
)
راستش این صحنه ای رو که میگی من ندیدم آخه من سریالرو کامل نگاه نکردم.اگه اینطوری که میگی باشه دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه.
4fvgdaq_th.gif



نه بابا بشین ببین چشب چیه
302.gif
بازم چشب!
اما گذشته از شوخی گمون نکنم حوصلم بگیره که بشینم شونصد قسمت ببینم و در انتظار شونصد قسمت دیگه هم بمونم!این یکی دیگه از توان من خارجه!
190.gif


منم از لعیا زنگنه هیچ خوشم نمیاد. بسی تفلون می باشد این موجود
302.gif

میگم بیاین یه Fan club واسش بزنیم.بنده ی خدا کلی اینجا طرفدار داره!
42sd09c.gif


پ.ن.راستی دیروز فروم بزای شما هم سخت بالا میومد؟من که فقط نیم ساعت صبر کردم تا صفحه ی اصلی لود شه!
flat.gif
 

English Lord

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,337
لایک‌ها
97
محل سکونت
NeverLand
دوستان سلام من دنبال انیمیشن Empress Chung هستم...محصول کشور کره جنوبی هست...ساخت سال 2005 گفتم هم اینکه اینجا این انیمیشن رو معرفی کنم و هم اینکه ببینم کسی اینو داره یا نه؟:)

ممنون:)
 

فایل های ضمیمه

  • photo7902.jpg
    photo7902.jpg
    32.4 KB · نمایش ها: 1
  • photo7910.jpg
    photo7910.jpg
    49.5 KB · نمایش ها: 0
  • photo7906.jpg
    photo7906.jpg
    40.9 KB · نمایش ها: 0

willie

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 آپریل 2006
نوشته‌ها
503
لایک‌ها
3
بالاخره بلاد رو تموم کردم!
13230997.gif
icon10.gif

باید بگم خیلی خوشم اومد.
yes.gif
بیشتر فاکتورهای یه انیمه ی خوب رو داشت.داستان عالی و جذاب .موسیقی زیبا و شنیدنی و ...
goodsigh2.gif

ولی خوب میشه گفت چند تاایراد هم داشت:
یکیش اینکه یه ناهمگونی بین قسمتها وجود داشت...بعضی قسمتها فوق العاده هیجان انگیز بودن.چند تا اتفاق مهم توشون رخ میداد. اما بعضیها هم بودن که عملا هیچ اتفاق خاصی نمی افتاد و فقط شخصیتها چپ و راست به هم دیگه دلداری میدادن و این مدام تکرار میشد.
icon8.gif
یعنی اتفاقها به تناسب بین قسمتها تقسیم نشده بودن.
یه ایراد دیگه ای که شایدبشه بهش گرفت این بود که در حق بعضی از شخصیت ها کم لطفی میشدودر حالی که میشد بهتر بهشون پرداخت ودر سیر داستان ازشون استفاده کرد,عملا به شخصیتهای بلا استفاده ای تبدیل شدن که فقط برای بالا بردن بار درام داستان و آه وناله دار کردن بیشترش به کار گرفته شدن.یه نمونش همین Sif ها.
یا مثلا Solomon...عملا میشه گفت چندان تاثیری در پیشبرد داستان نداشت.
مبارزه ی بین Saya و Diva در آخر داستان هم ویژگی یه مبارزه ی نهایی رو نداشت.راستش با توجه به اون چیزهایی که قبلا ازDiva دیده بودیم انتظار بیشتری ازش داشتم.
hanghead.gif

و....

اما در کل میشه گفت که انیمه ی خیلی خوبی بود و اگه من در آینده بخوام به کسی پیشنهاد دیدن انیمه ای رو بکنم, بلاد حتما یکی از اولین گزینه هام خواهد بود.
goodsigh2.gif


پ.ن.راستی خبری از ساخت سیزن دومش نیست؟آخرشو که حسابی باز گذاشتن.
298.gif
 

BRADER SHIAN

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,491
لایک‌ها
2
محل سکونت
مینشن
بالاخره بلاد رو تموم کردم!
13230997.gif
icon10.gif

باید بگم خیلی خوشم اومد.
yes.gif
بیشتر فاکتورهای یه انیمه ی خوب رو داشت.داستان عالی و جذاب .موسیقی زیبا و شنیدنی و ...
goodsigh2.gif

ولی خوب میشه گفت چند تاایراد هم داشت:
یکیش اینکه یه ناهمگونی بین قسمتها وجود داشت...بعضی قسمتها فوق العاده هیجان انگیز بودن.چند تا اتفاق مهم توشون رخ میداد. اما بعضیها هم بودن که عملا هیچ اتفاق خاصی نمی افتاد و فقط شخصیتها چپ و راست به هم دیگه دلداری میدادن و این مدام تکرار میشد.
icon8.gif
یعنی اتفاقها به تناسب بین قسمتها تقسیم نشده بودن.
یه ایراد دیگه ای که شایدبشه بهش گرفت این بود که در حق بعضی از شخصیت ها کم لطفی میشدودر حالی که میشد بهتر بهشون پرداخت ودر سیر داستان ازشون استفاده کرد,عملا به شخصیتهای بلا استفاده ای تبدیل شدن که فقط برای بالا بردن بار درام داستان و آه وناله دار کردن بیشترش به کار گرفته شدن.یه نمونش همین Sif ها.
یا مثلا Solomon...عملا میشه گفت چندان تاثیری در پیشبرد داستان نداشت.
مبارزه ی بین Saya و Diva در آخر داستان هم ویژگی یه مبارزه ی نهایی رو نداشت.راستش با توجه به اون چیزهایی که قبلا ازDiva دیده بودیم انتظار بیشتری ازش داشتم.
hanghead.gif

و....

اما در کل میشه گفت که انیمه ی خیلی خوبی بود و اگه من در آینده بخوام به کسی پیشنهاد دیدن انیمه ای رو بکنم, بلاد حتما یکی از اولین گزینه هام خواهد بود.
goodsigh2.gif


پ.ن.راستی خبری از ساخت سیزن دومش نیست؟آخرشو که حسابی باز گذاشتن.
298.gif

به نظرمنم سهم هاجی تو انیمه کم بود بجاش به این خانواده لوس سایا خیلی رسیده بودن!در ضمن من گشته مرده گاراکتر دیوا بودم!
17.gif
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
45
محل سکونت
Victoria
خوب مثل اينکه همه به جای اينکه صحبت از انيمه بکنن دارن بازی ميکنن!!!:p

پس منم يه کم از مسافرتم براتون بگم.:D

خوب از اولش:

راستش من يه استاده خوبی دارم که نگين و نپرسين!!!:hmm: 2 هفته مونده به کنفرانس ايشون فهميدن که يکی از راهنمايی هايی که کرده بودن اشتباه بيد و data های بدست اومده از آزمايش های اخير همه اشتباه ميباشه!!! خلاسه به اين دليل که نميشه data نيمچه درست ارائه کرد پس بايد همه آزمايش ها از نو انجام بشه!:wacko:

نتيجه اينکه يه هفته 10 روز زمونده به کنفرانس من بايد کاری که تو تمام طول ترم گذشته انجام دادم رو دوباره انجام بدم! سرتون رو درد نيارم که اون روزای آخر من ديگه خونه هم نرفتم و 2 شب من تو دانشگاه بودم :eek:و تا صبح داشتم ديتا پروسس ميکردم!!!:( آخر سر هم يه سری از نتيجه ها که مربوط به spectra ميشد، آماده نشد چون matlab کلی طول ميکشيد تا پروسسش تموم شه.

خلاصه پرواز من ساعت 8 صبح بود و من ساعت 3 نصفه شب بعد 3 شبانه روز زندگی در دانشگاه تازه به سمت خونه راه افتادم فقط چطور رانندگی کردم و رسيدم خدا ميدونه!در جا خواب بودم!:lol: تازه رسيدم خونه بايد چمدون ببندم!:wacko:

ديگه تا اين کار رو کردم راه افتاديم رفتيم فرودگاه . پرواز به سياتل خيلی کوتاه هست همش 20 دقيقه بيشتر طول نميکشه چون فاصله اي هم نيست:

352_Victoria,%20Vancouver,%20Seattle%20map.jpg


فکر کنم گفته بودم که ما شبا راحت همه چراغ و ماشين ها و خونه های port angeles رو ميبينيم.:)

خلاصه من بيهوش بيهوش بودم بعده 2-3 شب نخوابيدن ولی تازه بايد بريم register کنيم! :wacko: ماجرای ايرانی بودن و ورود به خاک امريکا!:( اين قضيه با سيتزن شدن هم قابل حل نيست و چون متولد ايران هستين چه سيتيزن کانادا باشين چه نباشين بايد register کنين که در واقع فقط يه سری کاغذ بازی هست ولی طولانی! و من داشتم پس می افتادم!:p بعدش ديگه ظهر شده بود تقريباً رفتيم برای ناهار چون پرواز به salt lake حدود ساعت 2 بود!

اينم عکس های بوفه رستوران فرودگاه سياتل که ميگن چند ميليارد خرجش کردن!!!:blink:




راستی کاری که رو اين شيشه ها شده بود برام جالب بود! شايد يه دو رگه ايرانی چينی اينا رو کشيده بوده!:p:


خلاصه حدود 2 و نيم ساعت الی 3 ساعت پرواز به salt lake بود که من هر چی سعی کردم يه کم بخوابم با وجود 10000000 :wacko: تا بچه اي که تو اون هواپيما بود، نشد! اينطور که فهميديم، تاريخ thanksgiving (همون ماجرای بوقلمون خوری!) امريکايی با کانادايی متفاوت هست و همون هفته جمعه thanksgiving امريکاها بود و پرواز ها پر و همه در حال ديد و بازديد فاميل ها و ... خلاصه حسابی شلوغ بود!

اينم salt lake از بالا:



ديگه براتون بگم که فقط يادمه که يه ماشين اجاره کرديم و رفتيم هتل. بعد از ماجرايی که دفعه قبل سر هتل سرم اومده بود اين بار تو هر 2 تا شهر من هتل marriott رزرو کرده بودم که موقع اي که لس آنجلس بوديم يه شب توش مونديم و يه چيزی تو مايه های هيلتون و شرايتون هست. ولی اين يکی يه کم زيادی خوب بود!:p و جالب تر اينکه کنفرانس دقيقاً اون ور خيابونروبروی در هتل برگزار ميشد.:D

اينم هتل و محل برگزاری کنفرانس و منظره معبد مورمون از هتل:



و اما من بدبخت تازه بايد ميشستم اسلايد هامو درست ميکردم، تمرين presentation که به جای خود! خوبيش به اين بود که presentation من روز دوم بود. خلاصه روز اول رو نشستم تو هتل و اينا رو درست کردم عصرش به استادم نشون دادم، دوباره گفت همه رو عوض کن!:eek: خلاصه اين کنفرانس اين دفعه هم مثل اون دفعه شد ولی خدا به خير گذروند! يه کم chicken chicken کرديم و تموم شد.:p

کنفرانس خيلی خيلی عظيم بود، مخصوصاً در مقايسه با دفعه قبل تو san diego.فکر کنم 2-3 هزار نفر بوديم و موضوع ها خيلی جالب بود. به طور کلی همه مباحث روی مکانيک سيالات تمرکز ميکردن ولی تنوع بسيار زيادی داشت. اگه خواستين ببينين بحث ها چی بودن، اين home page کنفرانس هست:

تعداد ايرانی های حاضر هم فکر کنم 200-300 نفری بود که در مقايسه با دفعه قبل که فقط 2-3 نفر بوديم، خوب پيشرفت خوبی بود!:p


و اما از salt lake براتون بگم:

يکی از تميزترين شهر هايی بود که تا حالا تو عمرم ديدم و دليلش وجود وجود اين معبد يا temple square تو اين شهر هست. در کل فکر کنم salt lake مذهبی ترين شهر امريکا باشه!:f34r:

و اينکه بيشتر از 70 % جمعيت شهر مورمون هستن و شديدا پايبند و معتقد به اصول شون!:blink:

اينجور که lanny گفت (راستی گفتم lanny رو هم ديدم؟ حالا اونو با توضيحات معبد مورمون رو تو يه پست ديگه مفصل ميگم) توی دانشگاه کسی حق خوردن چايی يا قهوه رو نداره!:blink::eek: مشروب که جای خود داره. خانم ها نميتونم دامن بالای زانو بپوشن و آقايون حق ندارن موهاشون رو بلند کنن!:lol:

تو کل شهر من يه bar هم نديدم! البته وجود داره ولی نه تو downtown يه جاهايی دور از چشم! از drag dealer و hooke... و اين جور چيز ها هم اصلاً خبری نيست! شهر امن و امان! شايد از ويکتوريا هم امن تر! و شهر برق ميزد. کلاً ميگفتن اينجا مردم خودشون پليس خودشون هستن و جرمی اتفاق نميوفته!:)

مردم شاد بودن و ريلکس!!! همه يه آرامش عجيب و قريبی داشتن! به جای بار تاتر و اوپرا داشتن، ... کلاً شهر جالبی بود و بيشترين چيزی که تو شهر ميديدين کليسا بود. در يه کلام تو اين شهر کليسا و پيامبر حاضر the living prophet حکمروايی ميکنن. من اصلاً نميدونستم که مورمون ها به اين اعتقاد دارن که پيامبرشون زندس!:blink: حالا در مورد اين چيزا تو پست بعديم حرف ميزنم.

چند تا عکس شهر:




اينم چند تا عکس از صحرای نوادا که مامان و برادرم اون روز که من تو هتل نشسته بودم رفته بودن و ديده بودن. در اصل ميخواستن برن لاس وگاس ولی وسط کار ميبينن فاصله زياده و من تنهام :blink:و از وسط راه بر ميگردن!:p


 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
45
محل سکونت
Victoria
و اما يه کم بحث انيمه اي بکنيم ديگه:
Tsubasa Tokyo Revelations

main_04.jpg


خوب همين طور که اسم کارتون معلومه ادامه اي سری tsubasa chronicles هست، يه ova سه قسمتی که الان فقط يه قسمتش در اومده!

خوب اول ranking انيمه رو ببينين تا بگم:

Seen in part or in whole by 152 users, rank: #1434
Median rating: Excellent
Arithmetic mean: 8.8679 (Excellent-.13), std. dev.: 1.9719, rank: #72
Weighted mean: 8.5413 (Excellent-.45), rank: #100
Bayesian estimate: 8.39997 (Very good+.39), rank: #58

خوب ديگه همه ميدونی که از انيمه 2 رقمی چه انتظاری بايد داشت!

چيزی که تو همين يه قسمت به چشم من خورد چندين و چند نکته بود که تو اون 52 قسمت رو نشد ولی تو اين يه قسمت اين همه اطلاعات يه دفعه بيرون داده شد!! من واقعاً نميدونم clamp چی تو سرشون ميگزره

300px-Toprunner24.jpg


ولی همه کارتون ها به هم ربط دارن يعنی اگه يکی رو نديده باشين کلی از از ماجراهای اونای ديگه رو در نميآبين!!! به طور کلی اگه دارين يا ميخواين اين کارتون يعنی سری های tsubasa chronicles رو ببينين، کارتون xxxholic رو هم ببينين

68431.jpg


و اگه ميخواين اين ova تازه در اومده رو ببينين، حتماً قبلش کارتون X رو ببينين و همين طور ova اون رو يعنی X 1999 .

x199916.jpg

x_391_553_818.jpg


و اما نکته های جالبی که تو همين يه قسمت داره رو ميشه که قبلا من و بابک سر مانگاش با هم بحث کرده بوديم (از اينجا به بعد کمی تا قسمتی spoil در نظر گرفته ميشه بچه هايی که اصلاً کارتون رو نديدين، نخونن ) از اين قرار هستن:


اولين و مهمترين نکته اينه که اين دفعه و تو اين سفر های زمانی که شائولان و ساکورا و ... ميکنن، اين دفعه به توکيو ميآن و اون هم توکيو دقيقاً وسط جنگ های کارتون X !!!

300px-Seals72.jpg
300px-Angels72.jpg


يعنی فرضش رو بکنين وقتی من اين صحنه ها رو ديدم چشام 4 تا شده بود!



فرض کنين وسط tsubasa chronicle شما يهو کاموئی رو ببينين:

kamui.jpg


چون دقيقاً 2 تا کارتون با هم ادقام شدن! بايد هر 2 رو تا به الان و کامل ديده باشين تا از اين يکی ova لذت ببرين، اگه اونای ديگه رو نديدين لطفاً اين يکی رو هم نبيبين.

=====

اتفاق بسيار مهمی که اين همه تو خوده سريال مونتظرش بوديم و اتفاق نيوفتاد: شائولان اصلی بيدار ميشه!

نکته بعدی اينکه ساکورا هنوز بيهوشه ولی با بيدار شدن شائولان داره يه اتفاق های ديگه اي هم ميوفته ... (از نوع مشکوک!!!) :





ديگه اينکه گذشته فای کم کم داره معلوم ميشه!



و آخرين مورد حضور مجدد جادوگر معظم از سری xxxholic هست در وسط جنگ سری X که الان با tsubasa قاطی شده!



و برای حسن ختام آهنگ opening اين سری قشنگه، دانلود کنين:

http://www.4shared.com/file/3111751..._-_Synchronicity.html?dirPwdVerified=fe97edb7

راستی اين معرفی نبيد، بيشتر برای اين بود که بگم اين سری رو نبينين و برين بشينين اول اون سری های قبل رو ببينين تا از اين يکی سر در بيارين!
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
ایول گزارش جهانگردی ... از آدم ها هم عکس بگیر ، ببینیم ملت خارجی چه شکلی ان ... ندید-بدید هستیم دیگه ...
preved.gif



راستی من تا مدتها فکر می کردم تسوباسا کرونیکل ، به فوتبالیستها ربط داره ... بعد هی به خودم می گفتم چرا این سری انقدر معروفه و طرفداره توی اینترنت ...
1436.gif
 

SoheilStar

Registered User
تاریخ عضویت
8 آپریل 2005
نوشته‌ها
2,849
لایک‌ها
34
سن
40
محل سکونت
Karaj
ایول گزارش جهانگردی ... از آدم ها هم عکس بگیر ، ببینیم ملت خارجی چه شکلی ان ... ندید-بدید هستیم دیگه ...
preved.gif



راستی من تا مدتها فکر می کردم تسوباسا کرونیکل ، به فوتبالیستها ربط داره ... بعد هی به خودم می گفتم چرا این سری انقدر معروفه و طرفداره توی اینترنت ...
1436.gif
سیکور فکر کنم اوت T اولش خونده نمیشه همون سوباسا باید باشه مثل خیلی از شخصیت های توی کارتن ناراتو که T قبل از s خونده نمیشه :پی

فریدا از گزارشت خیلی ممنون :پی با سیمور موافقم چند تا از ادم خارج یها هم عکس بگیر ببینیم چی ریختین
302.gif
 

Yen Yen

كاربر فعال هنرهاي نمايشي
کاربر فعال
تاریخ عضویت
22 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
2
سلام خواهر فریدای بزرگ ^_^

چه اعتماد به نفسی! من برای یه گزارش نیم ساعته که فقط باید به کلاس خودمان ارائه کنیم بیشتر از یک هفته است دارم تمرین می کنم شما تازه یه روز مانده به کنفرانس اسلاید حاضر می کردین ...

سلام جناب SoheilStar

یه نکته جالب ان T کاملا حدف نمیشه از کلمه فقط خیلی رقیق خوانده میشه یه جورایی با s بعدی ادغام میشه اینکه که گاهی ما فارسی زبان ها می گیم " تسونامی" گاهی هم "سونامی" ... ( میتوانید تلفظ دقیقش را از اینجا گوش گنید)
 

SoheilStar

Registered User
تاریخ عضویت
8 آپریل 2005
نوشته‌ها
2,849
لایک‌ها
34
سن
40
محل سکونت
Karaj
سلام خواهر فریدای بزرگ ^_^

چه اعتماد به نفسی! من برای یه گزارش نیم ساعته که فقط باید به کلاس خودمان ارائه کنیم بیشتر از یک هفته است دارم تمرین می کنم شما تازه یه روز مانده به کنفرانس اسلاید حاضر می کردین ...

سلام جناب SoheilStar

یه نکته جالب ان T کاملا حدف نمیشه از کلمه فقط خیلی رقیق خوانده میشه یه جورایی با s بعدی ادغام میشه اینکه که گاهی ما فارسی زبان ها می گیم " تسونامی" گاهی هم "سونامی" ... ( میتوانید تلفظ دقیقش را از اینجا گوش گنید)

خیلی ممنون :دی گوش دادم اینجا تی شنیده میشه ولی مثلا تو همون ناراتو من هر چی دقت کردم تی رو نشنیدم یا مثلا همون کارتن فوتبالیست ها من ژاپنیش رو دارم بازم سوبا میشنوم :پی
بازم ممنون از لینکی که دادی:D
 

Yen Yen

كاربر فعال هنرهاي نمايشي
کاربر فعال
تاریخ عضویت
22 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
2
خواهش می کنم ^_^
( خب زبان محاوره است دیگه معمولا خیلی از تلفظ ها را می خورن مثلا خیلی کم پیش میاد بشنوید خانم ها بگن watashi اکثرا می گن atashi چون ملیح تر به نظر میاد :دی )
 

qwerty1002

Registered User
تاریخ عضویت
10 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
179
لایک‌ها
0
محل سکونت
Nature!

با سلام!

راستش ما کوچکتر از این هستیم که در مورد انیمه معرفی و تحلیل بدهیم و اینجا پست بزاریم . فقط چون سفرنامه مصور:lol: جالبتان را دیدم. گفتم هم سلامی عرض کنم و هم اظهار خوشحالی بخاطر آماده شدن بموقع برنامه matlab. امیدوارم که سمینار و ارائه به بهترین نحو گذشته باشه.;)
 

Persiana

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 جولای 2005
نوشته‌ها
4,220
لایک‌ها
129
سن
47
محل سکونت
Persian Empire
سلام بر همگى دوستان قديمى ^_^

خيلى وقته اين طرفا نيومدم، الانم اومدم ببين عکس هاى‌ کدوم يکى ‌از پست هامو بايد درست کنم که بر باد رفته اند که چشمم خورد به اين سفرنامه ى خواهر جان و استاد خيلى خوبه (!!) و نقاشى هاى روى شيشه (چه خوشگل بودند) و اينا که يهو اين 2 تا عکس زير رو ديدم:



منم عشق هواپيما، کلى خوش به حالم شد و ذوق کردم، ميگم فريدا جون، بيا برو اين عکس هاتو تو www.airliners.net آپلود کن، خيلى باحالند
yes.gif


خوب من ديگه برم عکس هامو درست کنم ، قربان همگى فعلا تا بعد
img006.gif
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
بالاخره بلاد رو تموم کردم!
13230997.gif
icon10.gif
باید شیرینی بدی
em25.gif



من یه چیزی در مورد ساکورا بگم؟
راستش یکی از شخصیتهایی که من خیلی باهاش هم ذات پنداری می کردم ساکورا بود ( به غیر از قسمت ساسکه دوستی اش ..... به قول ژاپنیه ا zen zen!!!!)
خب همه دوست دارند اول باشند ولی اگر همه اول باشن که دیگه همه مثل هم می شن تازه ادم اگر اول نباشه ان وقت بیشتر و بیشتر و بیشتر تلاش می کنه( لحظات استیصال ساکورا خیلی خیلی واقعی و قابل درکن) همه تلاشش را می کنه و هدف هم داره انگیزه هم داره هوشش هم بد نیست ( توی قسمت ها اول امتحان ها معلومه) ولی یه چیزی کم داره ( اسم اش را نمی دانم چیه که کم داره شاید اصولا زندگی اش خیلی بهتر از انی بوده که نیازی به تلاش خاصی داشته بوده باشه (عجب جمله ای) یعنی رویا نداره (البته توی سری ناروتو) ولی وقتی رویا را پیدا می کنه همه ان استعدادها و نیروهای بالقوه اش را استفاده می کنه ( هرچند امیدوارم از این قوی تر بشه)

موافقم که ساکورا برعکس ناروتو و ساسکه از اول انگیزه کافی نداشته برای تلاش ... ولی به نظر من همین هم گروه بودن با دو تا از بهترین ها باید باعث میشد یه کم انگیزه پیدا کنه. غیر از اون، هر کدوم از هم دوره های این 3 تا حداقل توی یه فنی مهارت داشتن، ولی ساکورا حتی توی یه فن هم وارد نبود
sos.gif



//


Bambino! رو دیدم
Laie_28.gif
یه درام ژاپنی محصول 2007 با بازی جون ماتسوموتو (بازیگر Kimi Wa Petto و Hana Yori Dango)


bambino2.jpg



ماجرای آشپز جوونی به اسم Ban که رویاش سرآشپز شدن و باز کردن یه رستوران ایتالیاییه ... اون برای یه دوره کوتاه به به رستوران ایتالیایی بانکاله در توکیو میاد تا آموزش ببینه، ولی بعد که وقت برگشتن به شهر خودش میشه، می بینه که عاشق این رستوران شده
1909.gif



Bambino لقبیه که به Ban داده میشه، و به ایتالیایی یعنی بچه
babyboy.gif


موضوع محوری سریال آشپزیه و به نظر من خیلی خوب بهش پرداخته. خوبیش اینه که بر خلاف بقیه سریال های ژاپنی خبری از روابط عاشقانه نیست (یا حداقل جزو موضوعات حاشیه ایه و خیلی کم بهش پرداخته میشه)


کلا ازش خوشم اومد
anim_lookcat1.gif
فوق العاده نیست ولی به نسبت بقیه سریال های ژاپنی که دیدم خیلی بهتره ... بازی ها حرفه ای تره و داستانش قویه و یکنواخت و اشتها آور
chef.gif
 

فایل های ضمیمه

  • Bambino_Chart.jpg
    Bambino_Chart.jpg
    195.3 KB · نمایش ها: 2
بالا