• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

سخنکده ی بخش ادبیات

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
به جرات میشه گفت یکی از پربارترین تاپیکهای تاریخ پرشین تولز تاپیکی هست که در مورد شاملو داریم.

برای یک آشنایی مقدماتی و البته فراتر از اون خوندنش توصیه میشه
 
Last edited:

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
روی من و پانی حساب کن
//
عذر خواهی میکنم بابت اون قولی که دادم و نتونستم عملیش کنم ( همون مرور کتاب ) هنوز فرصت نکردم



خب پس خیلی خوبه،حالا این یکی رو سعی کنید عملی کنید:blush:

شناختی از آثارشون ندارم ولی سعی می کنم همراهی کنم


خب هدف هم همین آشنایی با آثار و تفکر شاملو هست دیگه:)

به جرات میشه گفت یکی از پربارترین تاپیکهای تاریخ پرشین تولز تاپیکی هست که در مورد شاملو داریم.

برای یک آشنایی مقدماتی و البته فراتر از اون خوندنش توصیه میشه
بله واقعا تاپیک پر باریه،و واقعا همین حیفه که چنین تاپیکی دیگه پست نمیخوره
sigh.gif
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
دکتر شفیعی کدکنی ،برای همیشه از ایران رفت http://************/files/1sa6h6er9ide03we81a8.gif
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=172037

:(:(:(:(:(:(:(:(:(:(


«به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد، به جز این سرا، سرایم
«سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کوير وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه‌ها، به باران، / برسان سلام ما را

ممنون ساغر عزیزم از خبرت هرچند به شدت ناراحت شدم....چقدر شعرش......:(:(:(:(
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
39
محل سکونت
اهواز
خوش به حالش که رفت
ناراحتی نداره که!
من و تو هم اگر موقعیت پیش بیاد می زاریم میریم
رفت که با فکر باز به هنرش بپردازه نه با تشنج فکری

موفق باشن
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
:(:(:(:(:(:(:(:(:(:(


«به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد، به جز این سرا، سرایم
«سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کوير وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه‌ها، به باران، / برسان سلام ما را

ممنون ساغر عزیزم از خبرت هرچند به شدت ناراحت شدم....چقدر شعرش......:(:(:(:(


آره خیلی غم انگیز بود...

خوش به حالش که رفت
ناراحتی نداره که!
من و تو هم اگر موقعیت پیش بیاد می زاریم میریم
رفت که با فکر باز به هنرش بپردازه نه با تشنج فکری

موفق باشن

مرجان جون راست میگی ،خوش به حالش که رفت،اما توی این سن خیلی سخته که آدم کشورش رو ترک کنه،ببین چه فشاری روی این بنده خدا بوده که حاضر شده...
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
خوب مگه چند نفری اعلام امادگی نکردن؟
خودت برو راهش بنداز:rolleyes:

من شاملو رو زیاد نمی شناسم شعر زیادی هم ازش نخوندم.
ولی خب راه بیفته منم یه چیزی یاد میگیرم.
مرجان خانم تبنل نشو برو راه بنداز شاملو رو ما هم بیایم.
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
39
محل سکونت
اهواز
من شاملو رو زیاد نمی شناسم شعر زیادی هم ازش نخوندم.
ولی خب راه بیفته منم یه چیزی یاد میگیرم.
مرجان خانم تبنل نشو برو راه بنداز شاملو رو ما هم بیایم.

اخه منم شناختی ندارم
قرار شد بچه ها شروع کنن منم اشنا بشم:rolleyes:
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
من فعلا منصرف شدم از بالا آوردن اون تاپیک :دی
البته فکر کنم تا یک ماه دیگه بالا بیاد...
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
39
محل سکونت
اهواز
از ساغر عزیزم،مدیر خوب بابت اون پست هام توی تاپیک خاتمی معذرت می خوام
باید حواسم رو می دادم که جای این بحث ها اینجا نبود
در هر صورت از مدیر دوست داشتنی اینجا بابت اینکه حرفام رو جای بی ربطی زدم عذر می خوام:blush:
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
از ساغر عزیزم،مدیر خوب بابت اون پست هام توی تاپیک خاتمی معذرت می خوام
باید حواسم رو می دادم که جای این بحث ها اینجا نبود
در هر صورت از مدیر دوست داشتنی اینجا بابت اینکه حرفام رو جای بی ربطی زدم عذر می خوام:blush:

خواهش میکنم مرجان عزیزم، بیشتر ازین شرمنده نفرمایید
4yajuyo.gif
 

saba_s

Registered User
تاریخ عضویت
1 جولای 2009
نوشته‌ها
84
لایک‌ها
0
رمان حاصل روی آوردن جامعه به علم و روابط علی و معلولی است
رمان "رود راوی" ابوتراب خسروی 11 اسفند در نشست نقد کتاب دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز و با حضور منصور اوجی، سعید حسام پور، کاووس حسن لی، ساناز مجرد و... بررسی شد.به گزارش خبرگزاری مهر، در این نشست دکتر کاووس حسن لی، فرامرز دهقان و دکتر ساناز مجرد به عنوان منتقد به نقد و بررسی کتاب پرداختند.
ابتدا ابوتراب خسروی در زمینه رمان معاصر و ماهیت آن گفت: رمان حاصل تغییر جامعه غربی و روی آوردن جامعه به علم و روابط علی و معلولی است. توسعه رمان نیز وابسته به همین روابط است و روابط علی در حوادث رمان بازتاب پیدا می کند به طوری که نویسنده اگر بخواهد وقایع خارق عادت را وارد داستان کند باید واقعیت داستانی و روابط علی و معلولی خاص آن را ایجاد کند. سمت و سوی رمان بر اساس درک و مفاهمه است. این گونه رمان را بسط دادن، محصول دورانی است که جوامع غرب نیاز به فهمیده شدن داشتند. جهان داستان مبتنی بر جزئی نگری است که نتیجه ایجاد روابط علی و معلولی در جهت فهم شخصیت، فضا و مکان باشد.
وی ادامه داد: وقتی بحث می شود که رمان در یک جامعه به جریان تبدیل نشده است به این معناست که آن مفاهمه جمعی ای که جامعه باید درگیر آن شود ایجاد نشده است. وقتی در جامعه ای رمان تبدیل به جریان نمی شود یعنی آن جامعه به آن مرحله ای که بتواند ارگانیک فعل مفاهمه در آن ایجاد شود، نرسیده است.
نویسنده "اسفار کاتبان" تصریح کرد: یکی از خصوصیات جامعه ای که رمان در آن به جریان تبدیل می شود تکثر اجتماعی است یعنی آحاد یک جامعه از گروه های فکری متفاوت هستند. رمان شرایطی را ایجاد می کند که گروه های فکری و کنششان در رمان بسط پیدا کنند به این معنی که نویسنده ناگزیر است برای اینکه بنویسد راجع به حتی گروه های فکری مخالف نیز اطلاع کافی داشته باشد و به آنها عینیت کنش بدهد تا مخاطب آنها را درک کند و با آنها ارتباط برقرار کند.
خسروی اضافه کرد: زمانی رمان بدل به جریان می شود که خوانش جمعی رخ دهد، خوانشی که به اندیشه منجر شود. بعدی از رمان که در ایران غلبه دارد بعد تفنن است. بعد از سالها که رمان به ایران آمده و بعد از چند نسل، اکنون در شرایط فعلی به آن تکثری که نیاز است تا رمان بدل به جریان شود نزدیک شده ایم؛ شاهد این موضوع هم تعداد داستانهای منتشر شده و طیف مخاطبان جدیدی است که از طریق ادبیات به دنبال اندیشه هستند.
پس از آن کاووس حسن لی درباره زبان و واژگان رمان "رود راوی" ابوتراب خسروی گفت: در آثار خسروی زبان ویژه ای را که تمایل به باستان گرایی، کهن الگویی و بازگشت به زبان متون مقدس دارد می بینیم. گفتگوی متنهای گوناگون و بینا متنیت در آثار خسروی دیده می شود. نوشته های خسروی بوی رویا و اسطوره می دهند و به همین دلیل همه زمانی و همه مکانی اند. زمان در این آثار می شکند. آثار خسروی انسان را به درنگ، اندیشیدن و استغراق در واژه ها دعوت می کند. موضوعاتی مثل هستی، مرگ، عشق و انسان که با استحاله های پی در پی در آثار وی وجود دارند از موضوعات اصلی کارهای اوست.
وی تصریح کرد: "کلمه" کلید واژه اصلی آثار خسروی است. "کلمه" در آثار خسروی اصالت دارد. کلمه تنها وسیله ای برای بیان مفاهیم نیست و خود "واژه" مثل یک وجود اثیری کارکردی مولد و موثر دارد و خودش آفرینشگری می کند.
دکتر مجرد در ادامه سخنان حسن لی به بررسی ساختاری رود راوی پرداخت و در بخشی از سخنان خود گفت: طرح رمان رود راوی از الگوی متداول توالی زمان مند وقایع پیروی می کند. نویسنده با درهم تنیدن چند روایت مجزا یک طرح سیال ایجاد می کند اما علیت حاکم بر طرح این رمان از یک فرایند دور تسلسل پیروی می کند. با اولین نشانه های درون متنی مشابه ذهن خواننده به فرایند دور تسلسل می رود.
وی افزود: خواننده با این متن وارد یک فعالیت مشارکت معنی سازانه می شود و نویسنده قصد دارد مطلب را با تکرار روایت به شیوه های گوناگون برای خواننده اش بیان کند.
ساناز مجرد با تحسین "رود راوی" ساختار آن را دچار مشکلاتی دانست و برخی از آن ایرادات را برشمرد.
فرامرز دهقان نیز با بررسی تطبیقی آثار خسروی از ابتدا تا "رود راوی" به این موضوع پرداخت و با تاکید به ماهیت ایرانی این اثر گفت: خسروی در کارهایش دارد به تشخصی می رسد که موجب خلق رمان ایرانی شود. وی طوری به شخصیت پردازی رمان پرداخته است که انگار تمام شخصیتهای سابق ادبیات در شخصیت اصلی رمان وی جمع شده اند.
منبع: خبرگزاری مهر
 

ehsan_iace

Registered User
تاریخ عضویت
11 جولای 2009
نوشته‌ها
1,413
لایک‌ها
763
من یک تاپیک در بخش گفتگوی آزد ایجاد کردم با عنوان

آخرین کتابی که خواندم (معرفی)

و قصد داشتم تا کاربران کتاب‌هایی که می‌خوانند در هر موضوعی (هنری،علمی،مذهبی،تاریخی،...) در آن معرفی کنند

که این تاپیک توسط یکی از مدیران حذف شد

با توجه به اینکه تاپیک فعلی زیر مجموعه قسمت داستان است و کلیه کتاب خوانده شده را پوشش نمی‌دهد

از مدیر این قسمت خواهشمندم یا اجازه دهند تاپیک جدیدی در قسمت ادبیات ایجاد کنم و یا تاپیک مربوطه را از قسمت داستان خارج کنند تا کلیه کتب را پوشش دهد (اگر چه اگر این تاپیک در همان قسمت گفتگوی ازاد و یا قسمت جامعه و فرهنگ ایجاد می‌شد بهتر بود)
 

خلیج پارس

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
21 اکتبر 2009
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
0
محل سکونت
The Internet !!!
با درود فراوان
مدتیه یه بنده خدا سوالی از من پرسیده که نتونستم جوابشو بدم
سوال اینه
میدونید که سیمرغ سه پر به زال داد
پر اول رو زال در زمان به دنیا آمدن رستم استفاده کرد چون رستم بسیار تنومند بود سیمرغ روش رستم زایی یا سزارین رو به زال آموخت.
پر دوم در زمان جنگ رستم و اسفندیار استفاده شد که سیمرغ نقطه ضعف اسفندیار رو بر ملا کرد.
پر سوم چه شد؟

همه میدونیم ممکن نیست فردوسی تو تعداد پر ها اشتباه کرده باشه پس حتما یه منظوری داشته!
 

l'avocat

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آگوست 2007
نوشته‌ها
865
لایک‌ها
27
محل سکونت
Sur la chaise
من یک تاپیک در بخش گفتگوی آزد ایجاد کردم با عنوان

آخرین کتابی که خواندم (معرفی)

و قصد داشتم تا کاربران کتاب‌هایی که می‌خوانند در هر موضوعی (هنری،علمی،مذهبی،تاریخی،...) در آن معرفی کنند

که این تاپیک توسط یکی از مدیران حذف شد

با توجه به اینکه تاپیک فعلی زیر مجموعه قسمت داستان است و کلیه کتاب خوانده شده را پوشش نمی‌دهد

از مدیر این قسمت خواهشمندم یا اجازه دهند تاپیک جدیدی در قسمت ادبیات ایجاد کنم و یا تاپیک مربوطه را از قسمت داستان خارج کنند تا کلیه کتب را پوشش دهد (اگر چه اگر این تاپیک در همان قسمت گفتگوی ازاد و یا قسمت جامعه و فرهنگ ایجاد می‌شد بهتر بود)
سلام
خب با توجه به عنوان کلی این بخش که ادبیات هست،تنها کتاب های ادبی مورد بحث قرار میگیره و کتابهای تاریخی و هنری و یا علمی از شمول مباحث اینجا خارجه،بنابراین حتی با انتقال تاپیک های مربوطه از قسمت داستان به ادبیات باز هم مشکل اصلی حل نخواهد شد و البته فکر کنم اون موضوعات در بخش های مربوط به خودش دنبال شه بهتر هست.

موفق باشید
 
بالا