-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
دانشکده فني دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب
- شروع کننده موضوع @gh@m@hdi
- تاریخ شروع
zibayeh.penhan
Registered User
هرچی من میخوام پست ندم نمیشه!!!
عزیز خیلی خیلی پستت به دلم نشست...
جغد قصه رو دوست داشتم و درکش کردم...به نظرم داستان خیلی تلخی بود.
راستی نویسندش کیه؟
خوشحالم كه برخي متوني كه كه اينجا براي دوستان ميذارم لااقل مورد توجه برخي دوستان قرار ميگيره .
از لطفتون ممنونم !
smfgol
Registered User
- تاریخ عضویت
- 9 ژوئن 2010
- نوشته‌ها
- 842
- لایک‌ها
- 36
باور کن منم میخونم و خیلی هم از نوشته هات خوشم میاد ولی نظری راجع بهشون ندارم جز اینکه بگم زیبا بود
masoud7
Registered User
- تاریخ عضویت
- 15 سپتامبر 2010
- نوشته‌ها
- 209
- لایک‌ها
- 6
از پاسخ سراسر روشن کننده شما نهایت سپاسگذاری را دارم!!!!:blink:
امروز دانشگاه غرق منو دوستام بود!!! آخر سر حراست اومد بیرونمون کرد!!! :f34r:چه حالی داد ولی!! مسول‌های آموزش اومده بودن لب حوض نشست بودن‌هی هم در رفت آمد بودن!!! خودشون با خودشون کاغذ بازی میکردن!!:blink::wacko:
آخر سر حراست اومد بیرونمون کرد!!! :f34r:چه حالی داد ولی!! مسول‌های آموزش اومده بودن لب حوض نشست بودن‌هی هم در رفت آمد بودن!!! خودشون با خودشون کاغذ بازی میکردن!!:blink::wacko:
Last edited:
بچه ها کسی خبر داره دیروز(پنجشنبه)کلاسا برگزار شده یا نه؟
یه اسپم هم میدم برا دل خودم...
یه اسپم هم میدم برا دل خودم...
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
همه چیز واسم غریب همه چیز رنگ فریب
ای امید ناامیدا برسون هر چی نصیبه
ای خدا ای خدا ای خداااااااا
دیگه نیست صبر و قراری آخ چه روز و روزگاری
مگه ما رو دوست نداری ،ای خدا کجای کاری
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
ای خدا قسم به عشق و به همین حال پریشون
به وفای عاشقون و به صفای چشم گریون
دیگه طاقتم تمومهههههههههههههههه
دیگه فرصتی نمونده واسه ی عشق و عبادت
ای خدا قسم به رازم که ازت نبوده پنهون
به تموم اشک چشمام به همین شام غریبون
دیگه طاقتم تمومهههههههههههههههه
دیگه فرصتی نمونده واسه ی عشق و عبادت
دیگه نیست صبر و قراری آخ چه روز و روزگاری
مگه ما رو دوست نداری ،ای خدا کجای کاری
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
روزگارمون خزون شد عشقمون فدای عشق دیگرون شد
ما که هستیم و نمردیم پس چرا عشق و به دیگرون سپردیم
ما که با زمونه ساختیم بد خوبش رو شناختیم
ای خدا برنده باشی ما که زندگی رو باختیم
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
همه چیز واسم غریب همه چیز رنگ فریب
ای امید ناامیدا برسون هر چی نصیبه
ای خدا ای خدا ای خداااااااا
دیگه نیست صبر و قراری آخ چه روز و روزگاری
مگه ما رو دوست نداری ،ای خدا کجای کاری
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
ای خدا قسم به عشق و به همین حال پریشون
به وفای عاشقون و به صفای چشم گریون
دیگه طاقتم تمومهههههههههههههههه
دیگه فرصتی نمونده واسه ی عشق و عبادت
ای خدا قسم به رازم که ازت نبوده پنهون
به تموم اشک چشمام به همین شام غریبون
دیگه طاقتم تمومهههههههههههههههه
دیگه فرصتی نمونده واسه ی عشق و عبادت
دیگه نیست صبر و قراری آخ چه روز و روزگاری
مگه ما رو دوست نداری ،ای خدا کجای کاری
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
روزگارمون خزون شد عشقمون فدای عشق دیگرون شد
ما که هستیم و نمردیم پس چرا عشق و به دیگرون سپردیم
ما که با زمونه ساختیم بد خوبش رو شناختیم
ای خدا برنده باشی ما که زندگی رو باختیم
ای خدا ای خدا ای خداااااااااا
amin69
Registered User
- تاریخ عضویت
- 14 سپتامبر 2010
- نوشته‌ها
- 1,017
- لایک‌ها
- 43
از پنج شنبه که بیخبرم ولی
اسپمتو میخوام رفیق...
می بینم دلم میخواد با یکی حرف بزنم
کی میاد به حرفای من گوش بده
آخه من غریبه هستم با همه
یکی آشنا میاد به چشم من
ولی از بخت بدم اونم غمه
ولی از بخت بدم اونم غمه
خسته از هر چی که بود
خسته از هر چی که هست
راه میافتم که برم
مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل همیشه خالیه
باز دلم گریه تنهایی میخواد
بر میگردم تا ببینم کسی نیست
می بینم غم داره دنبالم میاد
کی میاد به حرفای من گوش بده
آخه من غریبه هستم با همه
یکی آشنا میاد به چشم من
ولی از بخت بدم اونم غمه
ولی از بخت بدم اونم غمه
خسته از هر چی که بود
خسته از هر چی که هست
راه میافتم که برم
مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل همیشه خالیه
باز دلم گریه تنهایی میخواد
بر میگردم تا ببینم کسی نیست
می بینم غم داره دنبالم میاد
@gh@m@hdi
Registered User
سلام به همه دوستان عزیزم
یک ماهی در خدمت مقدس سربازی بودم! . و البته از هر گونه وسیله ارتباطی دور بودم!امروز کلی طول کشید یادم بیاد موس کدومه کیبورد کدومه!
سال نو رو به همه دوستان عزیز تبریک می گم . آرزوی سالی پر برکت برای همه دوستان رو دارم!
خوب اصلا ایرادی نداره که حتی سالی یه صفحه بیرون بره!مهم اینه که مفید باشه!مسابقه صفحه زیاد کردن که نیست!
متاسفاته این صفحات آخر تبدیل به صفحه چت بعضی از دوستان شده و این می تونه برای این تاپیک مضر باشه که از همه عزیزان خواهش می کنم رعایت کنند.
یه کم کم لطفی نمی کنید؟
در هر صورت بودن شما در اینجا باعث خوشحالی همه هست
راستی یکی از دوستان پخ داده بود برای یک قرار..قرار برگزار شد؟چند نفر اومدند؟
عکس هم انداختید؟
یک ماهی در خدمت مقدس سربازی بودم! . و البته از هر گونه وسیله ارتباطی دور بودم!امروز کلی طول کشید یادم بیاد موس کدومه کیبورد کدومه!
سال نو رو به همه دوستان عزیز تبریک می گم . آرزوی سالی پر برکت برای همه دوستان رو دارم!
خوب اصلا ایرادی نداره که حتی سالی یه صفحه بیرون بره!مهم اینه که مفید باشه!مسابقه صفحه زیاد کردن که نیست!
متاسفاته این صفحات آخر تبدیل به صفحه چت بعضی از دوستان شده و این می تونه برای این تاپیک مضر باشه که از همه عزیزان خواهش می کنم رعایت کنند.
یه کم کم لطفی نمی کنید؟
در هر صورت بودن شما در اینجا باعث خوشحالی همه هست
راستی یکی از دوستان پخ داده بود برای یک قرار..قرار برگزار شد؟چند نفر اومدند؟
عکس هم انداختید؟
nini-joon
Registered User
- تاریخ عضویت
- 30 ژانویه 2011
- نوشته‌ها
- 410
- لایک‌ها
- 0
ساقیا آمدن عید مبارک بادت!!!
امسال که سال به نظر افتضاحی برای من بود! امیدوارم برای شما خوب بوده باشه!
اما چه بد و چه خوب، تموم شد! صفحه ایی از عمر همه مون ورق خود!
خودم اینا رو از ته قلب می خوام و امیدوارم شما دوستان هم یه نیم نگاهی به اینا داشته باشید!
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ هر جوونی به خواسته ی قلبیش که براش تلاش هم می کنه برسه!
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ همه مریضا و جانبازا رو شفا بده و یا ببره پیش خودش.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ خونواده ها از هم طلاق نگیرن و بچه های کمتری بی مامان و بابا بشن.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ مردم خودمونو عراق و افغانستان و فلسطین توی سال جدید آب خوش تری از گلوهاشون پایین بره.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ هیچ مردی جلوی خونواده اش شرمنده نشه و فقر از بینمون بره.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ همه مون رو به بهترین راه موجود هدایت کنه.
از خدا می خوام که امسال سال بهتری برای همه مون باشه، یه سال ٬٬نو٬٬ . یه سالی که ٬به تر٬ و ٬فهیم تر٬باشیم!
و در آخر
از خدا می خوام نسل آدمو ببخشه و اجازه بده حلال همه مشکلات، حضرت مهدی (عج) بیان! همه خسته اند! همه به نوعی دل شکسته اند!
آمین!
امسال که سال به نظر افتضاحی برای من بود! امیدوارم برای شما خوب بوده باشه!
اما چه بد و چه خوب، تموم شد! صفحه ایی از عمر همه مون ورق خود!
خودم اینا رو از ته قلب می خوام و امیدوارم شما دوستان هم یه نیم نگاهی به اینا داشته باشید!
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ هر جوونی به خواسته ی قلبیش که براش تلاش هم می کنه برسه!
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ همه مریضا و جانبازا رو شفا بده و یا ببره پیش خودش.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ خونواده ها از هم طلاق نگیرن و بچه های کمتری بی مامان و بابا بشن.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ مردم خودمونو عراق و افغانستان و فلسطین توی سال جدید آب خوش تری از گلوهاشون پایین بره.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ هیچ مردی جلوی خونواده اش شرمنده نشه و فقر از بینمون بره.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ همه مون رو به بهترین راه موجود هدایت کنه.
از خدا می خوام که امسال سال بهتری برای همه مون باشه، یه سال ٬٬نو٬٬ . یه سالی که ٬به تر٬ و ٬فهیم تر٬باشیم!
و در آخر
از خدا می خوام نسل آدمو ببخشه و اجازه بده حلال همه مشکلات، حضرت مهدی (عج) بیان! همه خسته اند! همه به نوعی دل شکسته اند!
آمین!
nana92
کاربر تازه وارد
سلام به همه دوستان عزیزم
یک ماهی در خدمت مقدس سربازی بودم! . و البته از هر گونه وسیله ارتباطی دور بودم!امروز کلی طول کشید یادم بیاد موس کدومه کیبورد کدومه!
سال نو رو به همه دوستان عزیز تبریک می گم . آرزوی سالی پر برکت برای همه دوستان رو دارم!
خوب اصلا ایرادی نداره که حتی سالی یه صفحه بیرون بره!مهم اینه که مفید باشه!مسابقه صفحه زیاد کردن که نیست!
متاسفاته این صفحات آخر تبدیل به صفحه چت بعضی از دوستان شده و این می تونه برای این تاپیک مضر باشه که از همه عزیزان خواهش می کنم رعایت کنند.
یه کم کم لطفی نمی کنید؟
در هر صورت بودن شما در اینجا باعث خوشحالی همه هست
راستی یکی از دوستان پخ داده بود برای یک قرار..قرار برگزار شد؟چند نفر اومدند؟
عکس هم انداختید؟
اگه آقا امین پخ دادند بهتون
بله قرار برگزار شد و من به بچه ها پاستیل دادم با عرض شرمندگی
و هفت نفر بودیم
nana92
کاربر تازه وارد
ساقیا آمدن عید مبارک بادت!!!
امسال که سال به نظر افتضاحی برای من بود! امیدوارم برای شما خوب بوده باشه!
اما چه بد و چه خوب، تموم شد! صفحه ایی از عمر همه مون ورق خود!
خودم اینا رو از ته قلب می خوام و امیدوارم شما دوستان هم یه نیم نگاهی به اینا داشته باشید!
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ هر جوونی به خواسته ی قلبیش که براش تلاش هم می کنه برسه!
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ همه مریضا و جانبازا رو شفا بده و یا ببره پیش خودش.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ خونواده ها از هم طلاق نگیرن و بچه های کمتری بی مامان و بابا بشن.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ مردم خودمونو عراق و افغانستان و فلسطین توی سال جدید آب خوش تری از گلوهاشون پایین بره.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ هیچ مردی جلوی خونواده اش شرمنده نشه و فقر از بینمون بره.
از خدا می خوام ٬٬٬اگه به مصلحته٬٬٬ همه مون رو به بهترین راه موجود هدایت کنه.
از خدا می خوام که امسال سال بهتری برای همه مون باشه، یه سال ٬٬نو٬٬ . یه سالی که ٬به تر٬ و ٬فهیم تر٬باشیم!
و در آخر
از خدا می خوام نسل آدمو ببخشه و اجازه بده حلال همه مشکلات، حضرت مهدی (عج) بیان! همه خسته اند! همه به نوعی دل شکسته اند!
آمین!
منم آرزو میکنم که یه ذره به دیگران هم فکر کنیم و خودخواه نباشیم
برای من هم سال خیلی خوبی نبود
blackboy_siasia
Registered User
دوستان سلام
یه سوال
تو حذف اضطراری پول بر میگرده ؟
یه سوال
تو حذف اضطراری پول بر میگرده ؟
FANAVARAN
Registered User
- تاریخ عضویت
- 25 ژانویه 2011
- نوشته‌ها
- 74
- لایک‌ها
- 5
.خودت چی فکر می کنی ؟؟؟؟... بعد از 15 هفته سر کلاس رفتن باید پول بر گرده یا نه!!!؟؟؟
نه واقعا خودت چی فکر می کنی.
نه جداً خودت چی فکر می کنی بر می گرده یا نه
نه واقعا ...
نه بگو دیگه
سال نو مبارک
یه بخشیش فکر می کنم !
zibayeh.penhan
Registered User
ميدونم اين بار كمي طولاني نوشتم اميدوارم دوستان حوصله خوندنش رو داشته باشن :
ساعاتي بيشتر تا رستاخيز طبيعت باقي نيست.
دوباره زنده شدن طبيعت ، دوباره لباس هاي نو ، دوباره ديد و بازديد ، دوباره لحظات قشنگ كنار هم بودن !
يك سال ديگه از عمرمون گذشت .. يك سال ديگه به سفر ابديمون نزديك شديم!
كي ميدونه چند تا ديگه از اين عيد ها رو ما خواهيم ديد ؟؟
كي ميدونه سال ديگه اين موقع چند تا از عزيزانمون ديگه پيش ما نيستن ؟ همون طوري كه شايد پارسال عزيزاني بودن و الان سفر كردن و ديگه پيش ما نيستن .
خوب گوش كنيد ... صداي بانگ الرحيل كاروان ِ سفر ابدي ِ ما هم ، روز به روز بلند تر و نزديك تر ميشه ... و صد افسوس كه مرگ اين اولين حقيقت ِمحض ِزاده شده با تولد ِ انسان ، رو باور نداريم .. ميدانيم كه روزي خواهيم رفت اما هيچ گاه اماده ي اين سفر نيستيم !
اين رسم طبيعته .. اصلا خود نوروز هم انگار ميخواد همين رو به ما بگه. و چه درس هاي بزرگي براي ما در اين مردن و زنده شدن هاي هر ساله طبيعت نهفته هست ...
فاعتبرو يا اولي الابصار !!
و چقدر مولايمان زيبا فرمود كه (( ما اكثر العبر و اقل الاعتبار )) ....چقدر عبرتها فراوانند و پند گيرندگان اندك !
كاش روزمرگي هاي زندگي از خاطرمان نبرد كه در اين لحظه هاي زيبا ، خيلي ها هستن كه همچنان (( تو را چشم در راهند ... )) خيلي ها :
مادر بزرگ و پدر بزرگ و عزيزان ديگري كه روزگاري نور چشمانش بودي ! در عالم كودكي هميشه ارزو داشتي كنارشون باشي چون ميدونستي هميشه چيزي دارن كه (( براي تو )) كنار گذاشته باشن .. هميشه عاشقانه براي تو وقت داشتن .. دم عيد ها هميشه بهترين عيدي هات رو پدر بزرگ و مادر بزرگت بهت ميدادن ...
راستي اونا الان كجان ؟ شايد زير خوار ها خاك .. شايد روحشون كنار سفره ي هفت سين حضور داشته باشه و تو را به نظاره نشسته باشه و شايد براي ذكر فاتحه اي (( تو را چشم در راه باشه )) ..
.
چه خوب خواهد بود فراموش نكنيم كساني را ، كه اكنون سالهاست (( كسي را چشم در راهند ... ))
هنوزم هستن مادران پيري كه سالهاست در منزلشون رو نبستن هر روز اتاق فرزند مفقود الاثرشون رو مرتب ميكنن و ميگن امروز ديگه يوسف گم گشته ي من برميگرده ، من مطمئنم . اخه ديشب خوابشو ديدم! در منزل رو نميبندم كه مبادا پشت در بمونه .. خوابي كه انگار تعبيري نداره ...
پير زن هنوز هم زمزمه ي هر روز و شبش اينه كه :
روزی تو خواهی آمد / از کوچه های باران / تا از دلم بشویی / غم های روزگاران ...
باور كنيد ميشناسم مادراني رو كه هر روز با وجودي پيري مفرطشون حياط خونشون رو اب و جارو ميكنن چرا كه دوست ندارن كه بعد از سالها كه يوسف گم گشته برميگرده حياط منزلشون كثيف باشه ...
و بعد از ديدن اين صحنه ها شايد اگر در پيچ و خم كوچه ي روزمرگي ها هنوز گم نشده باشي اين سئواله بي جواب قديمي ذهنت را آزار بدهد كه (( بعد از شهدا ما چه كرديم ؟!))
و شايد اين پير زن هم يكي از كساني باشه كه تو را چشم در راهست .. گرچه براي او هيچ كس يوسف گم گشته ي او نخواهد شد اما لااقل كمي و تنها كمي شايد بتواني در روزگاري كه همه ي ادم هايش ، به درد ِ فراموشي دچار شده اند دل پيرزن را شاد كني كه هنوز هم هستند كساني كه فراموش نكرده اند ...
يادمون نره شهدايي رو كه امروز ميتونستن كنار خانوادشون باشن . اما به دنيا (( نه ! )) گفتن . براي امروز من و تو ! و چقدر گاهي اوقات (( نه ! )) گفتن سخت است .. اونها رفتن و يا شايد هم به قول شهيد اويني :
(( پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ، ما را با خود برده است و شهداء مانده اند ))...
و هنوز هم هستند كساني كه سفره ي هفت سينشون رو كنار مقبره ي شهيد گمنامي پهن ميكنن ... و خوشا به حالشون چون اونها هم بلد هستن كه ، به منزل نشيني و نشستن پاي تلويزيون در لحظه هاي تحويل سال (( نه )) بگويند ... و ، نه ، گفتن گاهي اوقات چقدر سخته .. خيلي سخت !!!
كاش يادمان نرود كه لااقل سر سفره ي هفت سينمان (( شهدا را ياد كنيم .. حتي با ذكر يك صلوات ))
اكنون لباس هاي تازه ات را پوشيده اي و آجيل و شيريني ات هم به راه هست .. و نميدانم چرا ياد پيرمردي مي‌افتم كه دو روز پيش روبروي منزل ما از داخل سطل زباله دنبال غذاهاي ته مانده اي ميگشت كه شايد از مجلس مهماني اي بر جاي مانده باشد . و تو نميداني چقدر خوشحال شد وقتي كمي غذاي ته مانده را در داخل سطل زباله ي شهرداري ديد .. انگار دنيايي را به او داده اند .. اخه شام شب او و خانواده اش محيا شده بود .. ان هم چه شام شاهانه اي ! زرشك پلو با تكه استخوان مرغي نيم خور شده !
آري برادر ! من و تو ، بي دغدغه ي نان در كنار سفره اي رنگين نشسته ايم و پير مردي ان سو تر در انتظار لقمه ناني ، او نيز (( تو را چشم در راهست ! ))
سال نو داره مياد .. كاش يادمون نره كه قطعا كساني هستن كه (( تو را چشم در راهند ...)) و كاش يادمون نره كه سال ديگه عيد شايد .. شايد ديگه ما نباشيم و نداي الرحيل ِ كاروان ِ سفر ِ ابدي رو لبيك گفته باشيم .. شايد ديگه وقتي نباشه براي انجام وظيفه اي كه بر دوش مان هست كه ( ناگاه چقدر زود دير ميشود ) ...
افسوس و صد افسوس كه رنگ سياه مو و جواني مان ما را فريفته ي خويش كرده است ...
ذكر خيرتان در خيل عاشقان فراموش مباد ...
زيباي پنهان .. 29 اسفند ماه 1389
((سالي سرشار از موفقيت توام با ياد خدا رو براي همه دوستان ارزومندم ))
ساعاتي بيشتر تا رستاخيز طبيعت باقي نيست.
دوباره زنده شدن طبيعت ، دوباره لباس هاي نو ، دوباره ديد و بازديد ، دوباره لحظات قشنگ كنار هم بودن !
يك سال ديگه از عمرمون گذشت .. يك سال ديگه به سفر ابديمون نزديك شديم!
كي ميدونه چند تا ديگه از اين عيد ها رو ما خواهيم ديد ؟؟
كي ميدونه سال ديگه اين موقع چند تا از عزيزانمون ديگه پيش ما نيستن ؟ همون طوري كه شايد پارسال عزيزاني بودن و الان سفر كردن و ديگه پيش ما نيستن .
خوب گوش كنيد ... صداي بانگ الرحيل كاروان ِ سفر ابدي ِ ما هم ، روز به روز بلند تر و نزديك تر ميشه ... و صد افسوس كه مرگ اين اولين حقيقت ِمحض ِزاده شده با تولد ِ انسان ، رو باور نداريم .. ميدانيم كه روزي خواهيم رفت اما هيچ گاه اماده ي اين سفر نيستيم !
اين رسم طبيعته .. اصلا خود نوروز هم انگار ميخواد همين رو به ما بگه. و چه درس هاي بزرگي براي ما در اين مردن و زنده شدن هاي هر ساله طبيعت نهفته هست ...
فاعتبرو يا اولي الابصار !!
و چقدر مولايمان زيبا فرمود كه (( ما اكثر العبر و اقل الاعتبار )) ....چقدر عبرتها فراوانند و پند گيرندگان اندك !
كاش روزمرگي هاي زندگي از خاطرمان نبرد كه در اين لحظه هاي زيبا ، خيلي ها هستن كه همچنان (( تو را چشم در راهند ... )) خيلي ها :
مادر بزرگ و پدر بزرگ و عزيزان ديگري كه روزگاري نور چشمانش بودي ! در عالم كودكي هميشه ارزو داشتي كنارشون باشي چون ميدونستي هميشه چيزي دارن كه (( براي تو )) كنار گذاشته باشن .. هميشه عاشقانه براي تو وقت داشتن .. دم عيد ها هميشه بهترين عيدي هات رو پدر بزرگ و مادر بزرگت بهت ميدادن ...
راستي اونا الان كجان ؟ شايد زير خوار ها خاك .. شايد روحشون كنار سفره ي هفت سين حضور داشته باشه و تو را به نظاره نشسته باشه و شايد براي ذكر فاتحه اي (( تو را چشم در راه باشه )) ..
.
چه خوب خواهد بود فراموش نكنيم كساني را ، كه اكنون سالهاست (( كسي را چشم در راهند ... ))
هنوزم هستن مادران پيري كه سالهاست در منزلشون رو نبستن هر روز اتاق فرزند مفقود الاثرشون رو مرتب ميكنن و ميگن امروز ديگه يوسف گم گشته ي من برميگرده ، من مطمئنم . اخه ديشب خوابشو ديدم! در منزل رو نميبندم كه مبادا پشت در بمونه .. خوابي كه انگار تعبيري نداره ...
پير زن هنوز هم زمزمه ي هر روز و شبش اينه كه :
روزی تو خواهی آمد / از کوچه های باران / تا از دلم بشویی / غم های روزگاران ...
باور كنيد ميشناسم مادراني رو كه هر روز با وجودي پيري مفرطشون حياط خونشون رو اب و جارو ميكنن چرا كه دوست ندارن كه بعد از سالها كه يوسف گم گشته برميگرده حياط منزلشون كثيف باشه ...
و بعد از ديدن اين صحنه ها شايد اگر در پيچ و خم كوچه ي روزمرگي ها هنوز گم نشده باشي اين سئواله بي جواب قديمي ذهنت را آزار بدهد كه (( بعد از شهدا ما چه كرديم ؟!))
و شايد اين پير زن هم يكي از كساني باشه كه تو را چشم در راهست .. گرچه براي او هيچ كس يوسف گم گشته ي او نخواهد شد اما لااقل كمي و تنها كمي شايد بتواني در روزگاري كه همه ي ادم هايش ، به درد ِ فراموشي دچار شده اند دل پيرزن را شاد كني كه هنوز هم هستند كساني كه فراموش نكرده اند ...
يادمون نره شهدايي رو كه امروز ميتونستن كنار خانوادشون باشن . اما به دنيا (( نه ! )) گفتن . براي امروز من و تو ! و چقدر گاهي اوقات (( نه ! )) گفتن سخت است .. اونها رفتن و يا شايد هم به قول شهيد اويني :
(( پندار ما این است که ما مانده ایم و شهداء رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ، ما را با خود برده است و شهداء مانده اند ))...
و هنوز هم هستند كساني كه سفره ي هفت سينشون رو كنار مقبره ي شهيد گمنامي پهن ميكنن ... و خوشا به حالشون چون اونها هم بلد هستن كه ، به منزل نشيني و نشستن پاي تلويزيون در لحظه هاي تحويل سال (( نه )) بگويند ... و ، نه ، گفتن گاهي اوقات چقدر سخته .. خيلي سخت !!!
كاش يادمان نرود كه لااقل سر سفره ي هفت سينمان (( شهدا را ياد كنيم .. حتي با ذكر يك صلوات ))
اكنون لباس هاي تازه ات را پوشيده اي و آجيل و شيريني ات هم به راه هست .. و نميدانم چرا ياد پيرمردي مي‌افتم كه دو روز پيش روبروي منزل ما از داخل سطل زباله دنبال غذاهاي ته مانده اي ميگشت كه شايد از مجلس مهماني اي بر جاي مانده باشد . و تو نميداني چقدر خوشحال شد وقتي كمي غذاي ته مانده را در داخل سطل زباله ي شهرداري ديد .. انگار دنيايي را به او داده اند .. اخه شام شب او و خانواده اش محيا شده بود .. ان هم چه شام شاهانه اي ! زرشك پلو با تكه استخوان مرغي نيم خور شده !
آري برادر ! من و تو ، بي دغدغه ي نان در كنار سفره اي رنگين نشسته ايم و پير مردي ان سو تر در انتظار لقمه ناني ، او نيز (( تو را چشم در راهست ! ))
سال نو داره مياد .. كاش يادمون نره كه قطعا كساني هستن كه (( تو را چشم در راهند ...)) و كاش يادمون نره كه سال ديگه عيد شايد .. شايد ديگه ما نباشيم و نداي الرحيل ِ كاروان ِ سفر ِ ابدي رو لبيك گفته باشيم .. شايد ديگه وقتي نباشه براي انجام وظيفه اي كه بر دوش مان هست كه ( ناگاه چقدر زود دير ميشود ) ...
افسوس و صد افسوس كه رنگ سياه مو و جواني مان ما را فريفته ي خويش كرده است ...
ذكر خيرتان در خيل عاشقان فراموش مباد ...
زيباي پنهان .. 29 اسفند ماه 1389
((سالي سرشار از موفقيت توام با ياد خدا رو براي همه دوستان ارزومندم ))
Last edited:
webnama
Registered User
ای کاش که هر لحظه بهاری باشی
هر روز پر از امیدواری باشی
هر ۳۶۵ روز امسال
سرگرم شمردن هزاری باشی !
هر روز پر از امیدواری باشی
هر ۳۶۵ روز امسال
سرگرم شمردن هزاری باشی !
آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری
آغاز روزهایی باشد که آرزو داری
نوروز مبارک
سلام!
در فاصله یک ساعت و خورده ای مونده به آغاز دهه ی 90 و اضافه شدن یک واحد به عدد یکان سنمون!آرزو میکنم هرکسی به هر چیزی که باعث آرامش و خوشحالیش میشه برسه وامیدوارم امید ناامیدا بهمون بصیرت و صبر بده تا بتونیم با مشکلات زندگیمون کنار بیاییم و بهمون حکمت و اراده بده تا بتونیم گره از مشکلاتمون باز کنیم.
خدایا من و ما غیر تو هیچکس رو نداریم فقط و فقط همین....
در فاصله یک ساعت و خورده ای مونده به آغاز دهه ی 90 و اضافه شدن یک واحد به عدد یکان سنمون!آرزو میکنم هرکسی به هر چیزی که باعث آرامش و خوشحالیش میشه برسه وامیدوارم امید ناامیدا بهمون بصیرت و صبر بده تا بتونیم با مشکلات زندگیمون کنار بیاییم و بهمون حکمت و اراده بده تا بتونیم گره از مشکلاتمون باز کنیم.
خدایا من و ما غیر تو هیچکس رو نداریم فقط و فقط همین....
ramtin21
Registered User
- تاریخ عضویت
- 7 جولای 2010
- نوشته‌ها
- 590
- لایک‌ها
- 23
Last edited: