سلام، روز همگی بخیر...
راستش موضوع خیلی جالبی بود، حیف که دیر رسیدم وگرنه منم عکس تو این زمینه زیاد داشتم.
ولی خب با اجازه دوستان امتیازاتشون رو بدم.
p30room=8 اگه عکس خودتو میذاشتی 10 میدادم...
astanboos=9 در آن واحد هم شیرجه میره، هم دوتا شکارو میزنه... هم به دوربین نگاه میکنه...! بعد میگن چرا نماز نمیخونی!؟
Yousef=7 جالبه این بود آرمان های ما...؟
lilyrose=6
S.M.H=5
xxninaxx=5
JVD=6
FERI KHAN=7 اشانتیون دومی خیلی سالار بود... :دی
9=کافر اون یکی ماهیه رو نگاه کنین... مثل اینکه عشق زندگیش رو جلو چشماش دارن میبرن! باورش نمیشه...
Bvafa=8

ehsan95=9 اوه اوه اوه... دوتا عکسای اشانتیونتم خیلی باحال بود. مخصوصا اولی!
mahi58=9 سلام محمود جان، خوبی؟
HoP=9 آخه چرا...؟
Princess NazaniN=9 اشانتیوناتم خیلی باحال بود .
تموم شـــــد... اِه، به هیچکس 10 ندادم؟؟؟ ایراد نداره... من یه دو سه تا عکسم خودم شکار کرده بودم، حیفم اومد واستون نذارم، نمره نمیخواد:
این عکس حاج آقا توش که لمیده، دم ظهر یه روز گرم تابستون بود تو یکی از محله های قدیمی و درب داغون رشت:
این عکس هم درحالی که مشغول به چیدن هلو برای پختن ترشی بودم گرفتم. (ده مون در حواشی تالاب انزلی)
این عکس هم جالبه بدونین داشتم از عنکبوت عکس میگرفتم، همونجوری که داشتم میرفتم جلو یه ملخ از زیر پام پرید ولی از بخت بد از چاله افتاد تو چاه...! (از جنگل های همون روستای خودمون، مشغول چیدن تمشک جنگلی)
این هم یه شب زمستون، ساعت 2 اینا بود گفتم برم ببینم مرغ و خروسامون چجوری خوابیدن، رفتم تو لونشون دیدم اینجوری خوابیدن:
پ.ن: 14 تایی هستن... زمستونا فصل عشق و حاله خروساست... جای ما تو شباش خالی!
