• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

گپ و گفتگوی طرفداران عکس و عکاسی!

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
سلام حسین جان،ممنون عزیز،شما خوبی؟

منم تا الان داشتم اون متن رو میخوندم،ممکنه با دیدنش دوستان حس خوندنشو نداشته باشن،ولی هرکی نخونه از دستش رفته;)

مرسی عزیز.خوبم.به مرحمت شما
ممنونم که وقت گذاشتی.راستش هر چند وقت یک بار این مخ ما هنگ میکنه پرت و پلاهاش زیاد میشه.ما هم میایم این جا میریزیم بیرون :دی
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
13 دقیقه خوبه دیگه،تازه نرمالشه:پی

پسر دمت گرم.خیلی سریع کار میکنی.اون هم این موقع شب.
آقا من سرم شدید درد میکنه.فکر کنم باید برم بخوابم.گردنم هم درد میکنه.الان درست جایی رو نمیبینم.
فعلا" شب خوش.خوشحال شدم از گفت و گو باهات رفیق.
خواب های خوب ببینی
 

T R A N C E

Registered User
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
953
لایک‌ها
548
محل سکونت
Tehran
مرسی عزیز.خوبم.به مرحمت شما
ممنونم که وقت گذاشتی.راستش هر چند وقت یک بار این مخ ما هنگ میکنه پرت و پلاهاش زیاد میشه.ما هم میایم این جا میریزیم بیرون :دی

خواهش عزیز،برای اینجور تکستا هرچقدر وقتم بزاریم باز کمه . . .



پ.ن: تا باشه همیشه از این پرت و پلاها:دی
 

T R A N C E

Registered User
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
953
لایک‌ها
548
محل سکونت
Tehran
پسر دمت گرم.خیلی سریع کار میکنی.اون هم این موقع شب.
آقا من سرم شدید درد میکنه.فکر کنم باید برم بخوابم.گردنم هم درد میکنه.الان درست جایی رو نمیبینم.
فعلا" شب خوش.خوشحال شدم از گفت و گو باهات رفیق.
خواب های خوب ببینی

منم از آشنایی با شما خیلی خوش حال شدم،شبت بخیر...

خوابای آلبالویی ببینی:پی
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
از بس سنش را دو برابر کرده بود در آن اتاق های تاریک و آدم های تکراری اول نشناختمش

مو بر تنم سیخ رفت

خیلی عالی نوشته بودی
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
سلام

polishmouse-8.jpg

هورسا جون ، از دست سید به دل نگیر. کم کم با نحوه ی شوخی هاش آشنا میشی.
اون اوایلی که همکار شده بودم ، چند بار می خواستم بنش کنم :دی ولی بعدا که شناختمش ،دیدم جز "اسپم پاک"(!) چیزی توی دلش نیست :دی

یعنی فکر میکنید چیزی از سید محمد باقی موند لـــــــــــه شد
f%20%285%29.gif
:دی
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,291
محل سکونت
Tehran
ممنون حسین. باز هم قشنگ بود، البته من همون دو تا انتقاد قبلی رو بهش دارم (تموم شدنش با مرگ و غلط های املایی).
586821_LaieA_021.gif
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
سلام به همه ی بچه ها

مو بر تنم سیخ رفت

خیلی عالی نوشته بودی

ممنونم سید

ممنون حسین. باز هم قشنگ بود، البته من همون دو تا انتقاد قبلی رو بهش دارم (تموم شدنش با مرگ و غلط های املایی).
586821_LaieA_021.gif

ممنون محمود جان.راستش با اون وضعیتی که داشت چاره ای جز کشتنش نداشتم.در اصل میخواستم سرنوشتش معلوم تر باشه ولی نشد.اون موقعی که فرار میکنه.اون پسر بچه و پدرش براش توطئه درست کرده بودند. و بعد هم چون میدونسته سرنوشتش 18 سال دیگه زندان هست این کار رو کرده.حقیقتش باید یک رویرایشی روش انجام بدم و پایانش رو به نحو بهتری بسازم.و همین طور غلط های املایی برطرف بشه
باز هم ممنونم
 

hameddam

کاربر فعال عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,708
لایک‌ها
1,409
محل سکونت
تهران - کرج
سلام
من هستم ولی یه کم خسته ام.ذهنم درگیره.اگر این درگیری عاقبتش یه راه خروجی پیدا کنه شما هم میفهمید چرا درگیر بودم :دی

حسین محصول دیشب تفکرت رو الان خوندم :)
نظر خودمو بدم؟
من رشتم ادبیات نیست ها به عنوان یه خواننده عام حساب کن داداش

متن خوبی بود اما یه کمی به نظرم من خودم باهاش بیگانه بودم نمیدونم شاید چون لواط تو جامعه ما از نظر جرم بودن مخفی شده واسه من این موضوع قابل لمس نبود به نظرم شاید مثلا تجاوز درکش بیشتر بود
بعد یه کم جمله هات رسمی ای نمیدونم شاید اینطوری درسته اما اگه جمله هات اگه مثلا صمیمی تر و عامی تر میشد فکر کنم جذاب تر بود مثل یه خاطره نویسی ،نیاز نیست حتما همه جمله ها فعل داشته باشن اصلا یه جاهایی یه جمله ناتمام با چند تا چندتا نقطه تاثیرش بیشتر از یه فعل هست به نظرم

خداییش مرحبا که اینقدر پشت کار داری دمت گرم
واقعا به خاطر وقتی که میذاری و قلم خوبی که داری بهت تبریگ میگم

یه وقت از دستم ناراحت نشی حسین ها من فقط مثل یه خواننده عام نظرمو گفتم و البته اینم یادت باشه وقتی چیزی واسم مهم باشه نظر میدم و بیتفاوت از کنارش رد نمیشم:)
منتظر متن های بعدیت بازم هستم :)
 

hoorsa

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
2,505
لایک‌ها
1,705
حسین جام من هم خوندم
حالا به نظر من وقتی پایان چیزی غم و مرگ میشه :دی به نظرم قشنگتر میشه همچین با احساسات مردم بازی میشه
و از یه طرف هم نشون میده که همیشه مثل سریالهای تلویزیون ایران آخر همه چیز متاسفانه به خوبی خوشی تموم نمیشه
حسین جان چرا نویسندگیو شروع نمیکنی
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
حسین جام من هم خوندم
حالا به نظر من وقتی پایان چیزی غم و مرگ میشه :دی به نظرم قشنگتر میشه همچین با احساسات مردم بازی میشه
و از یه طرف هم نشون میده که همیشه مثل سریالهای تلویزیون ایران آخر همه چیز متاسفانه به خوبی خوشی تموم نمیشه
حسین جان چرا نویسندگیو شروع نمیکنی

هورسا جان ممنون.راستش اون جا هم گفتم.تعداد شخصیت هایی که مغز من میتونه ساپورت کنه فکر کنم نهایت 3 نفر باشند با ویژگی هاشون.برای همین الان میتونم به کلاس رفتن فکر کنم ولی نویسندگی هنوز زوده.یعنی خیلی زوده.مشکلات زیادی هست که کم کم مقدارش کم میشه.
ممنون به خاطر وقتی که گذاشتی

حسین محصول دیشب تفکرت رو الان خوندم :)
نظر خودمو بدم؟
من رشتم ادبیات نیست ها به عنوان یه خواننده عام حساب کن داداش

متن خوبی بود اما یه کمی به نظرم من خودم باهاش بیگانه بودم نمیدونم شاید چون لواط تو جامعه ما از نظر جرم بودن مخفی شده واسه من این موضوع قابل لمس نبود به نظرم شاید مثلا تجاوز درکش بیشتر بود
بعد یه کم جمله هات رسمی ای نمیدونم شاید اینطوری درسته اما اگه جمله هات اگه مثلا صمیمی تر و عامی تر میشد فکر کنم جذاب تر بود مثل یه خاطره نویسی ،نیاز نیست حتما همه جمله ها فعل داشته باشن اصلا یه جاهایی یه جمله ناتمام با چند تا چندتا نقطه تاثیرش بیشتر از یه فعل هست به نظرم

خداییش مرحبا که اینقدر پشت کار داری دمت گرم
واقعا به خاطر وقتی که میذاری و قلم خوبی که داری بهت تبریگ میگم

یه وقت از دستم ناراحت نشی حسین ها من فقط مثل یه خواننده عام نظرمو گفتم و البته اینم یادت باشه وقتی چیزی واسم مهم باشه نظر میدم و بیتفاوت از کنارش رد نمیشم:)
منتظر متن های بعدیت بازم هستم :)

سلام حامد جان.ممنون از وقتی که گذاشتی.
راستش این اتفاق زندان رفتن واقعا" برای یکی از رفقای دوران بچگی ام اتفاق افتاده :eek:
خیلی دلم براش سوخت.هر چند شاید حقش بوده.دوران قدیم محله ی ما زیاد جالب نبود.هر چند الان هم جالب نیست و این موضوع برای منی که این جا بزرگ شدم زیاد غیر عادی نبود.و در ثانی تجاوز به یک غیر همجنس که حکمش زندان نیست.نهایتش با پیگیری ها میشه اون دو تا عروسی کنند و خبری هم از زندان نیست.البته اگر اون خانم مجرد باشه.
و همچنین باید بگم خاطره نویسی و جملات صمیمی یه کم از ارزش متن کم میکنه(این رو برای نوشته های خودم نمیگم.یک مساله ی کلی هست) و در ثانی اگر اون طور مینوشتم نمیشد برداشت های خوبی داشت.مثلا" بعضی از جمله ها باید حدف میشدند و به نظر خودم داستان سعید خیلی ساده و زود تموم میشد.
یک تغییری هم که دادم اینه که داستان رو از زبان یک راوی نوشتم.یعنی بر خلاف قبلی ها که شخصیت اصلی داستان اون رو تعریف میکرد نبود.و این فکر میکنم یه کم به بهتر شدن متن هام کمک میکنه.
باز هم ممنونم از حامد جان.خیلی بهم لطف داری.هیچ وقت از نقد هات ناراحت نشدم و نمیشم.در اصل فکر میکنم به این نظرات احتیاج دارم.همون طور که قبل از این هم من رو از نظرت محروم نکردی امیدوارم بعد از این هم نظراتت رو ببینم.
خیلی گلی داش حامد :)
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
حسین من به تو افتخار میکنم
34zn0n5.gif

کتاب خواستی بدی بیرون از الان بگم اصلاح غلطاش با من:D


سلام ب همگی
تازه از بهشهر میام
یه توره یه روزه با کلی از بچه های دانشگاه194.gif
شدیدا خوش گذشت
شدیدا هم خستم17.gif

یکی چایی بده دست من:D
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
حسین من به تو افتخار میکنم
34zn0n5.gif

کتاب خواستی بدی بیرون از الان بگم اصلاح غلطاش با من:D
سلام ب همگی
تازه از بهشهر میام
یه توره یه روزه با کلی از بچه های دانشگاهمشاهده پیوست 142461
شدیدا خوش گذشت
شدیدا هم خستممشاهده پیوست 142463

یکی چایی بده دست من:D

سلام.ممنونم از افتخاراتت آرام
4fvfcja.gif

مگه خودم چلاقم.شما فقط بگو چی دوست داری نوشته بشه و چند تا غلط داره بقیه اش با من :D ولی در کل موقعی که دارم مینویسم ذهنم کلا" پر پر میشه.از این بابت وقت نمیکنم به درست یا غلط بودن املاها توجه کنم.این کار رو تو ویرایش بعدی حتما" انجام میدم.
چایی دارم ولی بهت نمیدم
kaffeetrinker_2.gif
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
ای بابا :(
رفتی که.
من میخواستم نسکافه بهت بدم :( تازه درست کرده بودم
حالا اگه صبح خواستی بخوری این یه لیوان هست

IMG_3886.jpg
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
حسین

زحمت کشیدی
اول ک ناز کردی نیاوردی بعد رفتی یه نسکافه اوردی با هزار منت ک اونم سرده
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
حسین

زحمت کشیدی
اول ک ناز کردی نیاوردی بعد رفتی یه نسکافه اوردی با هزار منت ک اونم سرده

به خدا دیشب داغ بود.نسکافه که با کلاس تره.یعنی میخواستم کلاست رو بالا ببرم :(
منت چیه؟
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
با سلام و درود خدمت محمود
46162_gholi_chomagh.gif
و البته سایر بچه ها ( حسین و آدرگایز :دی )

بیچاره :دی
funny-rhinoceros-horn-paintings.jpg
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
بالاخره تو پست دادی :D
سلام فرزاد
 
بالا