یکبار ماشینم خیلی خاکی بود.از خیلی هم بیشتر وحشتناک خاک داشت. یک پسر جوون پر رو داشت نقاشی میکرد. بالا پنجره بودم های و هوی کردم دیدم بچه .... هی داره ادامه میده .. لعنتی ماشین خاکی اگه یه جاش تمیز باشه باید بقیهشم تمیز کرد. رفتم پایین دیدم داره ادامه میده. دنبالش کردم آی زدمش آی زدمش .... خعیلی حال داد :دی
و اما موارد بی فرهنگی اجرا شده توسط خودم.
یک جای نا فرمی به زور پارک کردم. چسبوندم دیوار ، پیاده شدم دیدم پشت سرم یک پراید تو فاصله کمتر از 10 سانتی من پشت ماشینم پارک کرد. کلا من 20 سانت از جلو و 10سانت از پشت جا داشتم. بهش گفتم جیگر من یک ساعت کار دارم . شوما جا به جا کن ببر عقب تر من بتونم در بیام . گفت من 5 دقیقه کار دارم میرم ... گفتم مطمئن . گفت آره برو ... آقا من رفتیم 4 ساعت بعد اومدم دیدم بی شرف نرفته. یه 20 دقیقه دنبال طرف گشتم دیدم نی ، دنده عقب جلو پنجره طرف رو پایین آوردم و در اثر قدرت زیاد کمی ماشینش به عقب حرکت کرد و ماشین عقبی هم مورد عنایت قرار گرفت بعد به هزار تا زحمت الفرار :دی
مورد شماره 2
جلو درب پارکینگ یک بی شعوری ماکسیما هم بود پارک کرد. ما هم جلو دربمون تا دلت بخواد علامت پارک ممنوع = پنچری ، خلاصه اومدم برم بیرون دیدم این احمق پارک کرده یه 7-8 تا خونه زنگ زدم دیدم همه میگم ماکسیما مال ما نیست. گفتم چ کنم چ نکنم. زدم 2 لاستیکشو مورد عنایت قرار داده + خط زیبایی سمت شاگرد مزین شد... بعد هم شیک و مجلسی رفتم تو خونه و خفت کردم ببینم کی هست من که از کار افتادم اینم اومد یه 2 ساعتی الاف بود بعدشم رفت... چند تا فحش آبدار احساس میکنم خوردم.
البته اینا برخی از وقایع دوران جوانی بود . الان سنی گذشته خط نمیندازم فقط طرف و ببینم خط خطیش میکنم
