یه عکس آنالوگ قدیمی آمستردام
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
آخرین عکسی که گرفتم - نسخه تصاویر دوربین (قوانین در پست اول)
- شروع کننده موضوع nendoke
- تاریخ شروع
یه عکس آنالوگ قدیمی آمستردام
یه عکس آنالوگ
این عکس رو وقتی گرفتم که یه دوربین آنالوگ
Nikon FE
خریده بودم و رفته بودم به یه شهر دیگه تا دوربین رو کنترل کرده و تحویل بگیرم. همونجا یه حلقه فیلم انداختم توش عکس گرفتم که این عکس یکی از اون عکس هاست.
این عکس رو وقتی گرفتم که یه دوربین آنالوگ
Nikon FE
خریده بودم و رفته بودم به یه شهر دیگه تا دوربین رو کنترل کرده و تحویل بگیرم. همونجا یه حلقه فیلم انداختم توش عکس گرفتم که این عکس یکی از اون عکس هاست.
یه عکس آنالوگ
یه عکس آنالوگ
یه عکس آنالوگ
بندر روتردام. پل اراسموس
بندر روتردام. پل اراسموس
یه عکس دیجیتال قدیمی. این عکس رو روی سه پایه گرفتم فکر کنم سرعت شاتر ۳۰ ثانیه بود دقیقا یادم نمونده. چون اون شب دستگاه کنترل از راه دور پیشم نبود ۳۰ ثانیه بیشتر نمی تونستم بگیرم. ماه رو هم برکت کردم تا بتونم خوب درش بیارم. به این معنی که دو تا عکس گرفتم تو فتوشاپ به هم چسبوندم.
این پل "ویلیام" تو روتردامه. ویلیام اسم یکی از پادشاهان گذشته هلنده. اون اون خط سیاه تو عکس که به یه حلقه و سپس به یه تیکه مثل فنر وصل میشه یه طناب بود که بسته بودن به پل تا باد پل رو نلرزونه. این طناب از فلزه و همچنین واسه اینکه قشنگتر به نظر برسه وسط این طناب فلزی یه تیکه هایی مثل این حلقه یا این تیکه مثل فنر رو که میبنید گذاشتن که بیشتر قشنگتر به نظر برسه. این پل قدیمیه و مشکل داره با باد. خیلی هم سعی کردن تعمیراش کنن, و این طناب فلزی هم یکی از اون پروسه های تعمیره. میترسن باد شدید پل رو بندازه یا دست کم از زاویه خودش منحرف اش بکنه واسه همین مهندسین این راه حال رو انتخاب کردن. این طناب فلزی از یه طرف وصله به پل و از اون یکی طرفش یه سنگ خیلی بزرگ و سنگین بستن بهش. سنگه حدودا به برزرگی یه کامیون بزرگه و خیلی سنگینه. سایه این طناب فلزی هم روی آب افتاده. اون نور های صورتی تو آسمون هم نور افکن های پله که به طرف آسمون تنظیمش کردن نور صورتی میتابه به آسمون. شب ها این نور افکن ها رو روشن میکنند تا هم پل رو روشن کنه هم آسمون رو هم صورتی بکنه. روتردام یه شهر معروف توریستی واسه همون. اون شب کمی هم مه بود واسه همون عکس خیلی خوب در نیومده. یعنی زیاد به میدان فاکوس دقت نکردم قسمت هایی از عکس خارج از محوطه فاکوس افتاده فکر کنم. سه پایه ام هم از این سه پایه های کوجیک جیبی بود که میلرزید کمی. خیلی کوجیک بود از اینها که تو جیب جا میشه.
این پل "ویلیام" تو روتردامه. ویلیام اسم یکی از پادشاهان گذشته هلنده. اون اون خط سیاه تو عکس که به یه حلقه و سپس به یه تیکه مثل فنر وصل میشه یه طناب بود که بسته بودن به پل تا باد پل رو نلرزونه. این طناب از فلزه و همچنین واسه اینکه قشنگتر به نظر برسه وسط این طناب فلزی یه تیکه هایی مثل این حلقه یا این تیکه مثل فنر رو که میبنید گذاشتن که بیشتر قشنگتر به نظر برسه. این پل قدیمیه و مشکل داره با باد. خیلی هم سعی کردن تعمیراش کنن, و این طناب فلزی هم یکی از اون پروسه های تعمیره. میترسن باد شدید پل رو بندازه یا دست کم از زاویه خودش منحرف اش بکنه واسه همین مهندسین این راه حال رو انتخاب کردن. این طناب فلزی از یه طرف وصله به پل و از اون یکی طرفش یه سنگ خیلی بزرگ و سنگین بستن بهش. سنگه حدودا به برزرگی یه کامیون بزرگه و خیلی سنگینه. سایه این طناب فلزی هم روی آب افتاده. اون نور های صورتی تو آسمون هم نور افکن های پله که به طرف آسمون تنظیمش کردن نور صورتی میتابه به آسمون. شب ها این نور افکن ها رو روشن میکنند تا هم پل رو روشن کنه هم آسمون رو هم صورتی بکنه. روتردام یه شهر معروف توریستی واسه همون. اون شب کمی هم مه بود واسه همون عکس خیلی خوب در نیومده. یعنی زیاد به میدان فاکوس دقت نکردم قسمت هایی از عکس خارج از محوطه فاکوس افتاده فکر کنم. سه پایه ام هم از این سه پایه های کوجیک جیبی بود که میلرزید کمی. خیلی کوجیک بود از اینها که تو جیب جا میشه.
Last edited:
یه عکس دیجیتال قدیمی. عکس با لنز ۳۰۰ میلیمتر گرفتم وگرنه از این جرات ها ندارم انقدر نزدیک مار بشم.
تن زرد رنگ عکس هم بخاطر ایزو خیلی بالاست. چون نور کم بود
تن زرد رنگ عکس هم بخاطر ایزو خیلی بالاست. چون نور کم بود
یه عکس دیجیتال قدیمی. عکس حدود ساعت ۹ شب گرفته شده تو بندر قدیمی روتردام. سرعت شاتر ۳۰ ثانیه بود. اون شب دستگاه کنترل از راه دور پیشم نبود گفتم سعی کنم بدون دستگاه کنترل ۳۰ ثانیه ببینم چی میشه.
عکس آنالوگ آمستردام. عکس ها امروز گرفته شدن چند ساعت پیش. البته تو این عکس من فیلتر رنگی "زرد/سبز" استفاده کردم که احتمالا این کار زیاد عاقلانه نبوده.
عاشق این جور فضاها هستم تو عکس های آنالوگ. تو این جور عکس ها برای اینکه فضای قشنگی بهتون بده و گوشه های عکس کمی تاریک تر بیوفته از وسط عکس باید نورسنجی دوربین رو بزارید روی مد "سنتر". یا اگه مثل من عادت دارید با نورسنگ خارجی "جداگانه از دوربین" کار کنید به همین ترتیب عمل کنید. و اگه نورسنج خارجی تون مد "سنتر" نداره بذاریدش روی مد "اسپات" و یه نقطه رو در حدود های وسط کادرتون که یک مقدار روشنتر از کناره های کادرتون باشه و بصورت "اسپات" نورسنجی تونو از اون نقطه بگیرید. اگه این کار رو بکنید و اگه مثل این عکس کادرتون درخت و شاخ و برگ داره عکس چنین فضایی رو خواهد داشت. نورسنجی در اصل یک عمل دسته که در عکاسی آنالوگ بصورت کاملا دستی انجام میشده. و وقتی پدر علم عکاسی "انسل آدم" عکاس معروف آمریکایی سیستم نورسنجی منطقه ای رو اختراع کرد تکنیک نورسنجی در عکاسی تقریبا کامل شد و امروزه تمام نورسنج های دوربین ها (بدون توجه به دیجیتال یا آنالوگ بودن) بر اساس این سیستم "انسل آدم" کار میکنن. یعنی این سیستم رو بصورت برنامه کامپیوتری در دوربین ها تعبیه کرده اند که امروزه به سیستم نورسنجی
Matrix
معروفه. اینها جوهر اصلی عکاسی هستند. فاکوس مانوئل رو تمرین کنید. کسی که بتونه متوجه بشه فاکوس مانوئل یعنی چی لول عکاسی اش خیلی بالا میره. فاکوس مانوئل و میدان فاکوس خیلی مهم هستند تو عکاسی. در اصل انسل آدم این کار "نورسنجی ماتریکس" رو با چشماش و در روی کاغذ انجام میداده. ولی مشکلی که است امروزه کامپیوتر دوربین احمقه و امروزه هر دفعه بصورت خودکار این برنامه رو اجرا میکنه بدون اینکه به محیط و استثناها نگاه کنه, که میتونید با تمرین دقیقا شما همه چی رو تو عکس تون تعیین کنید. اجازه ندین دوربین واسه شما تعیین تکلیف بکنه. این شما هستین که بایستی تعیین کرده و به دوربین دستور بدین که دقیقا کاری رو بکنه که شما میخواهید. سعی کنید با نورسنجی "اسپات" تمرین کنید. با آپشن
AE-L
تمرین کنید. در اصل مغز انسان این قابلیت رو داره که کاملا بدون کمک ماشین نورسنجی عکس رو انجام بده, یعنی در عمل این اصل ثابت شده و در زمان عکاسی آنالوگ مردم تمرین کرده بوده و میتونستن به راحتی نور صحنه رو با چشم غیر مسلح تعیین کنن. ولی متاسفانه امروزه چون انسان ها دیگه این چیزا رو تمرین نمیکنن مغز انسان این قابلیت رو موقتا از دست داره. ولی با تمرین میشه دوباره این قابلیت رو زنده کرد و استفاده کرد.
عاشق این جور فضاها هستم تو عکس های آنالوگ. تو این جور عکس ها برای اینکه فضای قشنگی بهتون بده و گوشه های عکس کمی تاریک تر بیوفته از وسط عکس باید نورسنجی دوربین رو بزارید روی مد "سنتر". یا اگه مثل من عادت دارید با نورسنگ خارجی "جداگانه از دوربین" کار کنید به همین ترتیب عمل کنید. و اگه نورسنج خارجی تون مد "سنتر" نداره بذاریدش روی مد "اسپات" و یه نقطه رو در حدود های وسط کادرتون که یک مقدار روشنتر از کناره های کادرتون باشه و بصورت "اسپات" نورسنجی تونو از اون نقطه بگیرید. اگه این کار رو بکنید و اگه مثل این عکس کادرتون درخت و شاخ و برگ داره عکس چنین فضایی رو خواهد داشت. نورسنجی در اصل یک عمل دسته که در عکاسی آنالوگ بصورت کاملا دستی انجام میشده. و وقتی پدر علم عکاسی "انسل آدم" عکاس معروف آمریکایی سیستم نورسنجی منطقه ای رو اختراع کرد تکنیک نورسنجی در عکاسی تقریبا کامل شد و امروزه تمام نورسنج های دوربین ها (بدون توجه به دیجیتال یا آنالوگ بودن) بر اساس این سیستم "انسل آدم" کار میکنن. یعنی این سیستم رو بصورت برنامه کامپیوتری در دوربین ها تعبیه کرده اند که امروزه به سیستم نورسنجی
Matrix
معروفه. اینها جوهر اصلی عکاسی هستند. فاکوس مانوئل رو تمرین کنید. کسی که بتونه متوجه بشه فاکوس مانوئل یعنی چی لول عکاسی اش خیلی بالا میره. فاکوس مانوئل و میدان فاکوس خیلی مهم هستند تو عکاسی. در اصل انسل آدم این کار "نورسنجی ماتریکس" رو با چشماش و در روی کاغذ انجام میداده. ولی مشکلی که است امروزه کامپیوتر دوربین احمقه و امروزه هر دفعه بصورت خودکار این برنامه رو اجرا میکنه بدون اینکه به محیط و استثناها نگاه کنه, که میتونید با تمرین دقیقا شما همه چی رو تو عکس تون تعیین کنید. اجازه ندین دوربین واسه شما تعیین تکلیف بکنه. این شما هستین که بایستی تعیین کرده و به دوربین دستور بدین که دقیقا کاری رو بکنه که شما میخواهید. سعی کنید با نورسنجی "اسپات" تمرین کنید. با آپشن
AE-L
تمرین کنید. در اصل مغز انسان این قابلیت رو داره که کاملا بدون کمک ماشین نورسنجی عکس رو انجام بده, یعنی در عمل این اصل ثابت شده و در زمان عکاسی آنالوگ مردم تمرین کرده بوده و میتونستن به راحتی نور صحنه رو با چشم غیر مسلح تعیین کنن. ولی متاسفانه امروزه چون انسان ها دیگه این چیزا رو تمرین نمیکنن مغز انسان این قابلیت رو موقتا از دست داره. ولی با تمرین میشه دوباره این قابلیت رو زنده کرد و استفاده کرد.
عکس آنالوگ از همون سری قبلی امروز بعد از ظهر گرفته شده آمستردام
عکس آنالوگ از همون سری قبلی امروز بعد از ظهر گرفته شده آمستردام.
اینجا واژه "کله پنیری" (ف ح ش) محسوب میشه. بلژیکی ها به هلندی ها میگن: کله پنیری. هلندی ها هم به بلژیکی ها میگن: اح م ق. این دو تا (ف ح ش) رایجه بین هلندی ها و بلژیکی ها. آلمانی ها هم به هلندی میخوان (ف ح ش) بدن بهشون میگن: دهاتی. البته کسی امروزه این فحش ها رو بکار نمیبره. کلا تاریخچه این سه کشور رو خواستم خلاصه وار اشاره کرده باشم. هلندی ها در اصل آلمانی بوده اند که امروزه امروزه هر گونه ارتباط ژنتیکی و ملیتی با آلمانی ها رو کلا رد میکنند. تا قبل از جنگ جهانی دوم تو سرود ملی هلند نوشته شده بود: خوب آلمانی در رگ های من جریان داره. ولی بعد از جنگ جهانی دوم این خط از سرود ملی هلند حذف شد. دلیل این کار بلایی بود که "ه ی ت لر" سر هلندی ها آورد و با اونها مثل آشغال رفتار کرد.
امروزه هلند یکی از بزرگترین صادر کننده گان پنیر و (آب ج و) هستند. البته اکثر هلندی ها عاشق (آب ج و) های بلژیکی هستند. هلند تقریبا به همه جای دنیا (آب ج و) صادر میکنه. من یه بار آفریقا بودم. تو یکی از کشور های آفریقای غربی پر بود از (آب ج و) هلندی. یه ضرب المثل معروف هم هست در باره هلندی ها که میگه: هلندی ها کیا هستند؟ کسانی هستند که به تمام دنیا (آب ج و) صادر میکنند ولی خودشون (آب ج و) بلژیکی میخورن. خخخخخخ
تو آشپزی هلندی هم پنیر و (ش ر ا ب) جایگاه خاصی داره میریزن تو غذا. کشور هلند یکی از بهترین تکنیک های تولید مواد غذایی رو داره.
اینجا واژه "کله پنیری" (ف ح ش) محسوب میشه. بلژیکی ها به هلندی ها میگن: کله پنیری. هلندی ها هم به بلژیکی ها میگن: اح م ق. این دو تا (ف ح ش) رایجه بین هلندی ها و بلژیکی ها. آلمانی ها هم به هلندی میخوان (ف ح ش) بدن بهشون میگن: دهاتی. البته کسی امروزه این فحش ها رو بکار نمیبره. کلا تاریخچه این سه کشور رو خواستم خلاصه وار اشاره کرده باشم. هلندی ها در اصل آلمانی بوده اند که امروزه امروزه هر گونه ارتباط ژنتیکی و ملیتی با آلمانی ها رو کلا رد میکنند. تا قبل از جنگ جهانی دوم تو سرود ملی هلند نوشته شده بود: خوب آلمانی در رگ های من جریان داره. ولی بعد از جنگ جهانی دوم این خط از سرود ملی هلند حذف شد. دلیل این کار بلایی بود که "ه ی ت لر" سر هلندی ها آورد و با اونها مثل آشغال رفتار کرد.
امروزه هلند یکی از بزرگترین صادر کننده گان پنیر و (آب ج و) هستند. البته اکثر هلندی ها عاشق (آب ج و) های بلژیکی هستند. هلند تقریبا به همه جای دنیا (آب ج و) صادر میکنه. من یه بار آفریقا بودم. تو یکی از کشور های آفریقای غربی پر بود از (آب ج و) هلندی. یه ضرب المثل معروف هم هست در باره هلندی ها که میگه: هلندی ها کیا هستند؟ کسانی هستند که به تمام دنیا (آب ج و) صادر میکنند ولی خودشون (آب ج و) بلژیکی میخورن. خخخخخخ
تو آشپزی هلندی هم پنیر و (ش ر ا ب) جایگاه خاصی داره میریزن تو غذا. کشور هلند یکی از بهترین تکنیک های تولید مواد غذایی رو داره.
عکس آنالوگ از همون سری قبلی دیروز بعد از ظهر گرفته شده آمستردام.
یه عکس دیجیتال
ساختمان شهرداری سابق شهرمون
ساختمان شهرداری سابق شهرمون
یه عکس دیجیتال قدیمی
یه عکس آنالوگ قدیمی. عکس با لنز ۵۰ گرفته شده.
یه عکس آنالوگ قدیمی
بسیار عالی
این جزو معدود عکسای نگاتیوی هست که داینمیک بالایی داره.
سپاس از کامنت, خودم اصلا دقت نکرده بودم به این موضوع. این عکس رو با لنز ۲۴ میلیمتر گرفتم احتمالا واسه همون باید باشه.
اتفاقا از همون روزی که این عکس رو گرفتم اصلا این عکس برام نه مهم بوده و نه دوستش داشتم. نمیدونم چرا؟ اون روز که این عکس رو گرفتم مشکل داشتم با نور خورشید که گاهی میزد تو لنز شاید واسه اونه. شخصا از رنگ های این عکس هم اصلا خوشم نیومد. شاید واسه همون بوده به این بی توجهی کردم. حالا که خوب نگاه میکنم ازش خوشم میاد.
این دوربینی بود که باهاش این عکس رو گرفتم. اسم کامل لاتینش اینه.
Nikon FE
تو عکس راحت میشه اسم دوربین رو میشه دید.
فیلم آگفا فیستا ۲۰۰ بود.
سپاس دوباره و شب تون خوش
یه عکس آنالوگ از روتردام. اون عکسه یادتونه گفتم بهش طناب بستن که باد نندازتش؟ این همون پله دو تا ستون بلند داره در اول و آخر پل, و هر کدوم از این ستون ها با ۴۰ و ۵۰ تا طناب قطور فلزی به زمین وصل شدن که محکم بتونن هم خودشون سر پا واستن و هم وزن پل رو تحمل کنند. و همونطور که قبلا هم تو عکس قبلی گفتم علاوه بر این تو تا ستون اول و آخر پل یه سیم فلزی هم بستان از وسط پل تا بد تعادل شو به هم نزنه. یکی از دلایل ضعف این پل در مقابل باد هم همینه که وزن زیادی داره و این دو تا ستون بایستی تمام وزن این پل رو تحمل کنند که یه حالتی مثل ال کلنک درست میشه که وقتی یه طرف یک مقدار وضیت اش تغییر میکنه طرف دیگه هم تعادل شو از دست میده. البته من تخصص این چیزا ندارم فقط حدس میزنم, چون رو پل رفتم. پل خیلی طولانیه و وسط اش (شکم اش) تقریبا خالیه و جایی رو نداره که بتونه کاملا روش تکیه کنه. واسه همون طناب های این دو تا ستون بایستی شکم پل رو نگه دارن.
و همونطور که میدونید هلند دو تا مشکل بزرگ داره. آب و باد. البته در زمینه کشاورزی سرما هم یکی دیگه از مشکلات هلنده ولی خوب اینها تونستند این مشکل رو با یه راه حل های مقرون به صرفه حل کنند, ولی خوب در مورد باد و آب هزینه مبارزه با این دو تا مشکل زیادتره. تو هلند هیچ آبی هدر نمیره و همه آب های مصرفی رو دوباره مصرف میکنند. تمام آب های باران و آب های فاضلاب های خونگی و فاضلاب های صنعتی کارخونه ها و همه آب ها در کل جمع میشه دوباره تصفیه شده و دوباره مصرف میشه. هلند در تکنیک های مهار و کنترل آب و سوانح طبیعی که با آب ارتباط دارند درجه اوله در دنیا. اگه مهندسین هلندی نبودند امروزه همه کشور امریکا رو آب و سوانح طبیعی دیگه نابود کرده بود. مهندسین هلندی درجه اول هستند در جلوگیری و مهار سیل و سیلاب و این گونه سوانح طبیعی. حتی سونامی رو میتونن کنترل کنند و تا حد زیادی خنثی اش کنند, به این صورت که میرن در کف دریا (ساحل) موج شکن های بزرگ تا کوجیک میزنند که وقتی موج بزرگ حمله میکنند به ساحل, همونطور که به طرف ساحل حرکت میکنه از زیر سطح آب این موج شکن ها قدم به قدم ضربه این موج بزرگ رو میگیرن تا جایی که وقتی این موج به ساحل میرسه دیگه تقریبا تمام قدرت تخریبی اش نابود شده. و دلیل اینکه انقدر خوب هستن با آب اینه که اینها در اصل آلمانی بوده اند. بعد میان بیرون آلمان و کم کم زمین از دریا میگیرن و امروزه تمام کشور هلند رو به دست از دریا گرفته اند. و هنوز به این کار ادامه میدن. مثلا شهر "درونتن" در هلند حدود ۴۵ سال پیش ساخته شده. یعنی تا قبل از اون دریا بوده خاک ریختن این شهر رو ساختن. هلندی ها کل کشور هلند رو به این ترتیب کم کم از آب گرفتن ساختن.
و تو پست قبلی از این پست اسم این پل رو اشتباها گفتم پل "ویلیام" در حالی که اسمش است: "ویلم". اون شب کمی خواب آلو بودم اشتباه تایپی شد.
و همونطور که میدونید هلند دو تا مشکل بزرگ داره. آب و باد. البته در زمینه کشاورزی سرما هم یکی دیگه از مشکلات هلنده ولی خوب اینها تونستند این مشکل رو با یه راه حل های مقرون به صرفه حل کنند, ولی خوب در مورد باد و آب هزینه مبارزه با این دو تا مشکل زیادتره. تو هلند هیچ آبی هدر نمیره و همه آب های مصرفی رو دوباره مصرف میکنند. تمام آب های باران و آب های فاضلاب های خونگی و فاضلاب های صنعتی کارخونه ها و همه آب ها در کل جمع میشه دوباره تصفیه شده و دوباره مصرف میشه. هلند در تکنیک های مهار و کنترل آب و سوانح طبیعی که با آب ارتباط دارند درجه اوله در دنیا. اگه مهندسین هلندی نبودند امروزه همه کشور امریکا رو آب و سوانح طبیعی دیگه نابود کرده بود. مهندسین هلندی درجه اول هستند در جلوگیری و مهار سیل و سیلاب و این گونه سوانح طبیعی. حتی سونامی رو میتونن کنترل کنند و تا حد زیادی خنثی اش کنند, به این صورت که میرن در کف دریا (ساحل) موج شکن های بزرگ تا کوجیک میزنند که وقتی موج بزرگ حمله میکنند به ساحل, همونطور که به طرف ساحل حرکت میکنه از زیر سطح آب این موج شکن ها قدم به قدم ضربه این موج بزرگ رو میگیرن تا جایی که وقتی این موج به ساحل میرسه دیگه تقریبا تمام قدرت تخریبی اش نابود شده. و دلیل اینکه انقدر خوب هستن با آب اینه که اینها در اصل آلمانی بوده اند. بعد میان بیرون آلمان و کم کم زمین از دریا میگیرن و امروزه تمام کشور هلند رو به دست از دریا گرفته اند. و هنوز به این کار ادامه میدن. مثلا شهر "درونتن" در هلند حدود ۴۵ سال پیش ساخته شده. یعنی تا قبل از اون دریا بوده خاک ریختن این شهر رو ساختن. هلندی ها کل کشور هلند رو به این ترتیب کم کم از آب گرفتن ساختن.
و تو پست قبلی از این پست اسم این پل رو اشتباها گفتم پل "ویلیام" در حالی که اسمش است: "ویلم". اون شب کمی خواب آلو بودم اشتباه تایپی شد.