• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

آموزش زبان ترکی استانبولی

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
تا جایی که فهمیدم ترکی استانبولی در حال حاظر لغات دخیلش به شرح زیر است.
اگه دقت کنید می بینید که لغات دخیل یادگیری رو راحتتر می کند!

آلمانی 85 واژه

عربی 6463 واژه

بلغاری 8 واژه

ارمنی 23 واژه

فارسی 1374 واژه
فینی 2 واژه

فرانسه 4974 واژه

من خودم نشمردم ولي بعيد مي‌دونم اين آمار درست باشه!
چطور ممكنه تفاوت تعداد بين كلمات عربي و فرانسوي فقط هزار و خورده‌اي باشه؟! در حالي كه به ندرت مي‌شه يك جمله‌ي تركي بدون كلمه‌ي عربي پيدا كرد؟
كلمات فارسي فقط هزار و خورده‌اي؟ خيلي بعيده. فارسي حتي در دستور زبان و صرف افعال و حروف اضافه هم نفوذ كرده...
 

pooya007

Registered User
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
3,833
لایک‌ها
13
محل سکونت
آخر خط
دقيقا معني‌ش همينه. البته تركيش اينه: illa de

تمام شو هم مي‌شه: tuken
نه عزیز

همون İlle de درسته

نوشتار دست تمام شدن هم میشه TÜkenmek

لبته ببخشید ایراد میگیرم ولی بالاخره اینجا باید درست یاد بگیریم
18.gif
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
ظاهرا هر دوش درسته:
illa
zarf (i'llâ: ) Arapça illâ
İlle.

x
illâ
zarf (i'llâ: ) Arapça illâ
İlle.
منظورت اون دو تا نقطه‌ست؟ يا اون mek آخرش؟ اگه دومي‌يه توجه كن كه من فعل امر رو صرف كردم اما تو مصدر رو نوشتي.
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
راستي نكنه شما تركي آذري رو مي‌گي؟ ile de ؟ اون يه چيز ديگه‌ست ها!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
دقيقا معني‌ش همينه. البته تركيش اينه: illa de

تمام شو هم مي‌شه: tuken

من هم فکر می کنم حرف دومش Ü است.
البته فرقی نمیکنه که امر باشه یا مصدر باشه Tüke بن فعل است و هیچگاه تغییر نمی کنه.
Tükenmek نیز وجه عطفی است که اون n وسطی باعث میشه که معنی اش بشه "تمام شدن".
Tükemek که مجرد کلمه است امروز از رده خارج شده!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
من خودم نشمردم ولي بعيد مي‌دونم اين آمار درست باشه!
چطور ممكنه تفاوت تعداد بين كلمات عربي و فرانسوي فقط هزار و خورده‌اي باشه؟! در حالي كه به ندرت مي‌شه يك جمله‌ي تركي بدون كلمه‌ي عربي پيدا كرد؟
كلمات فارسي فقط هزار و خورده‌اي؟ خيلي بعيده. فارسي حتي در دستور زبان و صرف افعال و حروف اضافه هم نفوذ كرده...

من هم فکر می کنم که متن رو درست متوجه نشدم یا شاید آمار درست نباشه.
لغات فارسی گرچه قبلا زیاد بوده (در دوره عثمانی) که البته بیشتر برای سرودن شعر بوده.
اعم از می و باده و پیاله و ...
اما بعد از فروپاشی عثمانی از تعداد آن کاسته شده در حدی که اگر بشمارید شاید کمتر از این تعداد گفته شده بیاید!
کلمات تحریف شده ای از قبیل Destan که معرف داستان است یا کلماتی مانند Sipariş که همان صورت قدیم سفارش فارسی است.
دلیلش نیز این است زبان ترکی و فارسی وجوه مشترک زیادی ندارند!
اما تنها زبانی که میشه گفت بر زبانهای همجوار خود آفتابه (!) برداشته است همان عربی است که بن و مشتقات و ... تماما در زبانهای فارسی و ترکی (از آسیای صغیر و آذربایجان تا خود سرزمین چین!) حضور دارند.
مثلا میگوییم ایمان.
مومن هم خانواده آن است که معنی آن کسی است که ایمان دارد اما خود این واژه به همین صورت در ترکی و فارسی کاربرد دارد!
فرانسوی نیز تاثیر زیادی روی زبان ترکی استانبولی گذاشت که البته بعد از دوره تنظیمات عثمانی بوده است.
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0


بچه ها شرمنده!
معنی کیوی رو ندونستم اگه کسی میدونه به ما هم یاد بده!
 

Persiana

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 جولای 2005
نوشته‌ها
4,220
لایک‌ها
129
سن
47
محل سکونت
Persian Empire
بچه ها شرمنده!
معنی کیوی رو ندونستم اگه کسی میدونه به ما هم یاد بده!

کيوى فکر کنم بايد همون کيوى بشه چون تو سايت هاى ترجمه ى انلاين که از انگليسى به ترکى ترجمه مى کنند Kiwi رو وارد کردم و جواب اينا رو داد:

kivi
kivi kuşu,
yeni zelandalı

فقط نفهميدم اين آخرين کلمه اى ‌که احتمالا ميشه نيوزيلند چه ربطى به کيوى داره
297.gif
دومين کلمه هم نميدونم يعنى چى
306.gif
ولى اوليش خود ميوه ى‌ کيوى‌ هستش.

در ضمن معادل سازى خيلى جالبى بود. فقط جالبه که ما تو ايران به يک نوع زردآلو که برگه اش هم هست ميگيم قيسى، ولى در ترکى به آلو زرد گفته ميشه Kaysi
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
من هم فکر می کنم حرف دومش Ü است.
البته فرقی نمیکنه که امر باشه یا مصدر باشه Tüke بن فعل است و هیچگاه تغییر نمی کنه.
Tükenmek نیز وجه عطفی است که اون n وسطی باعث میشه که معنی اش بشه "تمام شدن".
Tükemek که مجرد کلمه است امروز از رده خارج شده!

حرف دومش كه Ü هست! بحثي نيست. من چون فونت تركي نداشتم u نوشتم.

من هم فکر می کنم که متن رو درست متوجه نشدم یا شاید آمار درست نباشه.
لغات فارسی گرچه قبلا زیاد بوده (در دوره عثمانی) که البته بیشتر برای سرودن شعر بوده.
اعم از می و باده و پیاله و ...
اما بعد از فروپاشی عثمانی از تعداد آن کاسته شده در حدی که اگر بشمارید شاید کمتر از این تعداد گفته شده بیاید!
کلمات تحریف شده ای از قبیل Destan که معرف داستان است یا کلماتی مانند Sipariş که همان صورت قدیم سفارش فارسی است.
دلیلش نیز این است زبان ترکی و فارسی وجوه مشترک زیادی ندارند!
اما تنها زبانی که میشه گفت بر زبانهای همجوار خود آفتابه (!) برداشته است همان عربی است که بن و مشتقات و ... تماما در زبانهای فارسی و ترکی (از آسیای صغیر و آذربایجان تا خود سرزمین چین!) حضور دارند.
مثلا میگوییم ایمان.
مومن هم خانواده آن است که معنی آن کسی است که ایمان دارد اما خود این واژه به همین صورت در ترکی و فارسی کاربرد دارد!
فرانسوی نیز تاثیر زیادی روی زبان ترکی استانبولی گذاشت که البته بعد از دوره تنظیمات عثمانی بوده است.

البته خيلي از كلماتي كه فكر مي‌كنيم عربيه از فارسي به عربي رفته. اگه اشتباه نكنم "ايمان" از همون دسته.
يا مثلا "دين" يا "درويش" (داريوش/دريوش/دريوز)
و نفوذ فارسي در تركي بيش از اونه كه فكر مي‌كني. يك قسمتش به ادبيات مربوط مي‌شه (مولوي و ...) و يك قسمت مهمي هم به جمعيت كرد ساكن تركيه. مي‌دوني كه به هر حال ريشه‌ي فارسي و كردي يكي هست.
من فكر مي‌كنم شباهت ادبيات تركي به فارسي خيلي بيش‌تر از عربي‌يه.
فقط هم محدود به كلمات (اسامي) نمي‌شه. از حروف اضافه تا ضرب‌المثل‌ها و كنايه‌ها و ... وسعت داره.
چند تا مثال مي‌زنم كه براي خود من كشف‌ش خيلي خيلي جالب بود.

مثلا حتما ديدي كه براي احترام اون‌ها هم فعل و ضميرهاي جمع استفاده مي‌كنن. دقيقا مثل ما در فارسي. (مثلا شما به جاي تو)

وقتي مي‌خوان يه چيزي رو تعميم و كليت بدن حرف "م" رو جايگزين حرف اول اون كلمه و كلمه‌ي جديد رو بعد از اون كلمه‌ي اصلي استفاده مي‌كنن. مثل:
kitap mitab (كتاب متاب)
şiir miir (شعر معر)

يا تركيب‌هايي مثل اين رو حتما شنيدي:
ter temiz (تر و تميز)

خيلي از فعل‌هاي دو قسمتي (يا يك قسمتي چند كاربرده) دقيقا گرته برداري از فارسي هستن. مثل:
غم خوردن (gam yemek)
درد كشيدن (dert cekmek/cile cekmek)
خوندن (okumak) {در هر دو زبان يك فعل براي خوندن متن و خوندن آواز استفاده مي‌شه}

بعضي جاها هم يه فرق كوچولو و گاهي بامزه وجود داره:
مثلا ما مي‌گيم : "خوشم مياد" اونا مي‌گن "خوشم مي‌ره" (hosuma gidiyor) :happy:

از همه جالب‌تر موارديه كه ترك‌ها از يه كلمه‌ي فارسي استفاده مي‌كنن و خود ما از يه كلمه‌ي تركي يا عربي!!
مثل "sahte" كه ما مي‌گيم "مصنوعي" يا "تقلبي" (هر دو عربي)
اونا مي‌گن "tencere" (تنجره: يك كلمه‌ي فارسي) و ما مي‌گيم "قابلمه" (تركي)

خيلي موارد ديگه مي‌شه به اين‌ها اضافه كرد. (كسي پايه هست كامل‌ش كنيم؟)
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
حرف دومش كه Ü هست! بحثي نيست. من چون فونت تركي نداشتم u نوشتم.



البته خيلي از كلماتي كه فكر مي‌كنيم عربيه از فارسي به عربي رفته. اگه اشتباه نكنم "ايمان" از همون دسته.
يا مثلا "دين" يا "درويش" (داريوش/دريوش/دريوز)
و نفوذ فارسي در تركي بيش از اونه كه فكر مي‌كني. يك قسمتش به ادبيات مربوط مي‌شه (مولوي و ...) و يك قسمت مهمي هم به جمعيت كرد ساكن تركيه. مي‌دوني كه به هر حال ريشه‌ي فارسي و كردي يكي هست.
من فكر مي‌كنم شباهت ادبيات تركي به فارسي خيلي بيش‌تر از عربي‌يه.
فقط هم محدود به كلمات (اسامي) نمي‌شه. از حروف اضافه تا ضرب‌المثل‌ها و كنايه‌ها و ... وسعت داره.
چند تا مثال مي‌زنم كه براي خود من كشف‌ش خيلي خيلي جالب بود.

مثلا حتما ديدي كه براي احترام اون‌ها هم فعل و ضميرهاي جمع استفاده مي‌كنن. دقيقا مثل ما در فارسي. (مثلا شما به جاي تو)

وقتي مي‌خوان يه چيزي رو تعميم و كليت بدن حرف "م" رو جايگزين حرف اول اون كلمه و كلمه‌ي جديد رو بعد از اون كلمه‌ي اصلي استفاده مي‌كنن. مثل:
kitap mitab (كتاب متاب)
şiir miir (شعر معر)

يا تركيب‌هايي مثل اين رو حتما شنيدي:
ter temiz (تر و تميز)

خيلي از فعل‌هاي دو قسمتي (يا يك قسمتي چند كاربرده) دقيقا گرته برداري از فارسي هستن. مثل:
غم خوردن (gam yemek)
درد كشيدن (dert cekmek/cile cekmek)
خوندن (okumak) {در هر دو زبان يك فعل براي خوندن متن و خوندن آواز استفاده مي‌شه}

بعضي جاها هم يه فرق كوچولو و گاهي بامزه وجود داره:
مثلا ما مي‌گيم : "خوشم مياد" اونا مي‌گن "خوشم مي‌ره" (hosuma gidiyor) :happy:

از همه جالب‌تر موارديه كه ترك‌ها از يه كلمه‌ي فارسي استفاده مي‌كنن و خود ما از يه كلمه‌ي تركي يا عربي!!
مثل "sahte" كه ما مي‌گيم "مصنوعي" يا "تقلبي" (هر دو عربي)
اونا مي‌گن "tencere" (تنجره: يك كلمه‌ي فارسي) و ما مي‌گيم "قابلمه" (تركي)

خيلي موارد ديگه مي‌شه به اين‌ها اضافه كرد. (كسي پايه هست كامل‌ش كنيم؟)

با سلام خدمت دوست عزیزم منجمد و سایر دوستان از جمله پرشیانا و پویا

نمیشه گفت خیلی از کلمات بهتره که بگیم معدودی!
در این مورد حساس هیچوقت از یک جانب به موضوع نگاه نکنید.
همیشه نظرات جامعتری ارائه دهید تا همه پسند تر شود.
در این خصوص بهتره که به کتاب المنجد نیز نظری بیاندازید.
در مورد دو کلمه دین و ایمان با شما مخالفم!
شاید هم شما درست بگید.

ترکی گویش های متنوعی داره.
وقتی شما میگید نفوذ فارسی در ترکی یعنی فارسی از کرکوک تا ترکستان و ایغورستان ترکی رو دگرگون کرده!
اما همونطور که گفتید چون ادبیات ترکی مخصوصا استانبولی از ادبیات فارسی تقلید کرده بنابراین ادبیات ها به هم نزدیک شده اند.

برای مثال :

Alp ertunka öldümü
issiz acun kaldımı
öylek üçün aldımı
indi yürek yırtılır


به احتمال قوی چیز زیادی از این شعر نفهمیدید چون هم قالبش ترکی است و هم لغاتش همگی اصیل هستند.

اما جمع کردن ضمیر ها برای احترام چیزی نیست که یک زبان از زبان دیگر وام بگیره!
چیزی که میگین حداقل هزار ساله که در ترکی استفاده میشه.

حروف مهمل نیز حروفی هستند که در عربی هم رایج هستند.
Mitap در واقع قافیه ای است برای Kitap که برای تاکید کلام استفاده میشه.
کلماتی نیز ماند Ter ، Yep ، Sım ، Kap کلمات تاکیدی و مبالغه ای هستند که به ترتیب در اول کلمات Temiz ، Yeni ، Sıcak ، Kara حضور دارند و اسم را به صورت مبالغه بیان می کنند. تمیز تمیز، جدید جدید، گرم گرم، سیاه سیاه.
که البته احتمال می دم تر تمیز مستقیما از فارسی اخذ شده چون کلمه ما قبل Tem می بود!

اون قسمت که گفتین بامزه ست جالبه واقعا. تو آذربایجان دقیقا میگن "خوشوما گلیر" xoşuma gəlir که دقیقتره.

کلماتی هم که فرمودید فارسیه و در ترکیه کاربرد داره و برعکس خیلی در یادگیری زبان تاکید دارند.
اصلا من میگم بیایید به اتیمولوژی کلمات بپردازیم ببینیم کردوم فارسی و در ترکیه رایج یا کدوم ترکی در فارسی رایجه!
اگه ترکی آذربایجان رو هم بلدید از اون هم یک چیزهایی بنویسید.
قبلا یک بار تعداد بسیاری از کلمات رایج رو مقایسه کردم. فکر می کنم هر دو گویش قبلا یکی بوده اند و تغییرات در پی اختلاف مرزها و استفاده از لهجه استامبول برای زبان ادبی ترکیه بوده است.

شب بخیر
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
با سلام خدمت دوست عزیزم منجمد و سایر دوستان از جمله پرشیانا و پویا

نمیشه گفت خیلی از کلمات بهتره که بگیم معدودی!
در این مورد حساس هیچوقت از یک جانب به موضوع نگاه نکنید.
همیشه نظرات جامعتری ارائه دهید تا همه پسند تر شود.
در این خصوص بهتره که به کتاب المنجد نیز نظری بیاندازید.
در مورد دو کلمه دین و ایمان با شما مخالفم!
شاید هم شما درست بگید.

ترکی گویش های متنوعی داره.
وقتی شما میگید نفوذ فارسی در ترکی یعنی فارسی از کرکوک تا ترکستان و ایغورستان ترکی رو دگرگون کرده!
اما همونطور که گفتید چون ادبیات ترکی مخصوصا استانبولی از ادبیات فارسی تقلید کرده بنابراین ادبیات ها به هم نزدیک شده اند.

برای مثال :

Alp ertunka öldümü
issiz acun kaldımı
öylek üçün aldımı
indi yürek yırtılır


به احتمال قوی چیز زیادی از این شعر نفهمیدید چون هم قالبش ترکی است و هم لغاتش همگی اصیل هستند.

اما جمع کردن ضمیر ها برای احترام چیزی نیست که یک زبان از زبان دیگر وام بگیره!
چیزی که میگین حداقل هزار ساله که در ترکی استفاده میشه.

حروف مهمل نیز حروفی هستند که در عربی هم رایج هستند.
Mitap در واقع قافیه ای است برای Kitap که برای تاکید کلام استفاده میشه.
کلماتی نیز ماند Ter ، Yep ، Sım ، Kap کلمات تاکیدی و مبالغه ای هستند که به ترتیب در اول کلمات Temiz ، Yeni ، Sıcak ، Kara حضور دارند و اسم را به صورت مبالغه بیان می کنند. تمیز تمیز، جدید جدید، گرم گرم، سیاه سیاه.
که البته احتمال می دم تر تمیز مستقیما از فارسی اخذ شده چون کلمه ما قبل Tem می بود!

اون قسمت که گفتین بامزه ست جالبه واقعا. تو آذربایجان دقیقا میگن "خوشوما گلیر" xoşuma gəlir که دقیقتره.

کلماتی هم که فرمودید فارسیه و در ترکیه کاربرد داره و برعکس خیلی در یادگیری زبان تاکید دارند.
اصلا من میگم بیایید به اتیمولوژی کلمات بپردازیم ببینیم کردوم فارسی و در ترکیه رایج یا کدوم ترکی در فارسی رایجه!
اگه ترکی آذربایجان رو هم بلدید از اون هم یک چیزهایی بنویسید.
قبلا یک بار تعداد بسیاری از کلمات رایج رو مقایسه کردم. فکر می کنم هر دو گویش قبلا یکی بوده اند و تغییرات در پی اختلاف مرزها و استفاده از لهجه استامبول برای زبان ادبی ترکیه بوده است.

شب بخیر
سيامك عزيز

1- در مورد واژه‌ي "دين" كه كاملا مطمئنم از فارسي به عربي رفته.
تعداد اين جور كلمات بيشتر از اوني هست كه فكر مي‌كني. اين نفوذ محدود به زبان هم نيست. حتي در زمينه‌ي مذهبي هم خيلي چيزها از ايران به اون جا رفته. (چون يك كم خطريه وارد اون حوزه نمي‌شم)

2- منظورم از تركي طبعا تركي كشور تركيه بود (موضوع تاپيك)

3- در مورد جمع كردن ضمير نمي‌دونم از فارسي به تركي رفته يا برعكس يا تصادفي هست. فقط مي‌گم كه اين جوريه. (البته به دلايلي احتمال اول رو قوي‌تر مي‌دونم)

4- من زياد به عربي وارد نيستم ولي بعيد مي‌دونم نوع استفاده از حروف مهمل در عربي مثل فارسي و تركي باشه.
در مورد اون پيش‌وندهاي تاكيدي هم لازم نيست همه از فارسي به تركي رفته باشن. شايد يكي دو كلمه رفته و بعدا كپي شده براي واژه‌هاي ديگه. كما اين كه مثلا واژه‌ي سياه اصولا فارسي هست! پس تركيب sim siyah قدمت آن چناني نداره.
برعكس‌ش هم هست. مثلا تركيباتي مثل ا"ادبيات" و "رياضيات" در تركيه ساخته شده‌ن ولي در فارسي به كار مي‌رن و براي موارد ديگه هم ساخته مي‌شن! (يه نمونه‌ي خنده‌دارش: جفنگيات!)

5- تركي آذري ايران رو هم بلدم تا حدود زيادي. براي پيدا كردن اين موارد مشترك و اينا هم من كه خيلي مشتاق‌ام با كمك هم يه تحقيقكي انجام بديم!
من از همين فردا شروع مي‌كنم!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
سيامك عزيز

1- در مورد واژه‌ي "دين" كه كاملا مطمئنم از فارسي به عربي رفته.
تعداد اين جور كلمات بيشتر از اوني هست كه فكر مي‌كني. اين نفوذ محدود به زبان هم نيست. حتي در زمينه‌ي مذهبي هم خيلي چيزها از ايران به اون جا رفته. (چون يك كم خطريه وارد اون حوزه نمي‌شم)

2- منظورم از تركي طبعا تركي كشور تركيه بود (موضوع تاپيك)

3- در مورد جمع كردن ضمير نمي‌دونم از فارسي به تركي رفته يا برعكس يا تصادفي هست. فقط مي‌گم كه اين جوريه. (البته به دلايلي احتمال اول رو قوي‌تر مي‌دونم)

4- من زياد به عربي وارد نيستم ولي بعيد مي‌دونم نوع استفاده از حروف مهمل در عربي مثل فارسي و تركي باشه.
در مورد اون پيش‌وندهاي تاكيدي هم لازم نيست همه از فارسي به تركي رفته باشن. شايد يكي دو كلمه رفته و بعدا كپي شده براي واژه‌هاي ديگه. كما اين كه مثلا واژه‌ي سياه اصولا فارسي هست! پس تركيب sim siyah قدمت آن چناني نداره.
برعكس‌ش هم هست. مثلا تركيباتي مثل ا"ادبيات" و "رياضيات" در تركيه ساخته شده‌ن ولي در فارسي به كار مي‌رن و براي موارد ديگه هم ساخته مي‌شن! (يه نمونه‌ي خنده‌دارش: جفنگيات!)

5- تركي آذري ايران رو هم بلدم تا حدود زيادي. براي پيدا كردن اين موارد مشترك و اينا هم من كه خيلي مشتاق‌ام با كمك هم يه تحقيقكي انجام بديم!
من از همين فردا شروع مي‌كنم!

سلام رفیق

من والا منتظرم یکی شروع کنه تا من هم ازش پیروی کنم!
امیدوارم چیزهای سازنده ای نوشته بشه چون می خواهم با استفاده از همینها یک نامه واسه سایت زبانشناسی ترکیه بنویسم.
ریشه شناسی واقعا همیشه بحث بر انگیز بوده.
مثلا بین زبانشناسان ترکزبان و فارسی زبان در مورد برخی کلمات مانند Umut (امید)، Amaç (هدف، آماج) اختلاف بوده است.
برخی کلمات نیز که قطعا ترکی هستند مثل "کنکاش" که ظاهر فارسی پیدا کرده اند. یا چالش.

ضمنا یکی از دلایلی که دین رو عربی می دونم این است که برخی از زبانشناسان که تعصب زیادی در این مورد به خرج می دهند و می خواهند کلمات "کیش و آیین" رو رواج بدهند. البته دلیلم خوب نبود!

یک چیزی رو هم بهتره تا یادم نرفته بگم. در فارسی حرف "ق" وجود ندارد. کلماتی که دارای این حرف هستند از ترکی و عربی آمده اند.

شب خوش
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
یه سوال داشتم بچه ها:

یه آهنگ از ادنان گوش میدادم بک قسمتش اینطوری بود:

((Beni aşka tutsak eden ((senmidin

senmidin در اینجا قاعدتا باید تو بودی معنی بشه اما پسوند سوالی mi اون رو سوالی می کنه!
از طرف دیگر تبریزی ها نمی تونند بصوری قاعده مند بگن Sənmişidin و میگن Sənmidin و در این مورد همیشه Ş رو اسقاط می کنند. آیا بین این دو تلفظ ارتباطی وجود داره؟
یعنی تلفظ ترکیه و تبریز (حتی گویش رسمی جمهوری آذربایجان).
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
برخی کلمات نیز که قطعا ترکی هستند مثل "کنکاش" که ظاهر فارسی پیدا کرده اند. یا چالش.

چرا مي‌گي "چالش" قطعا تركي‌يه؟ فكر نكنم! تازه ما challenge رو هم تو انگليسي داريم كه معناش خيلي به چالش فارسي نزديك‌تره تا calis تركي...
"كنكاش" رو چرا مي‌گي تركي‌يه؟

ریشه شناسی واقعا همیشه بحث بر انگیز بوده.
مثلا بین زبانشناسان ترکزبان و فارسی زبان در مورد برخی کلمات مانند Umut (امید)، Amaç (هدف، آماج) اختلاف بوده است.
بايد رفت سراغ فارسي باستا ن و مغولي تا بشه فهميد...
ولي بدبختانه اين ترك‌ها ان قدر متعصب‌اند در همه‌ي زمينه‌ها كه كمتر مي‌شه منطق بحث كرد باهاشون. همه چيز رو مي‌گن مال بوده! يه برنامه چند سال پيش درباره‌ي نوروز پخش مي‌شد از trt تركيه (خير سرشون مستند مثلا) بعد مي‌گفت نوروز رو عرب‌ها از ترك‌ها ياد گرفتن و ايراني‌ها هم از عرب‌ها.
حالا ديگه شما حساب كن!

یک چیزی رو هم بهتره تا یادم نرفته بگم. در فارسی حرف "ق" وجود ندارد. کلماتی که دارای این حرف هستند از ترکی و عربی آمده اند.
آره ولي استثناهايي هم هست. به اين ترتيب كه بعضي كلمات در گذر زمان تلفظ‌شون عوض شده. مثلا "ابرقو" به جاي ابركوه (ببخشيد حضور ذهن نداشتم مثال بهتري بزنم)

senmidin در اینجا قاعدتا باید تو بودی معنی بشه اما پسوند سوالی mi اون رو سوالی می کنه!
از طرف دیگر تبریزی ها نمی تونند بصوری قاعده مند بگن Sənmişidin و میگن Sənmidin و در این مورد همیشه Ş رو اسقاط می کنند. آیا بین این دو تلفظ ارتباطی وجود داره؟
یعنی تلفظ ترکیه و تبریز (حتی گویش رسمی جمهوری آذربایجان).
درست متوجه منظورت نشدم ولي كلا mi سؤالي تو تركي آذري نداريم. و Ş هم تو تلفظ تركيه هيچ وقت حذف نمي‌شه. يعني تو محاوره هم كامل تلفظ مي‌شه....
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
چرا مي‌گي "چالش" قطعا تركي‌يه؟ فكر نكنم! تازه ما challenge رو هم تو انگليسي داريم كه معناش خيلي به چالش فارسي نزديك‌تره تا calis تركي...
"كنكاش" رو چرا مي‌گي تركي‌يه؟

البته من همینطوری نگفتم. این عکس رو از لغتنامه دهخدا گرفتم:



Çalışmak < Çalmak
چالیشماک در بالا وجه جمعی یا وجه عطفی مصدر چالماک است و چون این وجوه در فارسی وجود ندارند توجیه آن مشکل است. چالیشماک با حذف علامت مصدری "چالش" شده است.
کنکاش : در قدیم مصدر Kəngişmək به معنای مشورت کردن به کار می رفته که امروزه در آذربایجان Gəyişmək شده است. کنکاش صورت قدیم فعل بالاست که وارد فارسی شده است.

بايد رفت سراغ فارسي باستا ن و مغولي تا بشه فهميد...
ولي بدبختانه اين ترك‌ها ان قدر متعصب‌اند در همه‌ي زمينه‌ها كه كمتر مي‌شه منطق بحث كرد باهاشون. همه چيز رو مي‌گن مال بوده! يه برنامه چند سال پيش درباره‌ي نوروز پخش مي‌شد از trt تركيه (خير سرشون مستند مثلا) بعد مي‌گفت نوروز رو عرب‌ها از ترك‌ها ياد گرفتن و ايراني‌ها هم از عرب‌ها.
حالا ديگه شما حساب كن!

مغولی زبانی هست جدا از ترکی با مخزنی از لغات ترکی و چینی و...!
اگه خدا بخواد می خواهم اگه عمری بود در مورد مغولی تحقیق کنم.
نمی توان گفت که تومان ترکی است چون مغولیست!! (البته اصل کلمه تومان چینی است.)
البته زبانشناسان ترک زبان توانایی بالایی دارند و زبانشناسان متعصب نیز کم نیست.
حتی در فارسی هم ادیبان متعصب فراوان هستند : دهخدا، دبیر سیاقی و...
بنده تمام وجوه رو در نظر میگیرم.
اگر علاقه داشتید در این زمینه مطالعات بیشتری داشته باشید:
اثر 4 جلدی گرهارد دورفر زبانشناس بزرگ آلمانی با عنوان "کلمات ترکی و مغولی در فارسی نوین"
اثر زبانشناس انگلیسی جرارد کلاوزن با عنوان "فرهنگ اتیمولوژیک ترکی ما قبل قرن سیزدهم"

امید رو از این نظر می گم تردید برانگیز هست چون زبانشناسان ترک آن را از مصدر Ummak به معنی "امید داشتن و توقع داشتن" میدانند. همانگونه که از Kanmak اسم Kanıt (دلیل) ساخته شده Umut هم اینگونه ساخته شده.

و اما دهخدا اینگونه نوشته است:



آره ولي استثناهايي هم هست. به اين ترتيب كه بعضي كلمات در گذر زمان تلفظ‌شون عوض شده. مثلا "ابرقو" به جاي ابركوه (ببخشيد حضور ذهن نداشتم مثال بهتري بزنم)

استثاناهای کمی که نویسندگان دوره های قبلی غ را ق نوشته اند!

درست متوجه منظورت نشدم ولي كلا mi سؤالي تو تركي آذري نداريم. و Ş هم تو تلفظ تركيه هيچ وقت حذف نمي‌شه. يعني تو محاوره هم كامل تلفظ مي‌شه....

والا یک جواب خیلی کامل می خوام. این سوالیه که 2 ساله ذهنم رو مشغول کرده!

Her şey boşmu

در بالا نیز ظاهرا Mu علامت سوال است اما ترجمه Mu در بالا معادل "است" فارسی است!!!
 

سیامک

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2006
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
0
بچه ها ترکیه ای ها به ماهواره چی میگن؟
دو تا فرهنگ لغت دستمه که اصلا از ماهواره نامی نبرده اند. انگار که هنوز ماهواره کشف نشده است!
شاید چون حرام است وارد فرهنگها نمی کنند.
یک نویسنده ای پیشنهاد داده است که برای ماهواره در ترکی "آیسال" استفاده شود در حالی که من این کلمه رو معادل واژه "قمری" میدونم!
در واقع هم همینطور است.
آی (ماه، قمری) + سال (پسوند معادل "ی" یای نسبت)
 

Kakashi

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2007
نوشته‌ها
1,179
لایک‌ها
2
سن
37
محل سکونت
Tabriz
بچه ها ترکیه ای ها به ماهواره چی میگن؟
دو تا فرهنگ لغت دستمه که اصلا از ماهواره نامی نبرده اند. انگار که هنوز ماهواره کشف نشده است!
شاید چون حرام است وارد فرهنگها نمی کنند.
یک نویسنده ای پیشنهاد داده است که برای ماهواره در ترکی "آیسال" استفاده شود در حالی که من این کلمه رو معادل واژه "قمری" میدونم!
در واقع هم همینطور است.
آی (ماه، قمری) + سال (پسوند معادل "ی" یای نسبت)

به ماهواره میگن " uydu" :happy:
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
البته من همینطوری نگفتم
منم ابداً چنين منظوري نداشتم!
15.gif
فقط خواستم دليلش رو بدونم. ممنون از تصوير و توضيحات. جالب بود.

اثر 4 جلدی گرهارد دورفر زبانشناس بزرگ آلمانی با عنوان "کلمات ترکی و مغولی در فارسی نوین"
اثر زبانشناس انگلیسی جرارد کلاوزن با عنوان "فرهنگ اتیمولوژیک ترکی ما قبل قرن سیزدهم"
از كجا مي‌شه گيرشون آورد؟
3772.gif


والا یک جواب خیلی کامل می خوام. این سوالیه که 2 ساله ذهنم رو مشغول کرده!
Her şey boşmu
در بالا نیز ظاهرا Mu علامت سوال است اما ترجمه Mu در بالا معادل "است" فارسی است!!!
گرچه هنوز نمي‌تنونم ادعا كنم متوجه منظورت شدم كاملا
127fs4573872.gif
اما معادلي كه تو فارسي مي‌شه براش آورد "آيا" هست.

ماهواره رو هم كاكاشي عزيز گفت: uydu
 
بالا