«پراید» یکه تاز خیابانهای تهران، چرا؟
محمود صباغی در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
۱ ــ صف طولانی اتوموبیلها در بزرگراه بسیار پر ترددی که از فشار تراکم خودروها، کاملآ قفل شده و رانندگان عصبی منتظر باز شدن مسیر عبور هستند. ناگهان صدای بوقی شنیده میشود ومتوجه اتوموبیلی میشوند که از دیگران میخواهد هر جور شده کنار بروند و راه عبور او را باز کنند. بعضیها کمی عقب و جلومیشوند تا راننده «با هوش»!؟ بتواند از مسیر ایستگاه اتوبوس شرکت واحد و یا از لابلای گاردریلهای شکسته عبور کند و ۱۰ -۱۲ خودرو منتظر را پشت سربگذارد و جلوتر بیفتد. همین کاررا هم میکند و تا جائیکه امکان دارد پیش میرود و بالاخره دوباره بزور هم که شده به صف اتوموبیلهای بزرگراه بازمیگردد. نگاه که میکنی، یک اتوموبیل «پراید» است. بفکرفرومیروی و از خود میپرسی چرا بعضیها حق مسلم دیگران را به این راحتی زیر پا میگذارند؟. هنوز به پاسخ این اقدام رندانه نرسیدهای که اتوموبیل دیگری همین مسیر را طی میکند وپشت سر اولی متوقف میشود. نگاه که میکنی اینهم یک پراید است. یکی دیگرویکی دیگر که همگی پراید هستند. راه که باز میشود همینها هستند که سریعترو با عجلهتر پیش میافتند و دیگران را بهت زده بر جای میگذارند.
۲ ــ در بعدازظهری شلوغ، مسیرخیابان فرعی به خیابان اصلی بسختی طی میشود. اتوموبیلها آرام آرام و به کندی در هنگام ورود به خیابان اصلی باید در یک صف قرار بگیرند و تک تک بتوانند عبور کنند. به چهارراه که میرسند اتوموبیلی دیده میشود که باعث این ترافیک سنگین شده و رانندهاش در حالیکه یک دست را روی درنیمه باز و دست دیگر را روی سقف اتوموبیل گداشته، با خونسردی اطراف را تماشا میکند. کمی دقت حالیات میکند که «پراید» است. راننده یکی ازاتوموبیلها طاقت نمیآورد ومیگوید: «اینجا جای وایسادنه؟» راننده با لحنی که بخوبی قابل تجسم است میگوید: «منتظردستور شوما بودم جناب سرهنگ، فرمایش دیگه نه ری؟». و طرف پاسخ نمیدهد و عصبی گاز میدهد و میرود.
۳ ــ دور تا دور میدان، اتوموبیلها درهم گره خوردهاند. یکی از سمت راست میخواهد به سمت چپ برود و آن یکی از سمت چپ میخواهد به سمت راست بپیچد و درهم گره خوردهاند. صدای بوقهای بلند و کشدار سخت آزار دهنده است. در ابتدای ورود به هر خیابان، تعدادی اتوموبیل متوقفند و بعضی هم دوبله ایستادهاند. حسن بوقی با آقا مهدی گپ میزند و جسین آقا هم ازکیفیت لاستیک اتوموبیلش را که ماه گذشته خریده به آقا اسدالله توضیح میدهد. همگی اینها دردو مورد مشترکند و آن بیتوجهی به تراکم فشرده اتوموبیلهای دور میدان هستند که خود مسبب آنند و دوم آنکه اتوموبیلها اکثرآ همان آشنای خیابانها ست: «پراید»
۴ ــ در مسیرباند خروجی یک بزرگراه پر تردد، تعدادی اتوموبیل پشت هم به آرامی حرکت میکنند تا خارج شوند. اتوموبیلی از کنار تمام اینها میگذرد و وانمود میکند که قصد خروج ندارد. اما در آخرین نقطه میخواهد وارد خروجی شود. بعضیها اجازه نمیدهند. هنوز موفق به خروج نشده که یکی دیگر از راه میرسد و پشت سر اولی قرار میگیرد. دومی کمی که معطل میشود شروع میکند به بوق زدن و همزمان سر را از پنجره بیرون میاورد و فریاد میکشد: «واس چی مطلی؟ برو دیگه» هنوز موفق به خروج نشدهاند که صفی پشت سر ایندو اتوموبیل تشکیل و هر لحطه بیشتر وطولانیتر میشود. لجظاتی دیگر در کنار اینها هم صف دیگری شکل میگیرد. مدتی بعد یک مسیرخروجی از بزرگراه میماند و صفی طولانی که در هر کدام تعداد زیادی اتوموبیل در کنار هم منتظرند و در داخل بزرگراه هم ترافیک بسرعت ایجاد میشود و هر لحظه فشردهتر و بالاخره مسدود میشود. اتوموبیل اول و دوم و سوم آشنای مایند: «پراید»
۵ ــ از خانه که خارج میشود یک اتوموبیل سر راه ورود به کوچه ایستاده است. نگاه که میکند فرمان و دربها قفل شدهاند. همزمان یکی از ساکنان انتهای کوچه هم قصد رفتن به سر کار را دارد که با مانع اتوموبیل پارک کرده روبرو میشود. هردو درمانده میشوند که پس از ربع ساعت فردی از راه میرسد. تا دو نفر را منتظر میبیند پیش دستی میکند و به دروغ میگوید: «من دو دقیقه نیست اینجا وایسادم». اتوموبیل همان است که باید باشد: «پراید».
۶ ــ در کنار خیابان اصلی محل پارک اتوموبیل در نظر گرفته شده. در میان آنها جای سه دستگاه خودرو خالیست. اتوموبیلی از راه میرسد. بعد از چند بار عقب و جلو رفتن بالاخره کمی کج در جائی پارک میکند که محلی برای دو اتوموبیل دیگر باقی نمیماند. بطوری متوقف شده که امکان پارک دیگران وجود ندارد. نیاز نیست بگویم راننده تازه کار واتوموبیل یکه تاز خیابانهاست.: «پراید»
از اطاله کلام و ذکر ۷ و۸ و۹.... وموارد دیگر میگذریم اما چگونه میتوان این قانون شکنیهای بیپروا را آسیبشناسی کرد؟ قبل از ورود به هر تجزیه وتحلیلی ذکر این نکته ضروریست که راقم این سطور نیز خود «پراید سوار» هستم و آنچه از رانندگان مطرح میشود تنها ابعاد حقوقی آنهاست و شخصیت حقیقی همگان، محترم شمرده شده است و قصد هیچ تحقیر و اهانتی درمیان نیست.
اما چرا اکثر بیتوجهیها به قوانین راهنمایی و رانندگی از سوی رانندگان چنین اتوموبیلهایی صورت میگیرد؟ کمی دقت به جزئیات هرکدام از مواردی که در بالا آمد نشان میدهد که عوامل متعددی در بروز چنین نارسائیهایی دخیل هستند. شاید در ابتدا بتوان گفت از لحاظ رده قیمت در بازار، ارزان محسوب شده و با هر مبلغی هر چند ناچیز میتوان دارای یک اتوموبیل شد. و بطریق اولی، لوازم یدکی مربوطه و هزینه تآمین خسارات احتمالی در قیاس با اتوموبیلهای معمولی تولید داخل، بسیار ناچیز و قابل تآمین است. از سوی دیگر اکثریت قریب به اتفاق رانندگانی که موفق به کسب گواهینامه رانندگی میشوند در اولین گام نسبت به تهیه یک دستگاه اتوموبیل کوچک و ارزان قیمت اقدام میکنند تا بزعم خود پس از تسلط کامل به هنر رانندگی، ازاتوموبیل بهتر و بزرگتر و گرانبها تری بهره ببرند. از همه مهمتر، دم دستیترین راهکار شاغل شدن برای قشر قابل توجهی از جامعه ما، سر هم کردن مبلغی پول و سپس پرداخت پیش قسط و تحویل گرفتن یک دستگاه اتوموبیل با شرایط مناسب است تا با مسافر بردن در سطح شهر، هم هزینه زندگی خود را تآمین کنند و هم اقساط ماهیانه اتوموبیل را از همین محل باز پرداخت کنند. تنها اتوموبیلی که واجد شرایط مناسبی است که تنها گوشههایی از آنرا برشمردیم، جز «پراید وطنی» چه وسیله دیگری میتواند باشد؟ راننده تازه کار، اتوموبیل ارزان، تمرین رانندگی و بسیاری دیگر تنها از پراید بر میاید و بس. آنچه ذکر شد دلیل اصلی یکه تازی پراید در خیابانهای تهران و ایضآ کلانشهرهای دیگر است. در این میان نقش اداره راهنمایی و رانندگی نیزحائز اهمیت ویژهای است. ساده گرفتن امتحانات اخذ گواهینامه رانندگی، بیتوجهی به خلافهایی که مکررآ انجام میشود (وبعضآ بسیار خطر آفرین و تهدید کننده سلامت و جان شهروندان است) و واکنشی از سوی ماموران پلیس دیده نمیشود. عدم حضور ماموران پلیس راهور در پرترددترین خیابانها و شلوغترین ساعات ترافیک شهری، بیتوجهی به خلافهای مکرر رانندگان تا جائیکه بعضی بخود اجازه میدهند با معدود ماموران حاضر در خیابانها، سر و کله بزنند و اجازه ادامه خلاف را خواستار شوند. تنها گوشههایی از تسامح و تساهل پلیس در اجرای کامل قوانین است. بارها اشاره شده که ضمانت اجرا در قانون مهمتر از خود قانون است. داستان هرج و مرج اتوموبیلها در زمان بارش تنها چند قطره باران و برف و باد که داستان ویژهای است وعملآ به مفهوم کسب مجوز برای دست زدن به هر اقدامی است که بخواهند و صلاح بدانند!.
آنچه ذکر گردید تنها مشتی است نمونه خروار که با کمی دقت همه روزه در خیابانهای تهران بوضوح قابل مشاهده است. قبلآ گفته بودیم که ترافیک تهران به مرحله هشدار رسیده و در انداختن طرحی نو را میطلبد. رسیدگی به یکه تازی «پراید سواران» و رانندگان اتوموبیلهای مشابه بدیهیترین واکنشی است که پلیس «راهور» میتواند و بایستی در این زمینه صورت دهد.