بهتر بود به جای این همه روان شناس چندتا برنامه نویس درست و حسابی پیدا می کرد تا محصولاتش این همه باگ نداشته باشن. چرا هیچ کس theme ویندوز رو عوض نمی کنه؟ چون با این کار بلایی سرش می یاد که واسه همیشه پشیمون می شه. یادمه یکی از دوستام theme دیگه رو از اینترنت گرفته بود و نصبش کرده بود به هیچ فنی نشد این theme رو عوض کرد آخرش مجبور شد دوباره ویندوز نصب کنه.
اینجا باید شما رو تحصین کرد چون نبض بازار دستته. چون می دونی که OpenSource یعنی رایگان کار کردن!! نمی دونم اینا رو کی بهت گفته ولی بدون توی تازه ترین تحقیقات توی آمریکا درآمد حاصل از محصولات OpenSource خیلی بیشتز از محصولات انحصاری. معنی OpenSource به هیچ وجه رایگان کار کردن نیست و بهترین و محبوبترین برنامه نویس جهان هم لینوکس رو نوشته که محصول بارز OpenSource. حتی تازه گیها بیشتر مهندسین ماکروسافت دارن می رن به طرف گوگل چون همه چیز که توی دنیا پول نیست آدم باید از کارش لذت ببره.
این همه انسان دارن سعی می کنن که بهترین محصولات OpenSource رو به شما برسونن و شما سعی می کنی که جیب عمو بیلی رو پر کنی. می دونی چرا هیچ شرکت نرم افزاری توی ایران موفق نمی شه. چون نحوه تجارتش رو بلد نیست. چون یه محصول می نویسه قیمت خون باباش رو می کشه روش و می ده بازار هیچ کس هم نمی خره. اگه کمی بشینین فکر کنین می بینین که چقدر راحت می شه بازار رو به دست گرفت.
دوست عزیز و عصبانی من.
من منظورم از مجانی بودن این نیست که اونها هیچ پولی نمی گیرن، همین لینوکسش برای اینکه بتونی زمانی که تازیه به بازار میاد داشته باشیش باید پول بدی ولی این کجا و آن کجا...! درآمد یه برنامه نویس مایکروسافت رو میشه با درآمد کل شرکت mozila مقایسه کرد... اونوقت به طور نسبی یکی پولیه و دیگری مجانی.
ببین، من که تو مایکروسافت نیستم. من خودم دارم از open source بودن بعضی برنامه ها لذت می برم. چرا؟ چون بعضی وقتا یه چیز سفارشی می خوام که نمونش نیست... پول هم نمی خوام بدم... یه چیز شبیهش رو می
گیرم و یه ادیت ساده و خدا بده برکت... تازه پولی هم ندادم... یه تمرین برنامه نویسی هم کردم. ولی باید قبول کرد که کارهای مایکروسافت یه چیز دیگشت.
یه تجربه شخصی بهم میگه که با نرم افزار opensource جماعت کار درست حسابی نمیشه کرد مگه اینکه خودت نویسنده اش باشی.
توی دانشگاه ما ترم دوم یه گروه لینوکس راه انداختیم و شروع کردیم به بد و بیراه گفتن به مایکروسافت که سلطنت طلبه و از زورش در جهت تضعیف بقیه استفاده میکنه و از این چیزا....
بعد از شعار دادن، شروع به استفاده از لینوکس کردم. با ردهت 7 شروع کردم.بعد هم تا مندریک 9 یالا رفتم. نسخه های مختلف رو دیدم: دبین، سوزه، ناپیکس، شبدیکس ، ماندریک، ردهت و... . ولی هیچ کدوم نتونستن برام جذابیت و قدرت ویندوز XP Professional رو داشته باشن.
برنامه نویسی به زبان C وC++ در محیط TextBase لینوکس واقعا لذت بخش بود، ساده و سریع ولی بقیه چیزاش اصلا جالب نبود.
اطمینانی که به ویندوز داشتم رو به لینوکس نداشتم.(منظورم دقیقا امنیته!)
بعد از یه مدت یه کارایی باهاش کردم تا شاید دیدم بهش بهتر بشه. به هر حال کلی جار زده بودم که لینوکس فلانِ و بیساره و ... نمیشد یه دفعه نظرم عوض بشه.
یکی از کارایی که کردم این بود که خواستم یه مقاله در محیط لینوکس بنویسم. پدرم دراومد ... تا موفق شدم. دلیل سختی کار این بود که محیطهای مختلف با هم دیگه خوب کار نمیکردن. و از همین جا جرقه برگشتن به ویندوز زده شد.
برگشتم... داشتم لذت میبردم.... تمام محیط ها با هم 100% تطابق دارن. این خیلی دوست داشتنیه.
یه نمودار در محیط excel میکشی بعد با موس drag میکنیش و میبری تو محیط Word اون رو drop میکنی... لذت میبری که اینقدر خوب با هم کنار میان... از paint و Notepad گرفته تا محیط .net همه با هم 100% تطابق دارن.
پس از این نظر ویندوز بهتر بود.
موند مساله امنیت... یه نرم افزار Norton System Works نصب کردم. مشکل 99% حل شد. اون 1% هم مربوط به ایرادهای خود نورتن بود. سیستم هیچ وقت الکی کرش نمیکنه (من نمیدونم شما از چه ویندوزی استفاده میکنی ولی ویندوز من اصله و تا حالا نزدیکه 2 ساله بودن هیچ مشکلی داره کار میکنه، تاکید میکنم... هیچ مشکلی!). هیچ Task ی نمیتونه مدیریت سیستم عامل رو بگیره. تعداد rootkit های نوشته شده برای ویندوز فکر کنم 2 یا 3 تا باشه که میتونن آسیب جدی بزنن. (که همشون توسط نورتن شناخته شدن)
مورد بعدی سادگیه... شما وقتی پنجره ای رو در لینوکس باز میکنید و سپس پنجره ای رو ویندوز باز میکنید تفاوت واقعا محسوسه... الکی که نیست 2000 نفر خبره دارن روی ویندوز کار میکنن. ده ها گرافیست و روانشناس روی رنگ بندی ها، برجستگی ها و غیره دارن کار میکنن. هیچ چیزی الکی نیست چون باید مشتری خوشش بیاد، چون مایکروسافت پول می خواد. براش هزینه میکنه و بهترین نتیجه رو هم میخواد.
به همین سادگی از اون موقع نه تنها لینوکس رو بوسیدم گذاشتم کنار بلکه از ویندوز تعریفم میکنم. نه تنها از ویندوز که از تمام محصولات مایکروسافت چون همگی:
ساده، قابل اطمینان، زیبا، دوست داشتنی و با هم Compatible هستند.
میدونم که الان یکی برمی داره میگه: قابل اطمینان؟ آره دوست عزیر قابل اطمینان. اطمینان از امنیت در برابر نفوذ رو میسپرم به نورتن. امنیت اطلاعاتم رو میسپرم به مایکروسافت... تا این لحظه هیچ وقت برام اتفاق نیفتاده که اطلاعاتم گم بشه... حتی در قطع برق... چون نسخه پشتیبان همیشه هست.
کلام آخر: مایکروسافت کارش نوشتن برنامه های کاربردی و سیستم عامله. در این زمینه از نظر من و خیلی امثال من حرف اول رو میزنه. مایکروسافت از محصولاتش پشتیبانی میکنه و برای مبارزه با هر کسی ایده های اون رو میدزده و در برنامه هاش استفاده میکنه با این وجود : ایده دادن آسونه اجراش به مراتب سخت تره. اون TabPage ی که در فایرفاکس دیده میشه کجا (البته ایده TabPage ربطی به فایرفاکس نداره) و اون TabPageی که تو IE7.0 هست کجا... همزمان رو جفتش کلیک کنید تا مفهوم رو درک کنید.
ببخشید که سرتون رو درد آوردم.