• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اصطلاحات و ضرب المثل های رایج انگلیسی (قوانین در پست اول)

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
:(
راست میگه ها..چقدر معما تو معما شد...اول برای behek حل میشه...بعدش نوبت لیلا جان میرسه...
ولی من چون برا لیلا رو فکر میکنم بهتر بلدو اول دومی رو میگم بعدا رو اولی تحقیق میکنم:lol:

باشه منتظر جوابم. راستي من behek نيستم ! behak‌ هستم!

ببخشید من توجه نکردم شما سئوال مطرح کرده بودی.:)
معنیش نمیشه "چیزیو سر جاش گذاشتن"؟
البته بهتر بود توی جمله مطرحش میکردی!

خواهش مي كنم ليلا جان. ولي معنيش اين نمي شه .
اگه با جمله بگمش تابلو هست ولي خب مي گم ...
They put him away for twenty years

حتما فهميدين ديگه... :lol:

Do you get “butterflies” in your stomach whenever you have to speak in front of a group
نمي دونم ولي يه حدسي مي زنم ... تكان خوردن زياد و مداوم موقع حرف زدن ... !
 

linhu

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2006
نوشته‌ها
227
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
نه این معنیش نمیشه متاسفانه.گفتم اصطلاحیه!
راستی این غول گفتی معنی کدومشه؟
جدي...چيزه ..الكي حدس زدنم همينه ديگه..

باشه منتظر جوابم. راستي من behek نيستم ! behak‌ هستم!
آها يعني جفتش دوتاست؟؟شوخي كردم...معذرت...

خواهش مي كنم ليلا جان. ولي معنيش اين نمي شه
چه اشتباه تو اشتباه شدا...
بهك جان معنيش نيشه كنار زدن و اين حرفا...؟
 

SCARFACE

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 آپریل 2007
نوشته‌ها
12
لایک‌ها
0
rule of thumb
اينو جاستين تيمبرليك وقتي داشت درمورد صداش و صحبت ميكرد استفاده كرده....كمي گنگ گفتم كه مثل اون بريتنيه نشه..:lol: :wacko: ها....ها.[/QUOTE]
معنی کلمه بدون قرار گیری در جمله به معنی حساب تخمینی ( درصدی) حسای تخمینی ( شانسی) .الله بختکی حساب کردن یادو دو تا چهار تا. حساب ذهنی....
 

linhu

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2006
نوشته‌ها
227
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
rule of thumb
اينو جاستين تيمبرليك وقتي داشت درمورد صداش و صحبت ميكرد استفاده كرده....كمي گنگ گفتم كه مثل اون بريتنيه نشه..:lol: :wacko: ها....ها.
معنی کلمه بدون قرار گیری در جمله به معنی حساب تخمینی ( درصدی) حسای تخمینی ( شانسی) .الله بختکی حساب کردن یادو دو تا چهار تا. حساب ذهنی....[/QUOTE]

كاملا درسته...
 

SCARFACE

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 آپریل 2007
نوشته‌ها
12
لایک‌ها
0
معنی کلمه بدون قرار گیری در جمله به معنی حساب تخمینی ( درصدی) حسای تخمینی ( شانسی) .الله بختکی حساب کردن یادو دو تا چهار تا. حساب ذهنی....

كاملا درسته...[/QUOTE]

تقلبش کجا بود .......

من که هنوز نگرفتم
 

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
بهك جان معنيش نيشه كنار زدن و اين حرفا...؟
كنار زدن ؟
نه اصلا !!
193.gif


اينم چند تا اصطلاح ديگه :

HANG IN THERE : استقامت به خرج دادن. تاب آوردن. با اوضاع ساختن
مثال : I know things are pretty tough me. If you hang in there things will come out ok

SITTING PRETTY : در بهترين شرايط قرار داشتن

Beyond the call of duty : بيشتر از حد نياز

اينم يه ضرب المثل :

The early bird catches The worm

سحر خيز باش تا كامروا باشي
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
با سلام خدمت دوستان متقلب:)



دوستیی فعل put away را قرار داده بودند

هر چند که خودتان می دانید این یک فعله و در جهاهای مختلف معنی مختلف دارد


اما معنی ان بدون فرار گرفتن در جمله به معنای رد کردن یا از دست دادن یا مصرف کردن می باشد

ورزش : پرتاب به خارج رينگ بوکس ،ضربه محکم از بالاى سر، حذف حريف ،ابشار،


---
مردود ساختن ،طلاق دادن ،مصرف کردن،



شاید هم مثل من رفوزه شده و با سر رفته تو کوزه:eek:
 

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
با سلام خدمت دوستان متقلب:)



دوستیی فعل put away را قرار داده بودند

هر چند که خودتان می دانید این یک فعله و در جهاهای مختلف معنی مختلف دارد


اما معنی ان بدون فرار گرفتن در جمله به معنای رد کردن یا از دست دادن یا مصرف کردن می باشد

ورزش : پرتاب به خارج رينگ بوکس ،ضربه محکم از بالاى سر، حذف حريف ،ابشار،


---
مردود ساختن ،طلاق دادن ،مصرف کردن،



شاید هم مثل من رفوزه شده و با سر رفته تو کوزه:eek:

دوست عزيز شما چرا پست ها رو دقيق نمي خونيد ؟ من در جمله پرسيدم ... حالا ببينين متوجه معنيش مي شيد ؟
اگه با جمله بگمش تابلو هست ولي خب مي گم ...
They put him away for twenty years

حتما فهميدين ديگه... :lol:

اگرم نمي دونين بگيد كه بهتون بگم :p
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
دوست عزيز شما چرا پست ها رو دقيق نمي خونيد ؟ من در جمله پرسيدم ... حالا ببينين متوجه معنيش مي شيد ؟


اگرم نمي دونين بگيد كه بهتون بگم :p

...................


Quote:
نوشته ای از behak-behak

حالا كسي مي دونه put away يعني چي ؟


یعنی جمله بالا را شما نگفتید;)
--------------

به هر حال اگز جزء معانی پست قبلیم نیست راهنمایی کن
 

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
...................


Quote:
نوشته ای از behak-behak

حالا كسي مي دونه put away يعني چي ؟


یعنی جمله بالا را شما نگفتید;)
--------------

به هر حال اگز جزء معانی پست قبلیم نیست راهنمایی کن

بله جمله رو من گفتم ولي بعد كه براش مثال زدم دوست عزيز :happy:
اين هم مثال :

They put him away for twenty years

دنبال معني put someone away بگردين ... چون جمله اينو مي خواد ;)
ديگه تقلب جواب ميده :p آخه نمي شه كه از اول آسونش كرد ... اين جوري خوبه كه تلاش كنين
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
:( :(
بله جمله رو من گفتم ولي بعد كه براش مثال زدم دوست عزيز :happy:
اين هم مثال :

They put him away for twenty years

دنبال معني put someone away بگردين ... چون جمله اينو مي خواد ;)
ديگه تقلب جواب ميده :p آخه نمي شه كه از اول آسونش كرد ... اين جوري خوبه كه تلاش كنين
با عرض شرمندگی:(
دور نگه داشتن که نیست:p
 

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
:( :(
با عرض شرمندگی:(
دور نگه داشتن که نیست:p

خواهش مي كنم ! پيش مياد :p
" دور نگه داشتن " ؟؟؟؟ نه ولــــــــــــــي ... شايد بتوني بازم به معنيش نزديكتر شي !!!
يه نوع دور نگه داشتنه !! :lol: ولي چه نوعي ؟ شما بگيد ؟
تو معنيش اصلا "‌دور نگه داشتن " نداره ها ... ولي خب نزديكه:happy:
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
خواهش مي كنم ! پيش مياد :p
" دور نگه داشتن " ؟؟؟؟ نه ولــــــــــــــي ... شايد بتوني بازم به معنيش نزديكتر شي !!!
يه نوع دور نگه داشتنه !! :lol: ولي چه نوعي ؟ شما بگيد ؟
تو معنيش اصلا "‌دور نگه داشتن " نداره ها ... ولي خب نزديكه:happy:

دوست مهربان بلاخره درسته:cool: یا غلط:blink: نزدیک شدم:happy: یا دور:eek:



طلاق که نیست
کشتن هم که نیست
زندان واسارت هم که نیست

نکنه هست:lol:



تازه گرفتم تقلب:f34r: چی چیه؟؟


اگه درست نبود می خوای بگو:(
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
دوست عزیز قصد جسارت ندارم

ولی این جمله را چگونه شما معنی کردید به نظر درست نمی اید


Beyond the call of duty : بيشتر از حد نياز

فکر کنم معنی درستش اعزام به خدمت وظیفه ( مثل من) ( سربازی:( ) میباشد یا در استانه اعزام به خدمت سربازی می باشد:lol:



اگه اشتباه کردم ببخشید فقط یک یاداوری بود
 

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
سلام ... جواب معماي ليلا كه هنوز داده نشده ! ولي معني اصطلاحي كه من گفتم :

زندان واسارت هم که نیست

نکنه هست

بله هست ! يعني " به زندان افكندن " يا حبس كردن در زندان : To imprison - put in prison
اينم مثال كه گفته بودم : They put him away for twenty years حالا درست شد معنيش ؟؟
187.gif


دوست عزیز قصد جسارت ندارم

ولی این جمله را چگونه شما معنی کردید به نظر درست نمی اید


Beyond the call of duty : بيشتر از حد نياز

فکر کنم معنی درستش اعزام به خدمت وظیفه ( مثل من) ( سربازی ) میباشد یا در استانه اعزام به خدمت سربازی می باشد
معني كه گفتم درست هست مگر اينكه اوني هم كه شما گفتي درست باشه !!‌البته اگر جايي خوندي ... نه از روي حدس ... چون آدم گاهي اوقات اشتباه حدس مي زنه ...
به هر حال :

Beyond the call of duty : بيشتر از حد نياز

به عبارتي :much more than should be expected
يا : بیش از آنکه وظیفه کسی ایجاب می کند ( از حد نياز فراتر ) ...

ولي تا حالا به اون معني كه "‌پسر انسان " گفت بر نخوردم.
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
بله هست ! يعني " به زندان افكندن " يا حبس كردن در زندان : To imprison - put in prison

-
معني كه گفتم درست هست مگر اينكه اوني هم كه شما گفتي درست باشه !!‌البته اگر جايي خوندي ... نه از روي حدس ... چون آدم گاهي اوقات اشتباه حدس مي زنه ...
به هر حال :

Beyond the call of duty : بيشتر از حد نياز

به عبارتي :much more than should be expected
يا : بیش از آنکه وظیفه کسی ایجاب می کند ( از حد نياز فراتر ) ...


به هر حال call of duty duty به تنعایی یعنی ندای وظیفه . یا اعزام به خدمت. یا به خاطر وظیفه شاید به بخاطر کلمه beyond معنی اش متفاوت شده است


جایی نخوندم حدس زدم:lol:
 

Neo.BHK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آپریل 2007
نوشته‌ها
338
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
به هر حال call of duty duty به تنعایی یعنی ندای وظیفه . یا اعزام به خدمت. یا به خاطر وظیفه شاید به بخاطر کلمه beyond معنی اش متفاوت شده است


جایی نخوندم هدس زدم

كه اين طور ... راستي "‌ حدس " درسته نه هدس !
268.gif

----
يادتونه white lie رو بهتون ياد دادم ؟؟ يعني دروغ مصلحتي !!!
خيلي جالب بود امروز همون اصطلاحو تو صفحه اول ياهو ديدم !!


Are white lies harmless?
Is it OK to fudge the truth about weight, income, or age when you're dating?
 

پسرِ انسان

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
125
لایک‌ها
2
محل سکونت
کاخ سفید
كه اين طور ... راستي "‌ حدس " درسته نه هدس !
268.gif

----
يادتونه white lie رو بهتون ياد دادم ؟؟ يعني دروغ مصلحتي !!!
خيلي جالب بود امروز همون اصطلاحو تو صفحه اول ياهو ديدم !!


Are white lies harmless?
Is it OK to fudge the truth about weight, income, or age when you're dating?

تایید میشه

لو که نرفتم به خاطر غلط املایی

اصلاح بعدی چیه
 

leylax

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 فوریه 2007
نوشته‌ها
580
لایک‌ها
29
محل سکونت
زیر باران
سلام و خسته نباشید به همه ی دوستان.
اولا در مورد اصطلاح بهک جان باید عرض کنم که معنی که من گفتم چیزیو سر جاش گذاشتن کاملا درست بود چون

put something away
همین معنیو میده اما شما منظورتو کامل نگفته بودی که
Put somebody away
منظورته!
بعد که گفتی من رفتم تقلب کردم اومدم بنویسم به زندان افتادن که دوستمون زودتر گفته بود.:D
به هر حال یه کم دقیقتر مطرح کنید .چون پاسخ منم به نوعی درست بود!;)
 

leylax

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 فوریه 2007
نوشته‌ها
580
لایک‌ها
29
محل سکونت
زیر باران
اما معنی :
Do you get “butterflies” in your stomach whenever you have to speak in front of a group
آیا دچار استرس میشید وقتی در حضور جمع صحبت میکنید؟؟؟

اصطلاح" پروانه در شکم" که در روانشناسی هم استفاده میشه در اینجا بکار رفته که به "استرس " برمیگرده!


get “butterflies” in stomach
به معنی استرس داشتن و عصبی شدن
 
بالا