مهدی حلاج
Registered User
- تاریخ عضویت
- 11 دسامبر 2011
- نوشتهها
- 12
- لایکها
- 0
نمیدونم چرا همه میگن امروز سخت بود . با اینکه امروز ساعت 6 گذشته بود و هنوز تو پادگان بودیم و فکر کنم آخرین گروهی بودیم که کارمون تموم شد اما امروز برای من یه روز خیلی خوب بود . جدا امروز خوش گذشت . نمیدونم چرا با بقیه بچه ها شریک نیستم تو این حس خوب . شاید انتظار چیزای بد تریو داشتم اما واقعا امروز خوب بود . جدا همه خوش اخلاق بودن و این به نظرم از همه چی مهمتره . نا سلامتی اومدیم سربازی . 2 ساعت رو آسفالت نشستن که سختی نیست . سختی اونجاییه که شخصیت آدم خورد بشه . من جدا لذت بردم از رفتار مسئولان پادگان . شما هم یه ذره دیدتون رو عوض کنید شاید بتونیم تو این حس قشنگ شریک باشیم
من یه چیزی رو واقعا بهش ایمان دارم که هر چیو سخت بگیری سخت میشه . بچه های قدیمی تر می تونن قضاوت کنن راجع به حرفم
ببخشید زیاد حرف زدم
من یه چیزی رو واقعا بهش ایمان دارم که هر چیو سخت بگیری سخت میشه . بچه های قدیمی تر می تونن قضاوت کنن راجع به حرفم
ببخشید زیاد حرف زدم