اندازه گیری ابعاد جهان هستی؟!

[Behrooz]

باید هم منحرف بشه ،
چون پاسخ پرسشهای زیربنایی تر و ابتدایی تر داده نشده تا نوبت به این جور مسائل برسه .

وقتي ميبينيد منحرف ميشه و روي سوالي هنوز كاملا بحث و تبادل نظر نشده است دوباره مطرحش كنيد .

 

[Behrooz]

سلام
ظاهرا اسم این تاپیک رو باید می گذاشتن اندازه گیری حواس پنجگانه :lol: :lol: :lol:

دوست عزیز , جناب parsbin در فرضیاتشون جواب این سؤالات رو دادن مشکل اینجاست که با این فرضیات هم باز
حل مسئله اشتباه است .

جناب behroozsara از چه منبعی می گید که ابعاد این جهان بینهایت هست , آیا این مسئله برای فیزیکدانان و اختر فیزیکدانان اثبات شده ؟ من که چنین چیزی نشنیدم .

شما وقتي براي جهان هستي ابعاد قائل شويد پس سوال اين است كه بعد آن چي هست ؟؟ آيا به يك ديوار و مرز ميرسد . پس بعد از آن مرز چي هست ؟؟؟
اصلا بعد براي جهان هستي معنا ندارد ( باز هم تاكيد ميكنم كه كاري به پديده ها ندارم ) و همه چيز در غايت ماده است كه خلاصه ميشود .

 

[Behrooz]

شما وقتي براي جهان هستي ابعاد قائل شويد پس سوال اين است كه بعد آن چي هست ؟؟ آيا به يك ديوار و مرز ميرسد . پس بعد از آن مرز چي هست ؟؟؟
اصلا بعد براي جهان هستي معنا ندارد ( باز هم تاكيد ميكنم كه كاري به پديده ها ندارم ) و همه چيز در غايت ماده است كه خلاصه ميشود .

دانشمندي كه صرفا فيزيك يا شيمي خوانده باشد جوابي براي اين سوال و سوالاتي از اين دست ندارد .

تمام علم ها وقتي به نهايت خود ميرسند يكي ميشوند و آن علم فلسفه است . به طوري كه فيزيك و شيمي و رياضي در سطح بالاي خود يكي ميشوند و فراتر از مسائلي چون فرمول و . . . مي روند . اخيرا در دنيا يك رشته است به نام فلسفه علم كه الان در دانشگاه شريف هم چند سالي است تدريس ميشود .
ما اساتيد خيلي بزرگي در رشته هاي مختلف در دنيا داريم كه علاوه بر رشته تخصصي و آكادميك خود استادان بزرگ فلسفه هم هستند . مانند پروفسور جعفر حامد اركاني كه فوق تخصص فيزيك هسته اي دارد و من در فلسفه خيلي بيشتر از فيزيكش قبولش دارم .

 

[mynobar]

یک قاعده کای وجود دارد که می گوید :
« محاط ، هیچ وقت نمی تواند بر محیط ، اظهار نظر کامل و بی عیب و نقص بکند »
از این رو علوم بشری هم ، چون ساخته و پرداخته عقل محدود و محاط بشر هستند ،
نمی توانند به عنتوان فصل الخطاب و حرف آخر مورد توجه قررا بگیرند .

 

[Behrooz]

100 درصد هم همينطور است . اصلا هيچ چيزي به معناي مطلق وجود خارجي ندارد . همه چيز نسبي است . وقتي بگوييم مطلق يعني وجود و ماهيت آنرا زير سوال برده ايم . بگذريم .
علوم بشري هم نسبي هستند و نمي توانند به همه چيز پاسخ بدهند . اما امروز در جايي قرار دارد كه بتواند به برخي از سوالات پاسخ دهد يا لاقل راه درست براي رسيدن به جواب سوال را دارد و خود اين راه بسيار ارزشمند است .

 

[mynobar]

و مهمتر اینکه ، هر یک از علوم بشری ، درحیطه و چارچوب و میدان و برد خودشان قابل اعتنا و مورد وثوق می باشند ، و هر یک ابزار و روش خاص خودش را دارد و مثلاً ابزار علم فیزیک نمی تواند در علم پزشکی هم به کار برده شود ؛ همچنانکه هر کدام از این ابزارها ظرفیت و توان محدود و مشخصی را دارند .
بهروز جان ، به نظر من ، اگر به همین نکته ساده ، ولی در عین حال مهم ، توجه کافی میشد ،
ما اکنون اینقدر در حوزه های علمی ، فنی ، معرفتی ، دینی و ...کلا مسائل نظری و عملی مشکل نداشتیم .
به همین خاطر هست که مثلاً با علم فلسفه محض ، نمی توانیم به باور و شناخت درستی از خدا شناسی برسیم ، همچنانکه با یک ملاغه پلاستیکی نمی توان یک پیمانه از آهن مذاب را برداشت ، چرا که خود ملاقه هم آب میشود و از بین میرود : بلکه باید از یک ملاغه مثلاً از جنس تنگستن استفاده کرد

 

[Huashan]

تمام علم ها وقتي به نهايت خود ميرسند يكي ميشوند و آن علم فلسفه است . به طوري كه فيزيك و شيمي و رياضي در سطح بالاي خود يكي ميشوند و فراتر از مسائلي چون فرمول و . . . مي روند .

با این حرف شما کاملا موافقم , در انتها که بماند , من فکر می کنم در ابتدا هم این افکار فلسفی هتسن که به ذهن دانشمندان می افتد و بعد به دنبال فرموله کردن این افکار می رن .

اصلا بعد براي جهان هستي معنا ندارد ( باز هم تاكيد ميكنم كه كاري به پديده ها ندارم ) و همه چيز در غايت ماده است كه خلاصه ميشود

شاید درست باشد ولی تا زمانی که بوسیله علومی مثل فیزیک و ریاضی بیان نشود و اثبات نشود هیچ اعتباری ندارد
به قول شما علوم بشری نسبی هستن و شاید در آینده جوابی برای ابعاد و انتهای جهان پیدا کنن . تا زمانی که حرف فلسه ( در مورد دنیای مادی ) به زبان علوم طبیعی در نیاد , فقط در کتاب ها باقی می ماند .

 

[Behrooz]

و مهمتر اینکه ، هر یک از علوم بشری ، درحیطه و چارچوب و میدان و برد خودشان قابل اعتنا و مورد وثوق می باشند ، و هر یک ابزار و روش خاص خودش را دارد و مثلاً ابزار علم فیزیک نمی تواند در علم پزشکی هم به کار برده شود ؛ همچنانکه هر کدام از این ابزارها ظرفیت و توان محدود و مشخصی را دارند .
بهروز جان ، به نظر من ، اگر به همین نکته ساده ، ولی در عین حال مهم ، توجه کافی میشد ،
ما اکنون اینقدر در حوزه های علمی ، فنی ، معرفتی ، دینی و ...کلا مسائل نظری و عملی مشکل نداشتیم .
به همین خاطر هست که مثلاً با علم فلسفه محض ، نمی توانیم به باور و شناخت درستی از خدا شناسی برسیم ، همچنانکه با یک ملاغه پلاستیکی نمی توان یک پیمانه از آهن مذاب را برداشت ، چرا که خود ملاقه هم آب میشود و از بین میرود : بلکه باید از یک ملاغه مثلاً از جنس تنگستن استفاده کرد

البته بحث خداشناسي كاملا جدا از اين مقوله است كه داريم روي آن بحث ميكنيم .

البته مثالي كه شما زديد را من ابدا قبول ندارم . چون باز داريد در مورد حوزه ماده از پديده ها مثال مي زنيد كه به اعتقاد من قابل قبول نيست . اين 2 مطلب از هم جدا هستند و نمي توان براي تاييد يا تكذيب يكي از ديگري مثال آورد .

 

[Behrooz]

شاید درست باشد ولی تا زمانی که بوسیله علومی مثل فیزیک و ریاضی بیان نشود و اثبات نشود هیچ اعتباری ندارد
به قول شما علوم بشری نسبی هستن و شاید در آینده جوابی برای ابعاد و انتهای جهان پیدا کنن . تا زمانی که حرف فلسه ( در مورد دنیای مادی ) به زبان علوم طبیعی در نیاد , فقط در کتاب ها باقی می ماند .

بله من هم موافق هستم كه بحث هاي حوزه فلسفه تا زماني كه به زبان رياضي مطرح نگردد فاقد اعتبار علمي است .

البته بايد يك نكته را يادآور شوم

فلسفه وقتي در مورد جهان هستي نظر ميدهد ، خود بر 2 قسمت تقسيم مي گردد .

فلسفه اديان به چگونگي آغاز جهان از بعد خلقت همه چيز به وسيله خدا مي پردازد .

فلسفه علمي كه توضيح اين خلقت را در بعد ديگري مي بيند كه بين اين فلسفه ها هم هميشه اختلاف نظر بوده .

فلسفه ماترياليست ها به طور خلاصه بر اين استوار است كه هر آنچه داريم از ماده است و ماده باعث پيدايش همه خلقت و هميشگي بوده است . هيچ چيز خارج از مفهوم ماده وجو ندارد .

البته ادامه اين بحث من منجر به بازگويي مطالبي مي گردد كه در قوانين اين فروم ممنوع اعلام گشته و ما هم به آن پايبند هستيم .


موفق باشيد .

 

[mynobar]

البته مثالي كه شما زديد را من ابدا قبول ندارم . چون باز داريد در مورد حوزه ماده از پديده ها مثال مي زنيد كه به اعتقاد من قابل قبول نيست . اين 2 مطلب از هم جدا هستند و نمي توان براي تاييد يا تكذيب يكي از ديگري مثال آورد .

آنچه من گفتم ، از باب تمثیل بود ، نه قیاس ،
و تمثیل هم در تمام مکاتب و تفکرها و بینش ها ، مورد قبول است .
***
آن قیاس است که گروهی قبول داشته و گروهی قبول ندارند .

 

[mynobar]

منظور دقیق من در پست قیلی این بود که فلسفه هم یک علم بشری و محصول عقل انسان است ،
و نمی تواند به عنوان علم دین مورد استفاده قرار بگیرد ،
به زبان ساده تر :
فلسفه را باید به سان سایر علوم انگاشت ، نه چیزی فوق آن ،
فلسفه هیچوقت نمی تواند جای وحی را بگیرد .
***
اکنون ما اساتیدی داریم که تمام زیربناهای فلسفی را مورد خدشه و بطلان قرار می دهند و آن را رد می کنند و این هم موضوع عجیبی نیست ، مثل سایر علوم که نظریات دانشمندان مختلف ، همیشه به بک منوال باقی نمی مانند و همیشه جرخ و تعدیل ها و انتقادات و رد و اثبات های دیگران بر آنها مترتب است .
***
به هر حال شما نمی توانید به فلسفه ، قداست بیش از حد بدهید .

 

[vahidrk]

mynobar جان فکر نمی کنی خیلی دارین خارج از موضوع صحبت می کنین؟
این دیگه داره تبدیل به جر و بحث می شه.

 

[Behrooz]

نه دوست عزيز
ما قصد بحث و جدل نداريم .

سعي ميشود از مسير خارج نشود .

در ضمن بايد تحمل شنيدن نظر مخالف را هم داشته باشيم .

 

[mynobar]

آفرین بهروزز جان ؛
موضوع ، روشن شدن است نه جر و بحث .
من فکر میکنم خوب داریم پیش میرویم ، و من با دوستان اینجا مشکلی ندارم .
وحید جان ، شما نگران نباشید ، من خاک پای بهروز خان هستم ، هیچوقت باهاش دعوا نمی کنم .

 

[greenapple]

حبیب جان و بهروز جان
واقعا بحث جالبی میکنید.
وقتی من به این موضوات کیهانی فکر میکنم مغزم سوت میکشه .!!! ( هنگ میکنم )
ولی چیزی که به من ثابت میشه اینه که یه خدایی اینارو آفریده ولی با چه هدفی منم نمیدونم.!
ولی افتخار میکنم که جوانانی هم تو مملکت هستند که مغزشون پی حرفای درست حسابیه . تبریک بر شما.
از بحثتان لذت بردم.

 

[mynobar]

greenapple عزیز ، شما لطف دارید .
من که از لطف شما شرمنده هستم و خودم را قابل نمیدانم .
پیروز و همیشه سبز باشی .

 

[Behrooz]

حبيب جان
ما كه در بست مخلصيم . شما هميشه مرا شرمنده ميكنيد .

ميدانيد در مورد وحي بايد در جاي جداگانه اي بحث كنيم .

منظور من هم قداست دادن به فلسفه و يا هر علم ديگري نيست .

شما وقتي به يك مطلب قداست مي بخشيد آنرا مطلق ميدانيد . در صورتيكه من براي هيچ چيز مطلق بودن قائل نيستم . به اعتقاد من همه چيز نسبي هست . حتي همان ماده كه از آن صحبت ميكنم .

دوست دارم با هم بيشتر در اين مورد به بحث بنشينيم . البته دوست ندارم وارد مسائل اعتقادي شويم . فقط در مورد مطالبي كه پيرامون همان علم ناقص است صحبت كنيم .

 

[mynobar]

بسیار خوب ، من هم سعی می کنم بعد از این ، کمتر پای مباحث اعتقادی را به میان بکشم .​

 

[Behrooz]

خب بحث از كجا باقي ماند . لطفا شما ادامه بدهيد تا ما هم فيض ببريم حبيب جان .

 

[mynobar]

بهروز عزیز ، جسارت نباشه ها ، من از بیانات و دیدگاههای شما نقریباً به این نتیجه رسیده ام که نظرات شما بیشتر شبیه نظرات گروه « لا ادریّون » یا همان Agnostic می باشد ،
گروهی که بر این باورند که انسان نمی تواند هیچ معرفت و شناختی از جهان داشته یاشد .
در حالی که چنین نیست ، درست است که به قول شما تمام علوم نسبی هستند ،
ولی در حیطه خودشان ، کاملاً مورد اطمینان هستند ،
فقط وقتی که پا از گلیمشان درازتر کرده و در باره سایر علوم نظر میدهند ، نباید به سخنشان اعتنا کرد .