بهروز وثوقي: من هم مستثني نيستم.
بهروز وثوقي نامي آشنا درسينماي معاصر ايران است. در سالهاي اخير دوستدارن او در شهرهاي مختلف جهان، همچنين بازي او را روي صحنۀ تئاتر ديدهاند. چندي پيش، در برگزاري مراسم بزرگداشت او در كشور كانادا كه به همت جمعي از ايرانيان مقيم تورنتو انجام شد، ايدۀ تاسيس بنيادي با هدف حمايت از سينماگران جوان ايراني را اعلام كرد كه مورد استقبال علاقمندان به سينما قرار گرفت.
همكار ما خانم سما شورايي در بارۀ چگونگي تشكيل و فعاليت اين بيناد، مصاحبهاي با بهروز وثوقي انجام داده كه اول بار در «راديو قاصدك» كه به مديريت و اجراي ايشان در شهر زوريخ در كشور سوئيس تهيه ميشود پخش شد.
اين مصاحبه را در برنامۀ جُنگ صدا امروز بشنويد. متن نوشتاري اين گفتوگو را هم دردر ادامه خواهيد خواند.
آقاي وثوقي، هدف شما از ايجاد چنين انجمني چيست و اين كمك و پشتيباني به چه نحوي خواهد بود؟
اين فكر و ايدهاي است كه از مدتها پيش داشتهام و هدفي هم كه دنبالش بودهام تا آن را به انجام برسانم اين هست كه بتوانم كمكي كنم به جوانان هموطنم در ايران و خارج از ايران. كساني كه استعداد دارند و ميخواهند آن را شكوفا كنند ولي وسيلهاي ندارند. يعني هيچ عاملي نيست كه كمك كند تا آنها وضعيتي كه ميخواهند را در كار هنري خود فراهم كنند.
اين انجمن يا بنياد يا هر اسم ديگري كه بعدها بهخود بگيرد، وقتي درست شد، هدفش اين است كه به اين جوانها در هر جاي دنيا كه باشند در كاري كه بلد هستند؛ و آنچه را كه ميخواهند عرضه كنند كمك كند تا در مراحل انجام آن به چشماندازي و هدفي كه دارند برسند.
مثلا اگر جواني در گوشهاي از دنيا دلش ميخواهد سناريست يا بازيگر و يا كارگردان سينما بشود اما وسيلۀ لازم را ندارد؛ و از نظر مادي هم برايش اين امكان نيست كه به دانشگاه يا به جاهاي بخصوصي كه براي استفاده در اين مورد هست برود، ما در اين نهاد يا انجمن ـ وقتي كه تشكيل شد ـ كمك ميكنيم تا اين شخص بيايد اينجا، و يا در همانجا كه هست بتواند كارش را تكميل و دنبال كند. فرقي هم نميكند اين جوان از ايران بيايد يا از هر جاي ديگر دنبا. اين انجمن در واقع شكلي از يك تشكل غيرانتفاعي و عامالمنفعه خواهد داشت.
آقاي وثوقي آيا اين حمايتها فقط بهشكل مالي خواهند بود يا بيشتر در زمينۀ آگاهيرساني و انتقال تجربۀ چندين سالۀ شما در زمينۀ سينما؟
شكل اين كار كه چطور كمك كنيم تا جوانهايمان استعدادهايشان را به ثبوت برسانند و بتوانند از استعدادهايشان استفاده كنند مهم نيست. مهم اين است كه اين كار انجام شود. طبيعي است كه در زمينههايي بايد كمك مالي و مادي بگيرند؛ و در زمينههايي هم از آنچه كه از اهداف اين انجمن خواهد بود؛ و اميدوارم كه به انجام برسد.
ارتباط شما براي رساندن اين كمكها و تجارب شخصي خودتان در سينما به چه شكل خواهد بود؟ اين جوانها با شما بهعنوان موسس اين انجمن چگونه ارتباط برقرار ميكنند؟
بهرحال طبيعي است كه اين نهاد، هيات مديرهاي خواهد داشت كه كار آنها رسيدگي به همين مسائل خواهد بود، و اگر لازم باشد كه من در جاي خاصي قرار بگيرم و كاري مشخصي را در كمكهاي فكري انجام دهم طبعا به من خبر خواهند داد.
در حال حاضر در مرحلۀ صحبتهاي اوليۀ تشيكل اين نهاد هستيم. مهمترين مسئله براي من، انتخاب هيات مديرهاي است كه هم كارساز باشند، هم وقت و فرصت براي اين كار را داشته باشند و هم اينكه بهرحال دور از اين مسائل نباشند.
آقاي وثوقي شما بارها در گفتگوهايتان به اين نكته اشاره كردهايد كه مشخصۀ اصلي و كليدي يك سينماي خوب، پيامرساني است. شما تاثير يك سينماي خوب بر جامعه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
سينما به هيچ وجه از جامعه دور نيست. سينما اصلا چيزيي شخصي نيست. در عالم سينما از جمله فيلمهاي خوب يكي هم آنهايي هستند كه حامل پيام و به نوعي نشان دهندۀ مسائل اجتماعي هستند و درخيلي موارد به دليل آگاهي رساندن، از نظر اجتماعي كمكهاي بزرگي براي مردم بودهاند. اين در همهجاي دنيا هست و آرزوي من اين است كه سينماي مملكت ما هم اينطور باشد.
البته محدوديتهايي در كار ساختن فيلم در ايران وجود دارد كه ما در كارها ميبينيم و متوجۀ آن هستيم، اما به نظرمن فيلمسازان ما تلاش خود را ميكنند و سعي دارند تا با همۀ اين محدوديتها پيام خودشان را به من و شما برسانند كه در بيشترموارد موفق هستند و در بعضي موارد هم نه. علل اين مسائل كاملا مشخص است و اميدوارم كه كمكم اين مسائل از بين برود و سينما شكل واقعي خودش را پيدا كند.
آقاي وثوقي با توجه به اينكه شما مشغول تاسيس انجمن حمايت از سينماگران جوان هستيد، پيام و پيشنهادتان براي اين سينماگران چيست؟
من البته رسالتي براي اين كار ندارم كه حتما پيام بخصوصي را به سينماگران القاء بكنم. در حال حاضر، هم در ايران، و هم در خارج از ايران آنقدر وسائل و مسائل آگاهيدهنده به سينماگران وجود دارد كه بتوانند از آنها استفاده كنند و آنچه كه از سينما بايد وجود داشته باشد را به مردم بدهند. مثلا اينترنت كه وسيلۀ مهمي براي آگاهي دادن به مردم است؛ و يا دانشجوياني كه در خارج از ايران در رشتههاي كارگرداني، بازيگري، سناريو نويسي و رشتههاي ديگر سينما تحصيل ميكنند. اينها بالاخره فارغالتحصيل خواهند شد و راه خودشان را پيدا خواهند كرد.
من فكر ميكنم تا ده سال آينده، سينماگران ايراني وضعيت بسيار خوبي در دنيا و بهخصوص در هاليود پيدا خواهند كرد. با توچه به دانشجوياني كه سالهاست در اين رشته كار و تحصيل خود را شروع كردهاند و دارند وارد بازار كار ميشوند.
خبردار شديم كه آوريل امسال از سوي دوستدارن شما مراسم بزرگذاشتي در تورنتوي كانادا برگزار شد.
طبيعي است كه آدم وقتي پا به سن ميگذارد، در هر رشتهاي، در ضمن از او هم تجليل هم ميكنند و يا ارجي بر او قائل ميشوند كه خب بهرحال من هم مستثني نبودم. آقاي عارف محمدي كه از سينماگران است و در تورنتو، به من پيشنهاد كرد و من هم قبول كردم.
اين مراسم براي من بار احساسي قويي داشت. چون دوستان و هنرمنداني كه من هنوز يادشان هستم، يا با شركت خودشان در اين مراسم، و يا با فرستادن پيام ويديويي و صداي خودشان، خيلي مرا تحت تاثير قرار دادند. من از ايشان براي ترتيب دادن اين مراسم تشكر ميكنم. اين كار بايد براي در همۀ رشته و هر ساله انجام بشود. بهخصوص كه مردم شريف ايران كه همهجا و هميشه پشتيبان هنرمندان، ادبا، نويسندگان و شعرا بوده اند و هستند.
فكر ميكنم برگزاري مراسمي از ايندست در هر سال براي كساني كه از نظر ما جايي مشخصي در اجتماع دارند، و ارج گذاشتن به زحماتي كه او در طول سالها كشيده، كار قشنگي است.
اميدوارم در سالهاي آينده هم از همۀ انسانهايي كه در مملكت ما زحمت كشيدهاند و كارهايشان چه فرهنگي و چه هنري مشخص بوده، به همينترتيب قدرداني بشود.
آقاي وثوقي آيندۀ فعاليتهاي هنري خود را در كار سينما وتئاتر چگونه پيشبيني ميكنيد؟
من هميشه براي كار آماده هستم. تا آخرين لحظات زندگيام ميتوانم روي صحنه و يا جلوي دوربين باشم. منتهي آدم كمي كه سنش بالاتر ميرود، سليقه و انتخابش هم كمي سختتر ميشود. و خب من هم مستثني نيستم. دلم ميخواهد اگر كاري ميكنم، كاري باشد كه خودم هم دوست داشته باشم.
از شركتتان در اين مصاحبه تشكر ميكنم و اميدوارم كه در كار پيشبرد انجمن سينماگران جوان كه به گفتۀ شما ميتواند سكوي و پايگاهي باشد براي رشد استعدادهاي جوان در زمينۀ سينما موفق باشيد.
من هم آروزي توفيق دارم و اميدوارم روزي برسد كه واقعا همۀ جوانهاي مملكت ما از آزادي فردي و اجتماعي خود برخوردار بشوند و بتوانند هميشه در هر زمينهاي كه هستند شكوفا باشند.
فايل صوتي مصاحبه را در [اينجا] بشنويد!
برنامۀ پيشين جُنگ صدا را هم در [اينجا]
بهروز وثوقی: مامور ساواک به من گفت با کامیون می آیم روی ماشینت
خبرگزاري انتخاب : بخش نخست
۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۶ ساعت : ۳۱ , ۰۲
خبرگزاري انتخاب :
بخش نخست گفت و گو: بهروز وثوقی اسطوره ی به یاد ماندنی فیلم های پیش از انقلاب که در آثار بزرگی چون «قیصر»، «گوزن ها»، «داش اکل» هنرنمایی کرده، میهمان امروز «انتخاب» است و به بخشی از سوالات خوانندگان، پاسخ گفته است.
بخش دوم این گفت و گو را اینجا بخوانید.
این بازیگر با نام واقعی خلیل وثوقی در سال 1316 خورشیدی برابر سال 1937 میلادی در شهر خوی متولد شد.
وی برادر چنگیز و شهراد وثوقی است که هر دو در ایران به کار هنرپیشگی مشغولند. تحصیلات وی در حد دیپلم می باشد و همسرسابق گوگوش می باشد اولین فیلم سینمائی اش فیلم صدکیلوداماد (1341به کارگردانی عباس شباویز) می باشد و فیلمی که درسال 1348 بهروز درآن بازی کرد وهرگز به نمایش عمومی درنیامد (هوکانی .به کارگردانی سیاوش یاسمی)اول بوده است ،
از مشهورترین نقش های بهروز وثوقی نقش قیصر در فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۸ بود. جوان اول آن سالهای سینمای ایران در بسیاری از فیلمهای فارسی به هنرنمایی پرداخته است که از جمله فیلمهای بهروز وثوقی میتوان به بازی هنرمندانه او در فیلم (سوته دلان) که از دسته فیلمهای هنری و ماندگار در تاریخ سینمای ایران نیز هستند اشاره کرد ضمن اینکه اثار دیگری چون { کندو ، داش اکل ، همسفر ، ممل آمریکایی ، ماه عسل ، دشنه ، طوقی و گوزنهاوبسیاری دیگر) جزو اثار به جا مانده از وی است.
بهروز وثوقی جزو معدود هنرپیشگان سینمای ایران است که توانایی بازی در انواع گونههای سینمایی را دارد از کمدی تا تاریخی از عرفانی تا تجاری. البته به ایشان (کلینت ایستوود) ایران لقب داده اند. او پس از آن به آمریکا رفت تا در فیلم « گربه در قفس » ساخته بهمن زرین دست بازی کند که از آن روزها، به ایران سفر نکرده است.
یکی از اتفاقات مهم در حضور هنری وثوقی در سالهای اخیر جایزه ای است که داوران جشنواره سانفرانسسيكو در سال 1979 به عباس کیارستمی اهدا کردند و او نیز تقدیم وثوقی کرد.
وی برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جهانی فیلم هند در دهلی در سال 1973 برای بازی در فیلم تنگسیر و همچنین برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال 1353 برای بازی در فیلم گوزن ها است.
بهروز وثوقی هم اکنون در سانفرانسيسکو، با همسرش کتايون، زندگی می کند.
حدود یک ماه پیش، «انتخاب» از خوانندگان خود خواست سوالات خود را از آقای وثوقی بپرسند، اما پاسخ به این سوالات به دلیل کسالات مختصر آقای وثوقی و همچنین سفر ایشان به ترکیه و همچنین کانادا در مورد بزرگداشت ایشان، به تعویق افتاد.
تهیه و اجراي مصاحبه: فريدون وحدت شعار
[email protected]
پاسخ سوالات آقای وثوقی به سوالات خوانندگان «انتخاب» در پی می آید:
آقای وثوقی عزیز! امسال وارد 70 سالگی شده اید، به عوان سوال نخست دوست دارم برای علاقمندانتان از وضع سلامتي خود بگویید، چه احساسي می کنید،
بهروز وثوقی: از سلامتي كامل برخوردارم و در اين سن وسال احساس بسيار زيبايي از زندگي دارم
تا چند سالگی در شهرستان خوی بودید و چه زمانی به تهران آمدید و در كدام محله در خوي و تهران بزرگ شديد؟
وثوقی: من تا شش ماهگي در خوي بودم و بعد به تهران امدم اوايل را به ياد ندارم ولي بعدا در خيابان خرمشهر زندگي ميكردم
از چه سالي فعاليت هنري شما اغاز شد و ماحصل این فعالیت ها، چند فیلم و تئاتر است؟
وثوقی: من از سن 18 سالگي فعاليت هاي خودم را شروع كردم و ماحصل اين فعاليتها حدودا نزديك به 90 تا 100 فيلم و سريال ميباشد
چه مشاغلی در دورانی که هنوز بازیگر نشده بودید و یا هنوز بازیگر مشهوری نشده بودید، داشتید؟
وثوقی: : بعد از اينكه دوبار در كنكور رد شدم در اداره بهداشت شروع به كار كردم و بعد در وزارت دارايي
یکی از خوانندگان از شما پرسیده، جریان اخراج شما از ورات بهداشت و درگیری با یک مقام وزارت دارایی چه بوده؟
وثوقی: در اداره بهداشت بخاطر توهيني كه يكي از بازرسها در خرم دره زنجان به من كرد درگيري بوجود امد و مرا اخراج كردند
چند برادر و خواهر داريد؟
وثوقی: چهار برادر دارم به اسامي چنگيز , بهزاد, شهراد و فيروز
آقای وثوقی، از کی فهمیدید که به بازیگری علاقه دارید؟
وثوقی: زماني بديدن فيلمي به اسم ولگرد با شركت اقاي ملك مطيعي رفتم و از انجا كه امدم بيرون احساسي در من بوجود امده بود و با ديدن چندين بار اين فيلم، جرقه اي از بازيگري در من زده شد
واکنش خانواده به علاقه حضرتعالی به سینما و بازیگری چه بود؟
وثوقی: :خانواده با كار من بطور كلي مخالف بودند, البته بيشتر پدرم.
برای اولین بازی، چقدر دستمرد گرفتید؟
وثوقی: برای اولین بازی،2000 تومان دريافت كردم
چند سال فعالیت دوبله در سینما را پیگیری می کردید؟
وثوقی: :در دوبله كه بمدت 7 سال طول كشيد
آیا بازی در فیلم های پیش از "قیصر" که شکل و شمایل فیلم فارسی را داشت، شما را راضی می کرد؟
وثوقی: شما براي شروع هر كاري بايد از صفر شروع كنيد منم مثتثنی نبودم مسلما راضي نبودم
تکنیک بازیگری برجستگی های غیر قابل انکاری دارد، آیا حضرتعالی دوره ی خاصی را گذراندید؟
وثوقی: من دوره بخصوصي نديدم فكر ميكنم دوران دوبله براي من كلاس خوبي بود
فیلم های پیش از انقلاب، اصولاً برای نمایش در سینما دوبله می شده است.این مسئله باعث آزار شما نمی شد که فرد دیگری روی چهره ی شما صحبت می کند؟
وثوقی: من 10فيلم اوليه ام را با صداي خودم بازي كردم و بعد در فيلمهاي تنگسير, سازش, گوزنها هم صداي خودم بود و آنهايي هم كه با صداي خودم نبود بدليل مشغله زياد و بموقع رسيدن فيلم - بدليل قرار دادي - من در محل دوبله نميتوانستم حاضر باشم
برجسته ترين خاطره هاي شما از زنده يادان علي حاتمي و فريدون گله و اخيرا مرحوم عزيز رفيعي چيست؟
وثوقی: همراه با زنده ياد علي حاتمي در ايتاليا براي تهيه سر پرسوناژ و انتخاب گريمور بودم كه روزهاي خوبي بود , فريدون گله هم كه از دوستان خوب من بود, و مرحوح عزيز رفيعي را هم بيشتر در امريكا ميديدم
جناب کیمیایی چندی پیش در یک مصاحبه گفته بود که بهروز وثوقی همیشه اصرار داشت که اسم "او" در ابتدای تیتراژ فیلم ها باشد.
وثوقی: طبيعتا زماني كه من با اقاي كيميايي شروع بكار كردم اسم معروفي داشتم و ياد ندارم كه هيچ تهيه كننده اي حاضر بود كه اسم من در رديف اول نوشته نشود چون تجارت را هم در نظر ميگرفتند و اصولا من در قرارداد ذكر ميكردم در مورد نوشتن نام در رديف اول، وگر نه كار نميكردم
شما و اقاي كيميايي خالق شاهكارهايي بينظيري همچون قيصر , داش آكل , خاك و گوزنها بوديد ايا اگر به ايران بازگشتيد اين تيم طلايي دوباره با هم فيلم خواهند ساخت؟
وثوقی: در مورد همكاري دوباره فكر نميكنم
.چندی پیش آقای کیمیایی سفری به آمریکا داشتند، ايا باهم ملاقاتي داشتيد؟
وثوقی: نه خير ، ایشان را نديدم
.آیا در فیلم هایی که بازی می کردید، سانسوری هم از سوی حکومت شاه صورت می گرفت، فکر می کنم برای خیلی از فیلمها از جمله گوزن ها سانسور زیادی صورت گرفته است.
وثوقی: بله همينطور است
بازگردیم به "قیصر"، تصور می کنم فیلم «قیصر» اثری بود که جامعه را به تکاپو داشت و فکر می کنم، از آنجا بود که اسم بهروز وثوقی به عنوان یک بازیگر مطرح سینما، به گوش می رسید، واکنش مردم به فیلم "قیصر" چه بود ؟ در مجموع كدام يك از فيلمهاي شمابا استقبال زيادي رو برو شد و پرفروشترينها بودند؟
وثوقی: قيصر بدليل اينكه نقطه ضعف اجتماعي بود مورد استقبال مردم قرار گرفت و بعد از آن هم بيشتر فيلمهاي من از فروش خوبي برخوردار بودند
.
تصور می کنم که حضرتعالی برای بازی در گوزن ها و آن نقش، کارهای متفاوتی کردید؟
وثوقی: خوب هر بازيگري براي رسيدن به نقشي بايد تلاش زيادي بكند و من هم همين همينكار را كردم.
گوزن ها، قطعا یکی از بهترین فیلم های شما محسوب می شود،چه شد که این فیلم توقیف شد؟
داستان از ابتدا شکل سیاسی داشت. به همان شکل بازی شد که نوشته شده بود. هیات سانسور وقت، ایراد خاصی ندیدند د ولی بعدا که مردم دیدند و تفسیر خاصی کردند، فیلم توقیف شد. اگر دقت کرده باشید، همه کارهای من با هم فرق دارد .این هم یکی ازکارهای من بود که با کارهای دیگر من متقاوت بود از آنجا که هر بازیگر سعی می کند کارهای متفاوتی انجام دهد. من هم می خواستم کارهای غیرمتعارف بکنم. تنها گوزنها نبود که از نظر کار بازیگری غیرمتعارف بود. گوزنها کاربسیار بسیار مشکلی بود ، اگر دراین فیلم موفق نمی شدم، سابقه ام حرفه ای به هم می خورد و تلاشم این بود که موفق بشوم . به همین خاطر شش تا هشت ماه طول کشید تا خودم را به آن نفش نزدیک کنم....
بسياري از كارهاي شما به عنوان شاهكارهاي تاريخ سينماي ايران ثبت شد سوته دلان" هم یکی از بازی های درخشان شماست، این را قبول دارید؟
وثوقی: عنوان شاهكار براي فيلمهاي من را نميدانم براي من قضاوت مردم در درجه اول قرار دارد
. سعید راد در گفت و گویی از اختلاف نظر تخصصی با شما سخن گفته، اومی گوید: با بهروز وثوقى اختلاف نظر داشتم. او معتقد بود كه بازيگر، ابتدا به ساكن يك چيزهايى در درونش هست كه آن را به نقش محوله اضافه مى كند. من مخالف بودم و مى گفتم كاراكتر را مولف خلق مى كند و بازيگر بايد به عنوان يك عامل ابزارى و اجرايى، با درگيرى حسى با آن نقش، در اختيار كارگردان باشدايا ميتوانيم خلاصه موفقتر بودن شما در اثر هايي كه خلق كرديدرا در اين اختلاف تفكر خلاصه كنيم؟.
وثوقی: با سعيد راد رابطه نزديكي نداشتم و نميدانم راجع به چه موضوع صحبت كردند اما معتقدم هر بازيگري براي رسيدن به نقشهايش راهها و سليقه اي بخصوص پيدا ميكند.
اقاي سعید راد توی بخش دیگری از مصاحبه می گوید: منكر استعداد بهروز وثوقى نيستم، اما واقعاً اگر كيميايى نبود، او چه وضعيتى داشت؟، نظر شما در این مورد چیست؟
وثوقی: :اين اقاي سعيد راد از خودشان نپرسيدند كه اگر بهروز وثوقي نبود انوقت قيصر چه وضعيتي پيدا ميكرد
یکی از انتقاداتی که به شما هست این است که شما در اوج کارتان رفتید و «ليلى و مجنون» يا «ممل آمريكايى» و «ماه عسل» و «بت شكن را بازی کردید، آیا این کار دلیلی داشت؟
وثوقی: من اجبارا بايد فيلمهايي تجارتي را هم بازي ميكردم كه تهيه كننده از نظر مالي تامين شود كه بتواند فيلم درست تري را سرمايه گذاري كند.
یکی از خوانندگان پرسیده ايا فيلم اخراجی ها را دیده اید؟
ج:نه متاسفانه
بعضي از اثارهاي نمايشي اثرهاي سوء فرهنگي در جامعه ها داشته و دارد، از جمله بنا به امار بعد از پخش فيلم قيصر 10 ميليون جفت كفش به علت خواباندن پاشنه يكسال زودتر ازموعد عمر كرده و دور انداخته شده اين پديده تا كنون نيز ادامه دارد. بسیاری این مسئله را تاثير سوء فيلمهاي از نوع قيصر ميدانند ، نظر شما چيست؟
وثوقی: راجع به خواباندن پاشنه كفش و ميليون جفت زباد خبري ندارم اين يكي از عادتهاي اين نوع نقشها بود و من هم اجرا كردم. فيلمهاي من اثار مثبت هم داشته مثلا بعد از نمايش گوزنها نامه های فراوانی به دستم رسید كه در آن مادر ، برادر، يدر و خواهر معتادين از من تشكر ميكردند چرا كه عزیزانشان را در فيلم ديدند و تصميم به ترك گرفتند.
با کدام یک از بازیگران سینمای پیش از انقلاب رابطه دارید؟ آیا خبری از اقاي ملک مطیعی داريد؟
وثوقی: بله ازاقاي ناصر ملك مطيعي خبر دارم ايشان را هم دوست دارم و هم در ارتباط هستم اقاي مشايخي هم همينطور .
.از هنرپيشگان و كارگردانان مشهور هالي وود كدام يك مورد علاقه شما بود و هست و با كدام دوستي داريد؟
وثوقی :رابرت دنيرو را ميپسندم و دوستي بسيار نزديكي با زنده ياد آنتوني كويين داشتم
.گفته ميشود شما نتوانستيد به راحتي خود را با جامعه هنري خارج از كشور از جمله هالي وود وفق دهيد و در گفتگوهايي كه قبلا شما داشتيد اينطور به نظر ميرسد بر خلاف بسياري از هنرمندان ايراني هاليوود از پذيرفتن نقشهايي منفي تا انجا كه ميشده خودداري كرديد و كلا فرموديد نقشهاي پيشنهادي در شان شما نبوده ? با فرض جدا دانستن يهود از صهيونيست ها به نظر شما تا چه حد فرضيه هاليوود در خدمت صهيونيستها صحت دارد
وثوقی: آن اوايل از من خواستند كه خودم را اسراييلي معرفي كنم و حتي اسم بروس واساي را هم برايم انتخاب كرده بودند بهشان به صراحت گفتم من ايرانيم و به ان افتخار ميكنم و كار را با اين شرط ارزاني خودشان كردم و اين درست كه تا اندازه زيادي رابطه جاي ضابطه و مستعدين را در هاليوود گرفته و اين جايگزيني ها و كنارگذاري شايسته سالاري چيزي جديد و فقط مختص به هاليوود و اين نقطه از دنيا نيست. اينطور به نظر مي آيد از هنرمندان ايراني علارقم استعدادهاي استثنايي كه دارند زيركانه در بيشتر موارد نقشهاي ضد ايراني و نقش تروريستها و نوعا منفي به انها داده ميشود و تا انجا كه ممكن است رولهاي مثبت به انها داده نميشود. چيزي كه من را بسيار خوشحال ميكند اين جوانهاي پر استعداد و خلاقي كه ازدانشگاه ها پا به اين عرصه ميگذارند چه در ايران و چه در اينجا. اميدوارم روزي برسد ايرانيها در هالي وود به جايگاه والايي ارتقا پيدا كنند كه حتما پيداخواهند كرد. در مجموع من كاري بكار كسي ندارم و نميدانم ديگران چه ميكنند ولي ميدانم كه من بايد كار را دوست داشته باشم و انتخاب كنم حالا اگر سالها طول بكشد
در گفت و گویی که چندی پیش با سینما دوستان سان فرنسیکو داشتید گفتید که در زمان حکومت شاه، به دلیل برخی آثارم از جمله "گوزن ها" مورد آزار و اذیت قرار گرفتید و حتی گفتید که به ساواک احضار شدید. ماجرا چه بود؟
وثوقی:ما برای فیلم گوزنها، مجبور به تغییر کامل 30 دقیقه از فیلم شدیم.این فیلم ابتدا نامش «تیرباران» بود، اما دستور آمد که باید نامش عوض شود.یک مسئله دیگر هم بود که می گفتند، «چرا در «گوزن ها» برای یک دزد این همه پاسبان می آید؟» البته ما هم پاسپانها را کم کردیم.
برای همین فیلم، یک روز یک اقایی به من زنگ زد ، آدرس داد و گفت، فردا ساعت 8 صبح بیا در خانه ای در خیابان گلستان.من به آنجا رفتم، یک نفر در انجا بود.مرا در اتاقی برد که فقط یک صندلی داشت.به من گفت اینجا بنشین الان کسی که با شما کار دارد، پیدایش می شود.اما فرد مورد نظر تا ساعت 4 بعد از ظهر نیامد و من عصبانی شدم و گفتم آقا ما کاروزندگی داریم، اما او گفت: این اقا جلسه داشته و دارد می آید.
فرد مذکور بالاخره در ساعت6.7 آمد.یک آدم بسیار لاغر و نحیفی بود.اولین سوالش از من این بود که چرا در این فیلم بازی کرده اید؟گفتم دلیل خاصی ندارد من فیلمهایی با موضوع متفاوت را بازی می کنم.او گفت : اگر در فیلمی تفنگ به تو بدهند و بگویند شاه را بکش تو می کشی؟ گفتم اگر موضوع متفاوت و خوبی داشته باشد بله این کار را می کنم.او گفت، نه خیر، اشتباه می کنی!
آن فرد به من گفت، ما برای شما احترام قائلیم ، اما این کارها را نکن.مثلاً یکی از یک میلیون کاری که می توانیم بکنیم آن است که ساعت 12 شب با کامیون روی ماشینت برویم و بکشیمت.شیشه ی مشروبی هم در ماشینت می گذاریم که روزنامه ها و مردم بگویند، بازیگر خوب سینما در حالت مستی رانندگی کرد و مرد.آنروز گذشت، اما من تا 8 ماه بعد از آن قضیه، هر وقت کامیونی در پشت سرم می دیدم، آنقدر گاز می دادم و کوچه پس کوچه می رفتم که خطر از بین برود.
آیا پیش از این قضیه و یا پس از آن هم، چنین مزاحمت هایی بود؟
وثوقی: نه فيلمها روال ساده تري بخود گرفت و بيشتر خانوادگي و كمتر سياسي شده بودند
پایان بخش نخست گفت و گو
● اخبار مرتبط
بهروز وثوقی: خروج من از ایران به خاطر انقلاب نبود| شاید به ایران بازگشتم، می خواهم در وطنم باشم | آرزو دارم اندوخته هایم را به رايگان در خدمت جوانان ايراني قرار دهم
بهروز وثوقی: خروج من از ایران به خاطر انقلاب نبود| شاید به ایران بازگشتم، می خواهم در وطنم باشم
خبرگزاري انتخاب : بخش پایانی
۲۶ خرداد ماه ۱۳۸۶ ساعت : ۰۷ , ۱۷
خبرگزاري انتخاب : بخش دوم گفت وگو: بهروز وثوقی اسطوره ی به یاد ماندنی فیلم های پیش از انقلاب که در آثار بزرگی چون «قیصر»، «گوزن ها»، «داش اکل» هنرنمایی کرده، میهمان امروز «انتخاب» است و به بخشی از سوالات خوانندگان، پاسخ گفته است.
بخش نخست این گفت و گو را اینجا بخوانید.
بخش دوم گفت و گوی «انتخاب» با بهروز وثوقی در پی می آید:
آقای وثوقی! انقلاب که شد شما کجا بودید؟
وثوقی:من در امريكا بودم. خروج من از ایران به خاطر انقلاب نبود. دوماه قبل از وقوع انقلاب من برای ساخت فیلمی با آقای زرین دست به آمریکا رفتم وقتی که این فیلم را بازی کردم، انقلاب شد. بعد از آن هم فکر کردم که اوضاع مناسبی برای بازگشت نیست و بدین ترتیب تا به حال ماندگار شدم.
آیا پس از انقلاب تا به حال سفري به ايران داشته ايد؟
وثوقی:نخير نداشتم
در زماني كه ايران تشريف داشتيد به كداميك از شهرهاي ايران سفر نكرديد و دوست داريد آن شهر هارا ببينيد؟
وثوقی:نزديك به 30 سال است كه در ايران نبودم ولي يادتان باشد كه من هميشه عاشق ايرانم و از ديدن وجب به وجب آن لذت ميبرم و اميدوارم كه يك روز اين ديدن تحقق بپذيرد.
فيلمي كه در هنگام انقلاب در خارج مشغول به بازی در ان بوديد كدام بود و ايا فيلم موفقي از اب در امد؟
وثوقی: من براي بازي در فيلمي به كارگرداني اقاي زرين دست به امريكا امده بودم كه فيلم بسيار بدي هم از آب درامد .
آیا در فیلمی پس از انقلاب هم بازی کرده اید؟
وثوقی:اوايل انقلاب كه زمان گروگان گيري بود بدليل ايراني بودنم فعاليتي نتوانستم داشته باشم، ولي آهسته اهسته شروع به كار كردم و چند فيلم و سريال بازي كردم.
. آیا طی این سال ها، تحصیلات خاصی هم در آمریکا داشته اید؟
وثوقی:خير
در دنيا به صورت بسيار جدي و وقیحانه تحريفاتي حساب شده و سياه نمايي هاي غیر واقعي عليه تاريخ ايران در حال شكل گيري است، ازسعي در تغيير نام خليج فارس گرفته تا ساخت فيلمهاي اسكندر و 300 .یصورتی جدی احساس می شود که در كشور نيازي جدي به ساخت فيلمهاي تاريخي داریم كه جلوي اين تحريفات و سياه نمايي هاگرفته شود. اين منظور هنرپيشگاني با تجربه و كاركشته مانند شما را ميطلبد در صورت اظهار تمايل فيلمسازان كشور ايا حاضريد فيلمهايي از اين نوع بازي كنيد?
مسلما, و خب سينماي ايران هم اگر مشکلي نداشته باشد بايد فيلمهاي تاريخي نيز داشته باشد كه تاريخ پر بهاي ما را جهانيان بهتر بشناسند
اخیراً در کاری از هوشنگ توزيع بازی کرده اید، استقبال چطور بود؟
وثوقی:بسيار استقبال خوبي در تمام دنيا داشتيم . اقاي هوشنگ توزيع از معدود كساني هستند كه بسيار با حساب و انديشمندانه و پرمعنا مينويسند و در اين نمايش هم توانسته بودند نقاط ضعف جامعه ايراني لس انجلس را هنرمندانه بقلم بياورند و در موفقيت اين نمايش سهم بسزايي داشتند.
آیا فیلم های پس از انقلاب را پیگیری می کنید؟ چه فیلم هایی را دیده ید؟
وثوقی:خيلي زياد نه چند فيلمي را ديدم آژانس شيشه اي, مارمولك و آتش بس و تعدادي ديگر كه نام انها را به ياد ندارم.
آیا فیلم های ژانر دفاع مقدس را هم دیده اید؟ آثاری مثل آژانس شیشه ای ابراهیم حاتمی کیا. نظرتان در مورد فیلم های این ژانر چیست؟
وثوقی::فيلم آژانس شيشه اي را پسنديدم بخصوص بازي يكدست اقاي پرستويي را
بهترین فیلم ساخته شده بعد از انقلاب به نظر شما کدام است؟
فیلم "زمانی برای مستی اسبها" ساخته بهمن قبادی و فیلم "باد ما را خواهد برد" ساخته عباس کیارستمی.
به کدامین بازیگران و همچنین کارگردانان در سینمای پس از انقلاب، بیشتر علاقمند هستید؟ با ذکر نام لطفا
وثوقی:آقايان پرويز پرستويي و خسرو شكيبايي
در نشستی که شما در سان فرانسیکو داشتید، انتقاد زیادی از فیلم های پس از انقلاب کردید، این مسئله باعث ناخرسندی بسياري از هنرمندان داخل وطن شد . لطفا در اینجا به طور خلاصه مهمترين انتقادي كه شما به سينما و سينماگران ايران بعد از انقلاب داريد را بیان کرده و همچنين چه وجوه مثبتي ،طي اين مدت مورد توجه شما قرار گرفته است؟
وثوقی: همانطوريكه اشاره كردم داستان فيلمها يكنواخت است. البته بغير از دو ،سه فيلمي كه در سال ساخته ميشود و در فستيوال ها نمایش داده مي شود .یقینا انتقاد من مي بايست سازنده باشد نه اينكه انها را ناراحت كند
آقای وثوقی، شنیده شد که شما در سال هایی که در آمریکا زندگی می کنید، رو به عرفان آورده اید.[با توجه به آن که عکسی از شما منتشر شد که شما را با مو و ریش بلند نشان می داد .] چه شد که به سوی عرفان رفتید؟ ایا دوری از ایران، یکی از دلایل این مسئله نبود؟
وثوقی:اولا آن عكس مربوط به نمايش رستمي ديگر و اسفندياري ديگر است و اينكه چطور شد به مکتب عرفان رو اوردم هميشه دنبال گمشده اي بودم و بالاخره در مکتب عرفان را يافتم.
به هر حال با موقعيت اجتماعي كه شما داريد فكر می كنم رو به عرفان اوردن و از خود گذر كردن كاري بسيار مشكل باشد؟!(گرچه ناممکن نیست.)
وثوقی:در عرفان شما از خود گذر نمي كنيد بلكه به درون خود سفر ميكنيد و خود را بهتر می شناسید.
با توجه به اين واقعيت كه به تصوير كشيدن دوران جاهليت هر عصري چه بعد و چه قبل از اسلام ،لزوما گرایش و منویات هنرمند به ارزشهاي ارائه شده منفي و مثبت آن رولها نميباشد و با عنایت بدین نکته که هنرمند تنها پيام رساني و اجرائ نقش ميكند , متاسفانه قشري از جامعه كم لطفي كرده و شخص شما را نماينده فيلمهاي جاهلانه دانسته و به شما انتقادهايي دارند.ايا اين ميتواند به این سبب باشد كه به علت غيبت شما در سينماي بعد از انقلاب اين شخصيتها در اذهان ثابت مانده و تصوير هنري شما به علت فعل و انفعالاتي كه صورت گرفت نيمه اندام و ناتمام افتاد؟
وثوقی: اولاً من فقط قيصر را كار كردم كه شخصيتي در آن زمان از جنوب شهر ما بود و حتي در ان فيلم كه كارگردان اصرار داشت كلاه مخملي سرم بگذارم قبول نكردم. و بعد هم تصوير هنري من هيچگاه ناتمام نيفتاد بلكه كامل در ذهن همه مردم هميشه منعكس است، اگر قبول نداريد از مردم بپرسيد. فراموش نكنيم كه هميشه مرغ همسايه غازاست. تعدادي معدود از ما حاضر نيستيم به اصل پيامي كه مثلا در قيصر آن زمان به مخاطب داده ميشد توجه كنيم و آن را جاهلانه خطاب ميكنيم اما فيلمهاي وسترن و هفت تير كشي جاهلي غربي و بزن بزن هاي انها را كه در بخش فيلمهاي سينمايي تلويزيون ايران هنوز سهم بسزايي دارند را می پسنديم و هنوز انها را در اين دوره هم مشاهده مي كنيم.
آیا اخبار روز ایران را پیگیری می کنید؟
وثوقی: من از طريق اينترنت تمام مسائل واخبار روز ايران را دريافت ميكنم و مطمئنا از هر لحظه كه در وطنم ميگذرد با اطلاع هستم
سایت انتخاب چطور است؟
وثوقی:انتخاب را می خوانم، سايت خوب و نسبتاً معتدلی است و بیشتر خبرها دست اول است.
چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر این که شما قرار است با آقای قبادی همکاری کنید. این مسئله چقدر صحت دارد؟
وثوقی:بله من قرار است با اقاي قبادي همكاري كنم.
همچنين چندي پيش قرار بود شما در نقش عمر خيام در فيلمي به نام "نگهدارنده" بازی کنید، چه شد؟
وثوقی:آن فيلم را نپسنديدم داستانی آبكي داشت.
شنیده شده شما قرار است در کاری به کارگردانی آقای کیومرث پوراحمد که داستان زندگی یک بازیگر سوپر استار سابق است، بازی کنید؟ چقدر این مسئله صحت دارد؟
وثوقی: خیر اینگونه نیست.
کار با آقای غریب پور به کجا رسید
وثوقی:در حد صحبت بود و سر انجامي نداشت.
آیا دلیل خاصی برای عدم بازگشت به ایران دارید یا بطور مثال نگرانی خاصی؟
وثوقی: من نگران هيچ چيزي نيستم.
آیا تا به حال از سوی مقامات ایرانی، پیغامی برای شما فرستاد شده دائر بردعوت از شما برای بازگشت يه وطن عزیزمان ایران؟
وثوقی:بله، دعوت زياد شده ولي اساسي نبوده است.
با توجه به اينكه يك هنرمند تنها رول يك شخصيت از فيلمي را بازي ميكند و هيچ نوع اشكال حقوقي بر ان وارد نيست، بسياري از شخصيتهاي فيلم هاي قبل از انقلاب نيز هنوز در ايران يا مشغول به ايفاي نقش هستند و يا به فيلمسازي مشغول هستند، اگر هم فارغ باشند به ايران رفت و امد ميكنند. با توجه به اينكه جشن ملي سينما ایران نزديك است ايا من ميتوانم مژده امدن شما را به دوستدارانتان كه بي صبرانه منتظر بازگشت شما هستند را بدهیم؟
وثوقی:اگر دعوت رسمي بشود شايد
اگر به ایران آمدید، اولین جایی که می روید کجاست؟
وثوقی:اولين مكان مقبره پدر و مادرم است.
حضرتعالی کتابی در خارج از کشور منتشر کرده اید،و متاسفانه اين كتاب علی رقم غير سياسي بودن ان و رعايت كامل اصولهاي تعريف شده قوانين انتشار نتوانست در ايران اجازه نشر دريافت كند،ايا از لحاظ قانوني واز طريق وكيل پيگير مجوز برای انتشار آن در ایران هستيد؟ خوشحال می شویم برای خوانندگان انتخاب، كمي را جع به اين كتاب براي ما بگوييد . چه وقت اين كتاب را نوشتید و چند صفحه است و در مورد چه هست؟
وثوقی:اين كتاب حدودا 700 صفحه است و سرگذشت پشت صحنه فيلمهايي است كه مردم از آن خاطره دارند و اگر اجازه نشر آن را ندادند، جای سوال از من بهتر است از مقامات مسئول سوال كنيد.
چه خاطره جالبي از فيلمي و يا اتفاقی كه در پشت صحنه افتاده دارید؟
وثوقی:بعد از اينكه فيلم رضا موتوري اكران شد، پیش مردم در سینما نشستم و فيلم را تا اخر تماشا كردم. وقتي فیلم به آخر رسيد، مردم خيلي ها گريه ميكردند .من كه تحت تاثير احساس مردم واقع شده بودم نخواستم زودتر سينما را ترك كنم. تا چراغ ها روشن شد خانم مسني در ميان جمعيت که اول مرا ديده بود، فرياد زد :«خدا رو شكر زنده است خدا رو شكر زنده است.» اتفاق پشت صحنه هم اينكه در فيلم نفس بريده زير پلي فكر ميكنم پل گيشا که تاره ساخته شده بود چند صحنه داشتیم. زير اين پل فيلم برداري ميكرديم و من نقش يك ادم غشي را بازي ميكردم .يك صحنه اي مثلا من غش كرده بودم و مردم هم دورم جمع شده بودند، پيرزني با ديدن اين صحنه هراسان شروع كرد به فحش دادن كه خاك عالم بر سرتون اين جوان داره مي میره شما ايستادين بر و بر تماشا ميكنيد ؟ببريدش لاقل بيمارستان!...
البته به علت تقاضا هاي مكرر براي بازگو كردن از اين دست خاطرات طنز گونه كه پشت صحنه اتفاق مي افتاد و جريانهاي ديگر پشت صحنه كه كم هم نيستند ،آن را بصورت كتاب در اختيار علاقمندان قرار دادم كه متاسفانه تا به امروز اجازه انتشار آن در ايران داده نشده است.
شنیده شده در صورت برداشتن موانع از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد ،بهروز وثوقي و فاطمه معتمد اريا در فيلمي به نام "سوار بر طوفان " با كارگرداني اقاي بهروز غريب پور بازي خواهند كرد این خبر تا چه اندازه صحت دارد؟
وثوقی: همانطوريكه اشاره كرديد صحبتي با خانم معتمدآريا و اقاي غريب شد ولي سرانجامي نداشت.
آیا هیچ وقت دوست داشتید فیلم بسازید؟ اصلا تا به حال ساخته اید؟
وثوقی:من در بيشتر فيلم هايم به كارگردانان كمك فكري زيادي مي كردم ،در آن زمان بعلت مشغله زياد نمي توانستم فيلم مستقلي بسازم ولي حالا با تجربه كافي اين سالها اماده اين كار هستم.
آقای وثوقی، آیا می دانید شما هنوز هم در میان مردم ایران یکی از پرطرفدارترین و محبوب ترین بازیگران سینما هستید؟ چه احساسی دارید؟آیا با هموطنان خود در ایران و طرفدارانتان ارتباط دارید؟
وثوقی:هموطنان من هميشه با لطف و محبت خود من را شرمنده ميكنند و حتي گاهي اوقات اشك به چشمانم مي اورند. مردم ايران ،مردم شريفي هستند...
یکی از خوانندگان پرسیده، ماجرای اختلاف و کدورت شما با فروزان در فیلم دالاهو چه بوده؟آايا از ايشان خبر داريد؟
وثوقی: من با ايشان كدورتي نداشتم , دو سه بار تلفني احوال پرسي داشتيم.
چه احساسی به شما دست می دهد وقتی در مورد شما از واژه "سوپر استار سابق" استفاده می شود؟
وثوقی:من خودم را هيچ گاه سوپر استار نميدانم من يك بازيگر ساده سينماي مملكتم هستم.
فرهنگ و تمدن ایرانی تا چه اندازه برای شما ارزشمند است؟ دوستداران شما دلشان بسيار براي شما تنگ شده و خيلي ها از بازگشت شما نوميدند این دوری از ایران، شما را افسرده و دلتنگ نكرده است؟
وثوقی: دوري از وطن و هموطنان بسيار آزار دهنده است ,منم دلم براي يك يك هموطنانم تنگ شده و البته هرجای دنیا که باشم ایرانی هستم.
تا به حال با رسانه اي داخلي ديگري هم مصاحبه داشته ايد يا اين اولين مصاحبه اي است كه شما با يك سايت داخل ايران داريد ؟
وثوقی: بله رسانه هاي هنري داخلي با من گفتگو كرده اند و امانت دار خوبي نبودند و من اميدوارم شما هر آنچه گفته شد را چاپ كنيد.
چه آرزويي داريد و اينكه مي خواهيد نسلهاي اينده از شما به چه عنوان ياد كنندو درآ خر اگر صحبتي و يا مطلبي خاص خطاب به دوستدارانتان داريد بفرماييد؟
وثوقی:بعد از گذشت حدود 30 سال، ازنظرمردم انگار نه انگار این زمان گذشته است. مردم حتی نگاه نمی کنند که موهای من سفید شده است. به من همان نگاهی را می کنند که سی سال پیش درایران داشتند. به همین خاطر می خواهم دست به گردن مردم وطنم بیاندازم و به ایران برگردم.... بد حادثه سرنوشت را اینطور رقم زده است.... اگر دلم می خواهد درآن مملکت باشم نه اینکه آنجا کار کنم . نه! این اشتباه پیش نیاید. چون هم سنی از من گذشته و یا اینکه کارمناسب من نیست، اما می خواهم در وطنم باشم .
اميدوارم و آرزو دارم روزي برسد كه همه هموطنانم از آزادي خوبي برخوردار باشند ديگر اينكه آرزو دارم بتوانم اندوخته نيم قرن تجربه هنري خودم را به رايگان در خدمت جوانان با استعداد ايراني قرار دهم
____________________________________________
اخبار مرتبط● ● ●
بخش نخست: بهروز وثوقی در گفت و گو با «انتخاب»: مامور ساواک به من گفت با کامیون می آیم روی ماشینت | در آمریکا از من خواستند خودم را اسرائیلي معرفي كنم، گفتم من ایرانی ام و به آن افتخار می کنم