فردین از میان فیلم های خود، فیلم آقای قرن بیستم را دوست داشت
فردین در سال ۱۳۴۰ فیلم فریاد نیمه شب را بازی کرد این فیلم حکایت جوان جاه طلبی را دارد که به پول خود قانع نیست و همسر خویش را به بی شعوری (به علت اینکه همسر او عشق را سرمایه زندگی می داند) متهم می کند پس به سمت باندی خلاف کار کشیده می شود ولی در انتها متوجه اشتباه خود می شود. این فیلم که به کارگردانی سامول خاچکیان و بازی آرمان و ویدا قهرمانی صورت گرفته در حقیقت فیلمی بود که فردین را به عنوان یک بازیگر خوب به مردم می شناساند و دارای فروش نسبتا خوبی نیز بود خود فردین از میان فیلم های خود از ابتدا تا آقای قرن بیستم این فیلم را از همه بیشتر دوست دارد. پس از آن فیلم بیوه های خندان از فردین به نمایش در آمد که این فیلم مبین چهره و نقش فردینی شد جوانی صادق که به درد مردم می رسید. این اولین فیلمی بود که ایرج به جای فردین می خواند و این خود آغازی در محبوبیت بیشتر فردین شد.
فردین در همان سال با فیلم دختری فریاد می کشد در سینما به تصویر در آمد ولی این فیلم تاثیر مثبتی در کارنامه او نداشت. جوانی کشتی گیر که با جوانمردی خود موجب رفع خطر برای افراد ناتوان می شود. پس از این فیلم طلای سفید ساخته و اکران شد که فروش نسبتا خوبی داشت البته درون مایه این فیلم چندان قوی نیست ولی بعلت حضور پوران در این فیلم فروش خوبی داشت. پس از این فیلم گرگ های گرسنه به کارگردانی خود او به نمایش در آمد که اصلا راضی کننده نبود.
سپس فیلم زمین تلخ که تقلید بسیار ضعیف و نابجايي از فیلمهای کابوی بود به نمایش درآمد. این فیلم نیز همانند سه فیلم قبل حاصلی برای فردین نداشت. فیلم ساحل انتظار فیلم بعدی از فردین بود این فیلم بر عکس بقیه فیلم ها در آن سال ها درون مایه پردازش قصه و میزانسن خوبی داشت و جهشی در سینمای ایران بود. سیامک یاسمی کارگردان این فیلم و فروزان و جعفری از بازیگران آن بودند و فردین در این فیلم به تعبیری صاحب نقش منفی است.
فردین در فیلم زنها فرشته اند در نقش یک جاهل کلاه مخملی ظاهر می شود و خود او می گوید: از این نقش راضی نبودم تا آنجا هم که یادم می آمد این قشر (افراد صاحب کلاه مخملی و جاهل) هیچگاه دارای جوانمردی نبودند بر عکس آنچه در اذهان بود