عزیز دلم ! حسنی آقا به قول شما ، برای من مهم نیست. میتونه از صبح تا شب انقدر خالی ببنده که جونش بالا بیاد . به من چه مربوطه ؟ من فقط هر وقت احساس میکنم که سناریوی جدیدی در راهه که یک
ظلمت جدیدی ساخته بشه ، طبق وظیفه انسانی اطلاع رسانی میکنم.
پ.ن: به نظر شما طبیعیه که یک کاربر جدید که حتی نمیدونه "پی تی" چیه
، بدون اینکه سابقه قبلی از من داشته باشه ، به صورت خودجوش به پستهای من که مستقیما مخاطبش بوده ،جواب نده ؟ و جالبه که دقیقا در دوره ای که این تاپیک پایین رفته بود و دیگه کسی رغبتی به این مسخره بازیا نشون نمیداد ، پیداش شد با کوله باری از تعریف و تمجید از...
.
خب از اين دعواهاي مجازي تو نت زياده و ماهايي كه شب و روز تو نت هستيم تعجب نمي كنيم. منم فك مي كنم بايد به شعاراي حسين آقا توجه كنيم و رعايتشون كنيم.
اما يه توضيح كوتاه بد نيست. ببين دوست عزيز كاربر ftec شما هم درست مي گي و هم درست نمي گي. ممكنه همه اين بدبيني هايي كه ميگي درست باشه و يا نه. اما اينا مهم نيست. تبادل مالي كه انجام نميشه. اگر قرار بر اين باشه، همونطور كه حسين آقاي واقعي يا مجازي و يا drekester و خيلياي ديگه لابلاي نوشته هاشون اشاره مي كنن، بايد مبادله با شرايط رسمي و كاملا قانوني انجام بشه. اگه كسي بخواد نديده و نشناخته ارقامي رو مبادله كنه كه كلا تو باغ نيست و چه تو نت يا تو دنياي واقعي سه سوت هستي خودش و بلكه اطرافيانش رو به باد ميده. پس اين پست هاي شما كه از جنس ترمز زدنه بستگي به نوع رانندگي هر كسي داره شما خيلي نگران اينا نباش.
اما اگه بخوام محتواي نوشته هات رو از نظر رفتار شناسي تحليل كنم نتايج خوبي نشون نميده. كلا بنظرم دو فاز متفاوت رو لابلاي نوشته هات دنبال مي كني كه با هم در تضاد هستن.
اول نمي خواي باور كني كه يه چيزايي تو اين تايپيك درستن و خوب يه چيزايي هم نه. فرض اول شما اينه كه كلا همه چيز دروغه.
دوم سيگنالهاي قوي تو اين تايپيك ديده مي شه كه يه چيزايي واقعا درستن. بخصوص تبادل تجاربي كه همشون با آدرس دقيق داده ميشن. شما هم اينو ميدونيد. پس دوس داري جبران كني و از اين فاز منفي بياي تو فاز مثبت. اما بازم فاز منفي نمي ذاره. پس دچار تضاد در تشخيص و تصميم گيري شدي. نتيجه اش هم همينه كه كمي گيج شدي و ترجيح ميدي بزني به سيم آخر.
خب قصد نصيحت كردن ندارم. فقط پيشنهاد مي كنم موضوع به اين سادگي رو كش نده. اگه اينجا نتوني با خودت كنار بياي، تو زندگي واقعي و با ديگرون مي خواي چكار كني.
خروج از اين تضاد هم خيلي ساده است.
فك كن همه چي 50-50 است. اصن مهم نيست كه حسين يا حسني يا هر چي واقعي باشه. 4 ميليارد تومن يا يورو باشه. تهران يا ... اينا مهم نيستن. اوني كه مهمه اينه كه اينجا يه عده دارن اطلاعات با هم رد و بدل مي كنن كه خداييش من هيچ جايي مشابهشو نديدم. يه مثال بزنم:
دو روز پيش ديدم يه جايي نوشته بود ويلا در شمال براي فروش داريم. صحبت كردم از اينكه جا و متراژ و شرايط و قيمت چقده. هيچي هم نميدونستم. طرف هم با كمال حوصله جواب داد. قانع شدم. فقط يه چيز تو اين تايپيك يادم اومد كه حسين آقا (حالا چه مجازي و چه واقعي، مهم نيست) گفته بود قيمت ملك در شمال تو بهار و تابستون ميره رو اوج و پاييز و زمستون افت مي كنه. سريع به طرف گفتم اين قيمت كه ميگي واسه الانه. خبر دارم كه بعد تعطيلات افت مي كنه. اگه خواستم بيام، اونموقع ميام كه به قيمت درست بهم بفروشي. مث يه لاستيك تراكتور كه پنچر بشه رفت تو لاك. هيچي نتونست بگه چون زدم تو هدف. چطور؟ بكمك اطلاعات درستي كه حسين آقا اينجا گذاشته بود.
خوب به نظرت اينا اشكال داره؟
ايشالا كه همگي شما موفق باشين و به اين مكالمه با ارزش ادامه بدين. قربون همتون.