• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بزرگنربن دایره المعارف هنرهای رزمی به زبان فارسی

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286

بروس لی و بتی تینگ پی، بازیگر تایوانی در منزل هنرپیشه ی زن، درباره ی فیلم تازه شان گفتگو می کردند. به گفته ی بتی، بروس لی، حوالی ساعت 7 بعد از ظهر دچار سردرد می شود. بتی به او مسکنی می دهد و بروس به خواب می رود. زمانی که بتی سعی می کند او را از خواب بیدار کند تا برای صرف شام، به ریموند چو، تهیه کننده ی فیلم ملحق شوند، بروس لی از خواب بیدار نمی شود. او را به بیمارستان منقل می کنند اما بی فایده است، چرا که او پیش از رسیدن به بیمارستان مرده بود.

در بررسی های اولیه، اعضا و جوارح او سالم بودند. نشانی از انسداد یا پارگی رگها وجود نداشت. تشخیص این بود: مرگ بر اثر تورم مغزی. وزن مغز او از 1400 گرم به 1575 گرم رسیده بود. در معده ی بروس لی هم همان آسپرین قوی پیدا شد. به تشخیص پزشکان، تورم مغزی و مرگ لی به دلیل حساسیت به این نوع آسپرین اتفاق افتاده.



***


تا اینجای داستان را حتما همگی شنیده بودید. حالا برویم سراغ نکات ِ کمتر شنیده شده.

- در معده ی بروس لی علاوه بر آسپرین، دانه های شاهدانه پیدا شد. معلوم نیست که آنها چرا و چطور به او خورانده شده اند. هر چند برخی پزشکان ادعا کردند که این دانه های شاهدانه نمی توانند منجر به تورم مغزی بشوند اما همه چیز در حاله ای از ابهام بود و نیازمند تحقیقات بیشتر و مفصل تر. حتی گفته می شود که آن دانه های شاهدانه سمی بودند و ...

- در زمان مرگ، تنها شاهد ماجرا بتی تینگ پی بود. اینکه آیا همه چیز همان طوری که او نقل می کند اتفاق افتاده است یا نه، کاملا مشکوک و مبهم است.

- همسر بروس لی، لیندا اجازه بررسی های بیشتر را نمی دهد و این پرونده ی این مرگ مشکوک به سرعت مختومه اعلام می شود.

- سوالی وجود دارد اینکه اصلا چرا فکر کنیم که بروس لی کشته شده است؟ آیا او بدخواهانی داشته است؟ پاسخ کاملا مثبت است. جامعه رزمی چین برای سالها و به طور پنهان و آشکار با او درگیر بودند، کشمکش هایی با او داشتند، تهدید می کردند و ... صرفا مساله ی آموزش کونگ فو به خارجی ها، کافی بود تا چینی های متعصب، افراطی و حسود بخواهند بروس لی را از هستی ساقط کنند.
گنگسترهای هنگ کنگی هم دل خوشی از او نداشتند. بروس لی چه در زمان جوانی و چه زمانی که ستاره ی مشهوری شده بود، رابطه ی خوبی با آنها نداشت.
[FONT=&amp] اساتید و رزمی کاران شکست خورده و تحقیر شده چینی و غیر چینی، همیشه برایش دردسر ساز بودند. گاهی حتی در ملاء عام خواستار مبارزه و انتقام گیری می شدند. ژاپنی های ناراضی و ...

- حتی زمانی که بروس لی زنده بود، شایعه ی قتل او بسیار شنیده می شد. مثلا گفته میشد که ده دوازده نفر او را محاصره کرده اند و کشته اند. با بروس لی تماس می گرفتند و از او می پرسیدند که آیا هنوز زنده است یا نه و او در جواب می گفت " اگر من مرده ام پس الان دارید با کی حرف می زنید؟ "

[/FONT]
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286

jd5.jpg



اما نکات مهم دیگری هم وجود دارد:

بروس لی و بتی تینگ پی رابطه ی عاشقانه ای پیدا کرده بودند. بروس لی طی نامه هایی این موضوع را برای همسرش لیندا توضیح می دهد. بروس به لیندا می گوید که بتی مخاطب بسیار خوبی برایش است و او می تواند ساعت ها با بتی حرف بزند، اینکه بتی به خوبی او را درک می کند و ...
اینکه چرا بروس لی وارد چنین رابطه ی عاشقانه ای می شود دقیقا مشخص نیست؛ آیا رابطه ی زناشویی بروس و لیندا رو به سردی رفته بود؟ آیا بروس لی به دلایلی از رابطه با همسرش راضی نبوده و خلائی وجود داشته که بتی آنرا پر می کرده؟ بهرحال ما در جایگاه قضاوت نیستیم.

حالا ببینیم لیندا پس از مرگ بروس لی واکنشی نشان می دهد:

همان طور که گفته بودم، او ادامه ی تحقیقات را بیهوده می داند. اعلام می کند که تحقیقات بیشتر برای همسرش سودی نخواهد داشت و پرونده ی مرگ بروس لی باید با همان تشخیص اولیه (مرگ بر اثر تورم مغزی) بسته بشود. همچنین اعلام می کند که شکایتی از بتی تینگ پی هم ندارد و به این ترتیب بتی تبرئه می شود.
لیندا در توجیه تصمیماتش اینطور می گوید که بروس لی دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد چرا که در این صورت توانایی های بدنی اش را از دست می داد. لیندا از زبان بروس لی نقل می کند که:

" اگر همین فردا بمیرم، هیچ حسرتی ندارم. من هر کاری که باید انجام می دادم را انجام داده ام. بیش از این نمی توان انتظاری از زندگی داشت. "

سوال اینجاست. چرا لیندا چنین موضعی می گیرد؟ طبیعتا نمی توانیم پاسخ قطعی بدهیم اما هر کس می تواند با توجه به مجموعه ی شرایطی که ذکر شد، "شخصا" حدس هایی بزند.

یک حالت می تواند این باشد که لیندا بوسیله کسانی "تهدید" شده باشد. مثلا از او خواسته باشند که ماجرا را ادامه ندهد تا آسیب بیشتری به خانواده ی لی وارد نگردد.

شق ِ بدبینانه ی دیگری هم هست. لیندا از رابطه ی بروس لی و بتی با خبر بود. می دانست که بروس دارد عاشق می شود و ...
در صورت ادامه ی کالبد شکافی و تحقیقات قضایی، بدون شک خانم بتی بعنوان متهم اصلی قتل، کارش بالا می گرفت و به تبع آن، ماجرای عشق و عاشقی اش با بروس لی هم نقل محافل میشد.

خب می توانیم خودمان را بگذاریم جای لیندا! آیا بهترنبود که این ماجرا ماست مالی شود و مسکوت بماند و به این ترتیب جایگاه لیندا بعنوان همسر محبوب بروس لی برای همیشه محکم و محفوظ باقی بماند؟ و یا اینکه راز قتل بر ملا شود و مجرمین شناسایی و محاکمه بشوند اما، کسی دیگر لیندا را جدی نگیرد، چون حالا همه می دانند بروس لی عاشق کس دیگری بود؟

[FONT=&amp]

[/FONT]
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
سوالی دارم آبتین جان

علت مرگ بروسلی چه بود؟؟ چرا میگویند مرگش مشکوک بوده؟

میلاد عزیز امیدوارم توضیحاتی که عرض کردم مفید باشند.

علاوه بر این موارد، داستان های زیادی هم درباره ی مرگ او نقل شده است که جالب هم هستند. اگر دوستان مایل باشند می تونم یکوقتی اونها رو هم تعریف کنم.
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,309
لایک‌ها
37,767
سن
35
محل سکونت
☼_☼
متاسفانه از یوتوب دیگه مثل اینکه نمیشه ویدئو دانلود کرد ( بدون صدا دانلود میشه ) از دوستان ازگه خواستن بگن رمز بفرستم برند ببینن
 

sh.nqz

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2010
نوشته‌ها
97
لایک‌ها
59
سن
44
محل سکونت
تهران


اما نکات مهم دیگری هم وجود دارد:

بروس لی و بتی تینگ پی رابطه ی عاشقانه ای پیدا کرده بودند. بروس لی طی نامه هایی این موضوع را برای همسرش لیندا توضیح می دهد. بروس به لیندا می گوید که بتی مخاطب بسیار خوبی برایش است و او می تواند ساعت ها با بتی حرف بزند، اینکه بتی به خوبی او را درک می کند و ...
اینکه چرا بروس لی وارد چنین رابطه ی عاشقانه ای می شود دقیقا مشخص نیست؛ آیا رابطه ی زناشویی بروس و لیندا رو به سردی رفته بود؟ آیا بروس لی به دلایلی از رابطه با همسرش راضی نبوده و خلائی وجود داشته که بتی آنرا پر می کرده؟ بهرحال ما در جایگاه قضاوت نیستیم.

حالا ببینیم لیندا پس از مرگ بروس لی واکنشی نشان می دهد:

همان طور که گفته بودم، او ادامه ی تحقیقات را بیهوده می داند. اعلام می کند که تحقیقات بیشتر برای همسرش سودی نخواهد داشت و پرونده ی مرگ بروس لی باید با همان تشخیص اولیه (مرگ بر اثر تورم مغزی) بسته بشود. همچنین اعلام می کند که شکایتی از بتی تینگ پی هم ندارد و به این ترتیب بتی تبرئه می شود.
لیندا در توجیه تصمیماتش اینطور می گوید که بروس لی دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد چرا که در این صورت توانایی های بدنی اش را از دست می داد. لیندا از زبان بروس لی نقل می کند که:

" اگر همین فردا بمیرم، هیچ حسرتی ندارم. من هر کاری که باید انجام می دادم را انجام داده ام. بیش از این نمی توان انتظاری از زندگی داشت. "

سوال اینجاست. چرا لیندا چنین موضعی می گیرد؟ طبیعتا نمی توانیم پاسخ قطعی بدهیم اما هر کس می تواند با توجه به مجموعه ی شرایطی که ذکر شد، "شخصا" حدس هایی بزند.

یک حالت می تواند این باشد که لیندا بوسیله کسانی "تهدید" شده باشد. مثلا از او خواسته باشند که ماجرا را ادامه ندهد تا آسیب بیشتری به خانواده ی لی وارد نگردد.

شق ِ بدبینانه ی دیگری هم هست. لیندا از رابطه ی بروس لی و بتی با خبر بود. می دانست که بروس دارد عاشق می شود و ...
در صورت ادامه ی کالبد شکافی و تحقیقات قضایی، بدون شک خانم بتی بعنوان متهم اصلی قتل، کارش بالا می گرفت و به تبع آن، ماجرای عشق و عاشقی اش با بروس لی هم نقل محافل میشد.

خب می توانیم خودمان را بگذاریم جای لیندا! آیا بهترنبود که این ماجرا ماست مالی شود و مسکوت بماند و به این ترتیب جایگاه لیندا بعنوان همسر محبوب بروس لی برای همیشه محکم و محفوظ باقی بماند؟ و یا اینکه راز قتل بر ملا شود و مجرمین شناسایی و محاکمه بشوند اما، کسی دیگر لیندا را جدی نگیرد، چون حالا همه می دانند بروس لی عاشق کس دیگری بود؟

[FONT=&amp]

[/FONT]

یک نکته هم اینکه اساسا فیلمهای بروس لی جنبه سیاسی داشتند چنانکه
1- در فیلم خشم اژدها بروس لی ژاپنیها و آن مبارز خارجی که در دو دوبله متفاوت انگلیسی و روسی معرفی شده اند با خفت نابود می کند.
2- درفیلم راه اژدها بروس لی قهرمان رزمی دنیای غرب را دریک مبارزه از طرف قهرمان چین در نماد و مکان مبارزه های قهرمانی جهان غرب شکست می دهد.
واضافه کردن این موضوع که در آن زمان چین به عنوان دشمن جهان غرب مطرح بود وهم چنین در اوج دوران جنگ سرد که ممکن بود این محبوبیت بروس لی و همینطور ناسیونالیست بودن او باعث مشکلات امنیتی به دنبال احتمال مطرح شدن موضعگیریهای بروس لی درباره این موارد شود.
ودر ضمن در فیلمی که از پسر بروس لی عرضه شد پسر بروس لی مدام در حین غذا خوردن به زبان خود غذا می داد و حامیان دشمنان خود را هم به شکل سفیته هایی به شکل اهرام مصر که از جمله نمادهای فراماسونری بود نشان می داد که سازمانهای پشت پرده اداره تمدن غرب هستند.
در نهایت به نظر من انگیزه های سیاسی قوی برای کشتن بروس لی از طرف رقیبان محلی و جهانی هویت چینی بروس لی مطرح بود.
 

trian

Registered User
تاریخ عضویت
27 فوریه 2011
نوشته‌ها
2,086
لایک‌ها
2,885
توضیحات دوستان آبتین و sh.nqz بسیار مفید بود ، به نظر من هم اصلا قابل قبول نیست که مرگ بروسلی حادثه باشه، که با مرگ پسر بروسلی ادامه پیدا کرد، جالب اینجاست پسر لی هم سر صحنه فیلم با اسلحه کشته شد در حالیکه اون رو هم اتفاقی قلمداد کردند همون طور که استاد آبتین هم گفتن احتمال کار گروه مافیایی به علاوه تهدید لیندا همسر بروس، محتمله .... از رابطه بروس با بتی هم نمیشه غافل شد
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
خواهش می کنم استاد میلاد. ممنون از شما که این موضوع را مطرح کردی.

از محمد عزیز و شاهین گرامی هم تشکر می کنم که نظراتشان را بیان کردند.
 

firenight666

کاربر فعال ورزش های رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 مارس 2011
نوشته‌ها
916
لایک‌ها
1,625
محل سکونت
Esfahan
استاد آبتین !

خیلی جالب موضوعات مربوط به بروس لی را مطرح کردید ! بسی استفاده بردیم :happy:.

چندین بار جایی خوانده بودم که بروس لی دوست نداشت عمر طولانی داشته باشه . اما نمیدانم منبع آن گفته ها و نوشته ها دقیقا کجا یا چه کسی بود .
 

Santana777

Registered User
تاریخ عضویت
24 آپریل 2013
نوشته‌ها
178
لایک‌ها
62
محل سکونت
teh
دوستان دمتون گرم خسته نباشید.مطالب جالب و دل انگیزی اینجا ارائه میدید.
 

Santana777

Registered User
تاریخ عضویت
24 آپریل 2013
نوشته‌ها
178
لایک‌ها
62
محل سکونت
teh
از اساتید یه سوالی دارم.تو سن 30 سالگی میشه شروع به تمرین رزمی مثل کونگ فو کرد؟چقد جای پیشرفت هست واینکه به بدن صدمه ای نمیخوره?درضمن ویدئوی جالبی بود ابتین عزیز
 

firenight666

کاربر فعال ورزش های رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 مارس 2011
نوشته‌ها
916
لایک‌ها
1,625
محل سکونت
Esfahan
از اساتید یه سوالی دارم.تو سن 30 سالگی میشه شروع به تمرین رزمی مثل کونگ فو کرد؟چقد جای پیشرفت هست واینکه به بدن صدمه ای نمیخوره?درضمن ویدئوی جالبی بود ابتین عزیز
درود . از نظر من دیر نیست . انگیزه و تلاش زیاد میطلبد و همچنین نیاز به یک استاد خوب دارید .
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286

musashi

Registered User
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
632
محل سکونت
ایران
[FONT=&amp] نمیدونم اسم [FONT=&amp]سان تزو[/FONT] رو تا به حال شنیدید یا نه؟[/FONT]
[FONT=&amp]سان تزو یک فرمانده چینی بوده و متخصص استراتژی های جنگی عصر قدیم (قبل از میلاد) چین به حساب میاد[/FONT].
[FONT=&amp]میخوام کتابش رو بهتون معرفی کنم،من تا به حال این کتاب رو بیش از 7 بار خوندم و وقتی دوباره کتاب رو دیشب ورق میزدم با خودم گفتم به شما استادان عزیز هم معرفیش کنم[/FONT]
[FONT=&amp]در ادامه فقط بخشی از مقدمه کتاب رو میذارم که اونهم بدلیل ترغیب کردنتون برای خرید کتاب هست[/FONT]

[FONT=&amp]مقدمه[/FONT] :
[FONT=&amp]حدود یکصد سال قبل از میلاد،مورخی به نام سو ما چی ین ، زندگی نامه ی او را می نویسد[/FONT]:
[FONT=&amp]سون جو که اسم اصلی اش وو بود ، اهل ایالت چی بود.هنر رزم سون جو توجه هو لو ، پادشاه وو ، را جلب کرد.هولو به سون جو گفت : «سیزده فصل فنون رزم را مطالعه کرده ام.آیا میتوانم درباره ی فرضیه ی شما در خصوص مدیریت و هدایت سربازان آزمایش کوچکی بکنم؟[/FONT]»
[FONT=&amp]سون جو جواب داد:«بلی می توانید[/FONT].»
[FONT=&amp]پادشاه پرسید:«آیا امکان دارد آزمایش با زنان انجام شود؟[/FONT]»
[FONT=&amp]پاسخ سون جو دوباره مثبت بود.پس دستور داد یکصد و هشتاد زن از کاخ منتقل شوند[/FONT].
[FONT=&amp]سون جو آنها را به دو گروه تقسیم کرد و یکی از سوگلی های پادشاه را در صدر هر گروه ، گذاشت . بعد نیزه ای به دست هریک داد و گفت: «فکر میکنم شما فرق جلو و عقب و راست و چپ را می دانید[/FONT].»
[FONT=&amp]زنان همه جواب دادند:«درست است[/FONT].»
[FONT=&amp]سون جو ادامه داد:«زمانی که می گویم نظر به جلو ، همه باید مستقیم به جلو نگاه کنید و زمانی که امر میکنم به راست راست،همگی باید به سمت و زمانی که فرمان میدهم به چپ چپ ، همگی باید به سمت چپ برگردید.وقتی دستور میدهم عقب گرد،همه باید به عقب برگردید[/FONT].»
[FONT=&amp]زنان دوباره اعلام موافقت کردند[/FONT].
[FONT=&amp]سون جو بعد از اینکه فرمان های نظامی را بدین ترتیب توضیح داد، نیزه ها و تبرزین ها را مرتب کرد تا کار را شروع کنند.بعد سون جو با صدای طبل،فرمان داد:«به راست راست.»اما زنان ناگهان زدند زیر خنده.سون جو با خونسردی گفت:«اگر فرمان ها واضح و مشخص نیست و اگر دستورها کاملاً تفهیم نشده باشد،فرمانده مقصر است.»دوباره تمرین را آغاز کرد و این بار فرمان به چپ چپ داد که باز با قهقهه ی زنان مواجه شد.سون جو گفت :«اگر فرمان ها واضح و مشخص نیست،اگر دستورها کاملا تفهیم نشده،فرمانده مقصر است؛اما اگر فرمان ها و دستورهای فرمانده واضح باشد و افراد سرپیچی کنند،افسران مقصرند.»و بعد از گفتن این حرف،دستور داد گردن دو سر گروه را بزنند.
اما شاه وو که از جایگاه مخصوص تماشا میکرد و متوجه شد سوگلی هایش در شرف اعدامند،با دلهره بسیار و به سرعت این پیام را فرستاد:«ما از توانمندی فرمانده در اداره ی لشکر رضایت کامل داریم،ولی اگر شاهد مرگ این دو سوگلی باشیم ، خوراک و نوشیدنی های ما طعم و مزه ی خود را از دست خواهند داد.خواست ما این است که آن دو اعدام نشوند.»
سون جو با متانت تمام جواب داد:«پیش تر از اعلی حضرت فرمان گرفتم فرمانده سپاهیان ایشان باشم ،لیکن الان فرمان هایی از جانب اعلی حضرت صادر شده که با توجه به اختیاراتم از پذیرش آن معذورم.» و فورا دستور داد گردن آن دو سر گروه را قطع کنند و سپس دو نفر پشت سرشان را به جای آن ها به سمت سر گروهان جدید انتخاب کرد.متعاقب این عمل،بار دیگر صدای طبل برای تمرین نواخته شد. زنان تمامی حرکات را مطابق فرامین اجرا کردند؛به چپ چپ، به راست راست، رژه و عقب گرد در حالت زانوزده و ایستاده،همه ی این حرکات با دقت و صحت کامل بدون کوچک ترین خنده یا صدایی،تمام و کمال اجرا شد.
بعد سون جو کسی را فرستاد و پیغامی را به پادشاه رساند:«خدمتگزاران اعلی حضرت دوره ی تعلیم و تربیت را طی کرده اند و با انضباط کامل آماده ی سان دیدن اعلی حضرتند.این خدمتگذاران در هر بخش ارتش می توانند مسئولیت پذیر باشند.این ها برای اجرای فرمان اعلی حضرت نه تنها هرگز سرپیچی نخواهند کرد،بلکهدر اجرای آن،تحمل گذر از آب و آتش را نیز خواهند داشت.»
اما پادشاه در جواب گفت:«فرمانده می تواند تمرین را متوقف کند و به پایگاه برگردد. ما الزامی برای سان دیدن از نفرات نمیبینیم.»
سون جو آرام گفت:«اعلی حضرت فقط با کلمات بازی می کنند و حرف هایش با عمل منطبق نیست.»
پادشاه وو پس از آن به شایستگی سون جو پی برد،در امور لشکر او را به فرماندهی برگزید.

ببخشید یکم طولانی شد
برای خرید کتاب اگر کسی خواست میتونم راهنمایی کنم

راستی این کتاب 13 فصل داره که نینجا ها به فصل سیزدهم اون علاقه مند هستند چون در مورد جاسوسی هست!

[/FONT]
 
بالا