اول خارج از بورس رو میگم :
ببین ما هرکاری که خارج از بورس میکنیم بازدهیش خیلی کمتر از اون چیزیه که مردم در موردش دودوتا چهارتا میکنن
مردم فکر میکنن کسی که سرمایه گذاری میکنه هر سال پولش رو n برابر میکنه ولی صادقانه میگم جدای از اینکه سرمایه و دارایی ها با تورم بالا میره ( سود نیست ) ، ته تهش سالی 0 تا 10 درصد بتونید سود بکنید . خداشاهده الان بازدهی یدونه سوپرمارکت 300 متری به 4% در سال هم نمیرسه
چند میلیارد سرمایه اونجاست ، بازدهیش اینه ...
یا یک شرکت پیمانکاری حمل و نقل که نمیتونم اسم ببرم ولی جزء شرکت های برتر بین رقبا محسوب میشه ، بعضی وقتا سودش شاید حتی 0 باشه ! یعنی فقط ارزش پول رو در برابر تورم حفظ کردیم . حالا همین شرکت چندین ساله فعالیت داره و همین الانش n هزار راننده حقوق بگیر همین شرکت هستن
یا کار تامین سرمایه الان سالی 7 یا 8 درصد رو بزور میده ! بعد از کسر هزینه هایی که داره و درگیر شدن با وصول مطالبات و این چیزا
خلاصه بگم کسی حرفه ای باشه ، با کلی رابطه و داستان و تشکیلات و تخصص میتونه از سرمایش بعد از چند سال خاک خوری و از جیب خوردن و قبول ریسک بالا ، حداکثر 10% سود بگیره . تورم هم سر جای خودش که سود نیست . به خاطر تورم بعضی وقتا سود افزایش پیدا میکنه ولی سال های بعدش اون سود اضافی رو رسما میخوره . شما همون 10% حداکثر رو از بنده قبول بکنید
حالا بورس :
کاری با شرکت های زیانده که روند اصلاح ساختار در پیش نگرفتن و قرار نیست تحولی توی اون شرکت ها رخ بده نداریم ....
کاری هم با شرکت های با بازده کم نداریم ...
این دو مدل شرکت ها صرفا برای حرفه ای ها و با قبول ریسک بالا و همینطور با داشتن حد ضرر و حد سود مناسبه . شرکت هایی که اکثرا هم نمودار قیمتیشون همیشه رشد میکنه ! من خودم دنبال این شرکت ها نبودم و نیستم
شرکت هایی داریم که وضعیت با ثباتی ندارن . یعنی چند سال سود خوبی میدن ، چند سال سودشون کم میشه یا حتی زیان میسازن . این شرکت ها نقطه ورود و خروجشون باید مناسب باشه . باید تحلیل بشه که مثلا طی 2 یا 3 سال آینده قراره سودشون زیاد بشه ، 2 یا 3 سال باهاشون باشی و بعد بفروشی و بری سراغ شرکت های دیگه . این مدل شرکت ها هم فعلا باهاش کاری نداریم که بخوایم در مورد این سبک معاملات صحبت بکنیم
اما شرکت هایی که همیشه سود ده هستن و هر سال هم هزینه هاشون که زیاد میشه از اون طرف هم سود آوریشون زیاد میشه و یه جورایی با یک حاشیه سود مناسب همیشه روبه جلو حرکت میکنن . بازار بی ثباتی ندارن که فروششون یهو سقوط بکنه ، مدیریت اشتباه و ریسکی هم ندارن که یهو هزینه های شرکت از سود آوری پیشی بگیره . بازارشون هم فصلی نیست و همیشگیه . حالا در مورد این شرکت ها چه بازدهی ای داریم ؟ مثل همون شرکت های خارج از بورس حالا یک مقدار بهتر یا بدتر ! پس مجدد باید بازدهی این شرکت ها رو همون حداکثر 10% فرض بکنیم نه بیشتر !!! حالا یکم به خاطر اینکه شرکت های بزرگتری هستن و از نظر مالیات هم مزایایی رو دارن شما این بازدهی رو 10% تا 15% در سال فرض بکن . بلند مدت ....
خوب حالا مقایسه میکنم :
شما وقتی سهام شرکت بورسی رو میخری نباید انتظار معجزه یا سود عجیب غریب داشته باشی ، هر سود عجیبی حبابه و احتمال ترکیدنش هست و همیشکی نیست ...
شرکت بورسی و شرکت غیر بورسی هم یک سازمان مالی هستن که کارشون اینه ارزش افزوده ایجاد بکنن . بنابراین شما باید دیدتون این باشه وقتی شرکتی رو به قیمتِ خوبی خریدید ، سالی 10 الی 15 درصد ، به شما سود بده و تمام ...
همین
یعنی چی ؟ یعنی شما سهام یک شرکت رو میخری ، هر سال باهاش مجمع میری ، سودت رو میگیری ، مثلا این 7 یا 8 درصد میشه و 2 یا 3 درصد هم صرف رشد سودآوری شرکت میشه و توی همون شرکت میمونه و خارج نمیشه
بعد دوباره با همون سوده سهام شرکت رو میتونی بخری یا از اون سوده مخارج زندگی رو پوشش بدی . یعنی تعداد سهامت کم نشه
تورم هم که همیشه پشت شرکت میزنه و هرچقدر گرونی باشه روی دارایی ها و سودآوری شرکت اثر میزاره و عملا سود محسوب نمیشه
حالا مزایای شراکت بورسی چیه ؟
- شما خارج از بورس چند تا کار میتونی باهم انجام بدی ؟ یکی ، دوتا ؟ ولی توی بورس شما میتونی یک سبد متنوع از 5 تا 10 شرکت بچینی !
- شما خارج از بورس درگیر مسائل مدیریتی کسب و کار میشی ، با شرکا باید سر و کله بزنه ، بالا پایین های اقتصادی رو باید تحمل بکنی . اما توی بورس شما میتونی به محض اینکه برآورد میکنی سودآوری شرکت طی 1 یا 2 سال آینده قراره کاهش داشته باشی ، سهامت رو میفروشی ! آیا خارج از بورس میتونی از یک کسب و کار شراکت رو بهم بزنی و دوباره 2 یا 3 سال بعد شریک بشی ؟ خیر
- معافیت ها و تخفیفات مالیاتی ! استفاد از وام های کم بهره ! استفاده از برند و بازار آماده شرکت ! شراکت توی شرکتی که چندین سال فعاله !
- شما میتونی در طول روند یک شرکت نوسان های ریز ریز بگیری و تعداد سهامت رو 5% ، 5% زیاد بکنی ! خارج از بورس میشه این کار رو کرد ؟ خیر
- خارج از بورس وقتی شما وضعیت کسب و کارت بد میشه ، دیگه تا تهش میری ! یعنی اینقدر سودت کم میشه و زیان ساز میشی ، اینقدر سیاست های اقتصادی روی کسب و کارت اثر میزاره ، اینقدر شرایط بازار و همینطور بدهی ها و مطالبات و عدم گسترش کار بحرانی میشه که کامل ورشکست میشی و باید کرکره رو پایین بکشی !! ولی شرکت بورسی وقتی وضعیتش شرکت یا صنعت بحرانی میشه ، میفروشیش !
- خارج از بورس شما مغازه یا تولیدی میزنی موقعی که بخوای جمعش بکنی باید نصف قیمت و یک سوم قیمت موجودیت رو بفروشی !
- خارج از بورس کار تمام وقته ! یعنی شما وقتی سرمایت رو جایی میزاری باید از صبح تا شب درگیرش باشی ، تعطیلی نداری ، زمانت در حرف دست خودته ولی دست خودت نیست ! در حرف آقای خودتی ولی در عمل آقا بالاسرت مشتری و کارفرما و تامین کننده ها هستن ! با کارمندات باید سر و کله بزنی ، ریال به ریال رو باید مدیریت بکنی ، حساب کتاب باید بکنی ، باید ببینی دخل و خرجت باهم میخونه ، باید همیشه یک چشمت به فرصت های جدید باشه ، باید همیشه با هم صنف هات در ارتباط باشی ، باید همیشه فرصت های جدید رو بزاری تو جیبت و ...
و ده ها و صدتا مزیت دیگه ...
حالا از دیدگاه کسی که تا حالا دست به سیاه و سفید نزده باشه ، احساس میکنه با سهامداری سرش کلاه میره . سهامداری هیچ مشکلی نداره ! یعنی حتی اگه شما 2 سال آینده رو هم بازار رو راکد ببینی باز هم سود این رکود رو بعدا خواهی دید به شرطی که :
- شرکت رو گرون نخریده باشی
- شرکت خوب رو خریده باشی ! شرکتی که حاشیه سود خوبی داره ، ارزون مدیریت میشه ، وضعیت بازار خوبی داره ، همیشه سود آوریش روبه رشده ، طرح های خوبی داره و مشکل بالا پایین شدن شدید بازار ( میزان تولید کالا یا خدمات ، قیمت کالا و خدمات ) رو نداشته باشه
بازم میگم اون بخشی که شما از یک شرکت روی شرکت دیگه جابجا میشی رو کاری ندارم که میتونی بازدهی رو بیشتر بکنی . من صرفا میخوام بازدهی منطقی از سهامداری رو بگم
حالا وقتی کسی سهامدار یک شرکت متزلزل رو میکنه ، مثلا 2 سال سود خوبی میده ، 2 سال سودش کم میشه ، 1 سال زیان میده ، 2 سال سودش دوباره خوب میشه ، این شخص یا با این موضوع آشنا هستش و با این دید سهام این شرکت رو خریده و سهامداری میکنه یا اینکه میادش و توی اون دوره زیان ده بودن شرکت رو میخره ( با دید به اینکه قراره شرکت سود آور بشه ! ) و 2 سال باهاش میمونه و ردش میکنه ....
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بعد من وقتی صحبت از بازدهی میکنم منظورم کارای واقعی و درست و حسابی و در مقیاس منطقیه . مثلا یه دست فروش میتونه با 20 میلیون تومن ماهی 2 میلیون سود بکنه یعنی مثلا سالی 120%
ولی مثلا من میتونم 100 میلیارد رو بیام باهاش دست فروشی بکنم ؟!
یا مثل یکی کافه میزنه یا بوتیک 500 میلیونی میزنه سالی 20% بیشتر از تورم سود میکنه ، آیا میتونم با 100 میلیارد 200 تا کافه و بوتیک بزنم ؟؟! خیر
یا مثلا همون کافه میتونه هر ماه پولش رو دوباره رشد بده ؟ خیر !
از نظر بنده ، کسی که بگه من فلان کار رو سراغ دارم سالی 50% به بالا سود میده و n میلیارد بهت برمیگردونه و ... چیزا ، نباید جدیش بگیری چون دیدگاه بچگانه داره !
و دقیقا کسایی که کارمند و کارگر هستن ، اکثرا دیدگاشون اینه ا بقیه عقب افتادن و قصدشون اینه توی فرصت کوتاهی میلیارد میلیارد به جیب بزنن بدون اینکه صبر بکنن یا بازدهی منطقی رو لحاظ بکنن و 100% این افراد محکوم به شکست هستن ! دقت بکنید گفتم 100% ، نگفتم 99.99% ! 100%
برای اثباتش ، فقط این رو بگم کسی که 30 سال کارمنده ، چرا توی اون 50 سال عمر نتونسته صاحب کسب و کاری باشه که میلیاردش بکنه ؟! این نشون میده فقط توی خیالات خودش فکر میکنه میتونه پولدار بشه
فرایند جمع کردن ثروت طولانیه ...
هیچ ایده ای وجود نداره که بخواد یک ساله و دو ساله و 10 ساله کسیو از هیچ به همه چیز برسونه
ایده های خاص مثل فیسبوک و ماکروسافت و اپل و ... ، انسان های خاص میطلبه ! انسان خاص هم خاصه !
کسی که 20 ساله همش تو توهم ایده های خاص و ثروت سازش غوطه ور شده ولی تاحالا هیچکدوم اونا رو عملی نکرده ، خاص نیست !
مسیر عادی ثروت همینه که شما سرمایه گذاری میکنی و آروم آروم ثروتت رشد میکنه ، آروم آروم زیاد میشه و ورودی از خروجی اینقدر جلو میزنه که دیگه واسه تامین مخارج سرمایه گذاری و کار نمیکنی
طرف الان میره ، 7 یا 8 سال دیگه مجدد توی بورس میاد و میخواد 1 ساله به اندازه 7 یا 8 سال از بورس سود بکشه
درصورتی که باید بهش گفت ، برو دنبال همون کاری که توی 7 یا 8 سال میکردی !
اصلا مگه میشه به این هدف برسه؟!
مثلا منی که 10 ساله کار میکنم و سرمایم رو همیشه فعال نگهداشتم ( نه فقط توی بورس ، اتفاقا بیشتر خارج از بورس بوده ) و کلی استرس ، فشار و دردسر داشتم و تجربه کسب کردم ، پشم باشم و یکی بیادش و سرمایه من رو ببینه و بگه من میخوام با 1 میلیارد سرمایه اولیه طی 2 سال به این سرمایه برسم ؟!!
من کسی رو میشناسم چند ساله پولش تو بانکه و نزدیک به قله وارد بورس شد و ریزش رو هم دید و بعد دوباره پولش رو تو بانک گذاشته ...
بعد میگه بورس به درد نمیخوره !
آقا جان 5 ساله پاتو رو پات انداختی هر ماه سود بانکی پولت رو خوردی ، بعد میخوای یه شبه جاگیر بشی ؟ پشم بافیه مگه !
اگه قرار بود هر سهمی که میخریم همینطوری بالا بره و الکی الکی پولدار بشیم که اینهمه آدم احمق بودن با کارای غیر قانونی جونشون رو به خطر بندازن ؟
طرف یک کیلو مواد پاش بندازن ، 1 نفر رو بکشه سرش بالا دار میره ، 1 میلیارد در میاره 2 سال حبس میکشه ، یدونه سلاح ازش بگیرن 2 تا 5 سال حبس داره ، دیوانست ؟!
بیاد سهم بخره همینطوری بالا بره دیگه
بورس جای آدمای صبوره ، جای آدمای منطقیه ، جای آدماییه که خارج از بورس هم کار میکنن یا کردن و میدونن چقدر سود خوبه ...
یا اینکه از من قبول بکنن سالی 40% تا 50% سود از بورس عالیه ! یعنی اگه الان 3 سال هم بازار راکد باشه ، هیچ اهمیتی نداره و سال های بعد با داشتن سهم خوب سهمشون رو میگیرن . اونایی هم که این 2 یا 3 سال نوسان میگیرن سودشون بعدا بیشتر میشه چون تعداد سهامشون رو زیادتر کردن
بیشتر از این سود خارج از بورس وجود نداره مگه اینکه کار خلاف ، اونم با قبول ریسک !
سریع پولدار شدن و بازدهی نامعقول از هر بازاری = کسی که 15 سال خورده و خوابیده و 200 کیلو شده حالا میخواد 6 ماهه با کرم و قرض و آب کرفس و این چیزا 60 کیلو بشه !