جالبه .الان فهمیدم که ارغوان چند هفته پیش اومده بود ایران و توی زمین های hard court جهانشهر کرج تمرین کرده در حالیکه خیلی از حریفاش توی این مدت به اکادمیه تنیس " NICK BOLLETIERI" توی فلوریدای امریکا رفته بودن و زیر نظر بهترین مربی های جهان تمرین میکردن البته نتیجش رو هم دیدیم:hmm: حیف شد خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمش. توی این مدت یه مصاحبه هم با خودش و پدرش شده که توی اون صحبت های جالب و عجیبی کردن مثلا مسافرت با اوتومبیل کاروان برای رسیدن به مسابقه به خاطر نداشتن اسپانسر!! و از همه عجیب تر طرز تفکر پدرشه که به نظر من واقعا باعث تاسف هست.کسی که هرگز تنیس بازی نکرده ولی خودشو مربیه دخترش میدونه!!
...........................................................................................................................................
ارغوان رضايي: ميخواهم زن شماره يك تنيس جهان شوم !!!
قبل از اينكه چهره شرقياش يا حتي لهجه شيرين فارسياش بگويند كه او يك دختر ايراني است، گردنبندش معرفياش ميكند گردنبندي كه به اندازه خود ارغوان رضايي معروف است؛ نقشه ايران. اما اين تنها چيزي است كه ميگويد ارغوان ايراني است. علاقه خاصي دارد كه از ايرانيبودنش و از ايران صحبت كند، اما واقعيت اين است كه او متعلق به فرانسه است و تنيس اين كشور.
ارغوان رضايي سال پيش وقتي در جدول رنكينگ بهترين تنيسورهاي جهان تا چهل و يكم بالا رفت، معروف شد. دختري با مليت ايراني - فرانسوي كه مثل همه تنيسورها ميخواهد روزي شماره يك جهان شود. ارغوان چند هفته پيش در تهران بود، براي تمرين در زمينهاي هارت كورت كرج و ديدن خانواده پدري و مادري. از امروز هم در مسابقههاي اوپن استراليا بازي ميكند، مسابقهاي كه قرار است او را حداقل به جمع 10 نفر اول بياورد. ارغوان با نام فرانسه در تنيس جهان معروف شده، اما بهنظر هنوز بين پدر او، مربياش و فدراسيون تنيس اختلافاتي وجود دارد. اختلافاتي كه دلايل عجيبي دارد. در ورزش امروز دنيا كه تيمهاي ملي كشورها، بازيكناني با مليتهاي مختلف دارند، ارسلان رضايي، پدر ارغوان ميگويد كه به دليل خارجيبودن، نميتوانند مثل بقيه از امكانات فرانسه استفاده كنند.
تعداد ايرانيهايي كه با نام كشورهاي ديگر در ورزش معروف شدهاند، كم نيست. اكثر آنها هم مثل شما به ايران علاقه خاصي دارند، اما به نظر ميرسد شما طور ديگري ايران را دوست داريد؟
درست است كه در فرانسه به دنيا آمدهام و آنجا بزرگ شدهام، اما همه خانوادهام، ايران هستند. عمه، عمو، دايي و... همه اينجا زندگي ميكنند. من محيط ايران و مردمش را هم خيلي دوست دارم.
و چلوكباب!
بله، چلوكباب و همه غذاهاي ايراني، اما دوست دارم چلوكباب را در ايران بخورم. وگرنه در پاريس هم ميشود چلوكباب خورد. آنجا رستورانهاي ايراني زياد است. مادرم هم در خانه هميشه غذاي ايراني ميپزد.
گردنبندت هم كه نقشه ايران است.
آن را داييام هديه داده. هميشه با من است. بعد از هر مسابقهاي روزنامهنگاران فرانسوي درباره گردنبندم سوال ميكنند و من ميگويم اين گردنبند براي اين است كه نشان بدهد من از كجا آمدهام.
از اينكه شما ايراني هستيد و نفر چهارم تنيس فرانسه، تعجب نميكنند؟
هميشه تعجب ميكنند. بهخصوص اينكه شرايط من با بقيه بازيكنان فرق دارد. آنها هم شرايط خوبي داشتهاند و معروف شدهاند، اما من در بدترين شرايط تمرين كردهام. در شروع امكانات زيادي نداشتم، هميشه چيزي بود كه اذيتم ميكرد. يا در سرما تمرين ميكردم يا در گرماي شديد. فدراسيون تنيس هم كه كمكم نميكند.
وقتي كه در مسابقههاي اوپن آمريكا (چهارمين و آخرين گرنداسلم سال) شركت كردي، روزنامههاي زيادي درباره اين موضوع نوشتند. مشكل خاصي بين فدراسيون و پدرت وجود دارد؟
مشكل آنها اين است كه پدرم مربيام است. ورزش فرانسه خوشش نميآيد كه موفقيتهاي يك ورزشكار به اسم يك نفر ديگر تمام شود. آنها ميخواهند بگويند كه فدراسيون اين كار را براي ارغوان رضايي انجام داد و به همين دليل موفق شد.
اين مشكل به ايرانيبودن يا مسلمانبودن شما كه ربطي ندارد؟
نه، اصلا. همه ميدانند كه من مسلمان هستم و خيلي از مسائل را رعايت ميكنم. در فرانسه خيليها مسلمان يا عرب هستند. همه تشويقم ميكنند، از اين نظر مشكلي ندارم.
پدر ارغوان: ما ايرانيها يك حرف خوب ميزنيم. ميگوييم طرف لقمه چرب است. الان ارغوان براي فدراسيون تنيس فرانسه لقمه چرب است. ميخواهد همه چيز به اسم خودش تمام شود اما من يك اخلاقي دارم كه نميگذارم كسي بالاتر از من باشد. ارغوان بچه بود، فدراسيون گفت توپ جمع كن بازيكنان بزرگ دنيا شود. پول، لباس هر چيز ديگري كه لازم داشت، ميدادند. موقعيت خوبي بود. بازي بازيكنان مطرح را ميديد، اما من اجازه ندادم. گفتم دخترم شخصيت دارد. هميشه خواستهام به دخترم شخصيت بدهم، از همان بچگي، اما فدراسيون ميخواهد ما را بكوبد.
چرا؟
ما خارجي هستيم. مثل اين است كه يك افغاني بيايد در كشتي قهرمان ايران شود.
ارغوان: در فرانسه خيلي نژادپرست هستند.
اين موضوع اذيتتان نميكند؟
ارغوان: در شروع كارمان خيلي سخت بود. اينجا ايراني خيلي كم است. ما براي آنها عرب هستيم.
پدر ارغوان: ارغوان بچه بود كه از ما شكايت كردند. حرفشان اين بودكه چرا يك خارجي تنيس بازي ميكند. اين را هم گفته بودند كه تمرينات ارغوان زياد است. به قاضي گفتم نميخواهم بچههايم در خيابان باشند. شما ميخواهيد بچههايتان موفق شوند، من هم همينطور. ايراد گرفت كه چرا ساعت تمرينات زياد است. جواب دادم كه ميخواهم دخترم قهرمان جهان شود. پرونده را بست. البته تهديد كردم كه اگر ما را اذيت كنيد، به سفارت ايران در فرانسه شكايت ميكنم.
منظورتان چيست؟ زياد تمرين ميكرد؟
پدر: من به همه روزنامهها گفتم كه از سن هفت سالگي روزي دو نوبت يك ساعت و نيم تمرين ميكرد، اما واقعيت اين است كه او روزي 8 تا 10 ساعت تمرين داشت.
زياد نبود؟
پدر: كسي كه از ورزش اطلاع داشته باشد، ميداند كه تا رشد هورموني بچه تمام نشده، هرچقدر كه ميشود بايد فشار تمرينات را بالابرد. وقتي كه رشد هورموني تمام شد، ديگر نميشود كاري انجام داد. وقتي كه ارغوان در سن بچگي بود، ديدم كه تنيسور خوبي ميشود، همه كار انجام دادم و تا حالا نتيجه گرفتهايم اما با دختر كوچكترم كمند، دو هفته كار كردم. در مرحله نيمه نهايي ليگ فرانسه باخت و گفتم تو به درد تنيس نميخوري. ديگر با او كار نكردم. بازيكن هم بايد خودش بخواهد. البته باز هم ميگويم تمرين زياد مهم است. يك مثل داريم كه ميگويد؛ كار نيكو كردن از پر كردن است. ما نتيجه پشتكاري را كه داشتهايم، گرفتهايم. حرفهايها تمرين من و ارغوان را ميبينند، وحشت ميكنند، نميدانند كه انجام هر كاري از دست ما ايرانيها برميآيد. وقتي ما در قصههايمان داريم كه زني، گاوي را به دوش ميكشد، پس تمرين چند ساعته برايمان مشكلي نيست. البته من هميشه ميگويم كه خدا هم به ما خيلي كمك ميكند. اين خواسته خدا هم بوده كه ما را به اينجا رسانده. ارغوان سال پيش در رنك 240 بود و در 8 ماه به رنك چهل و يكم رسيد.
پسرتان چطور؟
انوشيروان بدشانسي آورد، از بهترينها بود اما قدش كوتاه ماند. وقتي تنيس را كنار گذاشت، دوباره رشد كرد. الان حريف تمريني ارغوان است.
شما خانوادگي بهنوعي درگير تنيس هستيد؟
ما همه جا پنج نفري هستيم. همسرم، ماساژور ارغوان است و با پختن غذاهاي اصيل ايراني، مسوول تغذيه او هم هست.
فدراسيون تنيس فرانسه اصرار دارد كه مربي شما كسي غير از پدرتان باشد. درست كه با مربيگري پدرتان به نتايج خوبي رسيدهايد. شايد آنها فكر ميكنند يك مربي سطح بالاتري داشته باشيد، سريعتر به رنكهاي بالاتر برسيد؟
ارغوان: من اگر به اينجا رسيدهام، با كمك خانوادهام بوده. اگر مربي ديگري داشته باشم، نتيجه بهتري نميگيرم. چند هفتهاي امتحاني با مربي ديگري كار كردم، ديدم پدرم بهتر است.
آقاي رضايي موضوع مهمي است كه شما چطور به اين درجه از مربيگري رسيدهايد كه شاگردي در سطح اول تنيس داشته باشيد؟
من فوتباليست بودم. قبل از انقلاب در تيمهاي بانك ملي و ژاندارمري بازي ميكردم. براي ادامه تحصيلات در رشته زمينشناسي به فرانسه رفتم كه موفق نشدم. هميشه دوست داشتم معلم ورزش شوم. قهرماني يكي از بازيكنان تنيس فرانسه را در تلويزيون ديدم. همان موقع گفتم كه بچههاي من بايد تنيسور شوند. چيزي از تنيس نميدانستم. اين تكنيك تنيس من نبود كه ارغوان را ارغوان كرد. اين اخلاق نظاميام بود كه از ارغوان بازيكن ساخت.
يعني اصلا كلاس مربيگري هم نرفتيد؟
نه. فقط ديدم كه يك بازيكن تنيس به چه چيزي نياز دارد. يك تنيسور بايد عضلههاي شكمش قوي باشد و من تا جايي كه ميتوانستم از ارغوان خواستم دراز و نشست برود. در ليگ فرانسه ماهي يك بار تست آمادگي جسماني ميگرفتند. سرعت پا، پرتاب وزنه، پرش و... ارغوان در همه اين تستها افتضاح بود اما در دراز و نشست از همه بهتر بود. بهترين بازيكن پسر فرانسه در دقيقه 73 بار دراز و نشست ميزد، ارغوان 76 بار. اين بود كه كمك ميكرد ضربه دست ارغوان قوي باشد. من يك دونده نميخواستم. كسي را ميخواستم كه محكم ضربه بزند. الان به خاطر ضربههاي سنگين دستش است كه همه آرزو ميكنند با ارغوان رضايي همگروه نشوند.
روزنامهها درباره مشكل ارغوان براي داشتن اسپانسر تامينكننده لوازم ورزشي هم نوشته بودند، اين مشكل حل شد؟
ارغوان: ماركهاي معتبري كه در فرانسه هستند، با فدراسيون كار ميكنند. من براي اينكه تبليغ نكنم، ماركها را ميكنم.
پس هنوز مشكل مالي داري. روزنامهها نوشته بودند كه براي اكثر مسابقهها با خودروي كاراوان سفر ميكني؟
خيلي وضع ماليمان بد نيست ما بدبخت نيستيم اما خرج ورزشكاران حرفهاي بالاست و بايد اسپانسر داشته باشند. ما در اروپا با مينيبوس كاراوان كه جاي سه تخت خواب و گاز غذاپزي دارد، سفر ميكنيم.
اين براي بازيكنان ديگر تعجبآور است. براي مسابقههاي اوپن آمريكا هم من خانه يكي از دوستان پدرم بودم. البته بهتازگي يك فرودگاه فرانسوي اسپانسر من شده. صاحب اين فرودگاه در دوران جوانياش مشكل من را داشت و به خاطر همين كمكم ميكند.
رابطهات با بازيكنان ديگر چطور است، با بازيكنان بزرگ دنيا؟
با همه خوبم. ما مثل يك خانواده ميمانيم. يك هفته در ژاپن هستيم، هفته بعد در استراليا و... مجبوريم با هم خوب باشيم. آنها خيلي از ايران ميپرسند و چيزهاي ديگر. البته بعضيها خودشان را ميگيرند و محل نميگذارند.
در فرانسه چطور، طرفدار داري؟
نميخواهم از خودم تعريف كنم، اما با نتايجي كه امسال گرفتهام، از بازيكنان شماره 2 و 3 فرانسه بيشتر طرفدار دارم. در مسابقههاي من استاديوم هميشه پر است. ميدانيد چرا دوستم دارند؟ با آنها خيلي خوب برخورد ميكنم. تشويق ميكنند، جواب ميدهم. بعد از بازي با آنها، حرف ميزنم. بيشتر سعي ميكنم اخلاق ايراني داشته باشم. خوش بهخورد و بگو و بخند، مردم فرانسه هم من را بهعنوان يك بازيكن ايراني - فرانسوي دوست دارند.
ايرانيهاي مقيم فرانسه هم به استاديوم ميآيند؟
خيلي كم هستند. بعضي وقتها با پرچم ايران ميآيند اما موضوعي كه من از آن خوشحالم، اين است كه طرفداران من اكثرا جوان هستند. مثل بقيه تماشاگران تنيس نيستند كه مسن باشند و فقط بهخاطر علاقهشان به اين رشته به استاديوم بيايند. طرفداران من به خاطر خودم ميآيند.
در فرانسه چند ورزشكار ايراني ديگر هم داريم، آنها را ميشناسي؟
منصور بهرامي (تنيسور ايراني كه با بازيهاي نمايشي شهرتي جهاني دارد) و مهيار منشيپور (بوكسور ايرانيالاصل و قهرمان شش دوره سبك وزن جهان) را ميبينم. بهرامي را جوان بودم، زياد نميديدم، اما الان كه بزرگ شدهام و بازيهايم خوب شده، سر مسابقاتم ميآيد. او تنيسور خوبي است و بعضي وقتها نكاتي را هم ميگويد. مهيار منشيپور هم هر وقت بتواند سر مسابقهام ميآيد. من هم بعضي وقتها سر مسابقههاي بوكس او ميرفتم.
الان رنك 41 تنيس دنيا را داري. بازيكنان ديگر جديات ميگيرند؟
بله. آنها از من ميترسند. من تازهواردم و ضرب دستم خيلي قوي است. من هنوز ناشناخته هستم و اين براي آنها خطر بزرگي است. سال پيش در اوپن فرانسه (اولين گرنداسلم سال) تجربه زيادي نداشتم. اولين بار بود كه در استاديوم بزرگ بازي ميكردم، اما الان ديگر همه چيز عادي شده و ميتوانم نتايج بهتري بگيرم.
پدر: موقع قرعهكشي كه ميشود خيلي از بازيكنان بزرگ دعا ميكنند كه با ارغوان همبازي نشوند. در يكي از مسابقهها بود كه اگر ارغوان بازي با حريف چك را ميبرد با املي موستمو بازيكن شماره يك دنيا بازي ميكرد. مربي مستمو گفته بود كه ترجيح ميدهد بازيكن چك ببرد. البته متاسفانه ارغوان باخت. اكثر بازيكنان با ارغوان كه حريف ميشوند، خودكشي ميكنند! آنها به خودشان ميبازند، از ارغوان ميترسند و همه توپهايشان را به اوت ميزنند.
با ماريا شاروپوا (نفر دوم جهان) هم ارتباط داري؟
نه! چرا در ايران همه از او ميگويند؟ شاروپوا خيلي بازيكن بزرگي نيست. خيلي معمولي است! اما چون چهره قشنگي دارد و موقع بازي جيغ ميزند، ايرانيها دوستش دارند. همه بازيكنان تقريبا در يك سطح هستند. من هيچ كدام را دست كم نميگيرم.
براي شركت در اولين گرنداسلم سال 2007 كه در استراليا برگزار ميشود، در ايران و زمينهاي كرج تمرين كردي. شرايط تمرين در فرانسه بهتر نبود؟
پدر ارغوان: تصميم نداشتيم به ايران بياييم، اما ارغوان دوست داشت خانوادهاش را ببيند. من هم گفتم ارتفاعات توچال براي بدنسازي خوب است. يكي از دوستانمان هم زمينهاي كرج را به ما معرفي كرد. نتوانستيم به توچال برويم. خبرنگار فرانسوي همراه ما بود و مجوز نداشت و به همين دليل اجازه ندادند برويم بالا اما زمينهاي كرج خيلي خوب بود. ارغوان روي زمينهاي سفت بزرگ شده و زمين كرج هم، هارت كورت بود. اين ويژگي تمرين ارغوان است. وقتي روي زمين سخت تمرين كند، روي زمين خاك هم با سرعت بيشتري حركت ميكند. ما از كساني كه اين زمين را بدون دريافت پول در اختيار ما گذاشتند، واقعا تشكر ميكنيم.
به دليل مشكلاتي كه داشتيد، روي زمينهاي سفت بازي ميكنيد؟
نه اين شگرد ماست. ارغوان به قدري روي زمينهاي سفت بازي كرده كه حالا سرعتش بالاتر از همه است و اين موضوعي است كه باعث تعجب ديگران شده.
فكر ميكني در مسابقههاي استراليا بتواني به مراحل بالاتر راه پيدا كني؟
نميتوانم چيزي را پيشبيني كنم. من ميخواهم همه بازيها را ببرم و ديگران هم همين را ميخواهند اما مهم اين است كه من ميخواهم زن شماره يك تنيس جهان شوم و ميشوم. فكر ميكنم سال 2007 جزو 10 نفر اول باشم.
در بازيهاي كشورهاي اسلامي براي ايران سابقه داري، چرا در بازيهاي آسيايي دوحه اين كار را انجام ندادي؟
نميتوانستم؛ بعد از بازيهاي كشورهاي اسلامي فدراسيون فرانسه ايراد گرفت كه نبايد با نام ايران مسابقه ميدادي. من گفتم نتايج آن جايي نوشته نميشود اما به هر حال گفتند كه ديگر نبايد با نام ايران مسابقه بدهم.
منبع :مجله انترنتی ایران-ایران:
http://groups.yahoo.com/group/iran-iran/message/3471