داستان يك رفاقت
از پنالتى تا پنالتى
امير قلعه نويى مى داند كه اگر اين پنالتى به گل تبديل شود، قهرمانى استقلال در فصل پنجم امرى است دست نيافتنى.
سپاهان كه تا دقايق پايانى در ورزشگاه آزادى با نتيجه يك- صفر حكم شكست خورده اين ديدار را دارد حالا موفق به گرفتن يك ضربه پنالتى از استقلال شده است.
پاسى ها گويا بيش از پرسپوليسى ها خوشحال هستند چون با گل شدن اين پنالتى قهرمانى را از استقلال پس خواهند گرفت.
زننده پنالتى چهره شناخته شده اى است هم براى استقلالى ها و سرمربى نگران شان و هم براى پاسى ها كه با رسول خطيبى دوره خاصى را پشت سر گذاشته اند. خطيبى آن پنالتى را به گل تبديل نكرد تا امير بيش از هميشه رسول را دوست بدارد.
چند روز بعد
يكى از روزنامه هاى ورزشى مصاحبه جالبى را با رسول خطيبى ترتيب داد.
مهاجم آن روزهاى سپاهان كه در آخرين ديدار تيمش ضربه پنالتى را وارد دروازه استقلال تهران نكرده بود، ضمن به كارگيرى ادبياتى غيرمحترمانه در مصاحبه اش تأكيد كرده بود: «اصلاً دوست ندارم پاسى ها قهرمان شوند. به نظر من استقلال بايد قهرمان شود.»
اعتراف عجيبى بود اما خب رفاقت اين حرف ها را نمى فهمد. به خصوص اينكه بعد از به هدر دادن آن پنالتى معروف، رسول ديگر فقط يك دوست نبود، او شده بود مهاجم محبوب سرمربى استقلال!
آنچه كه رسول خطيبى در مصاحبه اش با آن روزنامه ورزشى مطرح ساخت اعتقادش بود.
خطيبى خوشبخت مى شود
او سال ها از تيم ملى دور مانده بود. چه نقدهايى كه با اين مضمون نوشته نشد: «رسول خطيبى را دعوت كنيد.»
بعضى از روزنامه ها گاهى اوقات چه كودكانه فريب مى خورند.
برانكو خود را در قيد و بند دعوت از اين مهاجم نمى ديد. جام جهانى، باخت ها، نمايش هاى ضعيف، لجبازى مربى ترسوى كروات و بالاخره موفقيت مربيانى كه مدام مى پرسيدند «چرا خارجى ها؟» همه چيز را به نفع مربيان داخلى تغيير داد. در تعليق بوديم كه امير همه كاره شده بود. حالا چه پاسخ هايى كه نبايد مى داد. هرچند كه نمى توانست پاسخ دوستانه آن پنالتى معروف را به تعويق بيندازد؛ خطيبى شد بازيكن ملى و البته شماره ۱۰ را هم از آقاى سرمربى هديه گرفت؛ شماره اى كه سال هاى سال برازنده على دايى بود و با كوهى از افتخارات به رسول رسيد.
واكنش هاى رسول
«قلعه نويى اعتماد به نفس را به من برگرداند. حتى مى توانم بگويم هيچ مربى ملى تاكنون اين طور به من محبت و توجه نداشته.»
رسول حق داشت با اين عبارات شيرين خود را نزد سرمربى تيم ملى نمكى تر جلوه دهد. به هرحال در شرايطى كه فضاى فوتبال ما به لطف آقاى دبيركل وقت فدراسيون فوتبال به سمت و سوى خرد جمعى حركت مى كرد، ارتباط ميان بازيكن و مربى مى بايست دقيقاً همين شكل و شمايل را به خود مى گرفت؛ «چيزى فراتر از قرض دادن نان به يكديگر.»
بعد از بازى دوستانه مكزيك قلعه نويى هم حق مطلب را ادا كرد؛ «او را پسنديدم.»
اما وقتى در دقايق پايانى ديدار دوستانه با غنا در قامت ۱۰ تيم ملى از زمين بازى اخراج شد، اين امير قلعه نويى بود كه در گفت وگو با يكى از دوستان صميمى اش قاعده دوستى را تا حدودى به هم ريخت؛ «اين پسر كار دستمان مى دهد!»
اما ديگر همه چيز تمام شده بود. تازه آقاى رسول ۱۰ دايى را نيز بر تن كرده بود: «قول مى دهم حق دايى بزرگ را ادا كنم.»
اين مهاجم بدقول
خطيبى هرگز به قول خود وفادار نبود. او هرگز به درد تيم ملى نخورد و قلعه نويى چه لجبازانه او را در بازيهاى جام چهاردهم به يك بازيكن فيكس تبديل كرده بود، اگرچه دوستى ها مرزبندى را نمى فهمند. به خصوص اگر اين دوستى داراى قدمت چند ساله باشد. مثلاً از فصل پنجم تا ...
حاشيه ساز
به همه اين اتهامات حاشيه سازى را نيز اضافه كنيد. اين اتهام آنجايى رنگ واقعيت به خود گرفت كه فضاى اردوى تيم ملى بيش از حد رنگ دوستانه به خود گرفته بود.
حالا رسول خطيبى هم مى خواهد براى نزديك تر شدن سعيد الوسى به محوطه معروفيت كارى انجام دهد. دوستى است و هزار دردسر. بنابراين خيلى راحت ID كارت خود را به آقاى ماساژور داد تا پس از اعلام حكم يك جلسه محروميت رسول خطيبى از سوى AFC بيش از پيش به انتخاب هاى عاقلانه امير قلعه نويى ايمان بياوريم. او پس از چنين حاشيه تلخى هم دست از رفاقت با مهاجم حاشيه ساز تيم ملى برنداشت. آنجا بود كه احساس كرديم از آن كروات هم لجبازتر وجود دارد.
غير حرفه اى
دال با مهدوى كيا لجبازى كرد. كيا در اوج آمادگى روى نيمكت مى نشست و هرگز لب به اعتراض نمى گشود. سرمربى هامبورگ فقط يك بار به او فرصت خودنمايى داد. بازيكن محبوب فوتبال كشورمان كه اگر ده ها پنالتى ديگر را هم به گل تبديل نكند چيزى از محبوبيت و احترامش نزد رسانه هاى داخلى كم نخواهد شد در همان يك فرصت كار را يكسره كرد. مهدوى كيا حرفه اى گرى خود را به توماس دال اثبات كرد. اما ۱۰ ملى پوش ما كيست؛ رسول خطيبى! او كه لژيونر حرفه اى هم براى ما نبوده است. به ياد مى آوريم ۱۴ بهمن ماه روزنامه البيان نوشت: «رينالد داسلوا براى جانشينى رسول خطيبى در تيم فوتبال الشارجه امارات به اين تيم پيوست.»
و بعد در توضيح اين جايگزينى تأييد كرد: «اين اتفاق تنها يك عقد قرارداد ساده نيست كه بازيكنى به جاى بازيكن قديمى به تيم وارد شود چرا كه اخراج رسول خطيبى به دليل ضرب و شتم سرمربى الشارجه را در واقع مى توان به عنوان پيروزى اصول بر ارزش هاى اخلاقى فوتبال قلمداد كرد.»
ريارويى رسول خطيبى با اين موضوع در نوع خود جالب بود: «وقتى براى الشارجه گل مى زدم روزنامه هاى ايرانى كجا بودند كه بنويسند. حالا بعد از درگيرى من با سرمربى تيم انگار خيلى ها دوست دارند به اين موضوع بپردازند. غافل از اينكه من به خاطر لجبازيهايى كه او نسبت به من روا مى داشت، با وى درگير شدم.»
پنالتى زن معروف
ايران، كره جنوبى. احتياط بيهوده دوست قديمى رسول خطيبى كار را به وقت هاى اضافه كشانده و بعد هم ضربات پنالتى. خيلى ها حيرت زده شدند وقتى مهدى مهدوى كيا آن ضربه را به گل تبديل نكرد. ضربه كيا جبران شد. گويا طبق اظهارات جالب توجه كيا: «يكى آن بالا هست كه هميشه دست اش را مى گيرد.» كيا مقصر بود اما ضربه پنالتى اش خيلى زود جبران شد. يك بازيكن بزرگ در مصاحبه اى گفته بود: «پاها نيستند كه پنالتى مى زنند.»
هيچ كس كيا را به خاطر آن پنالتى مؤاخذه نمى كند. دندان شكسته او گوياى واقعيت مهدوى كيا است. پنالتى مهدوى كيا جبران شد. حالا دوست قديمى پشت ضربه است. اين بار ماجرا تفاوت زيادى با ۲ سال پيش دارد. آن روز در آزادى اگر ضربه به گل تبديل مى شد به طور حتم در حال و هواى احساساتى فوتبال ايران بعد از جام جهانى امير قلعه نويى سرمربى تيم ملى نمى شد تا در مالزى روى حسرت ميليون ها نفر نمك لجبازى بپاشد.
قلعه نويى به پاهاى رسول نگاه مى كرد و خطيبى نمى دانست كه دنيا چه حساب دقيقى دارد.
خطيبى پنالتى را به گل تبديل نكرد. خيلى ها در زدن ضربات پنالتى ناكام مانده اند حتى دايى بزرگ. اما چرا شماره ۱۰ تيم ملى مورد مؤاخذه قرار مى گيرد؟ پاسخ همان فاصله اى است كه كمتر كسى اين روزها به آن توجه مى كند. «از پنالتى فصل پنجم تا پنالتى جام ملت ها.»
مسؤوليت من سنگين شده
چقدر خوب از عهده اين مسؤوليت سنگين برآمد. او كه قبل از اين به واسطه حضور برانكو در رأس كادر فنى تيم ملى فرصت خدمت به فوتبال ملى را نيافته بود به لطف حضور يك دوست قديمى توانست در جام ملت هاى آسيا خدمات زيادى را نشان دهد. از جمله اينكه بيهوده بازى كرد گل نزد. حاشيه درست كرد. به تعويض خود اعتراض كرد و در پايان پنالتى مقابل كره را به گل تبديل نكرد تا ايران حتى سايه جام را هم نگاه نكند. احتمالاً فراموش كرده بود كه اين پنالتى برخلاف آن پنالتى كه در آزادى مقابل استقلال به دست آمد اتفاقاً بايد به گل تبديل شود تا دوستى اش با امير پايدار بماند.
منبع:
کد:
http://iran-varzeshi.com/1386/860503/html/footbal2.htm