از نظر من كساني كه بين اسلام حوزه و خودشون / اسلام انصار با اسلامي احمدي نژاد(سواي مباحث سياسيش) / اسلام ولايت مطلقه دار با اسلام روشنفكري / ....فرق ميزارن(كاري كه جكي داره ميكنه) ميخوان سعي كنن دين رو اپديت كنن.
اين كار عملا با علماي مغز خشك اسلام كه هيچ تغييري هم راهي جز همونا نداره(مگر اينكه به بدعت من در آوردي خودتون عمل كنيد
) هيچ فايده اي نداره. اسلام سالهاست كه راهي به جلو يا حتي عقب نداره. اسلام فعلي كه در ايران جاري است مطلق گرا ترين و بهمين دليل منحط ترين اسلام در كل دنياست.
اين رو هم اضاف كنم كه شيعيان مطلق پرست و همه چيز خواه زير 15% دنياي اسلام را تشكيل ميدهند. روايات / تاريخ(!) / احاديث / منابع / ....بين شيعه و سني به حدي متفاوت است كه با خوندن تاريخ صدر اسلام(بعد از فوت محمد) در تاريخ شيعه و سني شك خواهيد كرد كه بالاخره كداميك با وقوع پيوسته اند.
دين جزو نيازهاي بشره(دليل بوجود اومدن اينهمه دين و خدا و ...هم همينه) اديان همگي مورد تحريف قرار گرفتن(از جمله اسلام) و دليل تحاريفات اصولا بخشهاي حكومتي دينهاست(نمونش: ولايت فقيه كه امام وارد قانون اساسي ايران كرد موقع انقلاب) چون اين بخشهاست كه ميشه ازش استفاده كرد.
من دين رو چند بخش ميكنم:
بخش ابزاري: بدرد حكومتيون ميخوره
بخش هاي تعبدي: مثل اينكه مردها موقع وضو از روي آرنج و زنها از پشت آرنج آب بريزند و اگر گوزيدي وضو باطله و بايد تجديدش كني و استفتاء در مورد اينكه اگر زير دوش اب بري روزه ات باطل ميشه يا نه
بنظر من اين بخشها بدرد افرادي كه نيازمند زندگي تعبدي هستند ميخوره.(خيلي ها ترجيح ميدن عقلشون رو بندازن تو سطل آشغال)
و قلب دين: شناخت نفس. self realization اناليز درون
تا جايي كه من تحقيق كردم در دين هاي اصيل (اسلام مسيحي برهمايي زرتشتي ...) وظيفه اصلي مومن شناخت خودش هست. تفكر در درون هست بجاي خوندن دعاي جوشن كبير. آناليز اخلاق و رفتار هست بجاي جعفر طيار. شناخت اخلاقيات بد شخصي و سعي در رفع اونها هست نه مجبور كردن زنا به پنهان كردن موشون زير چادر و برقع. نه محدود كردن جامعه بلحاظ روابط طبيعي دخترها و پسرها و بيمار كردن كل جامعه(از 9 ساله تا 90 ساله) بلحاظ مسائل ازدواج/جنسي/عاطفي
از نظر شخص من اسلام نه راه پيش داره نه راه پس. انقلاب ايران ضربت آخريست كه نتيجش متاسفانه ديرتر از زماني كه به من سودي برسونه مشخص خواهد شد. من ميبينم روزي كه رو كه جنبش ضد دين(همونكه تو اروپا مدتها پيش بوجود اومد) در ايران خواهيم داشت. و دين جايگاه اصلي خودش رو خواهد يافت. جايگاه دين حكومت كردن نيست. جايگاه دين محدود كردن نيست
جايگاه دين ارائه الگوهاي اخلاقي و رفتاريه.
جايگاه دين تحميل فرهنگ نيست! ارائه **** فكري-اخلاقي متناسب با منطق قرن حاضر است. عالمان دين ما هنوز در پي استفتاء اينند كه اگر فردي دو سر داشت و يكي را در اب كرد آيا روزه اش باطل ميشود يا نه(اين رو شخصا در استفتائات يكي از اقايون ديده ام و خيلي بدتر از اين رو!)
ما متاسفانه متاسفانه در يك برهه برزخي بدنيا آمده ايم. برهه اي كه مشخص نيست دين چيه؟ به چه درد ميخوره؟ پس اين ادعاها با اين عملكردها چه سنخيتي داره؟ تا كي آرمانهاي مسخره جلوي چشم داشته باشيم؟ بگويمم فلاني معصوم است ولي بدانيم كه حق همه مملكت رو ضايع ميكند. بگوييم نماز خوب است ولي نمازخونها نماينده خشك مغزهاي جامعه باشند؟ بگوييم دين محدود كننده نيست ولي مجبور باشيم جلوي شيشه اغذيه فروشي ها در ماه رمضان روزنامه بچسبانيم.
خيال ميكنيد موضوع دين نحوه محاسبه تعداد ركعات نماز مسافر است؟ فكر ميكنيد اسلام به دائم الوضو بودنه؟ جمكران رفتنه؟ گريه كردن به پاره پاره هاي 1200 سال پيشه؟ سنت كربلا را زنده نگه داشتن اسلامه؟ نماز خوندن 1.5 ميليارد آدم بسوي يك خانه اسلام است؟ سينه زدن و قمه زدن و زنجير زدن و سياه پوشيدن اسلامه؟
از نظر من همه موارد بالا اعمالي نمادين براي ايجاد هاله اي مقدس و غير قابل دسترس بدور بعضي چيزهاست. انسان اومانيست امروز(همه حتي ملاها به يك معنايي اومانيست شدن) نميتونه اسلام مطلق گرايي كه وقت و نيرو و هزينه و عقل و ...رو به هدر ميده رو قبول كنه. پس يا مجبوره تغييرش بده(و به چيزي كه دوست داره عمل كنه) يا كلش رو رد كنه.
اكثريت ما جرات قبول نكردن اسلام رو نداريم(بلحاظ دروني) پس يا بايد بسوزيم و كژدار و مريض پيش بريم يا عقل بخرج بديم و هسته دين رو بگيريم و مابقيش رو تف كنيم بيرون كاري كه مسلما بچه هامون 50 سال ديگه خواهند كرد.