• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

جهان به روايت بوم

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
خب بعد از مدتها دوباره یکسری به این تاپیک بزنیم
چراغ این تاپیک رو زنده نگه داریم!
ljusstake.gif
 

niloo_net

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2006
نوشته‌ها
74
لایک‌ها
4
سن
41
خوش به حال لوسین فروید...به اين ميگن نقاش خوشبخت
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
خوش به حال لوسین فروید...به اين ميگن نقاش خوشبخت

خب در مورد لوسین فروید یکم اطلاعتمون رو بالا میبریم! ;)

لوسین فروید نقاشی متولد آلمان از خانواده بزرگ و مشهور فروید.
نوه زیگموند فروید روانشناس یهودی مشهور
در سال 1933 در سن 11 سالگی همراه خانواده خودش به خاطر فشار نازی ها بر یهودی ها به انگلستان مهاجرت کرد

و ملیت انگلیسی گرفت

بعد از گذراندن مقدمات در مدرسه های هنر انگلستان وارد دانشگاه لندن شد
فروید کار خودش را در زمینه نقاشی های سوررئالیسم پی گرفت
که یکی از الهامات این جنبش نظریات پدر بزرگ او درباره ضمیر ناخودآگاه و رویا و واپس‌زدگی(*****) بود

از دهه پنجاه به کشیدن پروتره رو آورد که غالبآ لباس به تن ندارند! :blink:

نقاشی های بزرگ و در اندازه طبیعی او از شهرتی بسیار زیاد برخوردار هست
 

فایل های ضمیمه

  • _1723071_queen_freud300.jpg
    _1723071_queen_freud300.jpg
    22.5 KB · نمایش ها: 11
  • Freud_poseren.jpg
    Freud_poseren.jpg
    41 KB · نمایش ها: 13
  • LucianFreudDoublePortrait.jpg
    LucianFreudDoublePortrait.jpg
    60.9 KB · نمایش ها: 12

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
mark.asp


نمايشگاهي از آثار ايران دررودي که قرار بود تا 22 خرداد ماه در موزه هنرهای معاصر دایر باشد تمدید شده و همچنان دایر هست

به نقل از sepantra.com :
ایران دَرّودی (۱۳۱۵ - ) نقاش برجسته معاصر ایران و جهان که به عقیده برخی پیرو مکتب فراواقع‌گرایی (سورئالیسم) است. او همچنین کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد دانشگاه رشته تاریخ هنر است. ایران درودی از برجسته ترین و بزرگترین چهرهای معاصر هنر نقاشی ِایران و جهان است. او در ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در مشهد به دنیا آمد. خانواده پدری، نسل در نسل از بازرگانان صاحب نام خراسان بودند و خانواده مادری از بازرگانان قفقاز که در اوایل انقلاب روسیه به ایران مهاجرت کرده بودند. وی در سال ۱۹۵۴ برای تحصیل در رشته نقاشی در دانشکده بوزار در پاریس به تحصیل مشغول می‌شود و در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸ به یادگیری هنر در آموزشگاه‌ها و دانشکده‌های گونانگون پرداخت: مدرسه هنر‌های زیبای پاریس (بوزار)، مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای) ، انیسیتوی آر.سی.آی نیویورک (رشته تهیه و کارگردانی برنامه‌های تلویزیون). خانم درودی همچنین کارگردان و تهیه‌کننده چند فیلم مستند و کوتاه برای تلویزیون بوده‌است. درودی در ۱۹۷۰ به درخواست دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به تدریس تاریخ هنر در این دانشگاه پرداخت. ایران درودی در ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در خانواده‌ای اشرافی در خراسان به‌دنیا آمد. پدرش خراسانی بود و مادرش قفقازی. تبار پدری‌اش پشت در پشت بازرگان بودند و مادرش به هم‌راه خانواده بعد از انقلاب اکتبر و تشکیل کشور شوروی از قفقاز به ایران مهاجرت کردند.[۱] در کودکی با خانواده به اروپا سفر کرد و از شهرهای مختلف اروپا دیدن کرد وقتی جنگ جهانی دوم شروع شد خانواده او در هامبورک زندگی می‌کرد و با شروع جنگ به ایران بازگشتند و مدتی در مشهد زندگی کردند و بعد به تهران آمدند و ساکن تهران شدند. درودی در حالی که در مدرسه درس می‌خواند به دلیل علاقه به نقاشی به کلاس‌های آزاد طراحی و نقاشی هم می‌رفت. بعد از پایان تحصیلات متوسطه راهی فرانسه شد تا در دانشکدهٔ هنرهای زیبای پاریس نقاشی بخواند. پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و در اردیبهشت ۱۳۳۹ آثارش در تالار فرهنگ تهران به نمایش گذاشته شد. در سال‌های دهه چهل خورشیدی در شهرهای مختلف اروپا آثار خود را در گالری‌های مختلف به نمایش گذاشت و سپس به آمریکا رفت. در آمریکا با پرویز مقدسی کارگردان تآتر و سینما آشنا شد و با یک‌دیگر ازدواج کردند. هر چند دوران زندگی مشترک این دو طولانی نبود و با مرگ زود هنگام مقدسی به پایان رسید اما تاثیر بسیار عمیقی بر درودی گذاشت و او دیگر هرگز ازدواج نکرد. ایران درودی تا کنون در بیش از ۴۳ نمایش‌گاه آثار خود را به دید عموم گذاشته است و با نوشتن کتاب «در فاصله‌ی دو نقطه» به نویسندگی نیز روی آورده است
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
نمايشگاهی با عنوان "جاذبه های خاورمیانه: آثار نقاشان بریتانیا در شناخت خاور زمین" از روز چهارم ژوئن تا سی و یکم اوت امسال، در موزه تیت بریتانیا (Tate Britain) در شهر لندن، برپا است.

خب شاید تا اینجای خبر چیز دندونگیری ، گیر ما نمیاد اما در ادامه ...

در این نمایشگاه بیش از یکصد و ده اثر نقاشی و طراحی با مداد (سیاه قلم) از نقاشان برجسته بریتانیایی که در فاصله زمانی قرن هفدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی زندگی می کردند، از موزه های بزرگ مختلف دنیا گردآوری و به نمایش گذاشته شده است.

برای اولین بار است که چنین نمایشگاهی گسترده ای در ارتباط با آثار نقاشان بریتانیایی که به موضوع فرهنگ و تاریخ جوامع خاورمیانه پرداخته اند، برگزار شده است.

این نمایشگاه پنج بخش را در بر می گیرد، و هر بخش به موضوعهای مختلفی نظیر چهره نگاری، منظره نگاری، نقاشی صحنه های روزمره زندگی مردم، مناظر شهر بیت المقدس و زندگی زنان در حرمسراها اختصاص دارد.

نیکلاس ترومن، متصدی نمایشگاه از دلیل و انگیزه برگزاری این نمایشگاه می گوید: "موزه تیت بریتانیا در نظر داشت، نمایشگاهی در ارتباط با کشورهای خاورمیانه و یا در مورد تاریخ روابط بریتانیا با کشورهای خاورمیانه برگزار کند، چون این یکی از موضوعاتی است که مورد علاقه و توجه بازدیدکنندگان است. چون هنرمندانی مثل ویلیام هولمن هانت، دیوید ویلکی، دیوید رابرتس، آگوست جان و جان فردریک لوئیز در دوره های زمانی مختلف به کشورهای خاورمیانه سفر کرده بودند، به نظرم فکر جالبی آمد که به آثار نقاشی این هنرمندان در ارتباط به سفرشان به کشورهای خاورمیانه، یا به اصطلاح به تاریخ "خاور شناسی از دید نقاشان بریتانیایی" نگاهی داشته باشیم."

در گذشته های دور، نخستین گام برای آشنایی اروپائیان با کشورهای خاورمیانه با فرستادن هیات مبلغان مسیحی، بازرگانان، دیپلمات ها، سربازان و غیره برداشته شد. ولی از سال ۱۸۳۰ میلادی سیر و سیاحت از بریتانیا به کشورهای خاورمیانه از طریق کشتی بخاری و راه آهن رونق بیشتری پیدا کرد.

در آن زمان شهرهایی مثل قاهره، اسکندریه، بیت‌المقدس، بغداد، و دمشق هم در کنار دیگر نقاط دیدنی جهان مورد توجه فعالان عرصه فرهنگ و هنر قرار گرفته بود.

این مناطق در آن دوره، بعد از چند قرن همچنان تحت سلطۀ حکومت عثمانی، بزرگترین امپراتوری اسلامی بودند.

انگیزه این هنرمندان برای سفر به این مناطق آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ این کشورها آشنا بود. آنها آنچه را که می دیدند در نقاشی هایشان ثبت می کردند. آنها به اصطلاح می خواستند جوابگوی تقاضای مخاطبانشان باشند و دوستداران و علاقمندان به هنر و فرهنگ را با فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای خاورمیانه آشنا کنند.

هنرمندان بریتانیایی پس از بازگشت از سفر، تصاویری را که از مردمان، مناظر و طبیعت کشورهای خاورمیانه در دفترچه طراحی هاشان ثبت کرده بودند، بر تابلوهای نقاشی آوردند.

گرچه این هنرمندان می خواستند تصاویری واقعی از زندگی روزمره مردم و مناظر یا هنرمعماری این کشورها را نشان دهند، ولی آنچه در این نقاشی ها دید می شود، بیشتر بازتابی از نگرش رومانتیک این هنرمندان به خاورزمین است. و این موضوع در گزینش رنگهای این تابلوها، بویژه در تسلط رنگ های گرم و انتخاب "موتیوهای" نقاشی به چشم می خورد، که از بناهای باشکوه تا صحنه های تماشایی بازارها و یا تصاویر تخیلی از حرمسراها متنوع است.

در بعضی از تصاویر بی دقتی های جزئی یا اشتباهاتی در توصیف آداب و رسوم محلی و سنتی ملل خاورمیانه مشاهده می شود، از جمله در تصاویر زنان در حرمسراها که بيشتر به صحنه هایی از افسانه های هزار و يك شب شباهت دارند. در این آثار، زنان حرم را اغلب در حالت استراحت و با جلوه ای مطيع، آرام و زيبا می‌بينيم. از اين نظر حرمسرا در آثار اين نقاشان به شکل مکانی اسرار آمیز و یا رومانتیک نشان داده شده است.

در بخش نقاشی های پرتره، بیشتر افراد سرشناس بریتانیایی در لباس های محلی اقوام مختلف کشورهای خاورمیانه به تصویر درآمده اند. حال این سؤال مطرح می شود که سیاحان بریتانیایی به چه دلیل تمایل داشتند لباسهای محلی و بومی این سرزمینها را بپوشند؟

آنها از یک طرفی نمی خواستند به عنوان یک خارجی شناخته شوند تا به آسانی با مردم عادی یکرنگ شوند و از نزدیک، نگاهی به آداب و رسوم ساکنان خاورمیانه داشته باشند، از طرفی دیگر لباس های رنگارنگ، خوش طرح و فاخر مردم این کشورها برایشان گیرایی خاصی داشت و علاقه آنها را به پوشیدن این لباسها بر می انگیخت.

از آثار دیدنی بخش چهره نگاری، می توان از دو تابلوی نقاشی بزرگ در کنار یکدیگر نام برد که یکی پرتره سر رابرت شرلی، جهانگرد انگلیسی و دیگری پرتره همسرش لیدی ترزیا شرلی است که درست نزدیک به ورودی گالری، در سمت راست روی دیوار نصب شده اند. گمان می رود که این دو تابلو را یک نقاش گمنام انگلیسی در دهه ۱۶۲۰ کشیده باشد.

سر رابرت شرلی وقتی در اواخر سده شانزده میلادی به ایران سفر کرد تا نیروی های نظامی صفویان را آموزش بدهد، با همسر قفقازی تبارش در ایران آشنا شد.

او از طرف شاه عباس صفوی به عنوان فرستاده برای جلب حمایت نظامی به منظور مقابله با عثمانی ها به اروپا اعزام شد. سر رابرت شرلی پس از مدت ها زندگی در ایران و اروپا، در شهر قزوین درگذشت.

در این دو تابلو او و همسرش، هر دو در لباس رسمی و مجلل دوران صفویه دیده می شوند و به نظر می رسد که هر دو از پوشیدن لباس بسیار رسمی دوران صفویه به خود می بالند. البته همسر سر رابرت شرلی لباسش تمایز خاصی با لباس های دوران صفویه ندارد، و در دست راست او یک تفنگ و در دست چپش یک ساعت دیده می شود، انگار قرار است مسابقه ای برگزار شود. این دو به نوعی به عنوان سمبل و نماد مدرنیزه شدن دوران صفویه محسوب می شوند.

از دیگر دیدنی های این بخش، تابلوی نقاشی از چهره "لورنس عربستان" اثر آگوستوس جان است که برای اکثر بازديدکنندگان خاطره ماندگار فیلم "لورنس عربستان" را تداعی می کند.

بخش نقاشی صحنه های زندگی روزمره هم به لحاظ گوناگونی تصاویری که از بازارچه ها، مدارس و حضور جمعی مردان بر سر سفره های غذا در آن به چشم می خورد، ویژگی خاصی دارد.

و در بخش نقاشی های منظره نگاری هم می توان در کنار مناظر زیبای کوهستانی با طبیعت سرسبز، و یا طلوع آفتاب در دشت و صحرا، تصاویری از گروههای قبیله ای در بیابان را دید.

در مجموع اگر با نگاهی انتقادی به این نمایشگاه بنگریم، می بینیم که در اکثر نقاشی ها، خاورزمین و مردمانش مانند سرزمین رویاها با مناظر تخیلی به تصویر درآمده اند. این موضوع یادآور سخن ادوادر سعید، متفکر فقید فلسطینی در کتاب معروف "شرق شناسی" است که در آن گفته بود نگاه اروپاییان به خاورزمین ساخته و پرداخته ذهنیت خودشان بوده و هیچ ربطی به خاورزمین واقعی نداشته است.

اینکه این آثار، برداشتی واقعبینانه از خاور زمین و مردمان آن، یا تصویرهایی که بیشتر آفریده ذهنیت و تخیال نقاشان بریتانیایی است، موضوعی است که این نمایشگاه زمینه را برای بحث و تبادل نظر در مورد آن فراهم می کند.

نگاه متفاوتی به خاورزمین را می توان در گالری های طبقه دوم موزه تیت دید که در آنها میترا تبریزیان، هنرمند ایرانی عکس های خود را با عنوان "This is That Place" به نمایش گذاشته است.

در عکس های میترا تبریزیان تصاویر افراد مختلفی به چشم می خورد که اکثرا در تنهایی و انزوا نشان داده شده اند. عکس هایی که او در ایران گرفته است رنج و درد و گرفتاریهای ناشی از فشارهای اقتصادی مردم را نشان می دهد. میترا تبریزیان می گوید که اکثر مردم ایران بر اثر تحریم ها غرق مشکلات زندگی روزانه اند و در تنهایی رها شده اند.

این دو نمایشگاه که هر کدام معرف دو دیدگاه متضاد به خاورزمین هستند، با استقبال فراوان علاقمندان فرهنگ و هنر روبرو شده اند.

خب خبر از یک خبرگزاری بریتانیایی آورده شده! (بی بی سی) بنابراین کمی تغییر و بزرگنمایی وقایع به نفع انگلیسی ها دور از ذهن نیست
اما در کل مطلب جالبی بود به نظرم
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
چهره "لورنس عربستان" اثر آگوستوس جان در سال 1919
20080627171027agustus-john-lawrence_400.jpg

به لطف فیلم لورنس عربستان احتمالآ تصویر فوق ، تصویر معروفترین بریتانایی هست که در خاورمیانه زندگی کرده


شمال شهر بیت المقدس اثر ویلیام هولمن هانت در سال های 1892-1893
20080627175556william-hilman-hunt_400-.jpg


اما بهترین اثر ها! در بیابان کشیده شده

اردوگاه در صحرای دامنه کوه سینا اثر جان فردریک لوئز در سال 1842

20080627173915john-frederick-lewis3_400.jpg



توقف کوتاه در بیابان اثر ریچارد داد در سال 1845

20080627175051the-halt-in-the-desert-400.jpg
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
قبلآ از نیما پتگر نقاش معاصر در اینجا یک صحبت کوچکی کردم
و امروز برادر او مانی پتگر هنرمند ارزشمند کشور در بین ما نیست
نگاهی کوچک به چند اثر نقاشی از نیما تا قدر زنده ها رو بیش از بیش بدانیم

20050523142034sale60.jpg


20050523142223sale63.jpg


20050523142538sale69.jpg
 
Last edited:

Ehsan_Sh

Registered User
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2007
نوشته‌ها
0
لایک‌ها
118
همان طور که می دانید سهراب سپهری شاعر گرانقدر معاصر ایران ، در عین حال نقاش خوش قریحه یی نیز بود .
به نظر من او در نقاشی هایش حتا بهتر از شعرها در بیان روحیه ی درون گرا و تفکر اشراق گرایانه ی خود موفق بوده است .
این نقاشی ها با ساختاری بس ساده سرشارند از ظرافت و لطافت شاید به بی آلایشی همان روحیه یی که تمام معاصرین سپهری از او در خاطره هاشان به یادگار نگاه داشتند .


مجموعه یی از این نقاشی ها را در این دو سایت می توان دید :

http://www.avayeazad.com/sohrab_sepehri/pics.htm

http://www.asheghoone.com/?p=98

بخصوص دومین لینک را توصیه می کنم .

درعین حال چند نمونه یی هم ( از همین دو سایت ) این جا آورده می شود :
 

فایل های ضمیمه

  • 0010.jpg
    0010.jpg
    20.7 KB · نمایش ها: 25
  • 0033.jpg
    0033.jpg
    21.7 KB · نمایش ها: 25
  • 0014.jpg
    0014.jpg
    31.6 KB · نمایش ها: 26
  • 0040.jpg
    0040.jpg
    17.6 KB · نمایش ها: 27
  • 0099.jpg
    0099.jpg
    16.4 KB · نمایش ها: 26
Last edited:

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
دوباره باید این تاپیک رو اندیکس کنم!
یادم نیست قبلآ از سهراب چیزی گفته بودم اینجا یا نه
اما کلآ هرچی سنم بالاتر رفت بیشتر تونست هم با اشعارش و هم با نقاشی هاش ارتباط بیشتری برقرار کنم

اما بر خلاف تو من از اشعارش بیشتر خوشم میاد. بعضی از نقاشی هاش هم خیلی دوست دارم مثل همین درختی که تو پست بالا هست
 

Snow

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
16 مارس 2007
نوشته‌ها
380
لایک‌ها
215
محل سکونت
Music Forum
درود بر دوستان، :)

یکی از نقاشی‌های به نظر من فوق‌العاده سهراب اثری است که به خانواده پهلوی هدیه داده،
و الان هم در موزه کاخ سعدآباد است.
 

Scotopia

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 می 2008
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
12
محل سکونت
ABBEY
در مورد اوژن دلاکروا نقاش بزرگ فرانسوی در اینجا توضیحاتی دادم و حالا چند تا از آثار برجسته دلاکرو رو براتون میذارم.

اولین و معروفترین اثر دلاکروا -دانته در جهنم The Barque of Dante که در موزه لوور پاریس نگه داری میشه:

2im6j2v.jpg


اثر معروف دیگر دلاکروا تابلوی قتل عام خیوس Chios بر اساس روایتی از نبرد استقلال طلبانه ی یونانی ها علیه ترك ها که در آن روایت قتل عام و كشتار بی رحمانه ی تعداد زیادی شهروند بی دفاع یونانی توسط سربازان ترك در جزیره خیوس به تصویر کشیده شده -برای کشیدن این نقاشی دلاکروا جغرافیای جزیره ی خیوس و همچنین نوع لباس های سكنه را مطالعه کرده بود
این اثر از دلاکروا هم در موزه لوور هست.


2nuk95y.jpg



تابلوی پاگانینی که تصویر یک موسیقی‌دان و نوازنده معروف آن زمان است:


ztzs4p.jpg



پرتره ای كه دلاكروا ازخودش كشيده و در موزه لوور هستش:


v3hfdd.jpg
 

Ehsan_Sh

Registered User
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2007
نوشته‌ها
0
لایک‌ها
118
داوری پیکاسو درباره ی پیکاسو

ترجمه منیژه عراقی زاده

دقیقا به خاطرم نمانده که این نوشته را در کدامیک از نشریات هنری قدیمی خواندم ، اما چون دقیقا دیدگاه مرا نسبت به هنر مدرن سده ی بیستم ، آن هم از طرف یک استاد مسلم که خود به عنوان یکی از اسطوره های نقاشی مدرن شناخته می شود تایید می کرد ، یک نسخه ی فتوکپی از آن برای خودم تهیه کردم .


زمانی که جوان بودم ، مثل همه ی جوان ها مذهبم هنر بود ، هنر بزرگ .اما با گذشت سالیان متوجه شدم که هنر به آن مفهومی که تا پایان [سال های] 1800 داشت دیگر آخرین نفس ها را می کشد و محکوم به فناست و فعالیت به اصطلاح هنری ، با تمام فراوانی اش جز نمود و شکل های متنوع احتضار هنر نیست . مردم روز به روز از نقاشی و تندیس سازی و شعر بیش تر فاصله می گیرند و نسبت به آن ها سرد تر و بی اعتنا تر می شوند . انسان امروز ، به عکس آن چه که در ظاهر وانمود می شود ، روح و جانش معطوف به چیزهای دیگر است : ماشین ، اکتشافهای علمی ، ثروت ، سلطه بر نیروهای طبیعت و و چنگ اندازی بر زمین های سراسر جهان . دیگر ما ، مانند مردم سده های گذشته ، احساس نیاز حیاتی و معنوی به هنر نمی کنیم .
در میان بسیارند کسانی که هنوز هنرمند و دلمشغول هنرنداما آینده آنان وجه تشابه اندکی با هنر حقیقی دارد و بیشتر ناشی از روحیه ی تقلید ، دلتنگی برای سنت ها ، بی تحرکی ، عشق به خودنمایی و تجملات ، کنجکاوی روشنفکرانه و پیروی از جریان های باب روز و حسابگری است .
این عده هنوز از سر عادت و خودنمایی در گذشته ی نزدیک زنگی می کنند اما اکثریت در تمام محافل فاقد عشق راستین به هنراند و به آن ، دست بالا ، به عنوان سرگرمی اوقات فراغت و چیزی تزئینی می نگرند .
در آینده نسل های جدید عاشق مکانیک و ورزش که صادقانه تر ، کلبی مسلک تر و خشن تراند هنر را به عنوان چیزی نامفهوم و یادگاری بیهوده از گذشته در موزه ها و کتابخانه ها رها خواهند کرد .
در چنین هحوالی تکلیف هنرمندی چون من که آینده ی نزدیک را به روشنی می بیند ، چیست ؟ تغییر حرفه دادن بسی دشوار و از نظر مالی خطرناک است . بنابراین دو راه پیش پای امثال من نمی ماند : خوشگذراندن و پول درآوردن .
وقتی هنر دیگر خوراک بهترین ها نباشد ، هنرمند می تواند برای بیان استعدادش به انواع هوس ها و فانتزی های روشنفکرانه دست یازد . مردم دیگر در هنر در پی تسلا و خلسه نیستند . اما پولدارها و تن آساها و همه ی آن هایی که ذات وجود را می چلانند در پی چیزهای تازه ، غیرعادی ، بدیع ، عجیب و غریب و جنجال برانگیزند و من از دوره ی کوبیسم و بعد از کوبیسم این آقایان و آقایان منتقدان را با هر چیزغیرمعمول و غیرعادی که به سرم می زد ارضا کرده ام و هر چه کارهایم را کمتر فهمیده اند بیش تر آن ها را ستوده اند . و من این خل و چل بازی ها ، این دوز و کلک ها ، این معماهای لاینحل و اسلیمی بازی ها را که باعث تفریحم می شوند آن قدر ادامه دادم که خیلی زود به شهرت رسیدم . شهرت هم برای نقاش به معنای فروش تابلوها ، موفقیت ، کسب درآمد و ثروت است .
امروز همانگونه که مطلعید ، مشهور و پولدارم . اما وقتی با خودم تنها می شوم شهامتش را ندارم که خود را هنرمند به مفهوم عتیق آن بدانم .
نقاشان بزرگی بودند جوتو ، تیسین ، رامبرانت و گویا . اما من فقط یک دلقک عمومی ام که زمان خود را شناخته ام و تا آن جا که در توانم بوده است بلاهت ، خودپسندی و حرص و آز همعصرانم را تسکین داده ام .
اعتراف دردناکی است ، دردناک تر از آنچه بتواند به تصور درآید ، اما ارزشش در اینست که صادقانه است .


----------------------------------
 
Last edited:

Ehsan_Sh

Registered User
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2007
نوشته‌ها
0
لایک‌ها
118
نقاشی هایی از پیکاسو به شیوه ی کوبیسم ( از سایت artst.org ) :
 

Ehsan_Sh

Registered User
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2007
نوشته‌ها
0
لایک‌ها
118
چند پرتره اثر پیکاسو ، سال های آخر ( از سایت artst.org ) :
 

Nioosha

Registered User
تاریخ عضویت
20 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
سن
61
محل سکونت
دیارغربت
بوسه (Der Kuss) اثری از گوستاو کلیمت (۱۸۶۲ - ۱۹۱۸ میلادی)، نقاش نمادگرای اتریشی است که بی شک، از مشهورترین کارهایش به شمار می‌رود.

این نقاشی زن و مردی را که از نمادهای گوناگون و طلا پوشیده شده‌اند، نشان می‌دهد که در پس زمینه‌ای آرام و یکنواخت، یکدیگر را می‌بوسند. مرد خم شده‌است تا زن را در حالی روی بستری از گل زانو زده‌است ببوسد در حالی که به نظر می‌آید زن بیشتر پذیرای بوسه باشد، به جای این که فعالانه در آن شرکت کند. بخشی از طلایی که برای پوشش مرد استفاده شده‌است، از اشکالی سیاه و سفید و مستطیلی شکل تشکیل شده در حالی که لباس زن با گلهایی رنگارنگ نقطه چین شده‌است.
اگر به وین سفر کردید حتماً این شاهکار گوستاو کلیمت را ببینید:


TheKiss1Up.jpg



یکی دیگر از آتار کلیمت که من علاقه ی خاصی به آن دارم تابلوی کودک و مادر است:


http://************/files/tdnc9qhdpaw2bqof90r0.jpg
 
Last edited:

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
سلام و تشکر از Ehsan_Sh عزیز که مدتها بود انتظار حضور دوباره اش رو در این تاپیک داشتم و Nioosha گرامی بابت پست ارزشمندشون

خبر ذیل هم برای اینکه ببینیم تفاوت ارزش نهادن به هنر در سایر ملل در مقابل خودمون

تلاش برای خرید تابلوی پنجاه میلیون پوندی تیتیان


"صندوق یادبود میراث ملی" به کمپینی در بریتانیا با هدف جلوگیری از فروش تابلویی اثر تیتیان، نقاش ایتالیایی دوره رنسانس به خریدار شخصی، 10 میلیون پوند کمک کرده است.

بهای این تابلو که "دیانا و آکتئون" 50 میلیون پوند (حدود 75 میلیون دلار) اعلام شده است.

این کمپین در تلاش است با تهیه اين مبلغ بتواند اين تابلو را خریداری کند تا همچنان در معرض دید عموم باشد.

"صندوق یادبود میزاث ملی" در بریتانیا اعلام کرده که به گالری ملی اسکاتلند و نشنال گالری (در لندن) کمک می کند که اين دو موسسه بتوانند این تابلو را بخرند.

اين دو موسسه تا پايان سال جاری میلادی زمان دارند که اين نقاشی را خریداری کنند.

تابلوی قرن شانزدهمی "دیانا و آکتئون" بیش از دویست سال در گالری ملی اسکاتلند در معرض دید عموم بوده است. اما اکنون "دوک ساترلند"، مالک آن، تصمیم به فروش این تابلو گرفته است.

اگر اين دو گالری بتوانند اين تابلو را خریداری کنند، تابلوی ديگر از تیتیان با عنوان "دیانا و کائیستو" در طول چهار سال آینده برای خرید به آنها پیشنهاد خواهد شد.

در صورتیکه گالری ها پول نتوانند پول لازم را تا پایان مهلت برای خرید تهیه کنند، این نقاشی به خریداری شخصی فروخته خواهد شد.

تریسی امین، لوسین فروید، دیوید هاکنی و دیمین هرست از جمله هنرمندان بریتانیایی اين کمپین هستند که در تلاشند اين آثار را در بریتانیا نگه دارند.

این دو اثر همراه با سه نقاشی از رافائل، يک نقاشی از رامبرانت، یک نقاشی از ون دایک و يک نقاشی از تینتورتو بخشی از مجموعه ای موسوم به بریج واتر هستند که از سال 1945 به طور قرض در اختیار گالری ملی اسکاتلند بوده اند.

در صورتیکه پول لازم برای خرید دو تابلوی تیتیان مهیا شود، باقی آثار این مجموعه همچنان در به طور قرضی در اختیار اين گالری خواهد ماند.

تیتسیانو واچلی، مشهور تیتیان نقاش ونیزی در حدود سال 1485 به دنیا آمد. او در کنار نقاشان ایتالیایی ديگری چون لئوناردو داوینچی، جورجونه، رافائل و ميکل آنژ از مشهورترین نقاشان رنسانس است.

او مانند اغلب نقاشان هم دوره اش در ایتالیا بیشتر عمر خود را صرف به تصویر کشیدن قصه های انجیل و باورهای مذهب کاتولیک صرف کرد.

تیتیان 25 سال آخر زندگی اش را در دربار فیلیپ دوم گذارند و در سال 1576 در گذشت.

از سایت بی بی سی

081119pm22.jpg
 

Adagio

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2007
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
4
اما بهترین اثر ها! در بیابان کشیده شده
ياد اين نقاشي افتادم ، مسيح در بيابان . لابد يك شاهكار هست چون از تاريخ هنر يادم بود:D

Ivan_Kramskoy%27s_1872_-_Christ_in_the_Wilderness.jpg


ضمنا اين كار سالوادر دالي رو هم ميخواستم به نظر دوستان برسونم:
نكته جالب توجه صورتي است كه اجزاء اون از دو پيكر كوچكتر تشكيل شده. پس دالي هم از اين تصويرهاي دوگانه استفاده كرده!

slavemarket_large.jpg

داوری پیکاسو درباره ی پیکاسو

ترجمه منیژه عراقی زاده

دقیقا به خاطرم نمانده که این نوشته را در کدامیک از نشریات هنری قدیمی خواندم ، اما چون دقیقا دیدگاه مرا نسبت به هنر مدرن سده ی بیستم ، آن هم از طرف یک استاد مسلم که خود به عنوان یکی از اسطوره های نقاشی مدرن شناخته می شود تایید می کرد ، یک نسخه ی فتوکپی از آن برای خودم تهیه کردم .


زمانی که جوان بودم ، مثل همه ی جوان ها مذهبم هنر بود ، هنر بزرگ .اما با گذشت سالیان متوجه شدم که هنر به آن مفهومی که تا پایان [سال های] 1800 داشت دیگر آخرین نفس ها را می کشد و محکوم به فناست و فعالیت به اصطلاح هنری ، با تمام فراوانی اش جز نمود و شکل های متنوع احتضار هنر نیست . مردم روز به روز از نقاشی و تندیس سازی و شعر بیش تر فاصله می گیرند و نسبت به آن ها سرد تر و بی اعتنا تر می شوند . انسان امروز ، به عکس آن چه که در ظاهر وانمود می شود ، روح و جانش معطوف به چیزهای دیگر است : ماشین ، اکتشافهای علمی ، ثروت ، سلطه بر نیروهای طبیعت و و چنگ اندازی بر زمین های سراسر جهان . دیگر ما ، مانند مردم سده های گذشته ، احساس نیاز حیاتی و معنوی به هنر نمی کنیم .
در میان بسیارند کسانی که هنوز هنرمند و دلمشغول هنرنداما آینده آنان وجه تشابه اندکی با هنر حقیقی دارد و بیشتر ناشی از روحیه ی تقلید ، دلتنگی برای سنت ها ، بی تحرکی ، عشق به خودنمایی و تجملات ، کنجکاوی روشنفکرانه و پیروی از جریان های باب روز و حسابگری است .
این عده هنوز از سر عادت و خودنمایی در گذشته ی نزدیک زنگی می کنند اما اکثریت در تمام محافل فاقد عشق راستین به هنراند و به آن ، دست بالا ، به عنوان سرگرمی اوقات فراغت و چیزی تزئینی می نگرند .
در آینده نسل های جدید عاشق مکانیک و ورزش که صادقانه تر ، کلبی مسلک تر و خشن تراند هنر را به عنوان چیزی نامفهوم و یادگاری بیهوده از گذشته در موزه ها و کتابخانه ها رها خواهند کرد .
در چنین هحوالی تکلیف هنرمندی چون من که آینده ی نزدیک را به روشنی می بیند ، چیست ؟ تغییر حرفه دادن بسی دشوار و از نظر مالی خطرناک است . بنابراین دو راه پیش پای امثال من نمی ماند : خوشگذراندن و پول درآوردن .
وقتی هنر دیگر خوراک بهترین ها نباشد ، هنرمند می تواند برای بیان استعدادش به انواع هوس ها و فانتزی های روشنفکرانه دست یازد . مردم دیگر در هنر در پی تسلا و خلسه نیستند . اما پولدارها و تن آساها و همه ی آن هایی که ذات وجود را می چلانند در پی چیزهای تازه ، غیرعادی ، بدیع ، عجیب و غریب و جنجال برانگیزند و من از دوره ی کوبیسم و بعد از کوبیسم این آقایان و آقایان منتقدان را با هر چیزغیرمعمول و غیرعادی که به سرم می زد ارضا کرده ام و هر چه کارهایم را کمتر فهمیده اند بیش تر آن ها را ستوده اند . و من این خل و چل بازی ها ، این دوز و کلک ها ، این معماهای لاینحل و اسلیمی بازی ها را که باعث تفریحم می شوند آن قدر ادامه دادم که خیلی زود به شهرت رسیدم . شهرت هم برای نقاش به معنای فروش تابلوها ، موفقیت ، کسب درآمد و ثروت است .
امروز همانگونه که مطلعید ، مشهور و پولدارم . اما وقتی با خودم تنها می شوم شهامتش را ندارم که خود را هنرمند به مفهوم عتیق آن بدانم .
نقاشان بزرگی بودند جوتو ، تیسین ، رامبرانت و گویا . اما من فقط یک دلقک عمومی ام که زمان خود را شناخته ام و تا آن جا که در توانم بوده است بلاهت ، خودپسندی و حرص و آز همعصرانم را تسکین داده ام .
اعتراف دردناکی است ، دردناک تر از آنچه بتواند به تصور درآید ، اما ارزشش در اینست که صادقانه است .


----------------------------------
شايد در لحظات نااميدي اين مطالبو ابراز كرده . حيفه مردمو نسبت به هنرمندا بدبين كردن.​
 

erfan005

Registered User
تاریخ عضویت
3 نوامبر 2005
نوشته‌ها
581
لایک‌ها
5
محل سکونت
تهران
آثاری از Henri-Edmond Cross فرانسوی که بعد از ملاقات با Monet به امپرسیونیسم روی آورد .





اینو خیلی دوست دارم :










 

erfan005

Registered User
تاریخ عضویت
3 نوامبر 2005
نوشته‌ها
581
لایک‌ها
5
محل سکونت
تهران
تعدادی دیگر از آثار Henri-Edmond Cross .






تماشای اینکه انقدر نقاش آزاد و ساده دریافتش رو کشید یه لذت خاصی به آدم می ده ...












 
بالا