• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

دوران سربازی در پادگان جوادالائمه (06 پاسداران نزاجا)

mostafi

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2009
نوشته‌ها
763
لایک‌ها
19
سن
35
محل سکونت
تهران ، میدان ونک
ان شالله 2 تا ازون آمپول ها در روزای اخیر نسیبتون میشه ....
بعد هی بگو شل کن :دی

اون آمپولها مال روز آخر نیست ما که اول زدیمشون =)) (اشاره به واکسنهای دوگانه اول سربازی :دی ) ولی کلا سربازی پر آمپوله فقط سوزنشو نمیبینی :دی ولی فرورفتنو احساس میکنی =)) (اقا شوخیه ها کسی ناراحت نشه من مخلص همه دوستان هم هستم)

آقا ماله ما شل :دی شما هم سفت نکن به نفعته :دی

ارادتمند داش روزبه گل هم هستیم شدید :)

دوستان اگر موافقید 2شنبه صبح یه نشونی چیزی بگذاریم همو پیدا کنیم ؟ :)
 

aminjooooon

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2011
نوشته‌ها
22
لایک‌ها
0
اسم مغازه چی بود؟ کجا واقع شده بود بگو ماهم بریم همونجا..... راستی مارکای دیگه پوتین هارم امتحان کردی؟
چقدر هزینه کردی ؟

والا اسمه خیابونشو بلد نیستم.دوره میدونه.منم هی پرسیدم تا پیدا کردم.
4 5تا مغازه کوچیکه که نبش خیابونن
لباسمو گرفت(6 تومن برداشت) یه ست نخی داد 12 تومن گرفت
پوتینامم گرفت(6 تومن برداشت) بعلاوه 14 تومن سبکشو گرفتم.پوتین چند نوع سبک داشت اما همشون تهشون صاف بود جز همین مارک یوردصنعت.خودش میگفت این طبیه اما فکر کنم چرت گفت اما خب تهش صاف نبود
چاپ اتیکت هم 1000 گرفت
دوخت اتیکت و آرم هم 3000 گرفت
کلا همین
فقط دوستان من شنیدم نباید لباس برا موقع خواب ببریم اونجا.پس موقع خواب چی بپوشیم؟اگرم خودشون میدن بهمون اگه دیر دادن چی؟تا اون موقع چیکار کنیم؟
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
والا اسمه خیابونشو بلد نیستم.دوره میدونه.منم هی پرسیدم تا پیدا کردم.
4 5تا مغازه کوچیکه که نبش خیابونن
لباسمو گرفت(6 تومن برداشت) یه ست نخی داد 12 تومن گرفت
پوتینامم گرفت(6 تومن برداشت) بعلاوه 14 تومن سبکشو گرفتم.پوتین چند نوع سبک داشت اما همشون تهشون صاف بود جز همین مارک یوردصنعت.خودش میگفت این طبیه اما فکر کنم چرت گفت اما خب تهش صاف نبود
چاپ اتیکت هم 1000 گرفت
دوخت اتیکت و آرم هم 3000 گرفت
کلا همین
فقط دوستان من شنیدم نباید لباس برا موقع خواب ببریم اونجا.پس موقع خواب چی بپوشیم؟اگرم خودشون میدن بهمون اگه دیر دادن چی؟تا اون موقع چیکار کنیم؟
پس یه 25 چوقی آب خورد واستون ...
لباسی که خودشون دادن رو چرا عوض کردی؟ راحت نبودی توشون یا سایز نبودن ؟
تو اون برگه که بمون دادن گفتن زیرپوش و گرمکن همراتون داشته باشید ... حتما دو دست ملفه هم با خودت بیار ... شاید روزای اول واسه تخت نیازتون بشه
به ما فقط گفتن زیرپوش و لباس زیر سفید بدون طرح باشه ...شما حالا یه تیشرت معمولی بیار با خودت ..ضرر نداره
 

mvkhiabanian

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
1
محل سکونت
tehran
به ما که نه پوتین اندازه رسید نه لباس نه زیر پوش نه کلاه. آخرین نفرات ما بودیم که خارج شدیم از پادگان. دوستان اگه یادشون بیاد ما یه اکیپی بودیم که عقب بچه هایی که واسه استحقاقی منتظر بودن نشسته بودیم و در عین بی اعتنایی به دوستانی که دودره بازی زود بالا می رفتن مشغول صحبت بودیم :D البته همینم شد که بعد ما دیگه کلن در پادگانو بستن! :eek:

یک جناب نمی دونم چیه تقریبن چاقی که بود هی ابراز امیدواری کرد که برای عید فطر به شما مرخصی بدن که ما هم همراه شما بریم خلاص بشیم (منظور خود کادری ها بود) در نتیجه فکر می کنم فقط خود دوشنبه و سه شنبه باشیم اونجا. و البته خیلی از بچه ها اصلن لباس ندارند از جمله خود من که نمی دونم وضعیت چی میشه. چون حتا پرسیدم لباس از بیرون بگیریم گفت نه...
 

avan

Registered User
تاریخ عضویت
17 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,884
لایک‌ها
207
آه سال پیش دقیقا همین روزا منم درگیر این 06 بودم.
واقعا یادش بخیر.
 

IrDeveloper

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
14
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
من امروز صبح (جمعه) رفتم میدون امام حسین برای تعویض لباس و پوتین. پیشنهاد می کنم اگه می تونین امرور برین چون هم خلوته، می تونین ماشین ببرین و هم همه مغازه ها بازه.
ضلع غربی میدون (خیابان انقلاب) 50 متری برین جلو سر نبش یه کوچه چندتا مغازه هست که لباس های نظامی می فروشن.
من پوتین ها دادم و پوتین با مارک ایمن پارس تبریز گرفتم که 15 تون هم سر گرفت. لباس ها رو هم با یه ست لباس (فروشنده بهش می گرفت کره ای) عوض کردم و 10 تومن هم دادم.هم خیلی شیک و با کلاس تره و هم سبکتر و نازک تر.
به پیشنهاد یکی از دوستان که خدمت رفته بود (می گفت حداقل 2 تا کلاه داشته باش که اگه یکی گم کنی دردسر میشه (مثلا موقعی که داری پست میدی اگه خوابت ببری دژبان کلات بر میداره!)) 1 کلاه هم خریدم. یه بند اضافه هم برا پوتین گرفتم. جوراب به درد بخور هم پیدا نکردم (کیفیت جوراب های که دادن بر عکس بقیه چیزاهای که دادن خوبه)
برای دوختن اتیکت به سمت ضلع شمال غربی میدون (داخل کوچه ای که توش یه مسجده و تاکسی های رسالت هم اونجا وا میسن) رفتم. خودشن آرم جواد دارن و میدونن چه جوری بدوزن.
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
من امروز صبح (جمعه) رفتم میدون امام حسین برای تعویض لباس و پوتین. پیشنهاد می کنم اگه می تونین امرور برین چون هم خلوته، می تونین ماشین ببرین و هم همه مغازه ها بازه.
ضلع غربی میدون (خیابان انقلاب) 50 متری برین جلو سر نبش یه کوچه چندتا مغازه هست که لباس های نظامی می فروشن.
من پوتین ها دادم و پوتین با مارک ایمن پارس تبریز گرفتم که 15 تون هم سر گرفت. لباس ها رو هم با یه ست لباس (فروشنده بهش می گرفت کره ای) عوض کردم و 10 تومن هم دادم.هم خیلی شیک و با کلاس تره و هم سبکتر و نازک تر.
به پیشنهاد یکی از دوستان که خدمت رفته بود (می گفت حداقل 2 تا کلاه داشته باش که اگه یکی گم کنی دردسر میشه (مثلا موقعی که داری پست میدی اگه خوابت ببری دژبان کلات بر میداره!)) 1 کلاه هم خریدم. یه بند اضافه هم برا پوتین گرفتم. جوراب به درد بخور هم پیدا نکردم (کیفیت جوراب های که دادن بر عکس بقیه چیزاهای که دادن خوبه)
برای دوختن اتیکت به سمت ضلع شمال غربی میدون (داخل کوچه ای که توش یه مسجده و تاکسی های رسالت هم اونجا وا میسن) رفتم. خودشن آرم جواد دارن و میدونن چه جوری بدوزن.
اصلا فکرشم نمیکردم باز باشن ...
ای کاش زودتر پست میدادی ماهم میرفتیم ...پس از اقا امین بیشتر خرج کردین ... راستی این پوتین هارو بکشید ببینید چقدره وزنشون ...
یه مقایسه با پوتینایی هم که امیر داره بزنید ببینیم کدوم بهتره ....فک کنم مارکش yurd بود
آه سال پیش دقیقا همین روزا منم درگیر این 06 بودم.
واقعا یادش بخیر.

اوان جان زیر برگه مرخصی ما زده بود گردان نصر ...چجوریاست ؟ دوباره گردانمون تغییر میکنه یا همین نصریم ؟ از قرار معلوم همه افتادن نصر:wacko:
به ما که نه پوتین اندازه رسید نه لباس نه زیر پوش نه کلاه. آخرین نفرات ما بودیم که خارج شدیم از پادگان. دوستان اگه یادشون بیاد ما یه اکیپی بودیم که عقب بچه هایی که واسه استحقاقی منتظر بودن نشسته بودیم و در عین بی اعتنایی به دوستانی که دودره بازی زود بالا می رفتن مشغول صحبت بودیم :D البته همینم شد که بعد ما دیگه کلن در پادگانو بستن! :eek:

یک جناب نمی دونم چیه تقریبن چاقی که بود هی ابراز امیدواری کرد که برای عید فطر به شما مرخصی بدن که ما هم همراه شما بریم خلاص بشیم (منظور خود کادری ها بود) در نتیجه فکر می کنم فقط خود دوشنبه و سه شنبه باشیم اونجا. و البته خیلی از بچه ها اصلن لباس ندارند از جمله خود من که نمی دونم وضعیت چی میشه. چون حتا پرسیدم لباس از بیرون بگیریم گفت نه...

عجب:p چه جونی داشتین شما ...ما که کچل کرده بودیم همون روز اول کل سرمون تاول زد :wacko: شما چطور تحمل آوردین تا آخرین لحظه ؟ من که حسابی قاط زده بودم ... :mad: باغرود نیشابور بهتر ازین اسکلا عمل کردن :wacko:
در کل به اکیپ اولم نه کلاه دادن نه زیر پوش و نه شورت و حوله و دمپایی .... خلاصه نه از کیسه انفرادی خبری بود نه از بقیه وسایلی که باید میدادن..
ازین وعده های سره خرمن زیاد میدن بهتره توجه نکنید ...:lol:
 
Last edited:

Hamid2day

مدیر ارشد بازنشسته
تاریخ عضویت
1 مارس 2006
نوشته‌ها
21,295
لایک‌ها
20,173
محل سکونت
اوهایو - دیتون
فکر می کنم از نظر وزن هیچ تغییر نداشته باشن فقط نوع پوتین های **** فرق می کنه
 

aminjooooon

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2011
نوشته‌ها
22
لایک‌ها
0
پس یه 25 چوقی آب خورد واستون ...
لباسی که خودشون دادن رو چرا عوض کردی؟ راحت نبودی توشون یا سایز نبودن ؟
تو اون برگه که بمون دادن گفتن زیرپوش و گرمکن همراتون داشته باشید ... حتما دو دست ملفه هم با خودت بیار ... شاید روزای اول واسه تخت نیازتون بشه
به ما فقط گفتن زیرپوش و لباس زیر سفید بدون طرح باشه ...شما حالا یه تیشرت معمولی بیار با خودت ..ضرر نداره

کدوم برگه روزبه خان؟
در ضمن من همون دوره میدون امام حسین شرت و زیر پوشو خریدم
فکر کنم اون دوستمونم از همون جایی خریده که من خریدم چون منم که لباسامو عوض کردم گفت این جدیده کره ایه
پوتینه مارک تبریزم بهم نشون داد اما تهش صاف بود.الان پوتینمو وزن کردم حدود 1 کیلو(یه نمه کمتر)
راستی این شعبه های بانک حکمت ایرانیان کجاس؟من هرچی میخوام برم تو سایتش نمیشه هیچکسم نمیدونه کجاس
 

avan

Registered User
تاریخ عضویت
17 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,884
لایک‌ها
207
اوان جان زیر برگه مرخصی ما زده بود گردان نصر ...چجوریاست ؟ دوباره گردانمون تغییر میکنه یا همین نصریم ؟ از قرار معلوم همه افتادن نصر:wacko:
فک نکنم تغییر کنه.
ولی برای من یادمه زده بود یاسین ولی بعدش مرخصی افتادم زجر ببخشید فجر.
 

IrDeveloper

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
14
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
اصلا فکرشم نمیکردم باز باشن ...
ای کاش زودتر پست میدادی ماهم میرفتیم
پست تقریبا همون موقع ها که رسیدم نوشتم.
راستی این پوتین هارو بکشید ببینید چقدره وزنشون ...
یه مقایسه با پوتینایی هم که امیر داره بزنید ببینیم کدوم بهتره ....فک کنم مارکش yurd بود
پوتین های ایمن پارس و یورد جز پوتین های سبک وزنه و تقریبا هم وزنن (دلیله سبک بودنش اینه که زیرش از جنس پیو هست، ولی پوتین های دیگه زیرش یه جنس دیگست). الان نمیشه مقایسه کرد، چون خیلی شبیه همه. بعدا معلوم میشه کدوم بهتره (بعد از یه مدت هر کدوم زیرش ترک نخورد و رویش هم چروک نشد بهتره)
...
من جایی که قبلا کار می کردم بیمه شدم و همچنان هم دارن تمدیدش می کنن، اگه نخوام اونو قطش کنم و از بیمه ارتش استفاده نکنم، مشکلی پیش میاد؟(به خاطر سابقه کار)
 
Last edited:

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
پست تقریبا همون موقع ها که رسیدم نوشتم.

با اون دوستمون خرجمون فکر کنم تقریبا یکی شده باشه (من = 15 + 10 + 5 و اون دوستمون = 12 + 14 + 4)

پوتین های ایمن پارس و یورد جز پوتین های سبک وزنه و تقریبا هم وزنن (دلیله سبک بودنش اینه که زیرش از جنس پیو هست، ولی پوتین های دیگه زیرش یه جنس دیگست). الان نمیشه مقایسه کرد، چون خیلی شبیه همه. بعدا معلوم میشه کدوم بهتره (بعد از یه مدت هر کدوم زیرش ترک نخورد و رویش هم چروک نشد بهتره)
...
من جایی که قبلا کار می کردم بیمه شدم و همچنان هم دارن تمدیدش می کنن، اگه نخوام اونو قطش کنم و از بیمه ارتش استفاده نکنم، مشکلی پیش میاد؟(به خاطر سابقه کار)
یکی از بچه ها از اون سرگرد "4 ستاره" پرسید اگه نخوایم بیمه شیم چی ؟ گفت مشکلی نسیت بهتر ! اگر بیمه رو باطل نکنی اصلا اینا نمیتونن کاری کنن ...باز از دوستانی که به مسائل بیمه بیشتر آشنان سوال کن....
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
کدوم برگه روزبه خان؟
در ضمن من همون دوره میدون امام حسین شرت و زیر پوشو خریدم
فکر کنم اون دوستمونم از همون جایی خریده که من خریدم چون منم که لباسامو عوض کردم گفت این جدیده کره ایه
پوتینه مارک تبریزم بهم نشون داد اما تهش صاف بود.الان پوتینمو وزن کردم حدود 1 کیلو(یه نمه کمتر)
راستی این شعبه های بانک حکمت ایرانیان کجاس؟من هرچی میخوام برم تو سایتش نمیشه هیچکسم نمیدونه کجاس
من نمیدونم اینا باید شورت و زیر پوشو بدن خودشون ...شایدم دوشنبه بدن .البته تو اون ورق زده بود خودتون باید بیارید
یه برگه داده بودن که یه طرفش در مورد شرایط خاص مثل فرزند شهید و تک فرزند ذکور توضیح داده بود و طرف دیگش در مورد وسایلی که با خودمون باید میوردیم توضیح داده بود ...مگه نگرفتین ؟
امین ته این کفشات صافه یا برجستست ؟
 

aminjooooon

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2011
نوشته‌ها
22
لایک‌ها
0
من نمیدونم اینا باید شورت و زیر پوشو بدن خودشون ...شایدم دوشنبه بدن .البته تو اون ورق زده بود خودتون باید بیارید
یه برگه داده بودن که یه طرفش در مورد شرایط خاص مثل فرزند شهید و تک فرزند ذکور توضیح داده بود و طرف دیگش در مورد وسایلی که با خودمون باید میوردیم توضیح داده بود ...مگه نگرفتین ؟
امین ته این کفشات صافه یا برجستست ؟

نه من اون برگه رو نگرفتم.چیا نوشته توش روزبه خان؟چیا باید بیاریم؟چه جیزه مهمی نوشته توش بگو که دوشنبه گیر نکنم
نه تهش کاملا طرح دارو برجستس.من میگفتم پوتینای دیگه تهش صافه منظورم اون قسمت قوس کفه پاشونه.کلا همشون کفشون طرحدارو برجستس اما بقیه جای قوس کف پا نداره و کلا یه سطح صافه
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
بیا دادا این همون برگه ...برات عکسشو گذاشتم
 

فایل های ضمیمه

  • DSC00016.JPG
    DSC00016.JPG
    338.5 KB · نمایش ها: 182
  • DSC00018.JPG
    DSC00018.JPG
    280.7 KB · نمایش ها: 173
Last edited:

aminjooooon

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2011
نوشته‌ها
22
لایک‌ها
0
راستی روزبه خان چیکار کردی لباسو پوتینو؟
این برگه رو برای ما فقط از روش خوند و گفت هرچی وسیله شخصی دارید بیارید
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
راستی روزبه خان چیکار کردی لباسو پوتینو؟
این برگه رو برای ما فقط از روش خوند و گفت هرچی وسیله شخصی دارید بیارید
منم رفتم امام حسین فقط پوتینو عوض کردم یه ایمن پارس تبریز گرفتم ... لباسم هم همونی که دادن آرم زدم ...
این بانک حکمت و باید الان برم یه حساب باز کنم ...برای ابطال بیمه و تک فرزند ذکورم رفتم بیمه و ثبت احوال جفتشون نامه از پادگان خواستن و گفتن نمیشه !!
این ^%$^%$ مارو اسکول کردن ...
فقط نمیدونم الان برم بانک تا کی بازه و میرسم یا نه :(
 

mostafi

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2009
نوشته‌ها
763
لایک‌ها
19
سن
35
محل سکونت
تهران ، میدان ونک
سلا بر همه دوستان عزیز

ما برگشتیم =))

بهمون مرخصی دادند از امروز ساعت 16 تا جمعه ساعت 16

(فکر کنم به خاطر قضیه فطریه این کار را کردند ، البته فکر میکنم!)

3 تا گردان نصر و فجر و یاسین فعال هست که من گردان نصر و گروهان چهارم افتادم به فرماندهی ستوان دوم سید محمد موسوی

تا اینجا که واقعا بهمون ثابت شد بهترین گروهان (این گردان حداقل) ماله ماست حالا انشاءالله تا آخرش هیمنطور باقی بمونه فقط زورش به 97 تا پله است که باید بریم تا آسایگاهمون =))

من برم بخوابم فعلا:دی

ارادتمند همه دوستان :)
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
خاطرات روز دوم 90.6.7 :
صبح ساعت 5 از خواب پاشدیم تا ساعت 6 دمه پادگان باشیم ..بارون خیلی شدیدی میومد ماهم به خیال اینکه بهمون گفتن از درب ملاقاتی ها قراره بیایم رفتیم همون طرف اما در بسته بود و هیچ کسم اونجا نبود که جوابگو باشه . 5 دقیقه اونجا الاف بودیم و تصمیم گرفتیم بریم سمت درب اصلی پادگان .. از قرار معلوم میخواستن یه حالی بهمون داده باشن .. ماکه با ماشین بودیم اما دوستانی که پیاده امده بودن کلی اذیت شدن ...رفتیم تو پادگان و تو اون بارون مارو به صف کردن تا تک تک بچه هارو تفتیش کنن. خلاصه این بی همه چیزا نیم ساعتی مارو تو اون بارون نگه داشته بودن و ما همه خیس شده بودیم و داشتیم از سرما میلرزیدیم . بعداز تفتیش اون نگهبانا رفتن و ما یه 5 دقیقه ای الاف بودیم و از شدت بارون صفا رو شکستیم و رفتیم یه جا پناه گرفتیم .. بعد 5 دقیقه تازه سرو کله این احمقا پیدا شد و حسینه و آسایشگاه رو باز کردن تا بچه ها برن تو ... بعد گفتن لباسای شخصی رو در بیارید و نظامی هارو تن کنید .. اینجا اون سری از بچه ها که از اول لباس نظامی تنشون بود خیلی اذیت شدن چون حسابی خیس شده بودن و نمیتونستن کاری کنن... بعد از کمتر شدن بارون مارو به صف کردن تا گردان ها و گروهان هارو مشخص کنند .هنوز بارون میومد که دوباره مارو به صف کردن و دوندن سمت میدون صبحگاهی که دوباره یه مراسم خوشامدگویی واسمون ترتیب بدن ....خلاصه مجبورمون کردن زیر بارون پا حرفای یه سرهنگ که الان سمتش یادم نیست بشینیم و در نهایت از زیر قرآن و پرچم رد شیم ..خلاصه دوباره مارو برگردوندن آسایشگاه و اونجا دوباره تو بارون به صفمون کردن تا آسایگامونو و تختامون رو مشخص کنند...بعد از این قضایا رفتیم که یه سری دیگه از استحقاقیامونو بگیریم و در نهایت طریقه انکادر کردن تخت ها و کمد هارو یاد دادن ....هنوز که هنوزه بهمون کلاه ندادن ... جالب بود سرویسای بهداشتی و آبخوری ها اکثر اوقات برق و آب نداشتن و خارج از دسترس بودن که خیلی اذیت کننده بود ... شب اول هم که یه سری از بچه ها پست نگهبانی خوردن و تا صبح بیدار بودن.. صبح ساعت 3:45 بیدار باش بود

خاطرات روز دوم بمونه واسه بعد :دی
 
بالا