heads up out of question.
im tagging along for a ride.
the matter-of-fact tones in which the local guides describe the history of the various places"(New York Times).
the man who was perceived to be denying it is now gone.
جمله اولی و دومی و سومی رو لطفا معنی کنین.
جمله چهارمی فک کنم همون مشکل دوستمون john gotti باشه که آقای internet is trouble توضیحی مختصری دادن.
ممنون میشم بیشتر توضیح بدین.
هشداری که ارزش توجه ندارد
من دارم با یه عده میرم سواری
لحن خشک و جدی ای که راهنماهای محلی با آن تاریخچه مکان های مختلف را بازگو میکنند
مردی که به انکار کردن منسوب بود حالا رفته است
to be verb +ing ساختار زمان حال استمراری هست
تو انگلیسی مثل بقیه فعل ها در حالت های مختلف به کار میره مثل:
You are speaking English
You should be speaking English تو میبایست انگلیسی صحبت کنی (تو میبایست در حال انگلیسی صحبت کردن باشی)
You have to be speaking English
You are believed to be speaking English
البته بصورت امر و نهی به ندرت استفاده میشه
تو فارسی میگیم من دارم انگلیسی صحبت میکنم
اما نمیگیم من ندارم انگلیسی صحبت میکنم
یا تو نباید داری انگلیسی صحبت میکنی
چون کاربردش تو فارسی بسیار محدود تره، درکش یه مقدار برای یک فارسی زبان مشکل میشه
وقتی میگیم
You shouldn't be speaking English
یعنی انگلیسی صحبت نکن ولی همزمان مفهوم استمراری رو هم مد نظر داریم
یعنی در حال انگلیسی صحبت کردن نباش
امیدوارم تونسته باشم مطلبو انتقال بدم