• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

زادگاه کوروش بزرگ کجاست ؟

  • شروع کننده موضوع sa
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

behzadkhan

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 می 2007
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
0
دوستان عزيز آقاي امير راست مي گويد!!!
اعرابي كه به گفته مورخين عرب (در اين رابطه سندهاي زيادي موجود است) پوست كف پايشان به علت نداشتن و نشناختن كفش و بر اثر راه پيمايي بر روي شن هاي داغ مثل پوست كرگدن بودو در طول سالهاي متمادي استحمام نمي كردند و اكثراً يك ليف خرما به عنوان لباس داشتند و هيچگاه به ظواهر تمدن كه در ايران ساساني در هر خانه اي نمونه هاي زيادي از آن يافت مي شد آشنايي نداشتند مثل ميز وصندلي و فرش و غذاهاي گرم و انواع جواهرات گرانقيمت زينتي و غيره .... در برابر ايرانيان احساس حقارت وحسادت مي كردند آنها با آن چهره هاي آفتاب سوخته و سياه و بوگندو كه زنانشان نيز تفاوتي با خودشان نداشتند تنها به يك مورد فكر مي كردند كه اگر پيروز شوند دختران و پسران و اموال ايرانيان را صاحب مي شوند و به كمال لذت جسمي و شرعيشان كه همانا آلودن دامان پاك ترين دختران ومادران (به قول آنان جنس نرم وظريف) اين سرزمين بود مي رسند يا كشته مي شوند و در جهان آخرت خداوند زيباترين و سفيد ترين حوريان را در اختيارشان قرار مي دهد كه در هرحال رسيدن به كمال لذت يعني بهره از اندام نرم وسفيد جنس مخالف نتيجه كار بود.همان چيزي كه الآن هم در مورد اعراب صدق مي كند براي مرد عرب فقط يك چيز مهم است : زن
از حماقت هاي اين اعراب در اشغال شهرهاي ايران هم كه زياد شنده ايد(همه مستند هستند و عموماً توسط خودشان نوشته شده است) مثل تعويض مقدار زيادي كافور گران قيمت كه از كاخ تيسپون غارت كرده بودند و گمان مي كردند نمك است و چون آن را مي خوردند حالشان منقلب مي شد با يك پيراهن كهنه ايراني توسط يك تاجر ايراني كه
به حماقت اعراب پي برده بود يا آن سرباز عربي كه غنايم به دست آورده اش را كه شامل مقدار زيادي از ظروف طلا بود
التماس مي كرد تا آنها را با ظروف نقره كه به نظرش خوش رنگتر مي آمد عوض كند.
جناب امير كه بهتر از اعراب كسي رو براي سنگر گرفتن پيدا نكردي وجدان خودت(البته اگر داشته باشي) و ديگران رو با اين حرفات نخندون .فرهنگ ايران جلوي يونانيان كه خداي فلسفه و منطق و جامعه دموكرات و ...بودند سر تعظيم فرود نياورد چه برسه به اعراب بدوي كه از ابتدايي ترين مظاهر تمدن مثل حمام و كفش و لباس به معني واقعه كلمه و ...هيچ شناختي نداشتند
در ضمن اگر طاقت بحثهاي علمي رو نداري مسير صحبتها را با فحاشيها و كلمات از روي عصبانيتت عوض نكن اگر ميگن اعراب با ادرار شتر استحمام مي كردندبه خاطر افكار احمقانه و پيش پا افتادشونه كه خودت هم اشاره كردي كه ادرار آمونياك داره و ضدعفوني مي كنه و ...
در آخر ايرانيان اصيل نقش برجسته كرتير و همه ميراث گذشتگانشون رو (كه بدون دليل وسط كشيدي و به اون توهين كردي ) دوست دارند و به اونها عشق مي ورزند ودر اين بين آدمهاي بي ريشه و بدون سابقه فرهنگي كه عقده حقارت بالاخره قبض روحشون مي كنه نشون ميدن كه اگر در بين ما هستند و به زبان ما تكلم مي كنند در واقي انگل هستند نه هم وطن.
 

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
همین که عرب رفت اما اسلام ماند کافی است. فرهنگ "ایران باستان" کاملا سر تکریم در مقابل اعراب فرود آورد، اینرا می توان در تأثیری که اسلام بر زرتشتیان گذاشت مشاهده کرد

چیرگی و سرآمدی ایرانیان بر بخش بزرگی از جهان باستان ( از اروپای شرقی تا آسیای میانه ) و اقوام پرشماری كه همواره با یكدیگر در ستیز بودند، استقرار و آرامشی پدید آورد كه در سایه آن، مردمان توانستند به فرهنگ سازی و گسترش روابط انسانی در میان خویش بپردازند، در مقاطعی سیاست های مداراجویانه هخامنشیان با اقوام سامی تبار منجر به جلب همكاری و متابعت یهودیان از زمان كوروش بزرگ و تازیان ( اعراب ) از زمان كمبوجیه به بعد گردید و در پی همین گونه ارتباطات بود كه سرآمدی و اقتدار فرهنگی و تمدنی ایرانیان به اقوام سامی رخنه كرد و در میانشان گسترش یافت.

در عصر ساسانیان، در نتیجه نفوذ سیاسی و دینی گسترده ایران به ویژه در دو منطقه حیره و یمن، اعراب به تدریج تاثیرات كلانی را از تمدن ایرانی به دست آوردند، این تاثیر تا آن اندازه بود كه می بینیم در زبان عربی جاهلی، نام بسیاری از ابزارها، پوشش ها، آلات موسیقی و اصطلاحات تجاری دارای ریشه پارسی بوده است. شهر حیره ( واقع در عراق كنونی ) كه حاكمان آن گمارده پادشاهان ساسانی بودند، در طی چندین سده، بزرگ ترین مركز تاثیر آیین و فرهنگ ایرانی بر اعراب بود.

تردیدی نیست كه اعراب پیش از اسلام با دین زرتشت آشنا بودند زیرا روایاتی موجود است كه به انتشار زرتشتیان و حتا مانویان در پیرامون شبه جزیره عربستان اشاره دارد و بی گمان اقلیت های زرتشتی متعددی در حیره، یمن، حضرموت، حجاز و مركز عربستان سكونت داشتند و گروهی از اعراب نیز به این آیین گرویده بودند.

همانگونه که ابن قتیبه می گوید:

مجوسیت ( آیین زرتشت ) در بنی تمیم بود و نیز زندقه ( آیین مانوی ) در قریش بود و آنرا از حیره اخذ كرده بودند.

و ابن رسته نیز می نویسد :

زندقه در قریش بود و آن را از حیره گرفته بودند

از میان ملت هایی كه تحت سیطره اعراب درآمدند و به اسلام گرویدند ایرانیان تنها مردمانی بودند كه زبان و فرهنگ خود را حفظ كردند و اصالت ها و ریشه های خویش را پاس داشتند.

بنمایه :

آذرتاش آذرنوش، راه های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان جاهلی، انتشارات توس، ۱۳۷۴، ص ۱۷۱.
 

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
اعراب بی آنکه نیازمند واسطه یا تفسیر باشند سخن قرآن را دریافتند، به آن ایمان آوردند و برایش خون دادند.

بدیهی است كه در پی نفوذ فرهنگ ایرانی بر اعراب جاهلی، عناصر ایرانی بسیاری نیز به اسلام راه یافته باشد، نمونه كوچكی از این راهیابی وجود انبوه واژگان پارسی در قرآن است.

در دوران بعد، اعرابی كه برای گسترش مرزهای خود به كشورهای مجاورشان هجوم بردند، مردمانی بیابان نشین بودند كه از اصول و فنون كشورداری و سیاست ناآگاه و از دانش و فرهنگی كه متناسب با راه بردن چنان دولت عظیمی باشد، بی بهره بودند. اما در میان ملت های نو مسلمان تحت تسلط اعراب، برای اداره و تدبیر دولتهای نو بنیاد اسلامی، مردمی شایسته تر و تواناتر از ایرانیان كه برای قرن های طولانی بر بخش گسترده ای از این سرزمین ها فرمان رانده و دانش و تجربه اندوخته بودند، یافت نمی شد و هم اینان بودند كه در مقام وزیران و دبیران و منشیان و كارگزاران دولتی، پایداری و پویایی دولتهای اسلامی را مقدور ساختند.
 

vmf

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 نوامبر 2003
نوشته‌ها
506
لایک‌ها
2
سن
39
همین که عرب رفت اما اسلام ماند کافی است. فرهنگ "ایران باستان" کاملا سر تکریم در مقابل اعراب فرود آورد، اینرا می توان در تأثیری که اسلام بر زرتشتیان گذاشت مشاهده کرد : پرهیز از سگ که در متون زرتشتی دوران ساسانی حیوانی مقدس شمرده شده بود، پرهیز از ترجمه کتب مقدسه، پرهیز از ازدواج با محارم ...



از ناروا بودن این گزافه ها همین کافی که سنت ِ زنده بگور سپردن دختران جز در یک قبیله از 32 قبیله عربو آنهم کمتر از دو دهه پیش از برآمدن محمد رسم نبوده. اگر اعراب طبق ادعای دورانت با ادرار شتر استحمام می کردند، ایرانیان نیز برطبق متن اوستا با بول گاو طهارت می کردند، زن دشتان را از خانه بیرون می کردند و با خواهر و مادر خود نکاح می کردند. پیران را در بیابان رها می کردند تا از گرسنگی بمیرند و یا توسط حیوانات درنده خورده شوند و شاه را خدا می دانستند(یا نماینده او) .. ادرار حاوی آمونیاک و خاصیت آنتی باکتریال است، این دانش در باستان بصورت تجربی حاصل شده بوده و در سراسر دنیای باستان مرسوم بوده(ریشخند شرایط یک جامعه باستانی خود کاری مضحک است). عرب در کنار بی فرهنگیهای یک جامعه بدوی، غنی ترین ادبیات دنیا را دارد، اعراب بی آنکه نیازمند واسطه یا تفسیر باشند سخن قرآن را دریافتند، به آن ایمان آوردند و برایش خون دادند.

کدوم قبیله ؟ (و با چه استنادی ؟) (به متون اسلام استناد نمی کنم ، ولی مطمئنا زنده به گور کردن دختران کم نبوده که اینقدر در رابطه اش تذکر دادند)

اظهاراتتون هم در مورد فرهنگ ایران باستان برای اولین بار نیست که شنیده میشه ! ولی طبق معمول بدون هیچ گونه استنادی !
بماند که چنین فرهنگ های عقب افتاده ایی معمولا در بطن جامعه باقی می مانه ، دقیقا چیزی که در فرهنگ اعراب فعلی با وجود اسلام باقی مونده ؛ ولی نمونه ایی از باقی ماندن این فرهنگ رو در جامعه ایران پیدا نمی کنید

//

بحث ما هم در مورد اعراب نیست ، ولی ظاهرا amir خان کم آوردند ، مجبورند شب سیاه رو ، روز روشن جلوه بدند :

عرب در کنار بی فرهنگیهای یک جامعه بدوی، غنی ترین ادبیات دنیا را دارد،

لووووول !
ظاهرا هم بی فرهنگ هستند ! و هم با فرهنگ !

گیریم که ادبیات زبان عرب غنی ! ولی ربطی به فرهنگ مردم نداره ، هر غیر عربی هم می توانه از ادبیات عرب استفاده کنه
همه مردم عرب زبان شناس نیستند ، به واسطه فرهنگ غالب اصلا چنین شناخت و دیدگاهی به زبان عربی ندارند

اعراب بی آنکه نیازمند واسطه یا تفسیر باشند سخن قرآن را دریافتند، به آن ایمان آوردند و برایش خون دادند.
شما عرب هستید که می داند یک عرب بدون واسطه می تونه قران را بفهمه و تفسیر کنه !!؟

ما پارسی زبان ها هم معنای تمام شعر های پارسی رو خوب نمی فهمیم ! و تازه بین علمای ادبیات ما هم درک های متفاوتی از شعرهای پارسی هست ، حالا عرب بدون واسطه قران رو فهمیده !!؟ لابد همین درکش از قران و اسلام هست که باعث ترویج خشونت ، تبعیض بر زنان ، ترویج و حمایت از ترور در افغانستان و عراق و اروپا و... خیلی کارهای دیگه شده ؟
اگر نفت خاورمیانه نبود ! آیا عرب ها همان وضعیت قبل رو نداشتند ؟

بحث ایمان و دین هم جداست ، ممکنه شخصی درک کاملی از موضوع نداشته باشه ، ولی مطئنا دین اسلام رو به بیابان گردی ترجیح بده

در ضمن بزرگترین دشمنان همان اسلام و قران ، خود اعراب بودند و هستند ؛ چه در زمان پیامبر اسلام ، چه حال که با اسم ترور ترویج اسلام می کنند !



//////

کاربر Amir_2591 ، هر آدم اشتباه می کنه ،
اما مشکل شما این هست که نه تنها اشتباه می کنید ! که به هر قیمتی سعی در اثبات اشتباهاتتون دارید

شما می تونستی در مورد زادگاه کوروش بزرگ خیلی بیشتر و بهتر بحث کنید ! ولی روحیه پیامبر مابانه شما انگار اجازه نمیده از دست از موعظه بر دارید ! و هر وقت به پای منطق میرسه می زنید به صحرای کربلا

ما اینجا برای افکار عمومی سخنرانی نمی کنیم
 

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
عرب در کنار بی فرهنگیهای یک جامعه بدوی، غنی ترین ادبیات دنیا را دارد،

داشتن ادبیات غنی نیازمند داشتن فرهنگ و زبان غنی نیز می باشد که پیرامون فرهنگ عرب چه در گذشته و چه در زمان حال اصلا نیازی به توضیح نیست، :f34r:

در مورد نقاط ضعف فراوان زبان عربی نیزدر پی دی اف زیر نوشتار ارزنده ای می باشد.

همچنین ایرانیان افزون بر آنكه اصول و شیوه های كشورداری و آیین حكمرانی را به اعراب آموختند، یكی از بزرگ ترین ملت هایی بودند كه در تمام دوران اسلامی به ارتقا، تقویت و نشر ادبیات عرب كه تا آن زمان بیابانی و جاهلی بود و وارد كردن علوم و فرهنگ به زبان عربی كوشیدند.

به لحاظ فرهنگی نیز شمار فراوانی از واژگان متعلق به زبان های ایرانی، در زمان هخامنشیان و اوایل عصر اشكانیان به ادبیات یهودی تلمودی نفوذ كرد و از طریق آن به دیگر زبان های سامی، نظیر سریانی و آرامی و سرانجام عربی راه یافت و در دوران بعد نیز واژگان بسیاری از زبان های پهلوی و حتا فارسی دری به زبان آرامی و سپس عربی داخل شد.
 

فایل های ضمیمه

  • Bartari Zaban Parsi.pdf
    111.6 KB · نمایش ها: 17

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
ایرانیان با خواهر و مادر خود نکاح می کردند.

اینرا می توان در تأثیری که اسلام بر زرتشتیان گذاشت مشاهده کرد : پرهیز از سگ که در متون زرتشتی دوران ساسانی حیوانی مقدس شمرده شده بود، پرهیز از ترجمه کتب مقدسه، پرهیز از ازدواج با محارم ...

شما بهتر است کمی به مطالعه کتب دینی بپردازید... :)

یکی از یاوه هایی که بواسطه آن ایرانیان را تحقیر می کنند، اتهام رایج بودن ازدواج با محارم در ایران باستان است، در صورتی که این پندار در خود قرآن در مورد اعراب آمده است و اعراب دست کم تا پیش از نزول آیه 23 از سوره نساء با محارم خود ازدواج می کرده اند.

ترجمه آیه 23 از سوره نساء :

(( مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه هایتان و خاله هایتان و دختران برادران و دختران خواهرانتان و زنانی که شما را شیر داده اند و خواهران شیریتان و مادران زنانتان بر شما حرام شده اند و دختران زنانتان که درکنار شما هستند، هرگاه با آن زنان همبستر شده اید بر شما حرام شده اند ولی اگر همبستر نشده اید، گناهی مرتکب نشده اید و نیز زنان پسرانی که از پشت شما هستند بر شما حرام شده اند و نباید دو خواهر را در یک زمان به زنی گیرید، مگر آنکه پیش از این چنین کرده باشید هر آینه خدا آمرزنده و مهربان است ))

سوره نساء در بین سالهای سوم تا اوایل سال پنجم پس از هجرت در مدینه نازل شده است و مشخص است که بر اساس آنچه این آیه می گوید اعراب قبل از نزول این آیه به کارهایی که در این آیه از آنها منع شده اند می پرداخته اند، وگرنه گفته نمیشد "مگر آنکه پیش از این چنین کرده باشید"

در نتیجه ازدواج با محارم در میان اعراب رایج بوده است.


پیرامون سایر موارد به دلیل به انحراف کشیده شدن جستار به سمت بحث های مذهبی از بحث خودداری می کنم.
 

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
خواننده تصور می کند که انگار آن را یک عقب افتاده ذهنی نوشته است، "ابتر" دقیق ترین واژه برای توصیف این زبان است.

کتیبه های هخامنشی نیز هرکدام به چند زبان نوشته شده اند ، گویا خودشان از ناتوانی زبانی خود آگاه بودند.

پیرامون کتیبه هایی هم که در تخت جمشید به سه زبان آرامی، ایلامی و فرس باستان نوشته شده است همین نکته را اشاره می کنم که سیدجلال الدین آشتیانی در کتاب زرتشت مزدیسنا و حکومت بیان می کند که اینها نشان دهنده آن است که ایرانیان به فن ترجمه آگاهی داشتند.

اما به چالش مطروحه پاسخی ندادید، چرا هیچ اثری از این الواح در واپسین ویرایش ایرانیکا که بزرگترین و بروزترین و معتبرترین دانشنامه پیرامون تاریخ و فرهنگ ایران است وجود ندارد؟ اصلا کجا وجود دارد و دخیل شده؟ تا جایی که من می دانم از ششصد لوحی که یافته شده سیصد تای آن غیرقابل خواندن بوده، سیصدتای دیگر هم تا امروز بجز اسم چیزی از آنها ندیده ایم.

شما گویا اصلا پستها را نمی خوانید...

همانگونه که در پستهای پیشین اشاره کردم از کتیبه‌های تخت‌جمشید که موضوع این گفتار است، از حدود سی هزار لوحه گلی که در کاوش‌های باروی استحکامات خاوری تخت‌جمشید و نیز در کاخ خزانه بدست آمدند، لوحه‌ها برای پژوهش به صورت امانت به دانشگاه شیکاگو منتقل شد و پس از آن تعداد 300 لوح دیگر به ایران بازگردانده شده و بقیه آن همچنان در امانت دانشگاه شیکاگو است.

یکی از لوحه‌های گلین تخت‌جمشید بدست‌آمده از کاخ خزانه ( سال پانزدهم پادشاهی خشایارشا ) که سند پرداخت دستمزد کارگران هندی است که در موزه ایران باستان در تهران موجود می باشد.



نخستین گزارش و ترجمان متن لوحه‌ها توسط ایران ‌شناس بزرگ و متخصص زبان‌های باستانی ایرانی، یعنی جرج کامرون انجام شد. او دستاورد پژوهش ماندگار خود را در کتابی به نام لوحه‌های خزانه تخت‌جمشید در سال 1948 در شیکاگو منتشر کرد. پس از آن ریچارد هالوک همتای دیگر کامرون، کار را بر روی حدود دو هزار لوحه‌ بدست آمده از باروی تخت‌جمشید ادامه داد و گزارش و ترجمان خود را در کتاب گرانقدر لوحه‌های استحکامات تخت‌جمشید (Persepolis Fortification Tablets) در سال 1969 در شیکاگو منتشر ساخت و پس از آن نیز مقاله‌های متعددی در این زمینه در نشریات گوناگون به چاپ رساند.
 

Amir_2591

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
پاره هایی از کتاب زرتشتی ِ "روایت ِ پهلوی" که از جمله متون پارسی پهلوی است :

« برای یک مزداپرست بزرگترین ثواب پس از ایمان، ازدواج با محارم است. ازدواج با محارم چنان ارجمند است که خدا زرتشت را فرمود این چهار شمار بهترین ِ فرایض اند :"اهورمزدا را پرستیدن، به آتش هیزم دادن، مرد با ایمان را یاری رساندن و با مادر یا دختر یا خواهر خود نکاح کردن" ... ازدواج با دختر از همان ِ با خواهر ثواب افزونتری دارد ... خواهر و برادر ، و مادر و پسر را نیز شأنی بزرگ است »
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
پاره هایی از کتاب زرتشتی ِ "روایت ِ پهلوی" که از جمله متون پارسی پهلوی است :

« برای یک مزداپرست بزرگترین ثواب پس از ایمان، ازدواج با محارم است. ازدواج با محارم چنان ارجمند است که خدا زرتشت را فرمود این چهار شمار بهترین ِ فرایض اند :"اهورمزدا را پرستیدن، به آتش هیزم دادن، مرد با ایمان را یاری رساندن و با مادر یا دختر یا خواهر خود نکاح کردن" ... ازدواج با دختر از همان ِ با خواهر ثواب افزونتری دارد ... خواهر و برادر ، و مادر و پسر را نیز شأنی بزرگ است »

بر فرض محال که ایرانیان 3000 هزار سال پیش چنین می کرده اند ؛ 1 این چه ربطی به بحث دارد ، 2 پرداختن آن برای شما چه لطفی دارد ، 3 زیگ زاگ رفتن برای گشودن عقده های کوچک و بزرگ و منحرف کردن یک بحث کاری است که از سوی شما بسیار دیده شده 4 متوسل شدن به شیوه های بس پست و سیاه در جایی و آویزان شدن به ترفندهای متضاد در جایی دیگر از بحث ، ماهیت شما را به حد کافی عیان ساخته ، لذا بیش از این نیازی به آلوده سازی تاپیکها نیست !!
 

vmf

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 نوامبر 2003
نوشته‌ها
506
لایک‌ها
2
سن
39
پاره هایی از کتاب زرتشتی ِ "روایت ِ پهلوی" که از جمله متون پارسی پهلوی است :

« برای یک مزداپرست بزرگترین ثواب پس از ایمان، ازدواج با محارم است. ازدواج با محارم چنان ارجمند است که خدا زرتشت را فرمود این چهار شمار بهترین ِ فرایض اند :"اهورمزدا را پرستیدن، به آتش هیزم دادن، مرد با ایمان را یاری رساندن و با مادر یا دختر یا خواهر خود نکاح کردن" ... ازدواج با دختر از همان ِ با خواهر ثواب افزونتری دارد ... خواهر و برادر ، و مادر و پسر را نیز شأنی بزرگ است »
بهتر بود این بحث ها در تاپیک ها دیگه ایی انجام می شد که مدیر بخش هرچی صلاح بدونند

اما:
1- این متنی که آوردید رو قبلا شنیدم و خوندم ! ولی اونها هم در مورد چگونگی بدست آمدن این متن چیزی نگفته بودند
گرچه من از شما هم اثبات یا ردش رو نمی خواهم ، اما اگر بگید از چه طریقی این متن ترجمه شده یا جزییاتش خیلی خوب خواهد بود

2- بر فرض که این متنی که گذاشتید درست ، آیا مواردی هست که این بزرگترین ثواب پس از ایمان ! رو انجام داده باشند ؟
مطمئنا وقتی مرتبه چنین کاری تا این حد بالا بوده ، باید موارد خیلی زیادی از چنین ازدواج هایی وجود داشته باشه (که من شخصا موردی نشنیدم)

3- ترجمه ایی که گذاشتید به نکاح ! یعنی ازدواج ترجمه شده ، نه صرفا آمیزش جنسی که نکته شارپی هست !
اول چرا ازدواج ؟ دوم با این وضعیت تعدد همسر بوجود میاد و قاعدتا قوانین ازدواج مرتبت با خودش رو میطلبه ؛ من در مورد تعدد همسر یا شوهر در دین زرتشت چیزی نمیگم ، اما میشه بگید قوانین ازدواجشان با این وضعیت چه صورت خواهد بود ؟
اگر بگیم چنین توصیه ایی صحت داشته باشه ، عملا ازدواج چه معنایی داره ؟ که بخواهد توصیه بشه ! چون هر مرد و زنی می توانند رابطه جنسی داشته باشند !!

4- نظر زرتشتیان فعلی (قاعدتا در سطح روحانیون) چیست ؟ جوابش : همچین توصیه ایی را تایید نمی کنند ! که چرایی قضیه جای بحث داره
 

جاوید ایران

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2007
نوشته‌ها
1,251
لایک‌ها
12
محل سکونت
اسپادانا
بر فرض محال که ایرانیان 3000 هزار سال پیش چنین می کرده اند ؛ 1 این چه ربطی به بحث دارد ، 2 پرداختن آن برای شما چه لطفی دارد ، ...

بهتر بود این بحث ها در تاپیک ها دیگه ایی انجام می شد که مدیر بخش هرچی صلاح بدونند

همانطور که بنده نیز در پستهای پیشین در مورد خط و زبان اشاره کرده بودم.

باید بحث در جستار دیگری انجام شود ولی...

بحث پیرامون کوروش بزرگ می باشد و کشاندن موضوع به سمت بحث های حاشیه ای، مذهبی و خارج از موضوع بر خلاف میل باطنی من منجر به بسته شدن جستار می گردد.
 

Amir_2591

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
بهتر بود این بحث ها در تاپیک ها دیگه ایی انجام می شد که مدیر بخش هرچی صلاح بدونند

بحث پیرامون اصالت منابع خارجی بود که شما نتوانستید اثبات بکنید مرجع بدیلی(آلترناتیو معتبری)برای جایگزینی آنها یا سنجش درستی آنها(بجز روشی که من معرفی کردم)وجود دارد. منهم نشان دادم که ناصر پورپیرار(به زعم شما هرچه باشد و هرکه باشد)با نفی مدارک غربی(یونانی، رومی)و تفسیر مدارک عربی و ایرانی، با محوریت تورات، توانسته موارد بسیاری را در سه جلد کتاب(از یک مجموعه هشت جلدی)اثبات بکند که تا امروز 2% پاسخ گرفته. نیز گفته شد دلیل نبودن مدارک کافی می تواند زبان ناتوان فارسی بوده باشد که اکثر متون بجا مانده از آن "دیرهنگام" هستند. برای اثبات این گفته نیز به متن کتیبه های کرتیر و شاپور استناد کردم و نشان دادم که در آنها، نویسنده برای خانواده از "زن و مرد" استفاده کرده و به جای ارتش از مرد و اسب و به جای کوه گفته "سنگ بسیار بزرگ" ... نه این کلمات در آن زبان وجود نداشته باشند، توانایی نگارش و نثر آنها را نداشتند. ادعا شد که فلان تعداد کتیبه پیدا شده که ترجمه شده و سند معتبر و جایگزینی برای شناخت ایران هخامنشی است، پاسخ دادم که تا امروز در هیچ منبع تاریخی تداخل ِ آنها را ندیده ام و تازه اگرهم منابع دست اولی برای هخامنشی پیدا بشوند ، باز دقت شرحی که دیگران داده اند را ندارند. بعد شما و یک نفر دیگر "بند" کردید به قیاسی که من میان زبان عرب و زبان ساسانی کرده بودم و شروع کردید به تاختن به فرهنگ اعراب و ... قصد همسنجی میان ایندو فرهنگ و اثبات برتری ایرانیان را داشتید که طبیعتا منهم پاسخهایی دادم و دوستان ناسیونالیست دچار تشنج عصبی شدند !

(به قدری تاریخ این کشور را با افسانه های مضحک درآمیختند که در پرداختن به آنها "رشته ای" در بحث وجود نخواهد داشت که بخواهد از دست برود : زرتشت شش هزار سال قبل می زیسته و گاتها را سروده، ایرانیان همواره یکتاپرست بودند، ایرانیان هیچوقت برده داری نداشتند، اولین منشور حقوق بشر را کورش نوشته، مسجد کلمه ای فارسی و معرب شده همان مزگت است و .. )

اما اگر بگید از چه طریقی این متن ترجمه شده یا جزییاتش خیلی خوب خواهد بود

ترجمه ها برگرفته از : روایت پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، ۱۳۶۷ است.

این متن ترجمه "اخیر" است، یعنی تا پیش از این جامعه زرتشتی مرتبا ادعای نفی و انکار وجود این رسم را در آئین زرتشت می کرد و آن را نسبت می داد به "ازدواج با خویشاوندان دور" ، وانگهی با ترجمه این متن در اوایل سده قبل، بدیهی شد که لفظ پهلوی "خیدودهث" ، با توجه به مشروحاتی که در این "روایت پهلوی" و ارداویرافنامه صراحتا به ازدواج با خواهر و مادر تأکید شده.

نظر زرتشتیان فعلی (قاعدتا در سطح روحانیون) چیست ؟ جوابش : همچین توصیه ایی را تایید نمی کنند ! که چرایی قضیه جای بحث داره
امر بدیهی که جای بحث ندارد، دلیلش مغلوب ِ فرهنگی ِ اعراب شدن و پذیرفتن هنجارهای اخلاقی آنان بوده است. دلیل دیگری هم می تواند داشته باشد!؟
 

Hades66

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 ژانویه 2007
نوشته‌ها
40
لایک‌ها
6
محل سکونت
Inferno
عزیزان من به این حضرت Amir_2591 محل نگذارید ؛ او سابقه ای دراز در جر و بحث کردن و منحرف کردن موضوع بحث دارد .

تایید میشه. این امیر بیست و پنج و خورده ای قبلا هم تو تاپیک فرانک میلر وقتی به قول دوستان قافیه رو تنگ دید ره پوربیرار زد و جالبه که خودش هم هرجا ببینه لازمه حرفای قبلی خودشو نقض میکنه و یادش میره

مثلا یه مورد از تناقضاش
112.gif


بدون منابع یونانی "تمدن" هخامنشی "کمترین" نشانه های مستندی ندارد وعملا از خشایارشا به بعد حتی "وجود" آن اثبات پذیر نیست؟

و بعد

منهم نشان دادم که ناصر پورپیرار(به زعم شما هرچه باشد و هرکه باشد)با نفی مدارک غربی(یونانی، رومی)و تفسیر مدارک عربی و ایرانی، با محوریت تورات، توانسته موارد بسیاری را در سه جلد کتاب(از یک مجموعه هشت جلدی)اثبات بکند

خیلی گاف باحالی بود
ugly003.gif


ما از مثلا ساسانیان کوچکترین سند معتبر و قابل استنادی که مستقیم از آنها به ما رسیده باشد نداریم. نه می دانیم که بودند، نه می دانیم چگونه بودند، نه می دانیم چه کردند و نه می دانیم چه شدند. تمام اینها را منابع خارجی(عربی، غربی)به ما نشان می دهند.

آخرش ما نفهمیدیم از نظر امیر پوربیرار مدارک عربی معتبره یا مدارک غربی
1650.gif


با محوریت تورات،

ایشون مثکه نمیدونه در دین یهود چیزهایی مثل فرشتگان، بهشت و جهنم، رستاخیز، اهریمن و... كه تا قبل از زمان هخامنشیان تو دین یهود وجود نداشته برای اولین بار از دین زرتشت گرفته شده.

بعد هم به کتابهایی مثل روایت پهلوی و دینکرد و... که پر از خرافات و موهوماته اشاره کرده که صحت تاريخی اونها تردید برانگیزه و چون معمولا اين خبرها از طرف يونانی هاست در صحت و سقمش ترديد وجود داره چون به قول خودش

هرودوت را پدر تاریخ نامیدند، تردیدی نیست که گاهی ره افسانه زده،

ugly_wink.gif
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
لطفش برای من اینست که به ریش شما(باستان پرستان)می خندم:lol:
سخن آخرت را بگو تا جواب آخر را دریافت کنی و زحمت را کم کنی !
پشتک و وارو زدنهای تو و تمسک به ترفندهای رسوا و احمقانه هر چه پیشتر می روی تو را بیشتر غرقه خواهد ساخت !
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا