این جمله را چند جای دیگر هم دیده ام، این از کجا آمده ؟ یعنی زمان کوروش واژه "ایران" وجود داشت ؟ در زمان هخامنشیان "مومیایی" کردن مرسوم بود؟
کتاب کوروش نامه ، اثر گزنفون
کتاب هشتم ، فصل هفتم : گفتار کوروش در بستر مرگ. مرگ کوروش
برگهای 271،270
...دیگر بس است، گفتارم به درازا کشید فرزندان من وقتی من مردم بدنم را در طلا و نقره یا امثال آن نپوشانید زود تر آنرا در آغوش خاک بسپارید چه سعادتی از این بالاتر که بدن انسان در دل خاکی که منشا این همه ثروتهای زیبا و چیزهای نیک و دلپسند است سپرده شود...
.... پس از ادای این جملات دست حضار را یک یک فشرد آنگاه روی خود را پوشاند و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
در ضمن برای آگاهی شما عرض شود اگر این جمله از کوروش درست باشد پس چرا آن آرامگاه سنگی را برای وی ساختند؟ می توانستند خاکش کنند! همچنین نظریه ای هست که می گو ید کورش در سقف آن آرامگاه دفن شده تا از گزند قارتگران در امان باشد.
شهر باستانی پاسارگاد نخستین پایتخت شاهنشاهی هخامنشی در قلب استان فارس، در دشت رودخانه پُلوار قرار دارد , نام شهر
اردوگاه پارس دلالت از موقعیت مکانی شهر دارد،
شهر توسط کوروش بزرگ در سدهٔ ششم قبل از میلاد ساخته شد. محوطهٔ اصلی (۱۶۰ هکتار، حدوداً ۲.۷×۰.۸ کیلومتر) توسط یک منطقهٔ طبیعی بزرگ احاطه و محافظت شده است (حدوداً ۷۱۲۷ هکتار). محوطهٔ اصلی شامل این بناهای تاریخی است:
آرامگاه کورش بزرگ در جنوب
تل تخت (یا تل تخت سلیمان؛ سریر پادشاهی سلیمان) و استحکامات واقع بر یک تپه در شمال محوطهٔ اصلی
مجموعهٔ سلطنتی در مرکز محوطهٔ اصلی، شامل بقایای ساختمان دروازه (دروازه R)، تالار عمومی (کاخ S)، قصرمسکونی (کاخ P)، و باغ سلطنتی (چهار باغ)
در منطقهٔ شرق یک بنای کوچک قرار دارد(۱۶×۱۶ متر) که یک پُل تشخیص داده شده است.
در شمال مجموعهٔ سلطنتی زندان سلیمان قرار دارد، یک برج سنگی، باحدوداً ۱۴ متر ارتفاع. تاریخ ساخت این بنا مشخص نیست
تنها جمله ای که گفته می شود زمانی در آن آرمگاه نوشته شده بود چیزی شبیه به این است : "ای تو، می دانم که می آیی به بدن من آسیب نزن " (یا یک چیزی شبیه به این)
در اطراف و درون آرامگاه هیچگونه آذین و نگارهای وجود ندارد و تنها در نمای سردر سه گوش زیر شیروانی و بالای در ورودی، نقش بسیار کمرنگی از نگاره یک گل دوازده گلبرگی متداول هخامنشیان نگاشته شده است، علاوه بر این هیچگونه کتیبه و نبشتهای نیز در آرامگاه یافت نشده است اما
آریان مورخ یونانی گزارش کرده که در آرامگاه کوروش بزرگ کتیبهای
به خط ایرانی به این مضمون دیده شده است:
ای مرد، من کوروش هستم، پسر کمبوجیه، من شاهنشاهی پارسیان را بنیاد گذاشتم، من بر آسیا فرمان راندم، اینک بر من رشک مبر.
آریان و همچنین
استرابو، مورخ دیگر یونانی به نقل از
آریستوبولوس وضعیت داخل مقبره را نیز به اختصار توصیف کردهاند، بر پایه گفتار آنان در اتاق آرامگاه یک تخت زرین با تابوتی زرین و میز و ساغرهایی وجود داشته است.
امروزه در پاسارگاد تنها یک کتیبه کامل که در چند جای مختلف بر دیوار کاخها نوشته شده است، دیده میشود. این کتیبهها در دو سطر به زبان و خط فارسی باستان، یک سطر ترجمه عیلامی و یک سطر ترجمه اکدی (بابلی نو) نگاشته شدهاند:
اَدَم کوروشَـ(ـه)، خشایَـثییَـه، هخامنیشییَـه ( من کورش، شاه، هخامنشی ).
از این کتیبه نسخه دیگری بر بالای سنگنگاره مرد بالدار بوده است که در فاصله سالهای 1240 تا 1253 خورشیدی ناپدید شده است. امروزه بحثهای فراوانی در زمینه زمان نگارش این کتیبهها در حال انجام است...
توجه داشته باشید این جملات خیالی و سست و بدون پایه تنها به نا مطمئن شدن مردم نسبت به چگونگی ایران باستان می انجامد و سود دیگری ندارد.
به شما دوست عزیز پیشنهاد میکنم کتاب
کوروش نامه اثر گزنفون را مطالعه بفرمایید.