• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

زیبا ترین شعرهایی که تا به حال خواندید یا شنیدید

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
45
محل سکونت
EsFaHaAnNn
پروانه نیستم اما

سال‌هاست دور خودم می‌چرخم وُ

می‌سوزم.

رفتن‌َت در من

شمعی روشن کرده است انگار!

(رضا کاظمی)
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
به تو نزدیک ترم از هر کلامی و هر اقدامی...

به تو نزدیک ترم از هر شکوهی و هر خیالی...

به تو نزدیک ترم از نهایت کمال زندگی...

به تو نزدیک ترم از عشق...

نزدیک ترم از خواستن...

نزدیک ترم از هر آنچه در آن تو نظر کرده باشی...

یا هر آنچه که از آن تو گذر کرده باشی...

و از هرچه که نوایی از حضورت را داشته باشد...
51.gif.pagespeed.ce.9iHkXacloK.gif
51.gif.pagespeed.ce.9iHkXacloK.gif
 

equinoxx

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2014
نوشته‌ها
65
لایک‌ها
173
سن
34
محل سکونت
اصفهان
پرسید : کدام راه نزدیک تر است؟
گفتم به کجا؟
گفت به خلوتگه دوست ..
گفتم تو مگر فاصله ای می بینی ، بین دل و آن کس که دلت منزل اوست؟
 

newguy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
51
لایک‌ها
13
محل سکونت
مشهد
شعرا معمولا شعرهای قشنگی برای سنگ مزار خودشون میگن.
این شعر زیبا مال پروین اعتصامی هست که خیلی قشنگه

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است


گر چه جز تلخی ز ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است


صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است


دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی دوست دلی غمگین است


خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است


بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت بین است


هر که باشی و ز هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است


آدمی هر چه توانگر باشد

چون بدین نقطه رسید مسکین است


اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است


زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است


خرم آنکس که در این محنت گاه

خاطری را سبب تسکین است
 
Last edited:

helia999

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2013
نوشته‌ها
866
لایک‌ها
1,342
محل سکونت
جــــــــــهرم
من مستم و دل خراب ، جان تشنه و ساغر آب
برخيز و بده شراب ، بنشين و بزن رباب

اي سام تو بر سحر ، و ِي شور تو در شکر
در سُنبله‌ات قمر ، در عقرب‌ات آفتاب

بر مشک مزن گره ، بر آب مکش زره
يا ترک خطا بده ، يا روي ز ما متاب

در بر رخ ما مبند ، بر گريه‌ء ما مخند
بگشاي ز مه کمند ، بردار ز رُخ نقاب

من بنده‌ام و تو شاه ، من ابر سيه ، تو ماه
من آه زنم ، تو راه من ناله کنم ، تو خواب

اي فتنه‌ صبح‌خيز ، آمد گه صبح خيز
در جام عقيق ريز ، آن باده‌ء لعل ناب

خواجوي كرماني
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
تمام پنجره را غرق حسن یوسف کن


دل اهالی این کوچه را تصرف کن
قدم بزن وسط شهر باصدای بلند
به عابران پیاده غزل تعارف کن
وبی بهانه تبسم کن و نگاهت را
شبیه اینه ها عاری از تکلف کن
سپس به مجلس ترحیم یک غریبه برو
وچشم های خودت را پر از تاسف کن
صدای ضبط,اتوبان,هوای بارانی
به خود بیا! نرسیده به قم توقف کن
سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!
بهشت را به همین سادگی تصرف کن

حمیدرضا برقعی
 

helia999

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2013
نوشته‌ها
866
لایک‌ها
1,342
محل سکونت
جــــــــــهرم
مي خواهم رويايي که ديشب ديدم
بردارم و تو فريزر بگذارم
اونوقت يه روزي در آينده ي دوروقتي پيرمردي مو خاکستري شدم
درش مي آرم و گرمش مي کنم
و پاهاي پير و سردمو
با گرمي خوبش مداوا مي کنم

شل سيلور استاين
 

helia999

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2013
نوشته‌ها
866
لایک‌ها
1,342
محل سکونت
جــــــــــهرم
وقتي در شب راه مي‌رفتم
و در جستجوي پناهگاه گرمي بودم
از کنارم گذشت
گفتم :
هی نگاه کن ! روي مژه‌هايت دانه‌هاي برف ريخته است
و او گفت :
اين برف نيست
پرهاي بالشي است که خدا در آسمان تکانده است
و سپس لبهاي خندانش را گشود
تا برفي را فوت کند
و ما هر دو خنديديم
بعد به چشمانش نگاه کردم
و ديدم که چشمانش ، گرمترين پناهگاه جهان است

شل سيلور استاين
 

helia999

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2013
نوشته‌ها
866
لایک‌ها
1,342
محل سکونت
جــــــــــهرم
وقتي چمدانش را به قصد رفتن بست
نگفتم : عزيزم ، اين کار را نکن
نگفتم : برگرد و يک بار ديگر به من فرصت بده

وقتي پرسيد دوستش دارم يا نه ؟
رويم را برگرداندم

حالا او رفته ، و من
تمام چيزهايي را که نگفتم ، مي شنوم
نگفتم : عزيزم متاسفم ، چون من هم مقصر بودم
نگفتم : اختلاف ها را کنار بگذاريم
چون تمام آنچه مي خواهيم عشق و وفاداري و مهلت است

شل سيلور استاين
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
گاهـ ـی حجـ ـم ِ دلــــتنـگی هایـ ـم
آن قــَ ـــ ـدر زیـاد میشود
که دنیــــا
با تمام ِ وسعتش
برایـَم تنگ میشود …


...… دلتنــگـم…
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از
حرکـت ایستـاد…
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید…
دلتنگ ِ خود َم…
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـر د ه ام
 

Cya

Registered User
تاریخ عضویت
6 مارس 2014
نوشته‌ها
896
لایک‌ها
1,927
محل سکونت
127.0.0.1
سرت رو بالا بگیر !
حتی اگه این همه سایه ی سر به زیر آرزوهات رو سرسری بگیرن!
سرت رو بالا بگیر!
حتی اگه جوابش یه سنگ باشه ویه زخم و چند تا بخیه !
سرت رو بالا بگیر!
حتی اگه بدونی با این کار وزنش چند برابر میشه و کم کم رو شونه هات سنگینی میکنه!
سرت رو بالا بگیر ! آدمای سر به زیر بین دوتا پاشون پی آزادی میگردن !
سرت رو بالا بگیر...!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
همچون روز روشن بر من هویداست
که در مسیر زندگی ات روانه خواهی شد

و شاید هیچگاه من در خاطرت نمانم
و من بی شک هر جا باشم
نشانی از تو دارم

که با تو بودن را برایم زنده می کند
تو می روی و من با لبخند بدرقه ات می کنم
من می مانم و کوله باری از احساس تنهایی
می مانم
باز هم مثل همیشه
اما می دانم
در تنهایی هم
با من هستی
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
ای کاش

هزار تیغ برهنه

بر اندوه تو می نشست

تا بتوانم

بشارت روشنی فردا را

بر فراز پلک هایت

نگاه کنم

اینک

صدای آن یار بی دریغ

گل می کند در سبزترین سکوت

و گلهای هرزه را

در بارش مداوم خویش

درو می کند

جنگل
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
عشق من به تو
مانند رود كوهستاني است
پيوسته و پايدار
عشق من به تو
شبيه تابش ابدي خورشيد است
يا مانند دريا كه هرگز نمي آسايد
امواج قوي و نجيبش
كه از آغوش بازش پيوسته مي گذرد
عشق من به تو
مانند درختي است
كه در قلب ريشه كرده است
عشقي بي قيد و شرط
حقيقي و ابدي
و خاموش نشدني ...

ماگدا هرزبرگر
 

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
45
محل سکونت
EsFaHaAnNn
به سان رود...

که در نشیب دره..

سر به سنگ می زند...

رونده باش...

امید هیچ معجزی ز مرده نیست...

زنده باش...
 
  • Like
Reactions: Cya

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
45
محل سکونت
EsFaHaAnNn
آرام ؟

آرام برای چه باید گرفت ؟
وقتی بمیریم ، خود به خود آرام می گیریم

پیش از آنکه بمیریم که نباید بمیریم
 
  • Like
Reactions: Cya

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
45
محل سکونت
EsFaHaAnNn
بیرون افتاده ام از زندگی

مثل ماهی کوچکی از آب
 

afshin5

Registered User
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2012
نوشته‌ها
1,979
لایک‌ها
1,548
محل سکونت
tehran
این پدرسوخته عاشق بی تاب دله
این که می گیره ز من شب همه شب خواب دله
مست می ناب دله، اونی که میشه آب دله
یا میگه بمون بمون، یا که برو، یا که بیا
من یه فرمانبر بیچاره و ارباب دله
مست می ناب دله، اونی که میشه آب دله
تو ز من غافل و من کوی نیازم همه تو
تو نماز منی و گوشه محراب دله
مست می ناب دله، اونی که میشه آب دله
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
جهان را به شاعران بسپاریدمطمئن باشیدکلمات را بیدار می کنند و در کرت ها٬ گل و گندم می کارند
جهان را به شاعران بسپارید
بیابان و باران هردو خوشحال می شوندو هردو جوانه می زننداز سرانگشت کودکان دبستانی جهان را به شاعران بسپاریدمطمئن باشید سربازان ترانه می خوانند
وعاشق می شوندو تفنگ ها سر بر قبضه می گذارند
وبیدار نمی شوندجهان را به شاعران بسپارید
دیوارها فرو می ریزند
ومرزها رنگ می بازنددرختان به خیابان می آینددر صف اتوبوس به شکوفه می نشینند
و پرندگان سوار می شوند
وبه همه ی همشهریان
تخمه ی آفتابگردان تعارف می کنندمگر همین را نمی خواستید؟
پس چرا بیهوده معطل مانده اید؟
از تامل و تردید دست بردارید
و جهان را به شاعران یسپارید
این قافیه های سرگرداناگر سر از صندوق ها در نیاورندپیر می شوند
و پرنده نمی شوند
و جهان بی پرنده جهنمی است که فقط شلیک می کند
 
Last edited:

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
پنجره را باز کن
و از بوی باران لذت ببر
خوشبختانه باران ارث پدر هیچکس نیست...

حسین پناهی
 
  • Like
Reactions: Cya
بالا