ما مشتری هامون چندبرابر شده. من یک لپ تاپ میخواستم چند ماه پیش بخرم 5.3 بود الان شده 6.5
وقتی حساب میکنم به نفعم هست مشتری داشته باشم و کار کنم و لپ تاپ 6.5 را بخرم تا اینکه درآمد نداشته باشم و لپ تاپ 5.3 را بخرم.
در کل منم موافقم بی ارزش شدن پول ملی برای عموم مردم زیان آور بوده اما برای یک عده ای مثل ما که با ساخت و ساز و املاک سر و کار دارن در بدترین حالتش سر به سر بوده و ضرر نکردیم!
در هر صورت مملکت در مرز ورشکستگی هست و باید در حال زندگی کرد. در مورد اینده چیزی نمیشه گفت...
به نظرم ملک دیگه کشش رشد چندانی نداره با این وضعیت،این رشد اخیر هم بدلیل تلاش دولت و همچنین بالارفتن قیمت دلار و به تبع اون قیمت مصالح بوده، رونق ملک نیاز به یکسری فاکتورها و الزامات داره، یکی از ملزومات رشد بخش مسکن و ملک ایجاد امنیت اقتصادی در جامعه هست با این نوسانات ارز و اوضاع پیچیده سیاست داخلی و خارجی کشور به نظر نمیاد سرمایه گذار داخلی و خارجی همچین ریسکی را قبول کنه،یکی دیگه از ملزومات افزایش تقاضای ملک بواسطه تشکیل خانواده و زندگی مستقل در بین جوانها ایجاد میشه که با بالا رفتن سن ازدواج متاثر از زندگی مدرنیته و همچنین رشد وحشتناک بیکاری در بین جوانان رغبت چندانی برای تشکیل خانواده در بین جمعیت آماده به ازدواج وجود نداره و وقتی آمار طلاق و ازدواج رو با هم مقایسه کنیم به نتایج جالبی میرسیم.یک دلیل دیگه این هست که رشد اقتصادی در جامعه داشته باشیم و اختلاف طبقاتی در کشور کم بشه که برعکس هر روز اختلاف طبقاتی داره بیشتر و بیشتر میشه،خب اونی که سرمایه داره ملکش همینطوری بدون استفاده مونده اونی هم که نداره هر روز داره قدرت اقتصادیش پایینتر میاد و زوری نداره برای خرید ملک و یا بازسازی و نوسازی ملکش.
کلا از هر سمتی به قضیه نگاه میکنم نمیتونم امیدی به رونق ملک در آینده داشته باشم،اگر هم بالا بره به نسبت افزایش قیمت دلار و مصالح هستش و نمیتونیم به عنوان یک سرمایه گذاری موفق بهش نگاه کنیم و انتظار بازدهی خوبی ازش داشته باشیم.من خودم مهندسی عمران خوندم و چند سالم تو شرکتای عمرانی کار کردم ولی وقتی دیدم اوضاع چقدر خرابه مدرکمو مچاله کردم انداختم گوشه کمد و عطایش رو به لقایش بخشیدم و رفتم تو بازار البته بازارم اوضاع خوبی نداره فقط قدیمی ها و به قول معروف حاجی بازاری های بنام روال عادی کاسبیشون رو دارن تازه اوناهم بعضی هاشون مینالن.الان بازار جوری شده هر چند وقت یکبار یکی جدید پیدا میشه که خوب کار میکنه بعد چند ماه معلوم میشه طرف کلاهبرداره و با چند میلیارد پول مردم فرار میکنه،یعنی موندم چجوری بازار تهران هنوز سرپاست با این وضعیت
به داداش خودت هم نمیتونی اعتماد کنی تو این بازار.
دلم به حال جوونای کشورم میسوزه،چپ و راستم که به فکر اشاعه تفکر و جیب خودشون هستن و کسی نیست دست جوونا را بگیره،یه روز کافیه بری تو مترو قیافه مردمو نگاه میکنی باید مالیات بدی نه اعصابی مونده نه فرهنگی.البته انسان به امید زندست امیدوارم همه چی درست شه
Sent from my HTC_M9u using Tapatalk
