برگزیده های پرشین تولز

سر سوزن سينما...

چرا نمي رين سينما؟

  • very good

    Votes: 1 25.0%
  • good

    Votes: 0 0.0%
  • not bad

    Votes: 0 0.0%
  • bad

    Votes: 1 25.0%
  • بله

    Votes: 0 0.0%
  • بله, البته با ویراستاری( ویرایش, ادیت) انسان

    Votes: 1 25.0%
  • الان نه ولی در آینده ی نزدیک ممکنه

    Votes: 0 0.0%
  • حالا حالا ها که بعیده. ممکنه در آینده ی دور

    Votes: 0 0.0%
  • به هیچ وجه. اصلا این کار توسط رایانه غیر ممکنه. زبان انسانی را اصلا رایانه نمی تونه بفهمه

    Votes: 0 0.0%
  • كاملا موافقم

    Votes: 0 0.0%
  • يه جورايي قبول دارم

    Votes: 0 0.0%
  • برو بابا‌،‌بي كار

    Votes: 0 0.0%
  • برو اين حرفها رو واسه عمٌت بگو

    Votes: 0 0.0%
  • تا بیایند و چند تا سوال بپرسن و چیزی یاد بگیرن، کامنت(نظر) ی بگذارند یا مطلبی ثبت کنند

    Votes: 0 0.0%
  • تا مواردی که دیگران نوشته اند را نگاهی بیاندازند و چیزی بیاموزند

    Votes: 0 0.0%
  • تا به قسمت داونلود نگاهی بیاندازند یا لیست اعضا را ببینند لینک(پیوند) شان را در آن ثبت کنند

    Votes: 0 0.0%
  • تا اسمشان در این جا هم ثبت شده باشد

    Votes: 0 0.0%
  • همین طوری! از روی دلخوشی

    Votes: 0 0.0%
  • دلیل خاصی ندارد

    Votes: 0 0.0%
  • نمی دانم

    Votes: 0 0.0%
  • به من چه!؟

    Votes: 0 0.0%
  • اصلا به تو چه مربوطه ها؟

    Votes: 0 0.0%
  • عالي

    Votes: 0 0.0%
  • ضعيفتر از پرشين و بلاگر است

    Votes: 0 0.0%
  • Yes

    Votes: 0 0.0%
  • No

    Votes: 0 0.0%
  • Not bad

    Votes: 0 0.0%
  • كم و بيش

    Votes: 0 0.0%
  • هميشه و پيگيرانه

    Votes: 0 0.0%
  • به ندرت

    Votes: 0 0.0%
  • عمرا

    Votes: 0 0.0%
  • هميشه و پيگيرانه

    Votes: 0 0.0%
  • كم و بيش

    Votes: 0 0.0%
  • به ندرت

    Votes: 0 0.0%
  • عمرا

    Votes: 0 0.0%
  • بله

    Votes: 0 0.0%
  • خير

    Votes: 0 0.0%
  • عالی

    Votes: 0 0.0%
  • خوب

    Votes: 0 0.0%
  • متوسط

    Votes: 0 0.0%
  • Persepolis

    Votes: 0 0.0%
  • Sepehan

    Votes: 0 0.0%
  • Esteghlal

    Votes: 0 0.0%
  • Pas

    Votes: 0 0.0%
  • Fajr-Sepasi

    Votes: 0 0.0%
  • Peykan

    Votes: 0 0.0%
  • Foolad

    Votes: 0 0.0%
  • Saipa

    Votes: 0 0.0%
  • ZobAhan

    Votes: 0 0.0%
  • Bargh

    Votes: 0 0.0%
  • Persepolis

    Votes: 0 0.0%
  • Esteghlal

    Votes: 0 0.0%
  • Persepolis

    Votes: 0 0.0%
  • Sepehan

    Votes: 0 0.0%
  • Esteghlal

    Votes: 0 0.0%
  • Pas

    Votes: 0 0.0%
  • Fajr-Sepasi

    Votes: 0 0.0%
  • Peykan

    Votes: 0 0.0%
  • Foolad

    Votes: 0 0.0%
  • Saipa

    Votes: 0 0.0%
  • ZobAhan

    Votes: 0 0.0%
  • Bargh

    Votes: 0 0.0%
  • مجله كاغذي

    Votes: 0 0.0%
  • وب سايت مجله

    Votes: 0 0.0%
  • هردو

    Votes: 0 0.0%
  • هيچكدام

    Votes: 0 0.0%
  • خنده دار بود!

    Votes: 0 0.0%
  • بی مزه بود!

    Votes: 0 0.0%
  • عجب جک و جونورهایی پیدا میشه ها!!!!

    Votes: 0 0.0%
  • خوبه

    Votes: 0 0.0%
  • خيلي هم بد نيست

    Votes: 0 0.0%
  • بهتر از هيچ چيه

    Votes: 0 0.0%
  • صد رحمت به همون هيچ چي!

    Votes: 0 0.0%
  • خوبه.چون باعث ميشه شبها زودتر بخوابيم!

    Votes: 0 0.0%
  • مسخره اس

    Votes: 0 0.0%
  • ريده بيدن بهتر بيد!

    Votes: 0 0.0%
  • GetRight

    Votes: 0 0.0%
  • Gozilla

    Votes: 0 0.0%
  • Download Accelerator Plus

    Votes: 0 0.0%
  • ديگر (نام ببريد..)

    Votes: 0 0.0%
  • FlashGet

    Votes: 0 0.0%
  • سه چهار تا

    Votes: 0 0.0%
  • هف هشت تا

    Votes: 0 0.0%
  • يه ده پونزده تا

    Votes: 0 0.0%
  • only وبلاگ خودم

    Votes: 0 0.0%
  • سه چهار تا

    Votes: 0 0.0%
  • هف هشت تا

    Votes: 0 0.0%
  • يه ده پونزده تا

    Votes: 0 0.0%
  • برو بالا

    Votes: 0 0.0%
  • تو رو خـــــدا منو هم راه بدين!

    Votes: 0 0.0%
  • اگه بشه كه خوبه

    Votes: 0 0.0%
  • فرقي برام نداره

    Votes: 0 0.0%
  • خيلي مهم نيست

    Votes: 0 0.0%
  • اصلا اگه خدا بخواد به زور هلم بده خودمو ميكشم!

    Votes: 0 0.0%
  • بله

    Votes: 0 0.0%
  • خیر

    Votes: 0 0.0%
  • يک ساعت يا کمتر

    Votes: 0 0.0%
  • دو ساعت

    Votes: 0 0.0%
  • سه ساعت

    Votes: 0 0.0%
  • چهار ساعت

    Votes: 0 0.0%
  • پنج تا هشت ساعت

    Votes: 0 0.0%
  • هشت تا ده ساعت

    Votes: 0 0.0%
  • بیش از ده ساعت

    Votes: 0 0.0%
  • 25 ساعت در شبانه روز !!!! (آخر خوره بازی !!!!)

    Votes: 0 0.0%
  • بعله

    Votes: 0 0.0%
  • نه

    Votes: 0 0.0%
  • تو اگه آدام بودي اين حرفو نمي زدي

    Votes: 0 0.0%
  • Blogger

    Votes: 0 0.0%
  • Blogsky

    Votes: 0 0.0%
  • Persianblog

    Votes: 0 0.0%
  • Other

    Votes: 0 0.0%
  • وقت ندارم

    Votes: 0 0.0%
  • حال ندارم

    Votes: 0 0.0%
  • پول ندارم

    Votes: 0 0.0%
  • آخه اينام فيلمه؟!

    Votes: 0 0.0%
  • كلا با سينما حال نمي كنم

    Votes: 0 0.0%
  • كي گفته نمي رم؟!

    Votes: 1 25.0%

  • Total voters
    4

asad

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2002
نوشته‌ها
44
لایک‌ها
0
سلام دوباره،
بوف عزيز با لطفي كه به من داشتند باعث شدند كه من باز هم تفكرات خام خودم رو اينجا بنويسم. اتفاقا من خودم وقتي سعي مي كنم در باره فيلمي بنويسم تازه شروع به درك عميق تر اون مي كنم. به هر حال اين مطلب رو به تشويق ايشون مي نويسم و سعي مي كنم مثل مطلب قبلي ام طولاني نشه.


در باره فيلم Road to perdition

من فيلم راه به سوي تباهي ( يا خرابي يا پوسيدگي) را ديدم. خيلي جالب نبود. يعني تا نصفه فيلم خيلي عالي پيش رفت و بعد دوباره به همان سرنوشت فيلم هاي هاليود كه پايان خوش اجباري است دچار شد. داستان يك آدم كش حرفه اي ( تام هنكز ) بود كه طي ماجرايي خودش هدف پي گرد اربابان قبلي اش قرار مي گيرد. همكار كمي ديوانه خودش كه پسر ارباب ( پل نيومن ) هم هست زن و يكي از پسرانش را مي كشد ولي او خودش به همراه پسر ديگرش موفق به فرار مي شود.
و بعد او با تنها پسر باقي مانده اش از يك طرف فرار مي كند تا جان او را حفظ كند و از طرف ديگر انتقام بگيرد.آنها به سوي منطقه اي كه خواهر زن او زندگي ميكند و perdition نام دارد راهي مي شوندو اين اسم ( تباهي) در حقيقت پيام اصلي فيلم است. فيلم در حقيقت مي خواهد نشان بدهد كه آخر و عاقبت خشونت نيستي است. و اين را به شيوه آمريكايي مي گويد. يعني در انتها پدر در حال مردن لبخندي بر لب دارد چرا كه خوشحال است كه پسرش راه ديگري را انتخاب كرده است. البته در فيلم نكات كوچك ديگري چون نحوه رابطه پدر و پسر در اين دوران اضطراري و خطرناك فرار ( كه شش هفته طول مي كشد) و نزديك شدن آندو به هم مطرح مي شود.
اما فيلم از لحاظ ساخت خيلي خوب بود و چند صحنه فوقالعاده هم داشت. فكر ميكنم فيلم خوبي مي شد اگر اولا در ساختن يك پايان خوش اصرار نمي كرد و دوما نقش و شخصيت را به خاطر حفظ محبوبيت هنرپيشه هاي ستاره هاليود تغيير نمي دادند. البته تام هنكز واقعا بازي فوق العاده اي داشت و مقدار زيادي از زيبايي فيلم هم مديون همين بود ولي انسان به وضوح مي ديد كه چقدر در شخصيت قاتل كه او بازي مي كرد تعيير داده اند تا خيلي منفي نباشد و اين باعث شد كه فيلم واقعا عميق نشود
 

ehsan

Administrator
مدیر انجمن
Administrator
تاریخ عضویت
5 دسامبر 2002
نوشته‌ها
7,949
لایک‌ها
3,918
محل سکونت
Internet
ببخشيد من نميتونم زياد بنويسم. ولي اين Road to Perdition يه فيلم معرکه است. نميدونم چرا واسه اسکار انتخاب نشد. البته ميدونم پشت فيلمهاي اسکاري حرف زياده ولي در يک کلام اين فيلم معرکه بود. بازي تام هنکس هم از اون خدا تر!
 

bi_savatt

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژانویه 2003
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
اينو ميشناسين؟؟...

image3.jpg
 

Mahour

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
17
لایک‌ها
4
سلام
معلوم نيست اينجا چه خبره !!!
مثلا قرار بود فيلم به فيلم بره جلو .........
به هرحال قسمت شد و من هم فيلم بماني رو ديدم و واقعا تاسف خوردم از اين همه بسيار بسيار بزرگنمايي مشكلاتي كه آقاي مهرجويي توي فيلمشون نشون داده بودن با اون وضع بازيگران و تدوين و موسيقي متن و قصه و خلاصه هر چي كه بگين .
به نظر من اين فيلم فقط به خاطر جايزه گرفتن از جشنواره هاي خارجي (به خاطر بد جلوه دادن ايران تو جهان) ساخته شده و لاغير .
يا حق ...
 

buf

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2003
نوشته‌ها
676
لایک‌ها
3
تاسف خوردم از اين همه بسيار بسيار بزرگنمايي

بزگنمایی؟!...یعنی فکر می کنی اینها در واقعیت اتفاق نمی افته؟...
 

Mahour

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
17
لایک‌ها
4
سلام دوست عزيز
چرا مي افته اما نه به اين شدتي كه توي فيلم نمايش داده شده ، مخصوصا توي بعضي از صحنه ها ، مثلا :
بي امكانات نشون دادن شهر ايلام طوري كه بيشتر به يه دهات شبيه بود يا اينكه سوختگي 60 درصدي رو نميتونن درمان كنن ولي 50 درصدي رو ميتونن و يا اينكه يه دختر قاليباف با اينكه ميدونه مردم اونجا چه جور آدمهايي هستن براي خريدن رنگ گلبهي با اون سرباز به بازار ميره يا اينكه اون سرباز براي مجلس ختم اون دختر به وسط جمعيت زنها مياد و .....

دوست من از اين جور چيزا تو اين فيلم خيلي زياد بود خيلي ;)

پاينده باشي ، يا حق
 

buf

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2003
نوشته‌ها
676
لایک‌ها
3
30nema6671053.jpg

با قسمتى از گفته هات موافقم:

يه دختر قاليباف با اينكه ميدونه مردم اونجا چه جور آدمهايي هستن براي خريدن رنگ گلبهي با اون سرباز به بازار ميره يا اينكه اون سرباز براي مجلس ختم اون دختر به وسط جمعيت زنها مياد ...

متن زير قسمتهايى ست از يك گفتگو با مهرجويى در مجله فيلم شماره 295:

<span style='color:indigo'>بر اساس تحقيقات شما آمار خودسوزي دختران و زنان در ايلام از همه جاى كشور بالاتر است؟</span>

<span style='color:darkblue'>بله. در آنجا به طور متوسط ذوزى يك نفر خودسوزى مى كند كه تعدادى از آنها مى ميرند و بقيه ناقص مى شوند. در روزهايى كه آنجا بوديم هر روز حداقل يك نفر سوخته و گاهي دو نفر را به بيمارستان مى آوردند. يك اپيدمى ست كه جنبه روانشناختى هم دارد.</span>

<span style='color:indigo'>آيا اين سه شخصيتى كه انتخاب كرديد براساس موارد و آدمهاى معينى بوده؟</span>

<span style='color:darkblue'>كم و بيش بله. مواردى شبيه به خودسوزى دختر جوان به يك پيرمرد يا بريده شدن سر دخترى توسط پدر يا برادرانش با برچسب فحشا وجود داشت _ البته در يك شهر ديگر. سر را گرفته بودند به دستشان و آمده بودند به خيابان و سر بريده را مى چرخاندند (...) واقعيتها خيلى خشن تر از اين است. برخى از موارد هم خودسوزى نيست بلكه مردها , زنها و دخترها را آتش مى زنند(...)</span>
 

ehsan

Administrator
مدیر انجمن
Administrator
تاریخ عضویت
5 دسامبر 2002
نوشته‌ها
7,949
لایک‌ها
3,918
محل سکونت
Internet
اين فيلم رو من نديدم.... چه جورياست؟
 

kami

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,144
لایک‌ها
2
سن
40
محل سکونت
تهران
سلام. اين فيلم توي ايران به نام اشك ها و لبخندهامعروفه. موزيكالي محشر از دوران طلايي سينماي موزيكال. نه مثل الان كه رمئو و ژوليت شكسپير (ساخته باز لورمان هم ميشه موزيكال.
داستان راهبه اي اتريشي كه عاشق موسيقيه هميشه آواز ميخونه.(با بازي محشر [/i] جولي اندروز) و از دير بيرونش ميكنند و ميفرستندش خونه يك كاپيتان ارتش اتريش كه زنش مرده و با چند تا بچه تنها مونده تا بشه پرستارشون. يخ كاپيتان خشك و مقرراتي كه بچه ها را با سوت صدا ميكنه ( مثل كاري كه اون موقع توي هنگش مي كرده).
بقيه اش رو هم بايد ببيني.
اين فيلم از يك نظر ديگه جالبه و اون دوبله محشر و عاليه اونه اگه نسخه كامل دوبله شده وسالمشو گير آوردين حتما از دستش ندين.
بعدا بيشتر مينويسم.
 

bi_savatt

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژانویه 2003
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
اشكها و لبخندها
فيلم مورد علاقه من هم هست...
فيلمها و سريالهاى زيادى هم به تقليد از اين فيلم ساخته شده ن كه از ابلهانه ترين نمونه هاش سريال تولدي ديگر ساخته داريوش فرهنگ بود...
جالبه كه خود اين فيلم هم با نيم نگاهى به فيلم مرى پاپينز و اصلا در پى موفقيت اون فيلم و بازيگرش جولى آندروز ساخته شد...
 

Hooman

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
354
لایک‌ها
7
محل سکونت
شهر قصه
شخصن دوست ندارم پیش از دیدن فیلمی، درباره آن مطلب خانده باشم پس اگر یکی از محبوب ترین فیلم های قرن را هنوز ندیده اید، ابتدا آن را ببینید و سپس بخانید:

از پیش گفتار هوشنگ گلمکانی در برگردانِ:
The Sound of Music
The Making of America's Favorite Movie

چه کسی می گوید رویا مذموم است؟ چه کسی رویا را مطرود می داند؟ رویا یکی از سرچشمه های حیات بشر است که خشکی و خشونت واقعیت را تلطیف، و زندگی را قابل تحمل می کند. ما بدون رویاهایمان می میریم. ما رویاهایمان را نفس می کشیم.
آوای موسیقی نمونه کامل یک «فیلم رویایی» است. اصطلاح «سینمای رویاپرداز» یا «محصولی از کارخانه رویاسازی هالیوود» را به کار نمی برم، چون از این عبارت ها همواره به عنوان صفتی منفی استفاده می شود. اما اگر برای رویا شان و اعتباری به عنوان تلطیف کننده و صیقل دهنده روح و روان انسان قائل باشیم، آوای موسیقی یک فیلم رویای کامل و دلچسب است.
هر بار که فکر می کنم اگر قرار باشد -و حق داشته باشم- فقط یک فیلم را با خود به جزیره تنهایی ببرم، کدام را انتخاب می کنم، هیچ نامی جز آوای موسیقی (یا همان اشک ها و لبخند ها) به یادم نمی آید؛ فیلمی که جزو قله های سینمای دنیا نیست، در کتاب های تئوریک و زیبایی شناسی سینما از آن مثال نمی آورند، اما هر بار تماشایش برایم لذت بخش است. و هر بار که به دلیلی نوارش در جعبه جادو گذاشته شده، نتوانسته ام در برابر وسوسه تماشایش - تا آخر- مقاومت کنم.
...
آوای موسیقی هر چند از یک زندگی واقعی الهام گرفته شده، اما یک «قصه پریان» است؛ تقریبا با همان معیارهای افسانه ها، مثل یک کارتون دلچسب، برای سرزمین رویاهای آدمی که هر کس یکی از این سرزمین ها را -فارغ از دنیای خشن واقعیت ها- در ذهن دارد و همواره به آن پناه می برد. ... این افسانه رویایی آن قدر متقاعد کننده است که اصلا درباره گذشته و پیرامون ماریا کنجکاو نمی شویم و نمی پرسیم او از کجا آمده، کس و کارش چه کسانی هستند و چرا از خانواده و پیشینه اش هیچ چیز نمی دانیم.
از همان نخستین نماهای فیلم، که بر فراز کوه های بلند و مه گرفته و برفی به پرواز در می آییم و به تپه های سرسبز حاشیه سالزبورگ می رسیم، فیلمساز منطقش را پایه گذاری می کند؛ گویی از یک دنیای سرد و خشن، وارد دنیای افسانه ای پریان می شویم و نوشته های آغاز فیلم نیز به آخرین «روزهای طلایی» تاکید می کند. قصر کاپیتان فون تراپ و باغ و حیاط خانه اش، با آن درخت ها و چمن سرسبز، ان دریاچه کنارش، آن اتاقک شیشه ای، با آن نورپردازی که لایه ای آبی رنگ و مه مانند همه چیز را پوشانده، شباهت بسیار به سرزمین کارتون های راوی افسانه های پریان دارد.
گذشته از موسیقی زیبا و فیلمنامه دقیق و کار شده، وظرایف در اجرا، بخش عمده ای از موفقیت فیلم مرهون انتخاب سنجیده بازیگران، و بازی های ممتاز آنان است، به طوری که حالا شاید نتوان هیچ بازیگر دیگری را به جای اینان، در یک آوای موسیقی فرضی، تصور کرد. ...
البته شخصا به هیچ موزیکال دیگری علاقه ندارم؛ حتی مشهورترین و معتبرترین موزیکال های دوران طلایی موزیکال های هالیوود. ...
بیش ترین سکانس های موزیکال فیلم، همان هایی هستند که بر اساس منطق رویدادهای فیلم، باید موزیکال باشند؛ و به همین دلیل بیشتر باورپذیرند. (بیش تر آواز ها دو بار در فیلم اجرا شده اند که در نسخه دوبله، یک بار به همان شکل اصلی باقی مانده اند).
ظرایف بسیاری در فیلم هست که نه چندان ربطی به فیلمنامه محکمش دارد و نه ارتباطی به کار درخشان آهنگساز و طراح رقص و ترانه سرا(با تاکید بر دو فصل زیبای «دو-ر-می» و نمایش خیمه شب بازی)؛ نکاتی که بدون این ها، آوای موسیقی این نمی شد که حالا هست. و قطعا بخش عمده ای از جذابیت فیلم برای تماشاگر -آگاهانه یا نا خودآگاه- حاصل همین لحظه ها و نکته ها و ظرایف است که ریشه در خلاقیت کارگردان و اجرای بازیگرانش دارد؛ ...
---
از سال 1346 که آوای موسیقی با عنوان اشک ها و لبخند ها در ایران بر پرده آمد، تا سال 1357 بارها و بارها نمایش داده شد و به خصوص در تهران، هیچ سالی نبود که این فیلم ماه هادر سینماهای مختلف بر پرده نباشد.
اشک ها و لبخندها ذا به حق می توان «فیلم محبوب خانواده ها و همه نسل ها» خواند. طی چهار دهه اخیر، چند نسل فیلم را دیده اند و عجیب آن که تقریبا همه - با سلیقه های متفاوت و در هر سن و سالی - آن را می پسندند، عده ای آن را دوست دارند و برای بسیاری، اشک ها و لبخند ها فیلم محبوبشان است. ... بی تردید کمتر فیلم خارجی را می توان یافت که در ایران تداوم محبوبیتش این همه به درازا بکشد. ... یک پرس و جوی ساده در میان کسانی که در عمرشان حتی فقط صد فیلم دیده اند، نشان می دهد کسی را نمی توان یافت که اشک ها و لبخندها را ندیده باشد.
...
تماشاگر ایرانی معمولا استقبال چندانی از فیلم های موزیکال نمی کرد، زیرا آواز ها دوبله نشده باقی می ماند و تماشاگر نمی توانست با آن ها ارتباط برقرار کند؛ به خصوص که منطق به کار گیری رقص و آواز در موزیکال های امریکایی، بر معیارهای تماشاگر ایرانی از روایت سینمایی منطبق نیست. اما در اشک ها و لبخندها، آوازها منطق روایتی دارند تا نقش تزئینی؛ ضمن آن که تماشاگر فارسی زبان، می فهمد آدم ها در آوازهایشان چه می گویند.
طعم دلنشین و ماندگار اشک ها و لبخندها برای دوستداران ایرانی اش، مرهون دوبله زیبا و استثنایی آن نیز هست. ...
فارسی شدن بیش تر آوازها، با آن اجرای حرفه ای، فیلم را شیرین تر کرده است. یاد مدیر دوبلاژ، گویندگان و خوانندگانش گرامی ست.
---
کتاب خانم جولیا هرش- با نام اصلی آوای موسیقی؛ ساخته شدن فیلم محبوب سینمای امریکا - یک تک نگاری خواندنی و پرنکته درباره این فیلم است. ... جولیا هرش در شرکت فیلمسازی رابرت وایز، ویراستار داستان ها بوده و هنگامی که دریافت وایز پس از چند دهه، هنوز هم نامه هایی از طرفداران آوای موسیقی درباره این فیلم دریافت می کند، تصمیم به نوشتن کتابی درباره ساخته شدن آن گرفت.

سردبیر ماهنامه فیلم سپس، درباره یادداشت خود در پایان کتاب، می نویسد: ...شاید بیش از هر چیز اشاره ای است به دیرپایی اشتیاقم به اشک ها و لبخندها؛ اشتیاقی که ترجمه این کتاب هم از طرفی پاسخ به آن است و از سوی دیگر ادای دین و احترامی -دورادور- به پدیداورندگان اثری که بیش از سی سال است بخشی از رویاهایم را مرهون آنان می دانم؛ رویاهایی که هوای تنفسم بوده اند

soundofmusic-lc.jpg


>>> کتابی بسیار خاندنی.(همراه نت موسیقی و متن ترانه ها)
...

با دیدن این فیلم و آثار ارزش مند دوبله شده پیش از 1979(تفریبن تمام فیلمهای مهم ساخته شده پیش از این سال که در ایران بر پرده سینماها اکران می شدند) و مقایسه آنها با آن چه از سیمای حکومتی پخش می شود، می توان فهمید که چون بسیاری از هنرهای دیگر، چه بر سر بهترین دوبلاژ جهان، آمده است در سالهای حکومت بیگانه.

s1.jpg

s2.jpg
 

bi_savatt

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژانویه 2003
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
اين عيديه كسي سينما نرفته؟....
 

bi_savatt

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 ژانویه 2003
نوشته‌ها
23
لایک‌ها
0
آقا ما رفتيم اين واكنش پنجم رو سياحت كرديم!
حق كشي كرده بودن اين منتقدا لامروتا !... بابا خوب بود طفل معصوم... حالا اگه لحن صريح فيلم مذاق مردونه شونو خوش نيومده امريست علي حده.... ولي از نظر اصول سينماتوغرافي كارش درست بود... آق جمشيدم كه بابا ايول! ايضا گوهر خانوم گل گلاب (مثل هميشه) نمكشم به اندازه بود (تقريبا) از اكشن و هيجانم كم نذاشته بود خداييش...

خلاصه ش كه ناحق چزونده بودنش بچه مردمو ...
 

kiarash

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 مارس 2003
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
امروز شنبه، ۶ ارديبهشت ۱۳۸۲، <span style='color:red'>روز سينما</span> واقع در مرکز شهر تهران گرديديم... چشمتان روز بد نبيند! گلاب به رويتان در طول عمر شريفمان کمتر پيش آمده بود اينطور کنف بشويم! پول بليت را که تمام و کمال پرداخت نموديم هچ ؛ بقيه پول خودمان را هم يادمان رفت پس بگيريم و ظاهرا بليت فروش محترم هم ضرورتي در برگرداندن آن نديده اند...

خلاصه دست از پا درازتر به منزل مراجعت نموديم ــ در حاليکه سيماي پرملاطفت کنترلچي محترم (که حتي اگر کل سينما يک تماشاچي بيشتر نداشته باشد حتما بايد به شماره صندليها پيله کند تا پولش حلال شود)، مدام جلوي چشممان بود...

الغرض! اگر سعادت يارتان شد و مدير سينما بهمن را ديديد، از قول من خيلي خيلي بهشان تبريک بگوييد و از لپ چپشان نيشگون بگيريد!
 

kourosh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2002
نوشته‌ها
171
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
سلام،
خوشحالم که بحث سینمایی هم توی این فوروم راه افتاده. راستش من یه یادداشت کوچیک درباره واکنش پنجم توی وبلاگم نوشتم <a href='http://kafkaf.blogsky.com' target='_blank'>http://kafkaf.blogsky.com</a>
می تونین یه سر به اون جا بزنین ;) و انشالا از این به بعد من هم درباره فیلم هایی که این جا صحبت می شه یه چیزهایی می نویسم.
با تشکر
 

kiarash

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 مارس 2003
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
خوشحالم که بحث سینمایی هم توی این فوروم راه افتاده. راستش من یه یادداشت کوچیک درباره واکنش پنجم توی وبلاگم نوشتم <a href='http://kafkaf.blogsky.com' target='_blank'>http://kafkaf.blogsky.com</a> &nbsp;
می تونین یه سر به اون جا بزنین &nbsp;و انشالا از این به بعد من هم درباره فیلم هایی که این جا صحبت می شه یه چیزهایی می نویسم.

blogsky كه فعلا مرخصيه نتونستيم يادداشتتو بخونيم... :(
در مورد فيلماي روي پرده نظر يا مطلبي نداري؟...همينجا ميايم زيارتتون!
 

kourosh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2002
نوشته‌ها
171
لایک‌ها
1
محل سکونت
Tehran
سلام،
راستش نوشتن درباره فيلم هاي روي پرده شايد براي همه جذاب نباشه و مسلماَ طرفدارهاي جدي فيلم ها مي تونن مطالب مورد علاقه شون رو توي مجلات حرفه اي سينمايي بخونن. من هم اصلاَ در آن حدي نيستم كه بخواهم خيلي حرفه اي به اين قضيه نگاه كنم و توي يادداشتم هم فقط برداشت و احساسم از تماشاي فيلم "واكنش پنجم" را نوشتم و نه بيشتر.
از فيلم هاي روي پرده تنها فيلم قابل توجه "خانه اي روي آب" است كه متاسفانه فرمان آرا نتوانسته موفقيت ساخته قبلي خود را در اين فيلم تكرار كند. البته نبايد كتمان كنيم كه فيلم تا حد زيادي از حذف برخي صحنه ها لطمه ديده است ولي تعدد موضوعاتي كه كارگردان براي تعريف انتخاب كرده (اعتياد، فقر، ايدز، طلاق،زنان خياباني، اختلاف بين نسل ها و ...) از يك سو و استفاده از ديالوگ هايي كه شخصيت هاي فيلم براي معرفي ابتدايي دكتر سپيدبخت (با بازي خوب رضا كيانيان) به تماشاگر بيان مي كنند (مكالمه بين كيانيان و بيتا فرهي) از سويي ديگر از جمله ضعف هاي فيلم هستند. شايد بهتر بود تا كارگردان اجازه مي داد تا تماشاگر با پيش رفتن قصه بيشتر با شخصيت اصلي آشنا مي شد و يا اصلا اجازه مي داد تا خودش درباره گذشته او حدس بزند. بازي اكثر بازيگران و فيلمبرداري فيلم (محمود كلاري) خيلي خوبه ولي تنها مساله اي كه متوجه نشدم اين است كه آيا واقعا لازم بوده كه رضا كيانيان مجبور شود بيست كيلو وزن اضافه كند در حالي كه اصلا به خوبي از اين ويژگي استفاده نشده است - غير از سلانه سلانه راه رفتن دكتر سپيدبخت. مثلا رابرت دنيرو مجبور مي شود كه براي بازي در فيلم گاو خشمگين مارتين اسكورسيزي چند كيلو وزن اضافه كند كه كاملا به وجوه دراماتيكي قصه و شخصيت پردازي او كمك كرده است.
به هر حال قرار است كه به زودي شاهد نمايش فيلم هاي مطرح خارجي در سينماها باشيم. اميدواريم كه اين مساله هر چه زودتر به حقيقت بپيوندد تا ما هم بتوانيم فيلم هاي خوب را با كيفيت خوب ببينيم.
با تشكر
 

kami

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,144
لایک‌ها
2
سن
40
محل سکونت
تهران
سلام. بهتر نيست بي خيال فيلم هاي ايراني بشيم و بريم سراغ فيلم هاي خارجي. مثلا هفت(Seven ) براي شروع چطوره؟ هر كي هر چي مي خواد بگه. ;)
 

buf

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2003
نوشته‌ها
676
لایک‌ها
3
کامي جان چرا ضدحال ميزيني پسرم؟!
بذار هر کس از هر فيلمي که عشقشه بنويسه...ضمنا يه نمه عِرق مليتو تقويت کن پسرگل! همه دنيا (هنرياش البته) دنبال فيلم ايراني ان ؛ اونوقت تو اَه اَه و پيف پيف ميکني؟!...

فيلم هفت البته فيلم خوبيه و فيلم بعدي ديويد فينچر، بازي، هم فيلم جذاب و جالبي بود...
 
بالا