به نقل از iman2 :من نمي دانم چطور منطقي مي شود پايان اين فيلم را حدس زد.
داستان فيلم درباره فردي است كه در ايستگاه قطار پيدا شده و ادعا مي كند كه از سياره ايي به نام k-pax آمده است.در حقيقت هيچ نشانه در ظاهرش كه نشان دهد او از فضا آمده است وجود ندارد.
دلايلي كه او از فضا آمده است:
1.نور ماوراي بنفش را مي تواند ببيند.
2.معماي حركت قمرهاي دوره سياره اش را توانست براي دانشمندان نجوم حل كند.
دلايلي كه او انسان است:
1.بويسله هيپنوتيزم خاطرات گذشته اش زنده مي شود.
2.شواهدي كه پزشك معالج آنها را جمع مي كند نشان مي دهد كه او همان كشاورزي است كه بخاطر قتل همسر و فرزندش توسط يك قاتل فراري و پس از از بين بردن قاتل خودش را غرق كرده است.
بي پاسخ:
1.بيماري كه در آخر فيلم غيبش زد به كجا رفته بود(آيا به سياره k-pax رفت)
2.اگر او غرق شده پس شخصي كه ما مي بينيم كيست.اگر از فضا آمده پس چرا با هيپنوتيزم خاطرات جنايت را به ياد مي آورد.
توجيه:
رفتارهاي دوگانه فردي كه ادعا مي كند از فضا آمده است ما را به اين نتيجه مي رساند كه ما با جسم كشاورز و روح موجود فضايي روبرو هستيم
در آخر با بازگشت روح فضايي به سياره اش ما با همان كشاورزي روبرو مي شويم كه بدليل جنايتي كه براي خانواده اش اتفاق افتاده است دچار فروپاشي عصبي شده است.
(البته با اين پيش شرط كه موجودات فضايي از لحاظ جسماني شبيه ما هستند و مي توانند روح انسان را تسخير كنند)
اين توجيهي بود كه به ذهن من رسيد نظر شما چيه؟
اي ول حرف دلم رو زدي