شعرها و نثرهای کوتاه و زیبا

[AMD.POWER]

آرزو كن كه آن اتفاق قشنگ بيفتد

رويا ببارد

دختران برقصند

قند باشد

بوسه باشد


خدابخندد به خاطر ما

ما كه كارى نكرده ايم!


سید علی صالحی

 

[dobeyti]

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

 

[ibest]

ﮔﺎﻩ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻢ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﻫﯿﭻ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺮﺍ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﺯﻻﻝ ﺗـﺮ ﺍﺯ ﺑـﺎﺭﺍﻥ ...

 

[ibest]

دیگر بهار هم بهانه ای برای شاد بودن نیست!!!
وقتی شادی را از خاطر برده ای دیگر بهانه، چاره ساز نیست..

دیگر دلنوشته هم بغض جان های خسته را نمیشکند
ان سکوت شبی که در ژرفایش صدای شکستن بغضی بود حال سکوتی است به پایداری قلب های اسیر درد و ذهن های پریشان

 

[ibest]

چه خبر از دل تو....؟
نفسش مثل نفسهاي دل کوچک من ميگيرد...؟
يا به يک خنده ي چشمان پر از ناز کسي ميميرد...؟
چه خبر از دل تو....؟
دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من ميگيرد....؟
مثل روياي رسيدن به خدا....
همه شب تا به افق
دل من نيز به آزادگي قلب تو
پر ميگيرد.....

 

[kyle]

شب مهتابیه خورشید خوابه

چراغ کاروان ها ماهتابه

روم با کاروان تا پای چشمه

که آب چشمۀ شادی شرابه

 

[kyle]

بسترم ...

صدف خالی یک تنهایی است

و تو چون مروارید

گردن آویز کسان دگری

 

[kyle]

دیوار می ریزد

خاک زیر رو می شود،

خانه خالی می شود

خالی از من.

و من بر سنگی نظاره می کنم ...


مسعود تقی پور

 

[dobeyti]

همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار بر اندازم ز نشاط کلاه
اگر عکسی زروی تو به جام ما افتد

 

[Cya]

وقتی ما آمدیم
اتفاق، اتفاق افتاده بود!
حال
هرکس
به سلیقه خود چیزی می‌گوید
و در تاریکی گم می‌شود.

 

[ibest]

امشب...
هوای گله دارم...
اشکی نیست...
آهی نیست...
ناله سوزناکی نیست...
هرچه هست...
هر چه در این دخمه نمناک و هولناک و ویرانه قلبم هست...
شکوه و شکایت است...
ناب ناب...
ای امان!!!
یاران...
یاران گوش شنوایی هست؟؟؟!!!!......

 

[ibest]

شده بعضي وقتا ديگه دوستش نداشته باشي؟
به خودت مي گي اصلاً واسه چي دوستش دارم؟
مگه کيه؟
مگه واسم چيکار کرده؟
مگه چي داره که از همه بهتر باشه؟
اصلاً من که خيلي از اون بهترم....
بعد به خودت مي خندي که اصلاً واسه چي اينقدر خودتو اذيت کردي؟
يهو، يه چيزي يادت مياد....
.... يه چيز ِ خيلي کوچيک
.... يه خاطره
.... يه حرف
.... يه لبخند
.... يه نگاه
.... و بعد
.... همين
همين کافيه تا به خودت بياي و مطمئن بشي که
نمي تــــــــــوني فراموشــــــش کني

 

[ibest]

شادی

کلمه جالبیست

اما

انجامش

انقدر سخت

که گاهی

فراموش

میکنیم

تنها

دلی را شاد کردن

چقدر زیباست

افسوس

که

همه یادشان رفته

تنها

دلی را غمگین میکنند

 

[kyle]

بیا

تظاهرات کنیم

تظاهر کنم

دوستم داری . . .

من شهر را بهم می ریزم
++++++++++++++++++++++++++

انگار از پشت خنجرم می زند

شاعری که

از چشم های تو می گوید

 

[kyle]

جای پنجره

عکس تو را می آویزم

گل و پروانه و باغ

با هم . . .
+++++++++++++++
بوسه را می گیرند

دل ... می برند ...

می زنند لبخند را

هوا ... می خورند ...

سکوت کن سکوت

اینجا

صدا را هم می زنند

 

[kyle]

یک آغوش می خواهم

از تمام این هستی ...

هستی ... ؟
++++++++++++++

برای شاعر شدنم


چیزی کم ندارم


جز چشمهای تو

 

[AMD.POWER]

گاهی باید دروغ را راست پنداشت

و گاهی راست را دروغ !

بی فریب خوردن ،زندگی سخت است...


فروغ فرخزاد

 

[ibest]

آرام میروم…
آنچنان آرام که ندانی کی‌ رفته‌ ام
اما وقتی‌ جایِ خالی ِ مرا ببینی…
آنچنان سخت رفته ‌ا م که…
تمام عمر زمانِ رفتنم را فراموش نکنی…!!!

 

[ibest]

لمس میکنم بودنت را در نبودنت..................................

 

[AMD.POWER]

شب. ماه. دریا

و ماهی‌گیری تنها؛ بی‌تور و بی‌قلاب .

آغوشت را باز کن دریا

خودت را می‌خواهم این‌بار .



رضا کاظمی