• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

شعرها و نثرهای کوتاه و زیبا

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
فراموش کن
مسلسل را
مرگ را
و به ماجراي زنبوري بيانديش
که در ميانه ي ميدان مين
به جستجوي شاخه ي گلي ست
گروس عبدالملکيان
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
نه
همیشه برای عاشق شدن
به‌دنبال باران و بهار و بابونه نباش
گاهی
در انتهای خارهای یک کاکتوس
به غنچه‌ای می‌رسی
که ماه را بر لبانت می‌نشاند .
گروس عبدالملکیان
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﺳﺮﺷﮏ، ﮐﻪ "ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ "ﺍﺕ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
<ﻧﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: "ﺳﺮ" ﺯ ﮐﺠﺎ "ﭼﺸﻤﻪ" ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻟﺐ ﻧﺪﻳﺪﻩٔ ﻗﻠﺒﻢ ﮐﻪ ﭘﻴﺶ ﻋﺸﻖ
<ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻡ ﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﺩﻡ، ﮔﻔﺖ: ﻧﺎﺑﺠﺎﺳﺖ

کارو
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
مولانا


ای عاشقان ، ای عاشقان ، من از کجا ، عشق از کجا
ای بیدلان ، ای بیدلان ، من از کجا ، عشق از کجا

گشتم خریدار غمت ، حیران به بازار غمت
جان داده در کار غمت ، من از کجا ، عشق از کجا

ای مطربان ، ای مطربان ، بر دف زنید احوال من
من بیدلم ، من بیدلم ، من از کجا ، عشق از کجا

عشق آمده است از آسمان ، تا خود بسوزد بی گمان
عشق است بلای ناگهان ، من از کجا ، عشق از کجا
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
در دور دست غوغایی است
و در چشمان تو چه می گذرد؟
اندوه را فراموش کن .
عشق در همین حوالی نشسته است.
باور کن قلبت را
که آکنده از عشق و پاکی است.
و بشکن!
افسون سیاهی را بشکن
و در شب طلوع کن...
بی پایان!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
عشق شيرينش مرا فرهاد كرد

او بيامد مرغ دل را از قفس آزاد كرد

او بشد ليلا و ما مجنون روي ماه او

قلب ويران مرا آباد كرد

نام شيرينش تمام تلخي عمرم زدود

قبل از او دنيا برايم اين چنين زيبا نبود

بعد از او هم زندگي هست

وليكن تلخ تلخ

بعد از او اين زندگي ديگر چه سود
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
روزها پر و خالی می شوند

مثل فنجان های چای

در کافه های بعدازظهر

اما ...

هیچ اتفاق خاصی نمی افتد

اینکه مثلاً تو ناگهان

در آن سوی میز نشسته باشی.
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
آنقدر ظریف و دلکش و زیبایی

خود عشق شده ست بر رُخت شیدایی

اسطورۀ پیمان و وفایی زیرا

هر شب تو به خواب عاشقت می آیی
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
راست گفتی عشق خوبان آتش است
سخت می سوزاند اما دلکش است
من کجا پرهیز از این آتش کجا
شاد مانم گرچه در این آتشم
روز و شب می سوزم اما دلخوشم
از خدا خواهم که افزونش کند
دل اگر دم زد .... پر از خونش کند
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
نگاهی روی دست هايم جا مانده بود

و من

به دنبال صاحبش

به هر کوچه سر زدم

سال ها بعد

من بودم و نگاهی

که روی دستم مانده بود ...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
زندگی یعنی لطافت گم شدن از نرمی عشق
زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
رفتن و آخر رسیدن بر در وادی عشق
میتوان هر لحظه هر جا عاشق و دل داده بودن
پر غرور چون آبساران بودن اما ساده بودن
 

M K I

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
157
لایک‌ها
20
سن
37
تو مرا بردی به شهر یادها،

من ندیدم خوش‌تر از جادوی تو،

ای سکوت ای مادر فریادها

گم شدم در این هیاهو گم شدم،

تو کجایی تا بگیری داد من؟

گر سکوت خویش را می‌داشتم،

زندگی پر بود از فریاد من!
 
Last edited:

M K I

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
157
لایک‌ها
20
سن
37
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
 

M K I

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
157
لایک‌ها
20
سن
37
چه حس خوبیه وقتی
دستاشو قفل میکنه توو دستاتو ، میگه
تا آخرش کنارتم ...
نبینم غصه ی چیزی رو بخوری...
 

M K I

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
157
لایک‌ها
20
سن
37
این روزها ...
همه چیز مرا پــــرت میکند
به تمام لحظاتی که در کنار تـــــو گذشت ...
 

M K I

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
157
لایک‌ها
20
سن
37
اگر دیوانگی نیست پس چیست ؟
وقتی در دنیای به این بزرگی . . .
دلت فقط هوای یک نفر را میکند . . .
 

jeeex.2

Registered User
تاریخ عضویت
15 ژانویه 2011
نوشته‌ها
774
لایک‌ها
160
محل سکونت
اهواز
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
. . .
هوشنگ ابتهاج
 
بالا