اگه بخوایم از راه تجزیه کلمه وارد بشیدم ..اونطور که میگن عشق میشه : علاقه شدید قلبی
پس میشه اسمشون رو عشق گذاشت
قشنگ بود:happy:
ولی اگه بخوایم با تعاریفی که از عشق در کتاب ها و نوشته های بزرگان آمده عشق رو تحلیل کنیم.. :
بنظر من (به عنوان یه آدم خدا باور) :
1-در صورتی معشوق پیش عاشق ارزش داره که یکی بهتر از اون پیدا نشه!! اگه دیدین عشقی موندگار موند بدونید که اون فرد بهتر از معشوق به چشم عاشق نخورده!! حالا متغیر های عاشق هرچی که میخواد باشه باشه.. شخصیت..جذابیت و..
پس اون عشق ایده آلی که ازش توی کتابها اومده هیچوقت نمیتونه وجود خارجی داشته باشه!!
2-انسان هرچقدر هم که عاقل و بالغ باشه..بالاخره زمان زیادی از عمرش رو فدای معشوق و با معشوق بودن میکنه..با اینکه از زندگی نهایت لذت رو میبره ولی از خودش غافل میشه!! و اونطور که باید ..به کمال فردی نمیرسه!!
3-بنظر من هیچ چیز و هیچ کس مهمتر از خود شخص آدم نیست..چون همه فانی هستن!! آدم زمانی که مُرد و گذاشتنش توی قبر ..میفهمه که چقدر تنهای تنهاست..
نتیجه :
در افسانه ها میگن در گذشته آینه برگی از آسمون افتاده پایین و به اندازه تعداد آدم ها تکه تکه شده.. هرکس تکه آینه خودش رو برداره و خودش رو توش ببینه (خودش رو کشف کنه) به خدا میرسه..
لذا با توجه توضیحات بالا فقط خدا لیاقت عشق رو داره!!
کاملا موافقم.
دقیقا عشقایی که از بین نمیرن فقط بخاطر این نیست که دو طرف تا آخر عمر مثل روز اول عاشق هم بودن یا به عبارتی پیوند محکم بینشون فقط بخاطر عشق نیست
بلکه به خاطره تعهدی به اسم ازدواج هست , به خاطر احساس مسئولیت و ارزش قائل بودن برای طرف مقابل هستش که خوشبختانه این مسئله توی ایران خودمون
پررنگ تر از جاهای دیگه س.
اینم که عشق واقعی فقط برای خداست چون اون هم عاشق ماست کاملا حرف متینیه.
پس دوست من .. فرد معشوق فقط یه همراه موقتیه!!!...خودت رو زیاد با این چیزا درگیر نکن که اینا حواشی زندگی هستن.. فلسفه زندگی چیز دیگه ست..
با این جمله کاملا موافق نیستم .
این دنیا فانیه, تمام مسایل توی این دنیا موقتی و فانی هستن وووو....
این حرفا درسته ولی دید آدم به زندگی اگر تنها از این بعد باشه نگم خسته کنندس اما آدمو از حرکت و جنب و جوش میندازه . اینی که دارم میگم چون خودم از این بعد به زندگیم نگاه میکردم.
تقریبا میتونم بگم هیچ چیز برام جذابیت نداشت . یه جورایی داشتم به
جبر کشیده میشدم که جلوش رو گرفتم .
شما از من بزرگترین و تجربتونهم بیشتره اما من با ایده آل نگری مطلق مخالفم . این که بگی معشوقه من خداست و همه چیزو ول کنی تا بهش برسی عاقبتت میشه یه درویش!!!
هدف اون بالا که نه پیش خودمونه و ما نمیبینیمش اما به نظر من برای رسیدن به هدف باید پله پله جلو بریم .
من نظرمو درمورد عشق نگفته بودم:
"از نظر من عشق (خاکی) یعنی اینکه شما کسی رو لایق این بدونی تا خودتو کاملا صرف اون کنی (با فیلم هندی قاطیش نکنی:happy
.
حاضر باشی تمام سختی ها رو تحمل کنی تا معشوقت سختی نکشه و ناراحت نباشه. بهتر بگم برای رسیدن به عشق واقعیت تمرین بدون هیچ استراحتی انجام بدی.
به خاطر همین هم میگم که آدم فقط یک بار عاشق میشه."
این عشقی دربارش صحبت میکنم یه مثالی هم داره که میگن وقتی شما یه چیز خوشمزه رو به مقدار کم بچشی برای رسیدن به بهش تشنه تر میشی . حالا این چیز میتونه
عشق توی این دنیا باشه و کمالش هم عشق به خدا.
البته اینم اضافه کنم , داشتن رابطه جنسی که بعضی از افراد اونو برابر با عشق میدونن از نظر من پایین ترین مرتبه رابطه بین عاشق و معشوق هستش.
البته اینا نظر شخصی من بودن.