علی کریــــــــــمی

[e4lyas]

باید این را هم افزود که جومونگ افسانه ای دروغین است و تهیه و تالیف آن سریال نیز توسط ماسون ها انجام شده بود.

دوست عزیز کل و بیس داستان که دیگه دروغ نبوده .. ! پادشاهی بوده اون زمانا حالا با کمی اغراق و مسائل مختلف سریالشو ساختن : لینک

 

[david_violaw]

​

 

[ariacloob]

[h=1]علی کریمی بازگشت[/h][h=1]

[/h][h=1][/h]علی کریمی که پس از بازی با صبای قم از ناحیه MCL دچار مشکلاتی شده بود و با اعلام پزشکان ۳ ماه نباید به میدان می‌رفت با تلاش کادر پزشکی، فیزیوتراپ و با پشت سر گذاشتن تمرینات ۴ و ۵ ساعته روزانه، امروز در تمرینات گروهی پرسپولیس بدون مشکل شرکت کرد.
کریمی برای حضور در میادین مشکلی ندارد، اما به احتمال فراوان با توجه به اینکه کادر فنی این تیم نمی خواهد مصدومیت او تشدید شود، به این بازیکن در بازی با آلومینیوم استراحت داده اما کریمی در بازی مقابل سایپا و ذوب‌آهن می‌تواند به میدان برود.

 

[ESMIGHELE]

داستانی از پهلوانی علی کریمی – کمک به یک خانواده ی محتاج
​

ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــــــــــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــــــ
​

صمد ابراهیمی که دوست علی کریمی و وکیل امیر قلعه نویی است دیروز از یک کمک ویژه کریمی به یک پیرزن و پیرمرد پرده برداشت. اتفاقی که کریمی از شنیدنش خوشحال نمی شود و از کمک میلیونی شماره 8 به یک خانواده فقیر خبر می دهد.

​

ترمز زد. پیاده شد و سریع به سمت پیاده رو دوید. پیرزن را از روی زمین بلند کرد. تصور کردم او را می شناسد. اما نه. زمین خوردنش را دیده بود. مثل من که همراهش بودم و مانند همه عابران آن پیاده رو آمیخته با جغرافیای مشابه کوفه.
گفت: «مادر پیر شی. بذار اینجا نفسی چاق کنم.» کیسه داروهایش را برانداز کرد. خدا را شکر آمپولش نشکسته بود.. دستش را گرفت و به سمت ماشین آورد. او را نشاند روی صندلی عقب ماشین و آدرسش را پرسید. پیرزن سر درد دلش باز شد.

علی را نمی شناخت اما نشانی بنده های خدا سر راست است. یک شباهت و یکسان بودن آسمانی. دلها پل می زنند به همدیگر. او را تا منزلش رساندیم. تا آنجایی که مرد خانه روی آن تشک کهنه دراز کشیده بود با درد کهنه ترش. من آمدم بیرون. پیرزن، قصه بیماری و تنهایی همسرش را تا روی چارچوب درب آن حیاط پر از فقر جنوب شهر روایت کرده بود.

علی با چشمانی پر از بغض کنارم نشست. حرفی نزد. حرفی نزدم. وارد پمپ بنزین که شدیم و بنزین که زد پرسید: « داداش کارتخوان دارید؟» کارگر پمپ بنزین که تازه باور کرده بود او کیست گفت: «داریم اما خرابه. قابل نداره آقای کریمی.» به من گفت پول همراهته؟ گفتم آره. دادم و بغضم گرفت…

همین دو ساعت پیش… همان بانک… باجه داری که استقلالی بود و کری خواند و خندید… 4میلیون و 700 هزاری که تراول گرفت و گذاشت کنج جیبش… حالا چرا پول ها نبود؟… پیرزن امشب تا قیامت دعایت می کند اسطوره!

 

[jerii]

​

 

[jerii]

​

 

[saeed kabinet]

8 (6+2) مقدس!

 

[Firelink]

 

[jerii]

:heart:سالار:heart:​

​

 

[jerii]

 

[tpshd]

داش علی کریمی...

 

[ESMIGHELE]

یه دونست اونم فقط واسه نمونست

​

 

[jerii]

​

 

[Six]

پس این داش علی کی خوب میشه؟!!!

Sent from my WT19i using Tapatalk 2

 

[ESMIGHELE]

پس این داش علی کی خوب میشه؟!!!

Sent from my WT19i using Tapatalk 2

احتمالا بعد بازی با مس اوضاش خوب میشه و میتونه بازی کنه اگه اتفاق خاصی نیوفته....

 

[jerii]

کاپیتان دل تنگتم!
برگرد

 

[ESMIGHELE]

قطعه شعری زیبا

میبوسم اون خاک پاکی که تو روش قدم بذاری
توی سرمای زمستون داش علی خوده بهاری
تویی جادوگر قلبها تویی اسطوره مردی
تویی که با ظلم به مردم عمریه توی نبردی
تو که غیرتت واسه ما همیشه یه جور نمونست
توی این اشفته بازار عشق تو تنها بهونست
همیشه از تو نوشتن واسه ما یه افتخاره
اینو دنیا هم میدونه داش علی همتا نداره
کاش نبینم که نشسته غم و غصه توی چشمات
داش علی به ما نگاه کن سیل قرمز شده همرات

​

 

[jerii]

قطعه شعری زیبا

میبوسم اون خاک پاکی که تو روش قدم بذاری
توی سرمای زمستون داش علی خوده بهاری
تویی جادوگر قلبها تویی اسطوره مردی
تویی که با ظلم به مردم عمریه توی نبردی
تو که غیرتت واسه ما همیشه یه جور نمونست
توی این اشفته بازار عشق تو تنها بهونست
همیشه از تو نوشتن واسه ما یه افتخاره
اینو دنیا هم میدونه داش علی همتا نداره
کاش نبینم که نشسته غم و غصه توی چشمات
داش علی به ما نگاه کن سیل قرمز شده همرات

​

چقدر زیبا

 

[jerii]

میبوسم اون خاک پاکی که تو روش قدم بذاری
توی سرمای زمستون داش علی خوده بهاری
تویی جادوگر قلبها تویی اسطوره مردی
تویی که با ظلم به مردم عمریه توی نبردی
تو که غیرتت واسه ما همیشه یه جور نمونست
توی این اشفته بازار عشق تو تنها بهونست
همیشه از تو نوشتن واسه ما یه افتخاره
اینو دنیا هم میدونه داش علی همتا نداره
کاش نبینم که نشسته غم و غصه توی چشمات
داش علی به ما نگاه کن سیل قرمز شده همرات​

:heart:
​

 

[ariacloob]

[h=5]در این شرایط خیلی دوست دارم به پرسپولیس کمک کنم و دوست دارم به بازی با داماش برسم.


پس از اینکه مصدومیتم دوباره اذیتم کرد در حال حاضر در شرایط خوبی هستم و تمریناتم را دنبال می‌کنم. خودم و با کمک کادر پزشکی در تلاشم خیلی زود به بازی‌ها برسم اما هنوز چیزی مشخص نیست.

مگر می شود من دوست نداشته باشم در بازی مقابل داماش به میدان بروم اما باور کنید هنوز چیزی معلوم نیست و فعلا می‌بینید باید تمرینات اختصاصی‌ام را دنبال کنم.

بالاخره قرعه‌ای بوده که در آمده و نمی‌شود آن را کاری کرد اما اگر می‌خواهیم قهرمان شویم باید آماده باشیم تا هر کجایی که شد حریف را شکست دهیم و به خواسته خود برسیم. حالا با من یا بدون من. امیدوارم در روز سخت مقابل داماش به پیروزی برسیم.
[/h]