• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

غلاف تمام فلزی : اسلحه ، نبردها ، تاکتیک های مشهور ، نیروهای ویژه و غیره ...

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
15
محل سکونت
Iran
جناب سیمور پایه گذار یه طرح مفید! -مثل همیشه-:rolleyes:

=

اولين تلاش‌ها در جهت ساخت بمب اتمي در آلمان نازي آغاز گشت. در اين دوران، شيميداني به نام پل هارتک از اساتيد دانشگاه هامبورگ به توان بالقوه نيروي اتمي براي کاربردهاي نظامي پي برد. وي در 24 فوريه 1939 امکان استفاده از انرژي هسته‌اي به عنوان يک سلاح با توان تخريبي نا محدود را طي نامه اي به وزارت جنگ در برلين اطلاع داد. بدنبال اين امر گروهي براي تحقيق در اين رابطه تشكيل شد و وارنرهايزنبرگ فيزيکدان برجسته آلماني به طور غير رسمي سرپرست تيم تحقيقاتي آلمان براي ساخت بمب هسته‌اي گشت.

180px-Trinity_explosion.jpg

تصوير اولين آزمايش اتمي در ترينيتي ايالت نيومكزيكو


در همين زمان، آلبرت انيشتين طي نامه معروف خود به روزولت رئيس جمهور وقت آمريكا خطر دستيابي آلمان به توليد بمب اتمي را گوشزد کرد. متعاقب اين اخطار روزولت دستور ايجاد پروژه منهتن با هدف تحقيق در اين رابطه و توليد بمب اتمي را با همكاري كشور انگلستان صادر کرد. براي اين پروژه تاسيساتي در لوس آلاموس در ايالت نيومكزيكو، اوك ريج ايالت تنسي و همفورد ايالت واشنگتن به كار گرفته شدند و تيمي از برجسته‌ترين دانشمندان آن دوران به استخدام اين پروژه در آمدند. محققان آلماني هرگز موفق به طراحي و ساخت بمب اتمي نشدند. اما تيم آمريكايي به سرپرستي فيزيكدان برجسته، جي آر اوپنهايمر موفق به ساخت عملي اولين بمب هسته‌اي بود كه در 16 جولاي 1945 در ناحيه‌اي موسوم به ترينيتي در نيومكزيكو آزمايش شد.

به فاصله كوتاهي در 6 آگوست 1945،بمب افکن اسکادران 509 نيروي هوايي آمريکا موسوم به Enola Gay(که اکنون در موزه اي در واشنگتن نگهداري ميشود)، از پايگاهي در جنوب اقيانوس آرام به پرواز در آمد و در ساعت 8:15 دقيقه به وقت محلي، بمب موسوم به پسر کوچک را بر شهر هيروشيما منفجر ساخت. اين بمب كه در طراحي آن از 64 كيلوگرم اورانيوم استفاده شده بود، از ارتفاع 9600 متري رها شد و در ارتفاع 580 متري سطح زمين با شدتي معادل با انفجار 15 كيلو تن TNT منفجر شد. مجموع تلفات اوليه و كشته‌ شدگان ناشي از عوارض اين انفجار را بالغ بر 140000 نفر تخمين مي‌زنند. سه روز بعد در 9 آگوست انفجار بمب مرد چاق در شهر ناكازاگي موجب مرگ 74000 نفر ديگر شد. اين بمب كه از پلوتونيوم به عنوان ماده شكافت پذير استفاده مي‌كرد، انفجاري به شدت 21 كيلوتن TNT ايجاد كرد. بمب ديگري نيز در پروژه منهتن توليد شده بود كه هرگز از آن استفاده نشد.

پس از پايان جنگ دوم جهاني دانشمندان در آمريكا به تحقيق در رابطه با تسليحات هسته‌اي ادامه دادند. اگرچه اين تصور وجود داشت كه هيچ كشوري ديگري در دنيا نمي‌تواند تا پيش از سال 1955 به فنآوري ساخت سلاح هسته‌اي دست يابد، اما كلاوس فيوكس يكي از فيزيكدانان آلماني كه در رابطه با مواد فوق انفجاري (High Explosive) با تيم اوپنهايمر همكاري مي‌كرد، طرح‌ها و جزئيات طراحي بمب آزمايش شده در ترينيتي را در اختيار جاسوسان شوروي قرارداد. به اين ترتيب در 29 آگوست 1949 اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي اولين آزمايش اتمي خود را با موفقيت انجام داد و غرب را در وحشت فرو برد. اين انفجار اثر زيادي در تسريع جنگ سرد گذارد و موجب ايجاد رقابت تسليحاتي بين آمريكا و شوروي گرديد.


====

پس از آن ايالات متحده جهت حفظ برتري تسليحاتي خود ، تحقيق در رابطه با ساخت بمب گداختي(يا هيدروژني) يا به عبارت دقيقتر ، تسليحات گرما-هسته‌اي (Termo- Nuclear) را آغاز كرد.پيش از اين اوپنهايمر به دليل اتخاذ مواضعي بر عليه ساخت تسليحات هسته‌اي از سرپرستي پروژه كنار گذارده شد و ادوارد تلر هدايت عملي پروژه ساخت بمب هيدروژني را برعهده گرفت. نخستين آزمايش يك وسيله گرما-هسته‌اي با اسم رمز مايک در نوامبر سال 1952 در جزيره کوچکي به نام الوگالب در مجاورت اني وتاک در جزاير مارشال انجام شد.وزن تجهيزات به کار رفته در اين انفجار شامل دستگاه هاي تبريد به بيش از 65 تن ميرسيد. از آنجايي که در اين سيستم مستقيما از ايزوتوپهاي دوتريوم و تريتيوم مايع استفاده ميشد، به آن لقب بمب خيس(wet bomb) داده بودند .پيش بيني ميشد که قدرت اين انفجار معاد يک يا دو مگاتن تي ان تي باشد. اما برخلاف انتظار شدت انفجار معادل 10.4 مگاتن تی ان تی بود. نتايج انفجار بسيار هراسناک بود. قطر گوي آتشين حاصل از اين انفجار به 5 کيلومتر رسيد. جزيره الوگالب تقريبا تبخير شد و حفره اي به عمق 800 متر و شعاع دهانه 3 کيلومتر برجاي ماند.
 

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
15
محل سکونت
Iran
منطقه انفجار بمب‌های هسته‌ای به پنج قسمت تقسیم می‌شود:
۱- منطقه تبخیر
2- منطقه تخریب کلی
3- منطقه آسیب شدید گرمایی
4- منطقه آسیب شدید انفجاری
5- منطقه آسیب شدید باد وآتش.

در منطقه تبخیر درجه حرارتی معادل سیصد میلیون درجه سانتیگراد بوجود می‌‌آید و هر چیزی، از فلز گرفته تا انسان وحیوان، در این درجه حرارت آتش نمی‌گیرد بلکه بخار می‌شود.:eek:

آثار زیانبار این انفجار حتی تا شعاع پنجاه کیلومتری وجود دارد و موج انفجار آن که حامل انرژی زیادی است می‌‌تواند میلیون‌ها دلار تجهیزات الکترونیکی پیشرفته نظیر ماهواره‌ها و یا سیستم‌های مخابراتی را به مشتی آهن پاره تبدیل کند و همه آنها را از کار بیندازد.

اینها همه آثار ظاهری و فوری بمب‌های هسته‌ای است . پس از انفجار تا سال‌های طولانی تشعشعات زیانبار رادیواکتیو مانع ادامه حیات موجودات زنده در محل‌های نزدیک به انفجار می‌شود.

پرتو رادیو اکتیو از پرتوهای آلفا، بتا، گاما و تابش نوترونی تشکیل شده است. نوع آلفای آن بسیار خطرناک است ولی توان نفوذ اندکی دارد. این پرتو در بافت زنده تنها کمتر از ۱۰۰ میکرون نفوذ می کند اما برای آن ویرانگر است. پرتوی گاما از دیوار و سنگ نیز عبور می‌کند.هر ۹ میلی‌متر سرب یا هر ۲۵ متر هوا شدت تابش آن را نصف می‌کند. این پرتو نیز با توجه به فرکانس بسیار بالا، انرژی زیادی دارد که اگر به بدن انسان برخورد کند از ساختار سلولی آن عبور کرده و در مسیر حرکت خود باعث تخریب ماده دزوکسی ریبو نوکلوئیک اسید یا همان DNA شده و سرانجام زمینه را برای پیدایش انواع سرطان‌ها، سندرم‌ها ونقایص غیر قابل درمان دیگر فراهم می‌‌کند وحتی این نقایص به نسل‌های آینده نیز منتقل خواهد شد. برای جلوگیری از نفوذ تابش گامابه حدود ۱۰ سانتی‌متر دیوارهٔ سربی نیاز است.
 

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
15
محل سکونت
Iran
بمب کثیف نوعی سلاح انفجاری است که در آن از یک انفجار غیر هسته‌ای برای پراکندن مواد پرتوزا و آلوده کردن محیط استفاده می‌شود. اگر چه در بمب کثیف از انفجار هسته‌ای استفاده نمی‌شود اما به دلیل آلودن محیط به مواد رادیواکتیو گاه جزو سلاح‌های هسته‌ای به شمار می‌رود.

از جمله ژاپنی ها در جنگ دوم بر سر مردم چین کک های حاوی میکروب طاعون می انداختند. این کک ها در ظروف مخصوص ساکی به نحوه مخصوصی بسته بندی شده بودند!

اما بمب کثیف در واقع منظور ترکیب کردن زباله های هسته ای مثلا پسماندهای نیروگاه اتمی با قدرت انفجاری یک بمب معمولی است. تصور کنید یک موشک میان برد بالستیک به جای ۸۰۰ کیلوگرم مواد انفجاری ۵۰۰ کیلوگرم حمل کند و ۲۰۰ کیلوگرم بقیه را زبالههای بسیار خطرناک اتمی که تشعشعات مرگبار دارند حمل کند.

چنین انفجاری ضمن آنکه از نظر تکنولوژیکی بسیار ساده است ، بسیار میتواند مخرب باشد و یکی از کشنده ترین سلاحههای کشتار حمعی به حساب می آید.

این خطر وجود دارد که این گونه تسلیحات توسط تروریستها و بر ضد امنیت جهانی بکار روند. هیچ کس نمیتواند بگوید که ابعاد چنین فاجعه ای تا کجا خواهد رفت.
 

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
15
محل سکونت
Iran
BIG GUN
THE DESERT EAGLE

800px-Desert-Eagle-chrome-p1030142.jpg


نوع : نیمه اتوماتیک

کشور سازنده : اسرائیل

وزن : 2 کیلو گرم

طول : 260 میلی متر + 152 میلی متر لوله

کارتریج : 7 گلوله با کالیبر 50.
 

babakkh

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2005
نوشته‌ها
412
لایک‌ها
460
به تازگی هیئت طراحی سوخو در مسکو، هواپیمای سوخو 47 با لقب عقاب طلایی که قبلاً S-37 نامیده می شد، طراحی و چند نمونه ای را نیز از آن تولید کرده است که اولین پروازش را در سپتامبر 1997 به انجام رساند. مهمترین و می توان گفت جالب ترین ویژگی این جنگنده، پیکربندی بال های آن که برخلاف جنگنده ها و هواپیماهای دیگر، رو به جلو است، می باشد

هواپیمای سوخو 47 اولین پروازهای آزمایشی خود را در دسامبر 2001 به پایان رسانده و به مجرد آن شرکت سوخو برای تولید نسل آینده هواپیماهای جنگنده روسی برگزیده شد. طراحی این هواپیما به جز طراحی خاص بال های آن می توان به جرأت گفت که تماماً از روی جنگنده موفق روسی سوخو 27 فلانکر اقتباس شده است. این هواپیما به دلیل طراحی ویژه بال های آن، جنگنده ای واقعاً مافوق چست و چابک بوده و قادر است که مسیر پروازی و زاویه حمله خود را به سرعت تغییر دهد. این ویژگی های مطلوب، در سرعت های مافوق صوت نیز تقریباً به همین گونه حفظ می شود و در کل این جنگنده، هواپیمایی بسیار مانورپذیر است. سوخو 47 ملقب به برکوت، ضریب چرخش یا پیچش به طرفین بسیار بالایی دارد که این مسئله در نبرد های هوایی نزدیک اهمیت فوق العاده ای میابد، چرا که هر خلبانی که قادر باشد زودتر دماغه هواپیمای خود را متوجه دشمن نماید، احتمالاً برنده میدان او خواهد بود

حال به بررسی تکنولوژی بال رو به جلو بپردازیم. بال رو به جلو مزیت های گوناگونی را با خود به همراه دارد، که از جمله آن ها می توان به بالاتر بودن نسبت برا به پسا، مانور پذیری بالا در نبرد های هوایی تن به تن، برد بیشتر هواپیما، دارا بودن ویژگی های ضد واماندگی یا ستال و سپین، پایداری در زاویه حمله بالا و داشتن سرعت برخاست و نشست پایین تر اشاره کرد. در بدنه این هواپیما بیشتر از آلیاژهای تیتانیوم و آلومینیوم ساخته شده و قسمت محدودی از آن نیز به میزان 13% از مواد کامپوزیتی تولید شده است. در کاکپیت این هواپیما به راحتی خلبان در هنگام انجام نبرد های هوایی توجه فراوانی شده است. بیشترین مقدار شتاب جی یا شتاب گرانشی زمین قابل تحمل برای هواپیمای سوخو 47، که بر وزن خلبان تاثیر می گذارد، میزانی بسیار بهینه به مقدار بالاتر از 9 جی می باشد. در کاکپیت این هواپیما، خلبان به راحتی قادر است که حتی در شتاب جی بسیار بالا نیز به ادامه عملیات بپردازد و صدمه ای نیز به او وارد نگردد. همچنین این هواپیمای جنگنده از سیستم نجات خلبان یا صندلی پرتاب شونده نوینی نیز بهره می برد که این صندلی، با داشتن قابلیت وفق پذیری بالا نسبت به خلبان و شکل متغیر، می تواند اثر نامطلوب شتاب جی فراوان را بر روی خلبان کاهش دهد که در این شرایط، خلبان قادر است که شتاب جی بیشتری را نسبت به حالت معمولی و در هواپیماهای دیگر تحمل نماید.

دسته کنترل هواپیما یا همان استیک، دسته با شکل ارگونومیک می باشد که بر خلاف بسیاری از هواپیماها در وسط قرار نگرفته بلکه در یکی از جوانب خلبان یا در کنار او برای راحتی بیشتر و تا نشدن دست تعبیه شده است. این دسته بسیار حساس بوده و از مسیر حرکت یا پیمایش کمی به منظور انجام مانور های سریع و به موقع برخوردار است که امکانات فراوانی به خلبان این هواپیما می دهد. ارابه های فرود این هواپیما متشکل از دو پایه چرخ اصلی و یکی پایه چرخ دماغه است که در هریک یک چرخ سوار شده است. ارابه فرود جلو به سمت عقب و ارابه های اصلی این هواپیما به سمت جلو و به درون ریشه بال جمع می شوند. حداکثر سرعت این هواپیما نیز با اتکا بر موتورهای مدرن این جنگنده حدود 6/1 ماخ برآورد شده است. در مورد نقش اصلی این هواپیما نیز باید اظهار کرد که برنامه های هوایی کشور روسیه برای مدت زیادی پنهان از دید جهانیان می مانند به همین دلیل، هنوز بر کسی آشکار نیست که این جنگنده اصولاً برای انجام چه ماموریت هایی به کار خواهد رفت و کدام میدان نبرد سرانجام پذیرای این جنگنده روسی مدرن خواهد بود.



136fs839485.jpg
[/URL][/IMG]
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
منطقه انفجار بمب‌های هسته‌ای به پنج قسمت تقسیم می‌شود:
۱- منطقه تبخیر
2- منطقه تخریب کلی
3- منطقه آسیب شدید گرمایی
4- منطقه آسیب شدید انفجاری
5- منطقه آسیب شدید باد وآتش.

در منطقه تبخیر درجه حرارتی معادل سیصد میلیون درجه سانتیگراد بوجود می‌‌آید و هر چیزی، از فلز گرفته تا انسان وحیوان، در این درجه حرارت آتش نمی‌گیرد بلکه بخار می‌شود.:eek:

یک نکته جالب: هیچ مرگی تا به حال شناخته نشده است که در طی آن موجود زنده هیچ دردی نکشد، چون همیشه مرگ به هر شکلی که باشد تا مغز به طور کامل از کار بیافتد و دیگر درد احساس نکند مدتی زجر شدید وجود دارد.
تنها مرگی که کمترین زجری ندارد مرگ در یک انفجار هسته ای است. چون تمام سلول ها و مولکول های بدن در عرض کسری از ثانیه نابود می شوند و دیگر چیزی برای درد کشیدن وجود ندارد!
 

Second Life

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2004
نوشته‌ها
868
لایک‌ها
61
دیدم تاپیک جالبیه گفتم یه پست بزنم

TIGER II
ttt_tiger_fig2_armor.jpg

KTiger-1945-02.jpg

KTiger-506-Captured-Big.jpg
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
GAU-8 Avenger یکی از قوی ترین ( و طبیعتا سنگین ترین ) سلاح هایی هستش که وجود داره .... در واقع avenger ( به معنی اننقام جو ) ، یه توپ محسوب میشه که روی هواپیما و اینا قرار میدن و مشخصا ازش بعنوان ضد تانک استفاده می کنن ..

bild_gau8_02.jpg

کالیبرش 30 میلی متریه ( عکس بالا )... هفت لول... ساخت امریکا ( کمپانی General electric ) و بیشتر هم مورد استفاده ارتش امریکا ... ظاهرا الان دیگه تولیدش متوقف شده ...


یه داستان جعلی درباره avenger ، این بود که اگه موقع پرواز زیادی باهاش شلیک کنن ، نیروی واکنش اش ( recoil : واکنش اسلحه به عقب ، پس از شلیک ) ، باعث کم شدن سرعت هواپیما و نهایتا سقوط میشه ... خیلی ساده و با یه سری فرمول ریاضی ثابت میشه که این حرف دروغه و چنین چیزی نیست ..

300px-GAU-8_avenger.jpg

توپ avenger در کنار یه فولکس !​
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
VSS Vintorez – صدا خفه کن از قبل روش نصب شده – ساخت روسیه

vss2.jpg

VSS
مخفف سه واژه روسی اه که معنی اش میشه " Special Sniper Rifle "


بیشترین استفاده اش توی همین نبردهای بین ارتش روسیه و جدایی طلب های چچن هستش .. برد موترش زیاد نیست : 400 متر .. که البته طبیعیه ... یعنی برد موثر اسلحه های دورزنی که صدا خفه کن روشون نصبه ، بشدت محدوده ...


یکی از معروفترین موارد استفاده اش ، توسط نیروهای ویژه روسیه ، در حادثه گروگانگیری سال 2004 بود ( دراون حادثه ، چچنی ها بچه های یه مدرسه رو گروگان گرفتن و نهایتا حدود 400 نفر کشته شدن
sorrowsmiley2.gif
) ...

photo.jpg

VSS در حادثه گروگانگیری مدرسه . بالا وسط عکس رو ببینید​


پی نوشت : این اسلحه ، توی سری انیمه Full Metal Panic هم استفاده شده...
 

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
15
محل سکونت
Iran
کالیبرش 30 میلی متری

سیمور جان یه مقدار در مورد این کالیبر توضیح می دی ؟

مثلا desert eagle کالیبر 45 هست اما گلوله ش از این کوچیکتره!
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سیمور جان یه مقدار در مورد این کالیبر توضیح می دی ؟

مثلا desert eagle کالیبر 45 هست اما گلوله ش از این کوچیکتره!
وقتی میگیم فلان اسلحه ، کالیبرش 45 یا 50 هستش ، در واقع داریم میگیم : قطر این گلوله ، 0.45 اینچ هستش یا در مورد desert eagle ،قطر گلوله 0.50 اینچ هستش ... یعنی واحد اینچ هستش که اگه بخوایم تبدیل کنیم ، کالیبر 45 میشه حدود 11 میلی متر .. و کالیبر 50 میشه حدود 13 ...


در حالیکه در مورد Avenger ، داریم میگیم " 30 میلی متر " ... یعنی واحد میلی متره .... اگه بخوایم تبدیل کنیم به اینچ ، کالیبر avenger میشه حدود 120 ... یعنی سه برابر اون ...
cleverman.gif



پس بطور خلاصه avenger ، کالیبرش 120 میشه ( در مقایسه با 45 و 50 ی که desert eagle هستش )... توجه ات به این نکته ،جالب بود ... چون خیلی ها اشتباه می کنن اینو ...
confused0072.gif
 

(@v@)

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 می 2007
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
با درود
از اینکه این مبحث آموزنده رو راه انداختید بسیار متشکرم.
می خواستم یه سایت معرفی کنم که طرز استفاده از جنگ افزار ها رو آموزش میده.
البته این سایت طرز استفاده ی همه چیز رو توضیح داده، ولی من از قسمت لوازم جنگیش خوشم اومد:
http://www.howstuffworks.com/war-tech.htm
war-tech-stinger-200.jpg


sidewinder-ch.jpg


flamethrower-ch.jpg
 

delphinus

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 می 2007
نوشته‌ها
30
لایک‌ها
0
محل سکونت
Aquatica
عجب تاپیک آموزنده ای خیلی خیلی ممنونم بابت همه چیز مخصوصا از اقای داریاکس برای اون مقاله بسیار جالب
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
حمله به اچ3


حمله هوایی به پایگاه نظامی الولید:

عملیات اچ 3 یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی دنیاست که به نام فانتومها ثبت شده است. فانتومهای ایرانی طی یک عملیات پیچیده و تحسین برانگیز در 4 آوریل 1981 (فروردین 1360) پایگاه هوایی الولید در مجموعه اچ 3 واقع در غرب عراق، در نزدیکی مرز این کشور با اردن را بکلی نابود کردند. در مجموع بیش از 48 هواپیمای عراقی که بیشتر آنها بمب افکنهای روسی (میگ 23، سوخو 20، تییو 16، تییو 22) بودند در این عملیات از بین رفتند. حمله به اچ 3 از لحاظ فنی یکی از پیچیده ترین عملیاتهای هوایی جهان بشمار می رود و از نظر دستاوردهای نظامی نیز با توجه به نابودی کامل 48 هواپیمای دشمن در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار می گیرد. این عملیات در 1981 یعنی زمانی که نیروی هوایی ایران از برتری بی چون و چرایی بر نیروی هوایی عراق برخوردار بود به انجام رسید.

F%204%20sozht.jpg





می دانیم که در اول مهرماه 1359، یکروز پس از آغاز جنگ و حملهی هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد نیز یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی جهان با شرکت بیش از یکصد و چهل هواپیمای جنگی بر فراز عراق انجام شد. این عملیات از نظر تعداد هواپیماهای شرکت کننده در آن یکی از منحصر بفرد ترین نبردهای هوایی جهان پس از جنگ جهانی دوم بشمار می رود. در این حمله بسیاری از تاسیسات زیربنایی عراق، پایگاهها و دپوهای ارتش عراق در مرز این کشور با ایران نابود شد. در سال 1981 منابع اطلاعاتی ایران دریافتند که نیروی هوایی عراق تعدادی از بمب افکنهای خود را برای دور ماندن از حملات هواپیماهای ایرانی و جلوگیری از نابودی آنها بر روی باند فرودگاه به پایگاهی در دورترین نقطهی غرب این کشور منتقل ساخته است؛ به یکی از پایگاههای سه گانهی اچ 3 با نام الولید. هیچ کارشناس نظامی تا آنوقت تصور نمی کرد که این پایگاهها که در غربی ترین نقطهی خاک عراق و در نزدیکی مرز این کشور با اردن واقع شده است روزی هدف حملهی جنگندههای ایرانی قرار گیرد. هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه میبایست از مرزهای شرقی عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر که تاسیسات پدافندی موثری داشتند به اچ 3 می رسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر باز می گشتند. در تمام طول مسیر جدای از موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که در صورت حمله، با توجه به برتری تعداد آنها نسبت به هواپیماهای مهاجم ایرانی بدون شک ادامهی عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن میساختند. عبور جنگندههای ایرانی از عرض کشور عراق و رسیدن به دورترین نقطهی خاک این کشور مسئلهای نبود که از چشم رادارهای عراقی پنهان بماند. با توجه به این مسائل احتمال یک حملهی غافلگیرانه از طرف ایران منتفی و غیرممکن انگاشته میشد. اما در آنسوی جریان، افسران نیروی هوایی ایران باور دیگری داشتند. خلبانان ایرانی مصمم بودند تا این عملیات را به هر طریق ممکن به انجام رسانند. بدین ترتیب پایگاه هوایی نوژهی همدان آبستن یکی از رویدادهای بزرگ جنگ شد. در این پایگاه افسران نیروی هوایی به طراحی یکی از شگفت انگیزترین و جسورانه ترین حملات هوایی تاریخ پرداختند.

H3_map4.jpg

از سایت هوانوردی ایر


تنها نمونه های دیگر برای عملیات اچ 3 ، عملیاتهایی بود که نیروی هوایی اسرائیل در جنگهای 1967 و 1973 موفق به انجام آن شده بود. در ژوئن 1967 طی جنگهای شش روزه، اسرائیلیها بخش اعظم نیروی هوایی مصر را روی زمین از میان برداشتند. در اکتبر 1973 نیز، طی جنگهای بیست روزه (که اعراب آنرا جنگ رمضان و اسرائیلی ها آنرا جنگ یوم کیپور نام نهادند) نیروی هوایی اسرائیل موفق شد بسیاری از هواپیماهای مصری را بر روی باند فرودگاه از میان بردارد. در همین سال چهار فانتوم اسرائیلی ساختمان ستاد مشترک ارتش سوریه را در قلب دمشق با خاک یکسان کردند (که البته فقط دو تای آنها سالم به پایگاههایشان بازگشتند). حال ایرانیها می رفتند تا عملیاتی را به انجام رسانند که در صورت موفقیت به یک اسطوره در تاریخ جنگهای هوایی بدل می شد. در طراحی عملیات به گونهای عمل شد که در وهلهی اول به یک داستان علمی، تخیلی بیشتر شباهت داشت تا یک عملیات هوایی در شرایط جنگ واقعی. قرار بود 8 فانتوم، از فرودگاهی در شمال غرب کشور به پرواز درآیند. این هواپیماها باید از کوهستانهای مرزی عراق و ترکیه و در ارتفاعی پایین پرواز می­کردند و پس از طی مسافتی طولانی بر روی خط مرزی عراق و ترکیه (که احتمالا در مواقعی نیز مستلزم تجاوز به حریم هوایی ترکیه بوده است) خود را به اچ 3 برسانند. فانتومها پس از فروریختن بمبهایشان بر سر هواپیماهای عراقی میبایست از همان مسیر قبلی به پایگاههای خود بازمیگشتند. عملیات باید کاملا غافلگیرانه انجام میشد و فانتومها تا لحظهای که بر فراز اچ 3 ظاهر می شدند نباید هیچ نشانهای از یک حملهی هوایی را آشکار میکردند. در راه بازگشت مسلما عراقیها که دیگر از حمله آگاه شده بودند هواپیماهای خود را بدنبال فانتومها می فرستادند و هواپیماهای ایرانی در اینجا نیز باید در صورت درگیری خود را حفظ میکردند. در تمام طول مسیر هواپیماها میبایست در ارتفاع پایین (20 تا 30 متری) پرواز می کردند تا از دید رادارهای دشمن پنهان بمانند. در حالت عادی، پرواز در ارتفاع پایین به قدرت و مهارت بسیاری نیازمند است اما پرواز در ارتفاع پایین بر فراز منطقهای کوهستانی تقریبا به کاری غیرممکن میماند که تنها از عهدهی خلبانانی بر میآید که دارای مهارت و قدرت عکس العمل بالایی باشند. (تصور غیر ممکن بودن چنین کاری چندان دشوار نیست. در حالت رانندگی با یک اتومبیل با سرعتی معدل 200 کیلومتر بر ساعت بسیاری از مواقع راننده پس از مشاهدهی مانعی در مقابل خود به سختی می تواند از خود عکس العمل نشان دهد. زمانی که چشم انسان موفق به دیدن مانعی در برابر خود می شود و مغز دستور عکس العمل اعضای بدن را از قبیل؛ گرفتن کلاچ، فشار بر روی ترمز یا ... را صادر می کند اتومبیل با سرعت 200 کیلومتری خود عملا به مانع رسیده است و برخورد اجتناب ناپذیر جلوه می کند. حال وضعیتی را تصور کنید که خلبان ناگهان با دیدن قلهای در مقابل خود سعی در بالا کشیدن هواپیما میکند. طی چند ثانیه خلبان باید هواپیما را از فراز مانع عبور دهد در حالی که با 5/2 برابر سرعت صوت به سمت آن در حرکت است. این توضیح می تواند دشواری پرواز بر فراز کوهستان در ارتفاع پایین را نشان دهد).

F%204.jpg

از وبلاگ عشق پرواز

عملیات اگر فقط همین مشکلات را هم داشت به اندازهی کافی غیرممکن به نظر می رسید اما مسئلهی دیگری وجود داشت که مهمترین چالش پیش روی عملیات بود. هیچ هواپیمایی به علت محدودیت سوخت نمی توانست چنین مسیر طولانی را رفته و بازگردد. پس در حین عملیات و بر فراز آسمان عراق که نفوذ با جنگنده ها هم در آن به اندازه ی کافی دشوار بود می بایست یک بویینگ برای رساندن سوخت به فانتومها با آنان همراه میشد. آیا یک بویینگ میتوانست خود را از دید رادارها مخفی کند؟ سرعت بویینگ بسیار کمتر از سرعت هواپیماهای جنگنده است بنابراین فانتومها نمی توانستند همراه این هواپیماهای غول پیکر حرکت کنند و در تمام طول مسیر از آن در برابر جنگنده های عراقی محافظت کنند، حال اگر بویینگ در هر مرحله از عملیات توسط عراقیها هدف قرار میگرفت تکلیف فانتومها چه بود؟ اصولا آیا یک بویینگ 707 شانسی برای گذشتن از مرز عراق و رسیدن به نقطهای که باید سوختگیری در آن انجام می شد را داشت و یا در همان مراحل آغاز عملیات هدف هواپیماهای رهگیر عراقی قرار میگرفت؟ طبق برنامه ریزی عملیات، پس از اولین نوبت سوختگیری هواپیمای مادر باید صبر میکرد تا فانتومها عملیاتشان را بر فراز اچ 3 انجام دهند و در راه بازگشت (که این بار دیگر عراقی هوشیار شده بودند) دوباره عملیات سوختگیری هوایی را انجام می داد. در هر مرحلهای از عملیات امکان داشت واقعهی ناخوشایندی برای هواپیمای سوخت رسان که ذاتا بیدفاع بود رخ دهد و می دانیم که سرنوشت فانتومها با سرنوشت بویینگ کاملا گره خورده بود. علیرغم تمامی این مشکلات و برغم اینکه چنین عملیات جسورانهای تا بحال توسط هیچ کشوری در جهان انجام نشده بود افسران ایرانی به اجرای آن مصمم بودند. در نهایت پس از بررسیها و برنامهریزیهای دقیق، روز سرنوشت ساز فرا رسید. فانتومها روز قبل، از پایگاه نوژه به پایگاهی در ارومیه پرواز کرده بودند. روز عملیات هر هشت هواپیما در دو گروه چهار تیمی از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق و از فراز کوههای آرارات وارد منطقهی مشترک مرزی عراق و ترکیه شدند و در ارتفاع پایین بر فراز کوهستانهای این منطقه بسمت غرب عراق حرکت کردند. در جایی بسیار دورتر در فرودگاه لارناکا در قبرس یک هواپیمای بویینگ 707 متعلق به هواپیمایی ملی ایران (هما) ساعتی قبل وارد فرودگاه لارناکا شده بود و طبق برنامه ریزی قبلی آماده می­شد تا بدون مسافر به تهران باز گردد.




قبل از آنکه هواپیما باند فرودگاه را ترک کند دو مامور اطلاعاتی ایران که همراه مسافرین این پرواز همان روز وارد قبرس شده بودند به داخل کابین خلبان رفتند و با خلبان هواپیما به گفتگو نشستند. خلبان نمیتوانست چیزی را که میشنود باور کند. انجام چنین کاری دیوانگی محض بود، شانس موفقیت چیزی در حد صفر جلوه می کرد و کاملا غیرممکن بنظر میرسید. طراحان عملیات با خود چه فکری کرده بودند؟ این نقشه به فیلمنامهی فیلمهای هالیوودی شباهت داشت و فقط با جادوی سینما و بر روی پردهی نقرهای امکان تحقق داشت. حتی خیالبافترین فیلمنامه نویسان هالیوودی نیز تاکنون جرات طراحی چنین عملیاتی را به خود نداده بود. او حتی بیاد نداشت که در فیلمهای سینمایی هم چنین چیزی دیده باشد. از نظر او انجام اینکار مطلقا غیرممکن بود. جدای از این مساله او یک خلبان غیرنظامی بود و هیچگاه تصور نمیکرد که روزی در یک عملیات نظامی نقشی داشته باشد. اما اکنون، در کمال ناباوری خود را در بطن یکی از شگفت انگیزترین نبردهای هوایی جهان مییافت که همه چیز آن به عملکرد او بستگی داشت. دقایقی بعد بویینگ 707 هواپیمایی ملی ایران، پس از اطلاع مسیر خود به برج مراقبت فرودگاه لارناکا از زمین برخاست و ظاهرا به سمت تهران و در واقع بسمت یکی از سرنوشتسازترین جنگهای هوایی دنیا شتافت. برنامهریزی عملیات به طرز دقیقی صورت گرفته بود و در ساعتی مشخص هواپیمای بویینگ میباید بر فراز کوهستانهای مرزی ترکیه و عراق با فانتومها ملاقات میکرد. هواپیمای سوخت رسان در تماس با فرودگاههای قبرس و آنکارا وانمود کرد که مسیرش را گم کرده و در حال مسیریابی مجدد است. در ساعت مقرر تانکر سوخت رسان با فانتومها در همان نقطهی پیش بینی شده روبرو شد. فانتومها توانسته بودند با سکوت رادیویی و پرواز در ارتفاع پایین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان دارند. ظاهرا چندین بار هواپیماها در رادارهای عراقی و ترکیه ای ظاهر می شوند اما عراقی ها تصور می کنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیه است که مشغول گشتزنی در طول مرزهایشان هستند.

00000001.jpg

مجله ی سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی


این اشتباهی بود که کنترلهای زمینی ترکیه نیز مرتکب شدند. هر هشت هواپیما که سوختشان پس از طی مسیری طولانی در حال اتمام بود به طور منظم عملیات سوختگیری هوایی را انجام دادند و با شتاب به سوی هدفی رهسپار شدند که بیصبرانه انتظارشان را می­کشید. هواپیمای بویینگ نیز با احتیاط کامل مشغول گشتزنی در طول مسیر شد تا در بازگشت، دوباره عملیات سوخت رسانی به فانتومها را انجام دهد. در آنسو فانتومها در ارتفاعی پایین و در حالتی که خلبانان آن می توانستند کوچکترین حرکتی را بر روی زمین با چشم غیرمسلح ببینند به سمت اچ 3 در حرکت بودند. ساعتی بعد هر هشت هواپیما ناگهان بر فراز پایگاه ظاهر شدند. پرسنل پایگاه که با توجه به دور بودنشان از مرزهای شرقی هیچگاه تصور نمی­کردند هدف هیچ نوع حملهای قرار گیرند در ابتدا بهتصور اینکه هواپیماها خودی هستند شروع به تکان دادن دستهایشان کردند. بر فراز پایگاه، فانتومها ارتفاعشان را افزایش دادند و پس از تقسیم شدن به دو گروه چهارتایی به سمت هدف شیرجه رفتند. لحظاتی بعد بمبهای چهار فانتوم اول، بصورت یک ردیف منظم بر روی هواپیماهایی که بر روی باند قرار داشتند فرود آمد و تمامی آنها را در همان لحظات اولیهی عملیات نابود کرد. دیگر هیچ هواپیمایی نمی­توانست از باند فرودگاه بلند شود. فانتومهای گروه دوم نیز دو مجتمع راداری را در قلب پایگاه مورد حمله قرار دادند و سپس با خیال راحت به درهم کوبیدن آشیانه­های هواپیما و توپهای ضدهوایی پرداختند. در چند دقیقه پرسنل پایگاه در جهنمی از آتش که از همه جا شعله میکشید بدام افتاده بودند. در برابر دیدگان ناباور آنها پایگاه اچ 3 با تمامی ابهت و نفوذ ناپذیریاش در زیر آتش سنگین فانتومهای ایرانی به تلی از خاکستر بدل شده بود. فانتومها که تمامی دفاع ضد هوایی پایگاه را از بین برده بودند اینبار در ارتفاع پایین بر روی خرابه های آن به شکار سربازانی مشغول بودند که اغلبشان حتی یونیفورمهایشان را بر تن نکرده بودند و بی هدف به اینسو و آنسو می دویدند. توپهای فانتومها با سیلی از رگبار گلوله به سمت هر هدف جنبندهای شلیک میکردند و باند فرودگاه مملو از اجساد سربازانی بود که بر روی بازماندههای خرابهها افتاده بودند. فانتومها که دیگر چیزی برای نابود کردن باقی نگذاشته بودند بسرعت صحنهی عملیات را ترک کردند.



پشت سر آنها تلی از خاکستر بجا مانده بود که تا چند دقیقهی پیش پایگاه هوایی الولید نام داشت. جایی که قرار بود مکانی امن برای هواپیماهای عراقی باشد. بر روی باند فرودگاه و در آشیانههایی که آتش از آنها زبانه می­کشید تکه پارههایی از آهن و فولاد بچشم میخورد که زمانی بر صحنهی آسمان ایران با نخوت و غرور به پرواز در میآمدند و بمب هایشان را فرو می­ریختند. تمامی آن پرنده های پر غرور که دیرزمانی باعث افتخار ارتش عراق بودند اکنون درمانده و متلاشی شده در میان شعله های آتش به دور شدن فانتومهایی نظاره میکردند که بسوی پایگاههایشان باز میگشتند. در بازگشت، فانتومها باز به همان شیوهی پیشین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان کرده و در نقطهی موعود پس از سوختگیریِ دوباره، پرواز خود را به سمت ایران ادامه دادند. هواپیمای سوخت رسان که ماموریتش به اتمام رسیده بود با خروج از نوار مرزی عراق و ترکیه از طریق آسمان ترکیه به تهران بازگشت. قبل از عبور فانتومها از مرز عراق دفاع ضد هوایی این کشور که متوجه هواپیماهای ایرانی شده بود به سمت آنها آتش گشود و یکی از هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت به گونهای که دیگر نمی توانست تا رسیدن به پایگاه به پرواز خود ادامه دهد، پس بعنوان حسن ختام نمایش و برای تکمیل کردن کلکسیون کارهای عجیب و غریب این عملیات، در وسط جادهای اتوموبیلرو در آذربایجان غربی به زمین نشست. بقیهی هواپیماها بدون هیچ آسیبی عملیات را به پایان بردند. در طول عملیات طی چند نوبت هواپیماهایی ایرانی برای منحرف کردن توجه عراقیها از فانتومهایی که بسمت اچ 3 در حال پرواز بودند چندین عملیات ایذایی را بر روی خاک دشمن انجام دادند. هنگام بازگشت نیز همین کار تکرار شد و هواپیماهای ایرانی با حملات ایذایی شکاریهای دشمن را بدنبال خود می­کشیدند و سپس به سمت ایران می گریختند. در ابتدا عراقیها که کاملا غافلگیر شده بودند تصور کردند که حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفته است. با توجه به نزدیکی اسرائیل به اردن و اینکه در سال 1967 نیز اسرائیلیها فرودگاههای این کشور را بمباران کرده بودند احتمال اینکه حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفته باشد بسیار محتملتر بنظر می رسید تا اینکه هواپیماهای ایرانی توانسته باشند چنین مسیر طولانی را طی کنند و علیرغم وجود پدافند هوایی عراق در دو نوبت بر فراز آسمان این کشور سوختگیری هوایی را انجام داده باشند



اما پس از مدتی عراقیها دریافتند که هدف یکی از جسورانهترین عملیاتهای هوایی تاریخ جهان قرار گرفتهاند. حمله به اچ 3 در نوع خود بینظیر بود. پیش از این همانگونه که اشاره شد اسرائیلی ها در جنگهای 1967 و 1973 توانسته بودند عملیاتهای شگفت انگیزی انجام دهند اما نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که بعد مسافتی آن عملیاتها بسیار کوتاهتر از عملیات اچ 3 بود بگونهای که اسرائیلیها هیچگاه مجبور به سوختگیری هوایی در قلب خاک دشمن نبودند. در مورد حمایتهای اطلاعاتی و تکنولوژیکی امریکا از اسرائیل نیز در جنگهای 67 و 73 فقط همین نکته بس که در 1973 امریکاییها در تمام بیست روزی که جنگ ادامه داشت با برقراری یک پل هوایی از پرتغال به اسرائیل سیلی از تجهیزات جنگی و لوازم یدکی هواپیماها را بسوی اسرائیل سرازیر کردند بطوری که در همین هنگام زمانی که شش فانتوم اسرائیلی توسط موشکهای سام روسی در آسمان سوریه سرنگون شدند امریکاییها بیدرنگ این هواپیماها را جایگزین کردند تا برتری هوایی ارتش اسرائیل بر اعراب همچنان حفظ شود. اما لازم به گفتن نیست که ایران در طول جنگ همواره از پشتیبانی اطلاعاتی و تکنولوژیکی غرب محروم بود و آمریکاییها حتی لوازم یدکی هواپیماهای ساخت خودشان را نیز به ایران تحویل نمیدادند. اغراق نیست اگر این عملیات را که در زمان خود بهت و حیرت بسیاری از کارشناسان نظامی غرب را موجب شده بود یکی از شگفت انگیزترین و قاطع­ترین نبردهای هوایی جهان بدانیم.

منبع http://iranmilitary.blogfa.com/cat-14.aspx
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
Uzi%20SMG%20Spring.jpg


نوع اسلحه : اس ام جی ( مسلسل سبک : SMG : SubMachineGun )

کشور سازنده : اسرائیل

کالیبر : 19 * 9 میلیمتر

حالات آتش : 1- تک تیر ، 2- رگبار

سرعت گلوله در سرلوله : 375 متر بر ثانیه

میزان آتش : 950 گلوله دردقیقه

وزن اسلحه با خشاب خالی : 2650 گرم

وزن خشاب 25 تایی خالی : 200 گرم

وزن خشاب 25 تایی پر : 500 گرم

طول اسلحه : 600 میلیمتر

طول اسلحه با قنداق تاشو : 360 میلیمتر

طول لوله : 197 میلیمتر

برد موثر : 100 متر

خشاب : 20 ، 25 و 32 تایی

منبع : وبلاگ سرباز
 

KENSHIN

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
9
لایک‌ها
0
بسم الله الرحمن الرحیم


rpg-7-launcher.gif



مطالب از وبلاگ سرباز

نام اسلحه : آر.پی.جی.7 (Rocket Propelled Grenade-7 )
نوع اسلحه : آر.پی.جی ( راکت نارنجک ران : Rocket Propelled Grenade ) ( این عبارت در زبان روسی مخفف Raketniy Protivotankoviy Granatomet است که در زبان انگلیسی به معنای rocket anti-tank grenade launcher است ، که به زبان فارسی می شود راکت نارنجک انداز ضد تانک )
کشور سازنده : روسیه
کالیبر : 40 میلی متر
طول پرتاب کننده : 953 میلی متر
طول کل اسلحه ( پرتاب کننده با راکت ) : 1340 میلی متر
وزن پرتاب کننده : 7 کیلوگرم
سرعت اولیه : 115 متر در ثانیه
حداکثر برد : 900 الی 1100 متر
حداکثر برد مؤثر : 300 متر
توضیحات : آر.پی.جی-7 نوعی اسلحه انفرادی قابل حمل (man-portable ) و پرتاب از شانه (shoulder-launched ) است . از مزایای آن می توان قدرت ، سادگی و قیمت پایین آن را نام برد . این اسلحه تقریبا توسط چهل کشور مورد استفاده قرار می گیرد و نه کشور آن را می سازند و در سال 61 میلادی وارد ارتش روسیه شد .
نارنجک پرتابی بطور استاندارد 40 میلی متر قطر دارد ولی انواع بزرگتر آن تا 85 میلی متر نیز وجود دارد و وزن آنها از 2.5 تا 4.5 کیلوگرم متغیر است . سرعت اولیه پرتاب 115 متر در ثانیه است که در فاصله 500 متری به حداکثر سرعت یعنی 295 متر در ثانیه می رسد . در زمان شلیک دود خاکستری متمایل به آبی از عقب پرتاب کننده خارج می شود و در فاصله 10 متری موتور راکت روشن می شود و تا 500 متری که حداکثر سرعت را دارد ادامه می یابد .
فاصله مناسب برای شلیک حداکثر 300 متر است ولی قاعده خوب برای شلیک با آر.پی.جی-7 این است که : « هر چه نزدیکتر بهتر » .

rpg7a.jpg


مواد انفجاری نارنجک یا از نوع مواد منفجره قوی ( HE : High Explosive ) یا از نوع مواد منفجره قوی ضد تانک ( HEAT : High Explosive Anti Tank ) است . این نارنجک که همان کلاهک است به همراه موتور راکت ، بخش راکت را تشکیل می دهد . مواد منفجره قوی بر علیه نفرات و وسایل نقلیه سبک استفاده می شود و مواد منفجره ضد تانک برعلیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار می گیرد . ولی نوع اخیر نیز در اکثر موارد نمی تواند به تانکهای اصلی جنگی ( MBT : Main Battle Tank ) رخنه کرده و آسیب رساند مگر هنگامی که به نقاط حساس این تانکها اصابت کند و آنها را از حرکت باز دارد . آر.پی.جی می تواند موجب سقوط هلی کوپترها نیز بشود . برای مثال دو هلی کوپتر آمریکایی از نوع بلک هاک (Blackhawk ) که در سومالی سقوط کردند و موجب شکست نبرد موگادیشو شدند با آر.پی.جی-7 سرنگون شده بودند . اصولا هلی کوپترهایی که نفرات را جابجا می کنند و مجبورند در صحنه عملیات برای پیاده کردن نفرات ارتفاع خود را کاهش دهند بیشتر در معرض اصابت آر.پی.جی هستند . مجاهدین افغان نیز در بلندیهای اطراف محل بلند شدن هلیکوپترهای روسی برای شکار آنها کمین می کردند . یک روش دیگر برای ساقط کردن هلیکوپتر در حال پرواز این است که بعد از رد شدن هلیکوپتر آن را در فاصله 700 تا 800 متری مورد هدف قرار داد تا در حداکثر برد ( 920 متری ) راکت به هلیکوپتر اصابت کند . البته احتمال برخورد در این روش ضعیف است .
بسیار مهم است که آر.پی.جی زن بعد از شلیک ، محل خود را تغییر دهد زیرا نور و دود انفجار موجب شناسایی محل او خواهد شد . آر.پی.جی اسلحه خوبی برای کمین کردن (ambush ) بر علیه ستون موتوری دشمن است که مجبور است از یک مسیر حرکت کند . معمولا برای غافلگیر کردن دشمن ابتدا وسیله نقلیه اول و آخر ستون منهدم می شوند تا راه فراری برای بقیه وسایل نقلیه باقی نماند .
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
بعد از خوندن مطالب این تاپیک گفتم بد نیست چندتاسلوموشن زیبا هم از ادوات نظامی ببینیم.
http://youtube.com/watch?v=bEFAeHxGDBw :شلیک موشک
http://youtube.com/watch?v=R9zTDmCQGng slow motion :AK47
http://youtube.com/watch?v=iTc9Oky4mzA:round fired in slow motion
http://youtube.com/watch?v=saMMKKmOpEk:Japan Ground Self Defense Force

اینم ویدئو که خودم ادیت کردم(در دوران جوانی)البته حجم avi زیاد بود خلاصه کردم و به صورت فلش لود کردم.

http://h1.ripway.com/blooody/clump.swf
 

Domain

Registered User
تاریخ عضویت
9 می 2007
نوشته‌ها
1,698
لایک‌ها
2
محل سکونت
f34.html ♪♫♪

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
موشک های سری اسکاد (Scud) ، ساخت روسیه ، یکی از معروفترین موشک های بالستیک (پی نوشت رو بخونید)، با برد کوتاه هستن ...


با اینکه اساسا این موشک ها ساخت روسیه ( و قبلش ، شوروی سابق ) هستن ، اما خیلی از کشورها از تکنولوژی اسکاد ، برای ساختن موشک های مشابه استفاده کردن ... به همین خاطر ، گاهی کلا به موشک هایی که ساخت کشورهای غربی نباشن ، اسکاد گفته میشه ...

300px-Scud_TEL_launch.jpg

موشک اسکاد اغلب اینطوری پرتاب میشه .. یعنی از روی خودروهای TEL​


توی خیلی از جنگ ها از موشک های سری اسکاد استفاده شده : نبرد شوروی و افغانستان چچن ( روسیه ) - جنگ خلیج فارس ( که عراق از این موشک ، علیه امریکا و انگلیس و بعدش اسرائیل و عربستان و اینا استفاده کرد ) – ... و البته جنگ هشت ساله ایران و عراق ...

_1197850_scud300.jpg

اسکادهای عراقی که بردشون بیشتر از حالت عادی بود​

راستی دقت این موشک ، پایینه ... حتی عراق که طی جنگ با ایران فقط واسه اش برد موشک مهم بود ، یه دستکاری های توش کرد که بردش زیاد باشه و در عوض دقتش از اون هم کمتر شد ... ( حالا این خوب بود یا بد !!
1655.gif
)


پی نوشت : کلمه بالستیک رو زیاد شنیدیم ، اما منظور از این کلمه چیه ؟ ... منظور اینه که این موشک ها با استفاده از نیروی جاذبه زمین و اثر پرتابه ای ، پرواز می کنه ... یعنی اون اول بهش آدرس رو میدن و بقیه اش دیگه توکل به خدا !!
79.gif
 
بالا