به بهانه تولد کلوپ؛ دوستت داریم قهرمان!این مقاله به مناسبت 16 ژوئن که تولد یورگن کلوپ است نوشته شده.در این مقاله به طور کلی درباره شخصیت وی و مربی گری وی در دورتموند توضیح داده می شود. با نوشتن این مقاله در نظر داشتم که تا اندازه ای از زحمات این مربی بزرگ قدردانی کنم.
مردی کاریزماتیک و خاص!
یک پدیده! کلوپ شخصیت کاملا کاریزماتیکی دارد.او اعتقاد دارد مربی چه در تمرین چه در رختکن و یا کنار زمین باید انگیزه دهنده، محرک، الهام بخش و تکان دهنده درون بازیکنان باشد. به این دلیل است که دورتموندی ها با روحیه اند و 90 دقیقه در زمین می جنگند. یورگن که خود فارغ التحصیل علوم ورزشی است اعتقاد زیادی به جنبه روانشناسی و فیزیولوژی فوتبال دارد.او میگوید اگر ذهنی آماده نداشته باشی حتی اگر آماده ترین بدن را نیز داشته باشی، به موفقیت نخواهی رسید. کلوپ یک مربی احساسی و عاطفی است که بسیار به شاگردانش نزدیک می شود. شاگردانش میگویند همیشه بعد از حرف زدن با او حس بهتری دارند.
کدام مربی را می شناسید که بعد از بازی، اول به سراغ بازیکنان حریف برود و با آنها خوش و بش کند و بعد یک به یک بچه هایش را به آغوش بکشد؟ کدام مربی را می شناسید که از بازی حریف لذت ببرد و وقتی هم گل قشنگی زدند خنده اش بگیرد و گاه نیز برای آن ها دست بزند؟ کدام مربی را میشناسید که در مصاحبه تلویزیونی شروع به بازی پانتومیم کند و مجری هم با او همراه شود و مصاحبه بدون رد و بدل شدن کلامی پایان یابد؟ همه دنیا این را بداند که ما وستفالنی ها، همه عاشق او هستیم!
کلوپ اعتقاد دارد دادن یک خط فکری محدود به بازیکن سبب از بین رفتن توانایی های درونی اش در زمین مسابقه می شود. او میگوید باید به شاگردانتان ایده داده و ضمن باز کردن فضای ذهنی شان، تصمیم گیری درون زمین را به عهده خودشان بگذارید. کلوپ می گوید مربی باید قلب و روح خودش را در اختیار شاگردانش قرار دهد.در اینصورت شاگردان هم قلب و روح خودشان را در میدان مسابقه قرار خواهند داد؛ هر چقدر بدهید همانقدر نیز پس خواهید گرفت.
طرز فکر تاکتیکی
تاکتیک تیم دورتموند به شکل عجیبی ساده است: 1-3-2-4 با تغییرات ریز، وابسته به نقاط ضعف حریف. او با افرادی که به باشگاه آورده توانسته سبکی مبتنی بر شدت بالا و ضرب آهنگ سریع بسازد که رئال مادرید را مانند برخی تیمهای دیگر نابود ساخت.
دورتموند در آن بازی معروف 4-1 هرگز برای مدتی طولانی بدون توپ نمیماند. آن ها با پرسینگی دقیق و تمرین شده به طور مرتب بازیکنان رئال را تحت فشار قرار می دادند که به همین دلیل مورینیو مجبور شد در همان دقایق ابتدایی کار به بازیکنانش هشدار دهد که از سرعت بازی بکاهند.
کلوپ پارسال در گفتگویی گفت:"جاهایی هست که باید در آنجا به روش خاصی فوتبال بازی کنید؛ نمیتوانید از این راضی باشید که عقب بنشینید و زیر توپ بزنید.دورتموند یکی از آن جاهاست.ما میخواهیم فوتبالی بازی کنیم که برای همیشه در ذهن مردم نقش ببندد.بردن یک بازی با نمایشی ضعیف همیشه بهتر از باخت با بازی عالی نیست.چون پیروزی حس کاذب و اشتباهی از موفقیت به انسان میدهد."
داستان کلوپو در وستفالن
کلوپ از ماینس به دورتموند آمد؛ تیمی که برای آن 338 بازی انجام داده بود و به عنوان مربی، آن ها را برای اولین بار در تاریخ باشگاهشان به بوندسلیگا1 آورده بود. ماینس پس از 3سال دوباره در فصل 07-2006 به بوندسلیگا2 بازگشت و کلوپ پس از آن که نتوانست آنها را در فصل بعد به دسته برتر بازگرداند، استعفا داد. اما او در آن زمان بیش از همه به این دلیل معروف بود که کارشناس شبکه ZDF بود و تحلیلهای حرفهایاش از بوندسلیگا بسیاری را طرفدارش ساخت.
جالب اینجاست که او زمانی از ماینس جدا شد که سه باشگاه بزرگ آلمان، یعنی بروسیا دورتموند، بایرن و هامبورگ به دنبال مربی جدید میگشتند.
بایرن، یورگن کلینزمن را برگزید که نامی مشهور بود و به شوخی میگویند که هامبورگ هم به این دلیل مارتین یول را برگزید که در هنگام مصاحبه برخلاف کلوپ کت و شلوار به تن داشت! کلوپ گفت:"اگر مدیر بانک بودم با این تیپی که میزنم کسی به من اعتماد نمیکرد. اما من که مدیر بانک نیستم و در فوتبال کار میکنم!"
پس تنها دورتموند ماند. تیمی که پس از فتح لیگ قهرمانان در سال 1997 دورانی کابوسوار گذرانده بود. آنها بسیار خرج کرده بودند تا در سطح بالا بمانند اماتلاش آن ها بی نتیجه مانده بود و در آستانه ورشکستگی بودند.
یکی از اولین کارهای او پس از ورود به باشگاه دورتموند، ساماندهی به خط دفاعی تیم بود که مهم ترین عامل ضعف دورتموند در چند سال اخیر بود.رابرت کوواچ و کریستین وورنز، دو بازیکن کهنهکار، با آمدن وی از تیم جدا شدند. آنها روی هم 69 سال داشتند! نون سوبوتیچ، جوان ماینس و متس هوملس از بایرن، به دورتموند پیوستند.
اعتقاد کلوپ به جوانان باعث شد لوکاژ پیژک، ماریو گوتزه، اسون بندر، ایلکای گوندوغان و نوری شاهین نیز در این تیم پرورش یابند و در مسابقات بزرگ بدرخشند.
کلوپ در دورتموند مرتبا رو به جلو حرکت کرده است. او تیم را از رده تحقیر آمیز سیزدهم در دو فصل بعد به رتبههای ششم و پنجم رساند.سپس در سالهای 2011 و 2012 دو قهرمانی پیاپی در بوندسلیگا به دست آورد.
وقتی کلوپ اولین حقوقش را از باشگاه گرفت فکر کرد مسئول مربوط اشتباه کرده چون مبلغی که گرفته بود کمتر از دستمزدش در ماینس بود! با این اوصاف او با این وضعیت بد ساخت و حالا تیم او به یکی از بهترین تیم های حال حاضر جهان تبدیل شده و خود او هم موفق به کسب برترین مربی سال از سوی یوفا شد.
تولدت مبارک یورگن جان، تو همیشه در قلب مایی!
منبع : tarafdari.com
نویسنده : محمدحسین حسینی