• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

متن های خواندنی

*luna*

Registered User
تاریخ عضویت
14 اکتبر 2010
نوشته‌ها
246
لایک‌ها
847
محل سکونت
air
اینجا سرزمین واژه های وارونه است:

جایی که گنج، "جنگ" می شود

درمان، "نامرد" می شود

قهقه، "هق هق" می شود

اما دزد همان "دزد" است

درد همان "درد"

و گرگ همان "گرگ
 

*luna*

Registered User
تاریخ عضویت
14 اکتبر 2010
نوشته‌ها
246
لایک‌ها
847
محل سکونت
air
نگـــــــران نباش،

حــــال مـــن خـــــــوب اســت بــزرگ شـــده ام

دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم

آمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش ” زندگیست ”

آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای ” نبــودنـت ” تنگ نشــــود…

راســــــتی، بهتــــــــــر از قبل دروغ می گویــــم…

” حــــال مـــن خـــــــوب اســت ” … خــــــوبِ خــــوب
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
میگویند : هیچ وقت نمی دانید چه دارید ؛
تا وقتی که از دستش بدهید ....

واقعیت :

... دقیقاً می دانستید چه داشتید ،
فقط فکر میکردید ؛
هیچ وقت از دستش نخواهید داد ... !!!
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
بزرگ ترین موفقیت زندگی ام این بوده
که با چشم های خودم ببینم
که چه طور فراموشم می کنند!


"گابریل گارسیا مارکز"
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
خوشبختی همین در کنار هم بودنهاست
همین دوست داشتنهاست
درآغوش گرفتنهاست
خوشبختی همین لحظههای ماست،
همین ثانیههاییست که در شتاب زندگی گمشان کردهایم!!
 

*luna*

Registered User
تاریخ عضویت
14 اکتبر 2010
نوشته‌ها
246
لایک‌ها
847
محل سکونت
air
روزهایی که دلم شکسته بود یاد حرف های پدر ژپتو به پینوکیو می افتادم که می گفت:

« پینوکیو!

چوبی بمان؛

آدمها سنگی اند، دنیایشان قشنگ نیست...»

اما این روزها آرامم... آن قدر که از پریدن پرنده غافل نشده و در هیچ خیابانی، گم نمی شوم.

این روزها آسان تر از یاد می روم، آسان تر فراموشم می کنند... می دانم! اما شکایتی ندارم...

آرامم؛گله ای نیست... انتظاری نیست،

اشکی نیست... بهانه ای نیست،

این روزها تنها آرامم... یک وحشی آرام!

آن قدر آرام که به جنون چندین ساله ام، شک کرده ام!می ترسم نکند مرده باشم و خودم هم ندانم...؟

می نویسم: \" دوستت دارم \" و قایمش می کنم... تو به درد زندگی نمی خوری...

تو را باید نوشت و گذاشت وسط همان شعرها و قصه هایی که از آن جا آمده ای...

دلم یک غریبه می خواهد که بیاید بنشیند، فقط سکوت کند و من هی حرف بزنم و بزنم و بزنم...

تا کمی کم شود این همه بار! بعد بلند شود و برود... انگار نه انگار!

نبود؛ پیدا شد... آشنا شد؛ دوست شد... مهرشد؛ گرم شد...

عشق شد؛ یار شد... تارشد؛ بد شد... رد شد؛ سرد شد...

غم شد؛ بغض شد... اشک شد؛ آه شد... دور شد؛ گم شد...

قرارمان یک مانور کوچک بود!

قرار بود تیرهای نگاهت مشقی باشد. اما ببین؛ یک جای سالم بر قلبم نمانده است.

حرف هایم پر از خیال است،

خیال هایم پر از حرف های سکوت و

سکوتم؛ پر از خیال حرف هایی است که به دنبال هم درون حنجره ام اعدام شده اند.

ته خیال هایم پر از ترس است و ترسم؛

پر از تو!

تو که در انتهای دوخط موازی خیال هایم، به دنبال بی نهایت می گردی

ته خیال هایم همیشه تو هستی و من می ترسم...

نمی خواهم برگردی. این را به همه گفته ام، حتی به تو!.. به خودم!

اما نمی دانم چرا هنوز برای آمدنت فال می گیرم؟

من چشمهایم را بستم و تو قایم شدی...

من هنوز روزها را می شمارم...!

تو پیدا نمی شوی یا من بازی را بلد نیستم؟! یا تو جر زدی؟

با گفتن یک \" جایت خالی ست \" ، نه جای من پر می شود و نه از عمق شادی هایت کمتر.

فقط دل خوش می شوم که هنوز بود و نبودم برایت مهم است.
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
وقتی کسی تو را
عاشقانـــــــه
دوست دارد
شیوه ی بیــان اســم تـو
در صدای او متفاوت است
و تــــو
می دانی
که نامت
در لبهـای او ایمن است . . .
 

sarvenaz24

Registered User
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
358
لایک‌ها
310
محل سکونت
My room
اگر اندك . . .

اندك . . .

دوستم نداشته باشی

من نیز تو را

از دل می‌برم

اندك . . .

اندك . . .

اگر یكباره فراموشم كنی

در پی من نگرد

زیرا

پیش از تو فراموشت كرده ام
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
كاش می شد كه كسی می آمد
باور تیره ما را می شست
و به ما می فهماند:
دل ما منزل تاریکی نیست
اخم بر چهره بسی نازیباست
بهترین وقت همان لبخند است
کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد
که هنوز انسانیم ...
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
من ترسیده ام!

در حوالی من کسی با دنیا در جنگ است

کسی که لبخندش گویش تنهایی اوست

برق چشمانش برق دلتنگیست

و

سهم من فقط حسرت اوست !

کاش اشاره ها برایم معنی واژه ها را نداشت....
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
کمی که دروغگو شوم
دلتنگیم را برای نگاهت انکار می کنم
آنوقت می خواهم که دیگر نیایی
مرا جا بگذاری میان سطر سطر خاطراتت
شک می کنم به بودنت
اگر به سرم زد و لجباز شدم
دوست داشتنت را
انتهایی میابم
پس می دهم به تو
همه ی بودنت را...
 

*luna*

Registered User
تاریخ عضویت
14 اکتبر 2010
نوشته‌ها
246
لایک‌ها
847
محل سکونت
air
ما هیچ یک مانند خورشید

نوری و گرمایی که جان بخشد به این عالم نداریم

اما به سهم خویش و در محدوده خویش

ما نیز از خورشید چیزی کم نداریم.

با نور و گرمای "محبت"

نیروی هستی بخش "خدمت"

در بین مردم می توان آسان درخشید

بر دیگران تابید و جان تازه ای بخشید

مانند خورشید!


"فریدون مشیری"
 

seashore

Registered User
تاریخ عضویت
4 فوریه 2012
نوشته‌ها
634
لایک‌ها
3,124
محل سکونت
شهر راز
كودك كه بودم
وقتى زمين مى خوردم
مادرم من را مى بوسيد
تمام درد هايم از ياد مى رفت
ديروز زمين خوردم
... دردم نيامد اما
تمام بوسه هاى مادرم
يادم آمد
(بهرنگ قاسمی)
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
دیوانگی است اگر

از همه گلهای سرخ متنفر گردید، چون خار یک گل سرخ شما را خراشیده.

از همه رویاهایتان ناامید شوید، چون یکی از آنها به واقعیت تبدیل نشده.

از همه تلاشهایتان دست بکشید، چون یکی از آنها شکست خورده.

ایمانتان را از دست بدهید، چون یکی از دعاهایتان مستجاب نشده.

همه دوستانتان را محکوم کنید، چون یکی از آنها خیانت کرده.

عشق را باور نکنید، چون یکی بی وفا بوده.

یادتان باشد، ممکن است فرصتی دیگر دست دهد.

یک دوست جدید، یک عشق تازه، یک زندگی دوباره. هرگز در هیچ حالی تسلیم و ناامید نشوید...
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن در زندگی دیگران هدر ندهید.
هیچ وقت در دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی دیگران صدای درونی شما را خاموش کند.
و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید...!
استیو جابز
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
لازم است گاهی از مسجد و کلیسا بیرون بیاییو ببینی پشت سر اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟

لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکرکنیکه چه ‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟

لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی دروجودت هست یا نه؟

و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده واز فاصله ای دورتر به خودت بنگریو از خود بپرسی که سالها سپری شد....

تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت....؟؟
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
نگذار کسی اولویت زندگی تو باشد، وقتی تو فقط یک انتخاب در زندگی او هستی ... یک رابطه بهترین حالتش وقتی است که دو طرف در تعادل باشند
شخصیت خودت را برای کسی تشریح نکن
چون کسی که تو را دوست داشته باشد به آن توضیحات نیازی ندارد
و کسی که از تو بدش بیاید، باور نمی کند!
وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی
وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی کنی
وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید!
وقتی صبح بیدار می شویم دو انتخاب داریم:
برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم، یا بیدار شویم و رویاهایمان را دنبال کنیم.
انتخاب با توست ... ما کسانی که به فکرمان هستند را نگران می کنیم و حتی به گریه می اندازیم و گریه می کنیم برای کسانی که حتی لحظه ای به فکر ما نیستند!

این یکی از حقایق عجیب زندگی است،

و اگر این را بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست!
 

sarvenaz24

Registered User
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
358
لایک‌ها
310
محل سکونت
My room
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد ! زیبا بود امّا شوخی بود !
حالا تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است !
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . .!
تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است...
 

بـا ر ا ن

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
27 می 2008
نوشته‌ها
1,156
لایک‌ها
4,026
سن
33
سلام...

از دوستان یه خواهشی دارم که تو این تاپیک شعر یا نثر ادبی نذارن .. ممنون میشم ... البته من مدیر نیستم ؛ فقط یه خواهش دوستانه بود :)...
 

بـا ر ا ن

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
27 می 2008
نوشته‌ها
1,156
لایک‌ها
4,026
سن
33
یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود:

دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت!!.

شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می شود دعوت می کنیم .

در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت می شدند اما پس از مدتی ، کنجکاو می شدند که بدانند کسی که مانع پیشرفت آن ها در اداره می شده که بوده است .

این کنجکاوی ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت ۱۰ به سالن اجتماعات کشاند.رفته رفته که جمعیت زیاد می شد هیجان هم بالا رفت. همه پیش خود فکر می کردند:این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟به هرحال خوب شد که مرد!!

کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی یکی از نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه می کردند ناگهان خشکششان می زد و زبانشان بند می آمد.

آینه ایی درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه می کرد، تصویر خود را می دید. نوشته ای نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:

((تنها یک نفر وجود دارد که می تواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که می توانید زندگی تان را متحول کنید.شما تنها کسی هستید که می توانید بر روی شادی ها، تصورات و وموفقیت هایتان اثر گذار باشید.شما تنها کسی هستید که می توانید به خودتان کمک کنید.))

زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان،والدینتان،شریک زندگی تان یا محل کارتا تغییر می کند،دستخوش تغییر نمی شود.

زندگی شما تنها فقط وقتی تغییر می کند که شما تغییر کنید، باورهای محدود کننده خود را کنار بگذاریدو باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسوول زندگی خودتان می باشید.

مهم ترین رابطه ای که در زندگی می توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است.

خودتان امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیر ممکن و چیزهای از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت های زندگی خودتان را بسازید.

دنیا مثل آینه است.
 
بالا