نازنین من !
بگو ...تا میتوانی برایم بگو...تا می شود ...
تا جایی که دنیا به تریج قبایش بر نمیخورد
و هنوز برای جدا کردنمان از هم دست دست میکند
حرف بزن ...
هرچند من سکوت تو را هم به رسم نزدیکی دلهای عاشق
خوب میخوانم و از آن هم نامه ای بلندبالا
مثل گلایه هایت از آدمهای رنگی می سازم
اما تو سکوت نکن؛
مگر باز هم باید این واقعیت تلخ را به تو یادآور شوم که
دنیا خیلی حسود است !
و برای جدا کردن دل ها یی که حرف و زبان هم را می فهمند
هر روز طرحی تازه می ریزد و بجایش دلهایی را کنار هم قرار میدهد
که نمی دانند زبان مشترکی هم هست!....
بگو ...تا میتوانی...تا دنیا با اتفاقات تکراریش
مجالمان میدهد بگو
برای نگفتن یک عمر وقت باقی ست....