• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مزایا و معایب نبود نامهای مذکر و مونث در فارسی

Dariush

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,412
لایک‌ها
4
محل سکونت
پاسارگاد
مثال مترو هم يك تبعيض جنسي در برابر آقايان هست. چه معني داره يه واگن اضافي اختصاصي براي خانمها باشه؟ راحت تر بودن و شلوغي هم شد دليل براي اينكه به يك جنس لطف بكنن بگن خب اين يك سهم بيشتر واسه شما؟ اگر سخته براي همه سخته. در هر حال اينها تبعيض جنسي هست و تبعيض جنسي در مكانهاي عمومي و دولتي مردوده، مگر اينكه مكاني خصوصي باشه و صاحبش دلش بخواد اونجا تبعيضي قائل بشه و از اونجا كه اين يه مكان خصوصيه، هر كس خوشش نيومد نميره اونجا.

موضوع اینه که زنها برای همین یک واگن اضافه ای که توی مترو بدست آوردند خیلی جاها در جامعه خیلی چیزهای دیگری رو از دست دادند. برای همینه که تبعیض بده چه به نفع باشه چه به ضرر!
 

ceramic

Registered User
تاریخ عضویت
26 می 2007
نوشته‌ها
235
لایک‌ها
2
يعني اين واقعا احتياج به توضيح داره؟؟

مثال آف تاپيكي براي روشن شدن منظورم:

«هر گونه جدا سازي بر اساس جنس، نژاد، رنگ پوست و ... يك نوع تبعيض حساب ميشه. مثلا در اتوبوسهاي آمريكايي در دهه هاي 50 و قبل از اون، سياهپوستان حق نداشتند جلوي اتوبوس سوار بشن و اين تبعيض نژادي بود. الان در اتوبوسهاي ما هم تبعيض جنسي صورت مي گيره، به نحوي كه زنان حق ندارند جلوي اتوبوس سوار بشن. اينكه مثلا ميخوان جلوي مزاحمت برخي آقايان براي خانمها رو به اين نحو بگيرن، پاك كردن صورت مسئله به علت كم كاري پليس جامعه اس كه جلوي اين مزاحمت ها رو سختگيرانه تر نمي گيره و تبعيض جنسي رو به حل مسئله به نحو منطقي ترجيح داده.»

جداسازي كلمات، افعال و ضماير براي مذكر و مونث هم شق زباني تبعيض جنسي هست. معمولا هميشه براي خدا هم ضماير مذكر به كار مي برند، چون واقعا براي خدا افت داره جنسيت زن بهش اطلاق بشه!! و بعد هم ميفرمايند همه با هم برابرند!! البته بعضي برابر تر!


بله در این مورد احتیاج به توضیح دارد ، خصوصا پس از توضیح نارسای شما که اصلا قابل تعمیم به موضوع ضمایر نبود . در باره ی خدا هم جنسیت معنا و مفهومی ندارد ، چه مردانه اش و چه زنانه .

نمی خواهم وارد بحث های اجتماعی شوم ( که آف تاپیک حقیقی آن جا خواهد بود ) بنابراین بار دیگر می پرسم که چرا کاربرد ضمایر جنسیتی در ادبیات ، یعنی جایی که ما می خواهیم روشن کنیم شخص مورد نظرمان زن یا مرد بوده ، به معنای تبعیض جنسیتی است ؟

لطفا از ارائه کردن تعاریف کلی ای از آن دست که بالا فرمودید و ربطی به این موضوع نداشت خودداری بفرمایید و در حوزه ی ادبیات پاسخ بدهید ( قرار شد همه چیز را به هم ربط ندهیم دیگر ... ؟ مثل اتوبوس و ضمیر ! )

 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
نمی خواهم وارد بحث های اجتماعی شوم ( که آف تاپیک حقیقی آن جا خواهد بود ) بنابراین بار دیگر می پرسم که چرا کاربرد ضمایر جنسیتی در ادبیات ، یعنی جایی که ما می خواهیم روشن کنیم شخص مورد نظرمان زن یا مرد بوده ، به معنای تبعیض جنسیتی است ؟

اگر اين موضوع تبعيض جنسي نيست چرا براي خدا در عربي يا انگليسي كه تمايز بين مذكر و مونث وجود داره ضماير/افعال/اسامي مذكر به كار مي برند؟

گوينده به راحتي ميتونه بگه "خانمي به ديدن من آمد." يا بگه "شخصي به ديدن من آمد،" به جاي اينكه مجبور باشه فعل آمدن رو براي مونث يا مذكر صرف كنه و زبان رو از اينكه هست پيچيده تر و سخت تر كنه. دليلي نداره كه ما در همه ساختار جمله مشخص كنيم طرف زن بوده يا مرد، و زبانهايي كه اين ساختار محدود كننده رو دارند، صرفا براي اين اينكار رو انجام ميدن، چون در بطن و ساختار اجتماعي گذشته اشون كه شما نمي تونيد ارتباطش رو با زبان منكر باشيد، تبعيض جنسي وجود داشته است. زبان يك ابزار ارتباط اجتماعي است و كاملا از رفتارهاي اجتماعي پيشنينان سرچشمه گرفته است. بنابراين طبيعيه كه همه دغدغه هاي اونها درش لحاظ شده باشد.

اين طور كه از شواهد امر بر مي آيد، خوشبختانه پيشينيان ما انسانهايي بودند كه تبعيض جنسي جايي در فرهنگ و آداب و رسومشان نداشته است. :lol: حالا اين امر ممكنه به مذاق تبعيض گرايان خوش نيايد كه مهم هم نيست.
 

ceramic

Registered User
تاریخ عضویت
26 می 2007
نوشته‌ها
235
لایک‌ها
2
اگر اين موضوع تبعيض جنسي نيست چرا براي خدا در عربي يا انگليسي كه تمايز بين مذكر و مونث وجود داره ضماير/افعال/اسامي مذكر به كار مي برند؟

گوينده به راحتي ميتونه بگه "خانمي به ديدن من آمد." يا بگه "شخصي به ديدن من آمد،" به جاي اينكه مجبور باشه فعل آمدن رو براي مونث يا مذكر صرف كنه و زبان رو از اينكه هست پيچيده تر و سخت تر كنه. دليلي نداره كه ما در همه ساختار جمله مشخص كنيم طرف زن بوده يا مرد، و زبانهايي كه اين ساختار محدود كننده رو دارند، صرفا براي اين اينكار رو انجام ميدن، چون در بطن و ساختار اجتماعي گذشته اشون كه شما نمي تونيد ارتباطش رو با زبان منكر باشيد، تبعيض جنسي وجود داشته است. زبان يك ابزار ارتباط اجتماعي است و كاملا از رفتارهاي اجتماعي پيشنينان سرچشمه گرفته است. بنابراين طبيعيه كه همه دغدغه هاي اونها درش لحاظ شده باشد.

اين طور كه از شواهد امر بر مي آيد، خوشبختانه پيشينيان ما انسانهايي بودند كه تبعيض جنسي جايي در فرهنگ و آداب و رسومشان نداشته است. :lol: حالا اين امر ممكنه به مذاق تبعيض گرايان خوش نيايد كه مهم هم نيست.



این که دیگران خطا کرده اند ، اصل موضوع را توجیه نمی کند . موضوع پرسش من ارتباطی به عربی یا انگلیسی ندارد . پرسش این است که چرا باید این را به معنای تبعیض بگیریم ؟

شما جمله ای را مثال زدید : " خانمی به دیدن من آمد " . معمولا بعد از این جمله ی خبری ، می خواهیم بگوییم که او ( آن خانم ) چه هدفی از این ملاقات داشته است . خوب جمله ی دوم را به خاطر زیبایی و پرهیز از تکرار ، باید با ضمیر " او " شروع کنیم . مثلا بگوییم " او بسیار ناراحت و در عین حال هیجان زده بود " . حالا وقتی همین داستان در حد یک دو پاراگراف پیش برود و چند شخصیت دیگر هم به این قضیه اضافه شوند ، می بینیم بارها از ضمیر " او " استفاده کرده ایم که گاه ما را ناچار می کند ولو در پرانتز خواننده را از اشتباه در بیاوریم .


نمونه ای از یک داستان کوتاه ( اسب - نوشته ی آقای رضا بابا مقدم ) :
آشنايي و دوستي من و او را بايد نتيجه يك تصادف دانست. اگر آن روز معلم مرا در كلاس در جاي ديگري نشانده بود، ممكن بود من با ديگري دوست شوم. روزي كه همراه ناظم دبيرستان به معلم كلاس اول معرفي شدم، در نيمكت جلو يك جاي خالي بود و معلم مرا آنجا نشاند. او هم آنجا سمت چپ من نشسته بود. پسر بچه‌اي بود با رنگي پريده، دندانهایي درشت و سفيد و صورتي استخواني و كمي بلند، با پوستي صاف و كمي تيره و چشماني كه در گودي آنها نگاهي افسرده و شرمگين داشت.

اگر دقت کنید ، ناتوانی ضمیر " او " از بیان جنسیت شخص مورد نظر است که نویسنده را وا می دارد از عبارت " پسر بچه ای بود با " استفاده کند . و باز هم چنانچه کلیت نوشته را در نظر بگیرید می بینید که شروع توصیف به خاطر کاربرد همین عبارت زیبایی خود را از دست داده و بیشتر به یک جمله ی خبری ساده نزدیک شده است . ( من اگر به جای نویسنده بودم ، قسمت ِ " بود با " را حذف می کردم ) همین مشکل را در خیلی از متون دیگر هم می توان یافت .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
در اون داستان چه اشكالي وجود داره؟ حالا اگر ضمير مذكر در فارسي وجود داشت و طرف يك مرد پنجاه ساله بود نبايد مي نوشت "مردي بود مسن؟" نويسنده خواسته شما بدونيد دقيقا جنسيت و حدود سني دوستي كه باهاش آشنا شده چيه و شما هم مي دونيد. مگر داستانها هميشه دو شخصيت داره كه يكي مونثه و اون يكي مذكر و اگر اين دو جدا بشن ديگه با هم قاطي نميشن؟ در يك داستان ممكنه ده ها زن و مرد نقش داشته باشن و نويسنده بايد مشخص كنه راجع به كدوم يكي داره ضميري به كار ميبره. مثلا اگر يك داستان عشقي راجع به همجنس گرا ها بود چي؟ لووول.

متن لينك اولين سرچي كه در همين رابطه در زبان انگليسي در گوگل انجام دادم و نمونه اش فراوانه: در زبان انگليسي نويسنده از واژه man استفاده كرده با اينكه مجبور نبوده. نه تنها جمله زشت نيست، بلكه زيباتر هم شده.

He was a man of prodigious energy - physical and intellectual. "He was a mercurial man," wrote Israeli author Amos Oz, "almost violently vivacious."
لينك

شما مثل اينكه معني كلمه تبعيض (تقسيم و جدا كردن بعضي از بعضي) رو متوجه نميشيد، يا اگر ميشيد اشكالي در اون در مورد چيزهايي كه انتخاب و دست آورد شخصي انسانها نبوده نمي بينيد.
 
Last edited:

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
این که دیگران خطا کرده اند ، اصل موضوع را توجیه نمی کند . موضوع پرسش من ارتباطی به عربی یا انگلیسی ندارد . پرسش این است که چرا باید این را به معنای تبعیض بگیریم ؟

شما جمله ای را مثال زدید : " خانمی به دیدن من آمد " . معمولا بعد از این جمله ی خبری ، می خواهیم بگوییم که او ( آن خانم ) چه هدفی از این ملاقات داشته است . خوب جمله ی دوم را به خاطر زیبایی و پرهیز از تکرار ، باید با ضمیر " او " شروع کنیم . مثلا بگوییم " او بسیار ناراحت و در عین حال هیجان زده بود " . حالا وقتی همین داستان در حد یک دو پاراگراف پیش برود و چند شخصیت دیگر هم به این قضیه اضافه شوند ، می بینیم بارها از ضمیر " او " استفاده کرده ایم که گاه ما را ناچار می کند ولو در پرانتز خواننده را از اشتباه در بیاوریم .


نمونه ای از یک داستان کوتاه ( اسب - نوشته ی آقای رضا بابا مقدم ) :


اگر دقت کنید ، ناتوانی ضمیر " او " از بیان جنسیت شخص مورد نظر است که نویسنده را وا می دارد از عبارت " پسر بچه ای بود با " استفاده کند . و باز هم چنانچه کلیت نوشته را در نظر بگیرید می بینید که شروع توصیف به خاطر کاربرد همین عبارت زیبایی خود را از دست داده و بیشتر به یک جمله ی خبری ساده نزدیک شده است . ( من اگر به جای نویسنده بودم ، قسمت ِ " بود با " را حذف می کردم ) همین مشکل را در خیلی از متون دیگر هم می توان یافت .
دقیقا !!
منتها یه عده هستن یه دو تا چیز نا مربوط رو مربوط میکنند بعد توی رودروایسی تا تهش میخوان وایسن و گاها قصه ی کلثوم ننه سر هم میکنن تا حرف نچسبشون رو اثبات کنن !!
خلاصه حرفی که من از پست اول میزنم اینه :
1: نبود ضمیر غایل مونث/ مذکر باعث طولانی تر شدن جملات در زبان فارسی شده .
2: طولانی تر شدن جمله جزو معایب یه زبان به حساب میاد .


پینوشت : چند روز پیش بنده با یکی از اساتید محقق در زمینه زبان های باستانی صحبت میکردم و ایشون گفتن زبان فارسی هیچ وقت ضمیر مونث و مذکر نداشته ولی در گذشته ضمائر بیجان و جاندار وجود داشته که بعد ها تغییر کردن .ولی این رو قبول کرد که این مورد باعث طولانی تر شدن جملات میشده . در مورد قضیه عدم تفاوت جنسیتی در ایران باستان رو هم جوابی ندادن و فرمودند اینجور حرف ها حرفه ای و علمی نیست و بیشتر بخاطر شرایط سیاسیه حال حاضر هست و من خودم رو قاطی اینجور مباحث نمیکنم ولی چند هزار سال پیش که همه چیز در زور بازو خلاصه میشده صحبت از حقوق زنان و عدم تبعیض و رعایتش در زبان حرف خنده داریه .
پینوشت 2 : چون مکالمات شفاهی بوده من نمیتونم دفاعی ازش بکنم . ولی کسی خواست میتونه قرار بزاریم بریم شخص استاد رو ببینیم .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
ولی چند هزار سال پیش که همه چیز در زور بازو خلاصه میشده صحبت از حقوق زنان و عدم تبعیض و رعایتش در زبان حرف خنده داریه .

به استادتون بفرماييد كه زنان در ايران باستان مشاغلي هم پاي مردان داشتند و برابر اونها حقوق گرفته، از مزيتهايي مثل مرخصي زايمان هم برخوردار بودند. سكسيزم در ايران باستان نقشي نداشته و اين رسوم رو در طي تاخت و تازهاي بعدي، از همسايگان سكسيتمون به ارث برديم، همونها كه اين تبعيضها در زبانشون موج ميزنه.
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
بحث ما معایب نبود ضمیر مونث و مذکر هست لطفا بحث رو به حاشیه نبرید .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
بحث ما معایب نبود ضمیر مونث و مذکر هست لطفا بحث رو به حاشیه نبرید .
شما از قول كسي راجع به چند هزار سال پيش و رسوم ايرانيان در اون موقع صحبت كرديد، من صرفا تصحيحش كردم.
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
دقیقا !!
منتها یه عده هستن یه دو تا چیز نا مربوط رو مربوط میکنند بعد توی رودروایسی تا تهش میخوان وایسن و گاها قصه ی کلثوم ننه سر هم میکنن تا حرف نچسبشون رو اثبات کنن !!
خلاصه حرفی که من از پست اول میزنم اینه :
1: نبود ضمیر غایل مونث/ مذکر باعث طولانی تر شدن جملات در زبان فارسی شده .
2: طولانی تر شدن جمله جزو معایب یه زبان به حساب میاد .

خب، در مورد قسمت اول پست شما هم:

باز تكرار ميكنم، زبان يك ابزار ارتباط اجتماعي است. اين كه در زبان اسكيمو ها چندين لغت براي برف در شرايط و جاهاي متفاوت وجود داره، به خاطر اينه كه به اين كلمات در روابط اجتماعي و تبادل نظرهاشون احتياج بوده. بنابراين ادعاي عدم وجود نياز به تبعيض جنسي در بين اجداد ما، به علت نبود تمايز بين مذكر و مونث در ساختار دستوري زبان فارسي، اونطور كه شما ادعا ميكنيد بي ربط و قصه ننه كلثوم نيست و متاسفم كه شما قضيه رو اينطوري مي بينيد. :lol:

در مورد نكاتي هم كه اشاره كرديد، نظر من هم اينه:

- بودن ضماير غايب مونث و مذكر صرفا كار گوينده/نويسنده رو سخت تر كرده، و تحقيق در مورد جنسيت فردي كه ازش صحبت ميكنه ايجاد ميشه. اگر ضميري رو هم اشتباه به كار ببري بايد مرتب تصحيح و عذرخواهي كني. در متني هم كه ده ها مرد و زن درش نقش دارند، هيچ كمكي به روشن شدن موضوعي نميكنه و در هر حال اين وظيفه نويسنده و گوينده هست كه مرجع ضمير رو مشخص كنه.

- بودن افعال مذكر و مونث و صرف اونها كه ديگه دردسر مضاعف هست. (حفظ كردن صيغه هاي متعدد فعل و دقت در استفاده اونها!) و نبودش در فارسي كار رو بسي راحت تر و ساختار زباني ما رو جمع و جور تر كرده.
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
شما از قول كسي راجع به چند هزار سال پيش و رسوم ايرانيان در اون موقع صحبت كرديد، من صرفا تصحيحش كردم.
شما تصحیح نکردید . شما لینک دادید به یه مقاله توی ویکی پدیا که هیچ ارزشی از بعد علمی نداره . پس لطفا در مورد :
1: نبود ضمیر غایل مونث/ مذکر باعث طولانی تر شدن جملات در زبان فارسی شده .
2: طولانی تر شدن جمله جزو معایب یه زبان به حساب میاد .
اگه نظری دارید بفرمائید .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
شما تصحیح نکردید . شما لینک دادید به یه مقاله توی ویکی پدیا که هیچ ارزشی از بعد علمی نداره . پس لطفا در مورد :
اگه نظری دارید بفرمائید .

در اون مورد كه نظرم رو گفتم. در مورد اول هم شما حداقل لينكي به بي ارزشي(!) لينك من در تائيد ادعاتون بياريد. :lol:
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
شما تصحیح نکردید . شما لینک دادید به یه مقاله توی ویکی پدیا که هیچ ارزشی از بعد علمی نداره . پس لطفا در مورد :
اگه نظری دارید بفرمائید .
خوب شما کاملا معایب نبود ضمیر رو موشکافی کردید . تشکر میکنم .
- بودن ضماير غايب مونث و مذكر صرفا كار گوينده/نويسنده رو سخت تر كرده، و تحقيق در مورد جنسيت فردي كه ازش صحبت ميكنه ايجاد ميشه.
بودن ضماير غايب مونث و مذكر صرفا كار شنونده/خواننده رو سخت تر كرده، و (خواننده/شنونده رو از) تحقيق در مورد جنسيت فردي كه ازش صحبت ميكنه (بی نیاز کرده)
قانون : ما حرف میزنیم که طرف مقابلمون منظورمون رو به راحتی درک کنه !! وگرنه ما راحت تریم که اصلا حرف نزنیم .

اگر ضميري رو هم اشتباه به كار ببري بايد مرتب تصحيح و عذرخواهي كني. در متني هم كه ده ها مرد و زن درش نقش دارند، هيچ كمكي به روشن شدن موضوعي نميكنه و در هر حال اين وظيفه نويسنده و گوينده هست كه مرجع ضمير رو مشخص كنه.
ولی وقتی یه مونث یه مذکر باشند معنی رو کاملا میرسونه . ولی وقتی ضمیر سوم شخص همیشه مبهم باشه در همه ی حالت ها جملات نیاز به توضیح واضحات داره . با وجود مونث و مذکر ما برخی از اوقات مشکل ابهام داریم و بدون اون ما همیشه این مشکل رو داریم . اینطور نیست ؟!
- بودن افعال مذكر و مونث و صرف اونها كه ديگه دردسر مضاعف هست. (حفظ كردن صيغه هاي متعدد فعل و دقت در استفاده اونها!) و نبودش در فارسي كار رو بسي راحت تر و ساختار زباني ما رو جمع و جور تر كرده.
در گفتن راحت تر کرده و در شنیدن و خواندن سخت تر .
قانون : ما حرف میزنیم که طرف مقابلمون منظورمون رو به راحتی درک کنه !! وگرنه ما راحت تریم که اصلا حرف نزنیم


شما اگه قانون من رو قبول ندارید بفرمائید تا بحث کنیم .
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
در اون مورد كه نظرم رو گفتم. در مورد اول هم شما حداقل لينكي به بي ارزشي(!) لينك من در تائيد ادعاتون بياريد. :lol:
من اون بالا گفتم :
2 : چون مکالمات شفاهی بوده من نمیتونم دفاعی ازش بکنم . ولی کسی خواست میتونه قرار بزاریم بریم شخص استاد رو ببینیم .
اگه علاقه دارید بفرمائید بریم خدمتشون .محض اطلاع ایشون مترجم این کتاب هستند از زبان باستانی پهلوی .اگه فکر میکند من بلوف میزنم میتونید اسم من رو تو شناسه ی همین کتاب ببینید .
ضمنا هر کسی دیگه قضیه اعتبار ویکی پدیا رو میدونه !!
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
خب من نيازي نميبينم كه روشن كنم جنسيت طرف چي هست و نيازي به روشن شدنش براي خودم احساس نميكنم، يعني هيچ تفاوتي به حال من نميكنه. مشكل شما اينه كه اين موضوع براتون مهمه. يعني از تبعيض و تمايز جنسي خوشتون مياد و دوست داريد اين اطلاعاتِ از نظر من بي ارزش رو داشته باشيد. به عبارتي يه سكسيست هستيد. و همين جا اين بحث به پايان مي رسه، چون مسلمه كه به نظر شما زبان مبهمه و از نظر من تا همين جا كه اطلاعات ميده لازم و كافيه. :lol:
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
خب من نيازي نميبينم كه روشن كنم جنسيت طرف چي هست و نيازي به روشن شدنش براي خودم احساس نميكنم، يعني هيچ تفاوتي به حال من نميكنه. مشكل شما اينه كه اين موضوع براتون مهمه. يعني از تبعيض و تمايز جنسي خوشتون مياد و دوست داريد اين اطلاعاتِ از نظر من بي ارزش رو داشته باشيد. به عبارتي يه سكسيست هستيد. و همين جا اين بحث به پايان مي رسه، چون مسلمه كه به نظر شما زبان مبهمه و از نظر من تا همين جا كه اطلاعات ميده لازم و كافيه. :lol:
خوب آدم نمیتونه جواب منطقی بده میتونه به این روش ها هم متوصل بشه . ولی عزیز جان ایهام حسن برای زبان نیست . این جمله رو ازمن داشته باشید بعد ها در زندگی به کمکتون خواهد آمد . :D

پینوشت نا مربوط : من به هیچ عنوان به تبعیض جنسیتی اعتقادی ندارم و اعتقاد دارم مرد و و زن باید دارای حقوق یکسانی باشند . به این اعتقاد دارم که باید حق طلاق برابر داشته باشند . همچنینی اعتقاد دارم که باید دقیقا به اندازه ی مرد ها ارث ببرند . لطفا بدون شناخت توهین نکنید .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
اگه علاقه دارید بفرمائید بریم خدمتشون .محض اطلاع ایشون مترجم این کتاب هستند از زبان باستانی پهلوی .اگه فکر میکند من بلوف میزنم میتونید اسم من رو تو شناسه ی همین کتاب ببینید .
ضمنا هر کسی دیگه قضیه اعتبار ویکی پدیا رو میدونه !!

ممنون، ولي نميتونم پاشم بيام تهران. در اون مورد هم ويكي لينك داده به مقاله اي از سايت ميراث فرهنگي (CHN)

http://www.chnpress.com/news/?section=2&id=4402
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
خوب آدم نمیتونه جواب منطقی بده میتونه به این روش ها هم متوصل بشه . ولی عزیز جان ایهام حسن برای زبان نیست . این جمله رو ازمن داشته باشید بعد ها در زندگی به کمکتون خواهد آمد . :D

پینوشت نا مربوط : من به هیچ عنوان به تبعیض جنسیتی اعتقادی ندارم و اعتقاد دارم مرد و و زن باید دارای حقوق یکسانی باشند . به این اعتقاد دارم که باید حق طلاق برابر داشته باشند . همچنینی اعتقاد دارم که باید دقیقا به اندازه ی مرد ها ارث ببرند . لطفا بدون شناخت توهین نکنید .

خب جدا كردن ضماير هم تبعيض جنسي هست، چه فرقي ميكنه؟ شما ميتونيد به خيلي از چيزها اعتقاد داشته باشيد، ولي همين كه براتون مهمه بدونيد طرف زنه يا مرد، خودش نشانه اين مسئله هست كه تا حدي با تبعيض موافقيد. در ضمن من پست هاي زيادي از شما خوندم و توهين هاي بسياري به اناث درش مشاهده كردم كه ممكنه 90 درصدش هم شوخي بوده باشه، اما به هر حال معتقدم به سكسيزم خفيف مبتلا هستيد. اولين قدم در بهبودش هم هميشه پذيرفتنه. ;)
 

SherlockHolmes

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 می 2004
نوشته‌ها
3,068
لایک‌ها
825
سایت میراث فرهنگی طبیعیه که نمیتونه بنویسه 3 هزار سال پیش زن ها رو به گاری میبستند . حتی اگه همچین حقیقتی وجود داشته باشه .
خب جدا كردن ضماير هم تبعيض جنسي هست، چه فرقي ميكنه؟ شما ميتونيد به خيلي از چيزها اعتقاد داشته باشيد، ولي همين كه براتون مهمه بدونيد طرف زنه يا مرد، خودش نشانه اين مسئله هست كه تا حدي با تبعيض موافقيد.
ضمیر هیچ ربطی به جنسیت نداره و این یه جور فرافکنیه . ضمیر ضمیره تعریفشم مشخصه .
در ضمن من پست هاي زيادي از شما خوندم و توهين هاي بسياري به اناث درش مشاهده كردم كه ممكنه 90 درصدش هم شوخي بوده باشه، اما به هر حال معتقدم به سكسيزم خفيف مبتلا هستيد. اولين قدم در بهبودش هم هميشه پذيرفتنه. ;)
من توی پست هام موارد زیادی رو در مورد خانم ها اخلاقشون گفتم که به زعم شما توهین آمیز بوده . ولی این مسئله ربطی به برابری حقوق اجتماعی خانم ها و آقایون نداره . این دو مسئله متفاوتن . شاید من اعتقاد داشته باشم باید به حقوق الاغ ها هم احترام گذاشت و نباید زیاده از حد بهشون بار زد ولی این دلیل نمیشه به این اعتقاد داشته باشم که الاغ رو میشه به عنوان حیوان خانگی در خانه نگه داشت . من طرفدار برابری کامل حقوق زن و مرد هستم . ولی ممکنه یه سری رفتار اناث مخصوصا نوع ایرانیش مشکل داشته باشم که خوب حق طبیعی من هست . مشکل از شماست که دنبال 0 یا 100 هستید .
پینوشت : از نوشتن الاغ منظوری نداشتم و شما میتونید هر حیوان و موجودی رو جاش بنویسید , هیچ کنایه ای هم در کار نیست .
پینوشت 2 : من شما رو به بیماری متهم نمیکنم و همچین اعتقادی هم ندارم ولی فکر میکردم شما موجود آزاد اندیشی باشید همونطور که توی پست اولم از ورود شما به بحث استقبال کردم ولی الان میبینم که اشتباه میکردم .
 

Dariush

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,412
لایک‌ها
4
محل سکونت
پاسارگاد
ضمایر جنسی در بالاترین حدش در زبان عربی هست. فرهنگی که این زبان در آن رشد کرده کاملا مشخص هست. حتی در قرآن هم هست که اگر بله کسی خبر میدادند دختر دار شده رنگش از شرم سیاه میشد. نسل تنها از طریق بسران منتقل میشده و اگر کسی پسری نداشته در واقع فرض میشده که نسلش منقرض شده. زن برابر با یک مرد نبوده در تمام فرهنگشان تبعیض رواج داشته چشم در برابر چشم مرد در برابر مرد و زن در برابر زن و .... این بستر فرهنگی زبانی هست که بیشترین کاربرد مذکر و مونث در آن هست.

در این زبان حتی وقتی با مخاطب صحبت میکنی یعنی دختری رو به روی شما ایستاده بدون اینکه دلیلی داشته باشد و ابهامی در کار باشد او را به خاطر جنسیتش با ضمیر مونث صدا میزنند. تنها ضمیر بی جنسیت زبان عربی همان ضمیر شخص اول (لغت عربی آن متکلم وحده) است که برای این مونث نیست که دیگر کسی خود را تحقیر نمیکرده و گرنه کل ضمایر مونث عربی ضمایری تحقیر آمیز است. در این زبان حتی اجسام هم مذکر و مونث دارند. مثلا خورشید که شمس گفته میشود مذکر فرض شده و در مقابل ماه یا قمر که در درجه دوم اهمیت هست مونث ذکر میشود. در عربی چیزی را که معمولاً غلبه بر دیگری دارد مذکر، و شی مغلوب(جذاب) را مونث می پندارند. مثل قفل و کلید، که قفل لغت مونث و کلید لغت مذکر در زبان عربی است. تمام ارجاعات به خدا با وجودیکه خدا جنسیتی ندارد با افعال و ضمایر مذکر بیان میشود چرا که ضمایر مونث و افعال آن به گونه ای واضح نشان ضعف و توهین و تحقیر است و حتی اگر امروز از ضمایر مونث برای خداوند استفاده کنید بزرگترین توهینها به حساب خواهد آمد که واقعا هم همینگونه است چون ضمیر مونث توهین آمیز هست.
کاربرد ضمایر و افعال جنسیتی فقط برخواسته از بستر فرهنگی شکلگیری زبان هست که بسیار قبل از بوجود آمدن خط و نوشتار و داستانویسی و شعر و.... بوجود آمده است. زبان در بستر جوامع اولیه شکل گرفته و نه در بستر نوشتار و ادبیات و این تبغیض جنسیتی به جا آمده باقیمانده از آن زمان و فرهنگ است.
 
Last edited:
بالا