• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مسابقه: نوشتن بهترین شرح برای یک عکس (قوانین در پست اول)

ShaghayeghOF

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2012
نوشته‌ها
35
لایک‌ها
69
خیلی ممنون حسین جان ....خیلی لطف کردی.....منم بهت تبریک میگم...


من عکس دور بعد رو انتخاب کردم....البته چون تو این کار (انتخاب عکس) نه تجربه داشتم نه مهارت فکر نمیکنم اونقدرا هم انتخاب خوبی بوده باشه..

ولی دیگه شما به حرفه ای بودن خودتون ببخشین:)

0297.jpg
 

Bvafa

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 آگوست 2010
نوشته‌ها
784
لایک‌ها
3,795
اين روزها؛
سياهي ها راه گم كرده اند،
حوالي ِ زندگي ِ من
و چشم هایم!
نمی دانند چه کنند!

براي ِ فرار از سياهي ِ سمج
به هر سفيدي چنگ مي زنند
و دنيا
پشت درهاي سفيد لَم داده
و مانند نگهباني حواس پرت
در سكوت سرسام آور خودش غرق شده است!
آنقدر صداي سكوتش بلند است؛
كه نمي فهمد التماس هايم را براي رهايي از سياهي
باشد...تو بردي دنيا
بیا باهم سکوت کنیم!
اصلا بیا سکوت تر کنیم باهم!



+و هميشه مي رسد زماني كه آنقدر دنبال راه ِ نجات بگردي كه خودت گم شوي!


حقيقتش نتونستم با عكس ارتباط برقرار كنم،شايد چون هيچ وقت براي نجات خودم به چيزي يا راهي متوسل نشدم!ترجيح ميدم با شرايط كنار بيام تا دنبال راه چاره يا توسل باشم;)
 

ShaghayeghOF

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2012
نوشته‌ها
35
لایک‌ها
69
حقيقتش نتونستم با عكس ارتباط برقرار كنم،شايد چون هيچ وقت براي نجات خودم به چيزي يا راهي متوسل نشدم!ترجيح ميدم با شرايط كنار بيام تا دنبال راه چاره يا توسل باشم;)


حق داری والله!!! خودم عین چییییی توش مونده بودم!!!:D



منم یه چیزایی نوشتم...:

"

یکی میکوبد در را...
پشت هر ضربه فریاد هایی از آستان از نفس افتادگی...
یک نفر مستغرق در سیاهی های دنیای خاکستری
و پوچی مطلق که فرا گرفته هستی را...
در جدال بی پایان سپیدی ها و سیاهی ها...نیکی ها و بدی ها...
در بحبوحه ی اثبات حقیقت و هزاران واژه ی دیگر...
و در این آشوب به پا خواسته از هستی وجودش...
و در این هنگامه ای که آماج ضربه ها هست روحش...
ضربه های شک و تردید..رغیب دیرینه ی باورهای نوستالوژیکش...
و همچنان...
یکی...
میکوبد...
در را...
پشت هر ضربه.......*"
 

FERI KHAN

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
986
لایک‌ها
3,164
محل سکونت
Heaven
درود

کمی از تیرگی ام کم میکنم...سیاهی رنگ خوبی نیست...سیاه رنگ عشق است..و تو از نسل سپیدی...
از گجا شروع کنم برای نوشتن...؟همه جای زندگی من غم انگیز است..مگر نمیبینی که همه چیز تیره است..!!آسمان..ماه...ستاره...همه سیاه هستند.حتی خود من....
امشب قصه ی سیاهی ممتد را می گویم...از تکرار رویاهایم..از باختن های بی آغاز و پایان...مرگ رویایم را به چشم دیدم...نه تو هستی و نه سپیدی..تا چشم کار میکند ساهی و تیرگی هست..
با کدام سحر..کدام سپید...کدام غزل باز می گردی...؟؟!!!!
 

silverstar292

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
732
لایک‌ها
1,898
سن
37
محل سکونت
kashan
ببخشيد اگه جالب نيست...

زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر میشن ، پس هر وقت تو قسمت تاریک زندگیت واقع شدی بدون که خدا قصد داره یه تصویر زیبا ازت بسازه.
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan
سلام

چشم هایت میگوید که این تاریکی را امیدی هست تا به صبح فردا.از دست شبی که ستاره ای داشت.چشم هایت داد میزند که دارد صبح دیگری می آید.و تو.ناباورانه به این حجم های سپید که گاهی شکل درب خروج به خود میگرند خیره میشوی.خسته ای.از دست خودت خسته ای بابت این همه سپیدی روبه رویت و تلالئو نوری که محدویت تو را در قدرت بیان میکند.قدرت به آغوش کشیدن یک راه تازه.یک عمر است که به در بسته میخوری.پشت این درب ها هم شاید درب دیگری باشد.شاید هم پرتگاه.آخر زمین که هیچ وقت سپید نیست.تصور کن پشت این درب بسته را که شاید آخر حجم دار بودن زمین باشد و سقوط آزاد تو.شاید مردن برایت سپیدی بیاورد.شاید مشکل از حرف های چشمانت هست.نمیدانم.به همین سپیدی قسم اگر هم میدانستم باز فرقی نمیکرد.آدم ها خلاصه شدند در راه هایی که انتخاب میکنند اویل جوانی شان.راه هایی که مدام بی راهه میشوند.و هیچ وقت مقصد آن چیزی نیست که فکرش را میکردی.غرورت میگوید سر بلند کن و بگو که خسته نشدی از این همه بسته بودن.و خودت!که زانو میزنی و مشت میکوبی بر این حجم صاف ولی قفل شده.
میخواهی سپیدی را همین امروز ببینی منتها راه هایی که به مردن میرسند هم ممکن است خطا داشته باشند.یک بی راهه.یک راه کج.همه اش که نمیشود راه راستی را رفت.خودت را خلاص کن.سپیدی در لحظه ی مرگ اتفاق میفتد.سپیدی در لحظات بعد از مستی است.خودت را خلاص کن از دست امیدهای بیهوده ات.زمین هیچ وقت سپید نبوده!

پ.ن: شاید به نظرتون یه کم نامربوط بوده باشه.منتها من یه کم با این آدم همزادپنداری کردم.اصل موضوع این هست که سپیدی در یک آرزوی محدود خلاصه نمیشه.و من فکر میکنم آرزوهایی که بزرگتر هستند و ناباور هیچ وقت اتفاق نمیفته.پس ......
 
Last edited:

e4lyas

Registered User
تاریخ عضویت
16 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
3,092
لایک‌ها
2,399
محل سکونت
دنیای رنگارنگ !
سراب در های باز مرا به اوج دیوانگی رسانده اند . . .
بنبست های درها مرا درون خود زندانی کرده اند . . .
بیرون را سپید مینمایانند , اما راه واقعی را نشانم ده !
امان از سیاهی ها . . .
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
بچه ها امروز آخرین مهلت برای نوشتن شرح هاتونه. یادتون نره.
30845132958113738733.gif
 

FERI KHAN

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
986
لایک‌ها
3,164
محل سکونت
Heaven
سلام و درود

Bvafa :8 از دفعه های قبلی سطح پایین تری داشت.ولی بازم خوبه...
ShaghayeghOF:9
FERI KHAN:
wavesmile.gif

silverstar292:8
hossein137:9.5
e4lyas:9
 

ShaghayeghOF

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2012
نوشته‌ها
35
لایک‌ها
69
Bvafa:.......8.5

FERI KHAN:.......8.5

silverstar:.........8

hossein137:.........9

e4lyas:.........9
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
بچه ها برای شرکت در مسابقه این هفته تا آخر امشب باید امتیازدهی تون رو انجام بدید. :)
 

silverstar292

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
732
لایک‌ها
1,898
سن
37
محل سکونت
kashan
Bvafa:.......9

FERI KHAN:.......8.5

shaghayegh of:.........8.5

hossein137:.........9.5

e4lyas:.........8

 

Bvafa

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 آگوست 2010
نوشته‌ها
784
لایک‌ها
3,795
Bvafa:.......0

shaghayegh of:.........10

FERI KHAN:.......9.5

silverstar:.........9.5 خيلي هم خوب بود اگر قبلش يه جوري ادامه يدادي و اين جمله رو ازش نتجه ميگرفتي كه عالي ترم ميشد

hossein137:.........10

e4lyas:.........10 خيلي عالي بود...جدا:happy:
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan
سلام
من به همه 10 میدم.ببخشید
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
جدول این هفته:


150fs218633.gif
BvafaShaghayeghOFFERI KHANsilverstar292hossein137e4lyas
Bvafa0109.59.51010
ShaghayeghOF8.508.5899
FERI KHAN89089.59
silverstar29298.58.509.58
hossein13710101010010
e4lyas8.599990
viannen_41.gif
4446.545.544.54746



تبریک میگم به حسین عزیز به خاطر برد در مسابقه این هفته. حسین انگاری وقتی غمگین هستی قلم خوب تری پیدا می کنی و بر و بچه ها از نوشته هات خوش شون میاد.
05351597160865953774.gif


لطفا تا آخر روز شنبه عکس جدید رو برای مسابقه بعد در تاپیک قرار بده. ممنون. :)

از دوستان هم عذر می خوام که این هفته شرکت نکردم. بیشتر روزها صبح سر کار هستم و عصر هم که میومدم همه اش درگیر این فوتبال بودم. تاپیک بغلی هم ساعت 11:59 سه شنبه شب تازه شرکت کردم!
81753768437530812980.gif
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan
سلام
ممنونم از محمود گرامی.و همین طور لطف بچه ها

برای هفته ی دیگه من این عکس رو انتخاب کردم:

9759752-lg.jpg

سازنده ی این اثر عکاسی هست به نام final tatoo
خوب ممکنه که بچه ها به من ایراد بگیرند که چرا عکس شاد انتخاب نمیکنم.منتها واقعیتش اینه که نمیشه از این صحنه ها دل کند.
شب خوبی داشته باشید :)
 

Bvafa

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 آگوست 2010
نوشته‌ها
784
لایک‌ها
3,795
تبریک تبریک تبریک:happy:
 

FERI KHAN

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
986
لایک‌ها
3,164
محل سکونت
Heaven
سلام

اول از همه به حسین خان تبریک میگم ... :thumbsup: باریک ا... پسر...قشنگ مینویسی

من با این جمله ی اول توی مسابقه شرکت میکنم و جمله ی دوم رو از جایی خوندم خوشم اومد همین جوری گذاشتم.

من در لحظات خوش جوانی ام ..پیری را حس میکنم
تنهایی و بی حوصلگی رو حس میکنم..
من نهالی شکسته در این جنگل بی پایان هستم...
دنیایی که هر گوشه اش رو میبینی..زجر...دروغ...فریب.. میبینی
مردمی که لبخند را فراموش کرده اند..
و روی شانه هایشان کوله باری از درد و رنج وجود دارد..
دنیایی که با هر خوشی هزاران ناخوشی به من هدیه میکند
دنیایی پر از نهال ها و غنچه های پژمرده هست...
دنیا بدون من عجب دنیایی است....


دنیای دروغ
دنیای فریب
دنیای لحظه های انتظار
و صف های طولانی
دنیای سلامهای خشک
رنگ باختن انگیزه
آماسیدن لبخند بر لب
دنیای فضاهای تنگ و مسدود
دنیای قافیه های مجازی
آراستن واژه ها - بی آنکه خود باشند-
کف زدنهای ممتد
خم شدن شاعری که شعرش را
به چند اسکناس چروکیده می فروشد
فصل حراج کلام
در این فضای پیچ در پیچ
در این هوای مسموم
من ترنمهای آوازم را
کجا پرواز دهم
افقها عمودیست
وآسمان واژگونه
کجاست آن لحظه پاک استجابت دعا
کجاست چشمان مریم
آن دم مسیح
تا این دلشدگان مصلوب را
به حیاتی دوباره نوید دهد
افقها عمودیست
وآسمان سرخ گونه
خورشید را
به کدامین گناه
در کدامین مسلخ غروب
گردن می زنند
باد نمی آید
ابر نمی بارد
فریاد عاصی آذرخش
در گلوی تیره ابر خشکیده است
جسم تفتیده من
در لهیب لحظه ها
انتظار قطره ای را می کشد
اما
ابر چشمانم نمی گرید
در کویر جسم من
روح نالانم
می دود
تند
به دنبال سراب
 

silverstar292

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
732
لایک‌ها
1,898
سن
37
محل سکونت
kashan
شهابی بگذرد زین آسمان تا آرزویی کنم
نوري زنده گردد تا عشقم را بگیرم به دست
من نوري را در میان صفحه های عشقت یافتم
و او گفت که تا عصری دیگر برمیگردد
آنزمان که خورشید بمیرد
وآنزمان که دنیا واژگون گردد
مرگ پایان زندگی نیست
زندگی هرگز نمیمیرد
در وجود آنچه مرده هم نفس هست
گر به دستان عشق این معجزه است
مرگ پایان زندگی نیست
زندگی هرگز نمی میرد
چشمانت را مبند
ندیدن بدتر از مرگ است
و مرگ پایان زندگی نیست
زندگی دوباره آغاز میشود
پس از مرگ
به یک نام نو به یک شروع تازه
 
بالا